کابالا یا قبالا نام برخی تمرینات و ریاضت هایی است که برخی از یهودیان افراطی اتلاق می شود که اعضای این گروه سعی در دستیابی به نیروهای شیطانی دارند ولی در کلمه به معنای قبول کردن است. برخی ها کابالا را بخش مخفی یهود می دانند که با داشتن یک سابقه طولانی سعی در انجام و صورت دادن برخی از تحولات در سطح جهانی است.
اعضای کابالا به جادو و خرافات اعتقاد شدید دارند و شیطان را مقدس می پندارند و به نوعی نقطه اتصال شیطان پرستی قدیم و جدید می باشند. کتابهای عبری زبان “بهیر” (کتاب روشنایی) و “هیچالوت” (کاخ ها) و “زوهار” از اصلی ترین کتابهای این فرقه می باشد. “فیوال گرو برگر” که از حدود چهل سال پیش نام خود را به فیلیپ برگر تغییر داد یکی از اصلی ترین بنیانگذاران فرقه کابالا بود که به کمک معشوقه اش کارن مرکز آموزش کابالا را راه اندازی کردند و نام خود را رهبر طریقت کابالا نهاد.
برخی از کتابهایی که در این فرقه آموزش داده میشود توسط کارن نگارش شده و وی مسئول امور مالی کابالا نیز می باشد. یهودا و مایکل دو فرزند فلیپ برگر و کارن نیز به اداره امور سازمان کابالا مشغول هستند زیرا پدرشان تمایل زیادی برای نمایاندن خود ندارد و همواره در سایه قرار داشت. زندگی وی هنگام حیات در هاله ای از ابهام بود.
پل اسکات روزنامه نگار دیلی میل در رابطه با زندگی مبهم فلیپ برگر می گوید: وی پیش از ازدواج با کارن زن داشت که حاصل آن حداقل هشت فرزند بوده است.ریزکا که چند سال پیش از دنیا رفت هیچ اثری در زندگی فلیپ ندارد. وی مدعی است که از نیویورک به اسرائیل رفته تا زیر نظر خاخام یهودا براندوین آموزش ببیند. براندوین دایی ریزکا می باشد.
اسکات در ادامه از نگاه غیر مذهبی فلیپ برگر می گوید: هدف فلیپ در اصل منافع مالی بود نه آموختن، و به همین دلیل به قدس سفر کرد. حتی آبراهام گرو برگر یکی از پسران فلیپ از همسر اولش می گوید که پدرم یک ویزیتور بیمه بود و سفرش به قدس سفری کاری بود. در سال ۱۹۶۹ برگر دفتر فرقه کابالا را در قدس افتتاح کرد و پس از مدتی این فرقه را تا لس آنجلس گسترش داد.
منطقه جنوبی بورلی هیلز بلوار رابرتسون و در نزدیکی هالیوود دفتر مرکزی کابالا قرار دارد و سالهاست که تمرکزی خاص بر روی ستاره های هالیوود دارد و از همین طریق توانست به ثروتی بی حد دست پیدا کند. اقامتگاه های بزرگ و لوکس فلیپ برگر در منهتن و لس آنجلس و زندگی پر زرق و برق وی زبان زد همگان است و همه این ثروت را از طریق نمایندگی های این فرقه در بیش از چهل کشور جهان به دست آورده است.
سران این فرقه مدعیند بیش این فرقه چهار میلیون عضو دارد. از جمله اعضای فرقه کابالا که به هرکدام “ربای” یا همان خاخام گفته می شود می توان به مدونا، دمی مور، بریتنی اسپیرز، الیزابت تیلور، ویکتوریا بکهام (همسر دیوید بکهام)، جری هال، وینونا رایدر، جف گولدبلوم ، کورتنی لاو، روزان بار و اشتون کوچر اشاره کرد. اما در این میان برخی از خاخام های یهود این فرقه و گردانندگان آنرا زیر سوال می برند، خاخام یاکوب امانوئل شاخت یکی از مخالفان خرافه پرستی در این فرقه گفته است مدونا شیفته خرافات شده است نه کابالا. آب کابالا هیچ ارزشی ندارد و همچنین چشم شیطان ریشه در شرک روم باستان دارد.
خاخام بری مارکوس از انگلیس نیز فلیپ را یک کلاهبردار نامیده که تنها در پی ثروت اندوزی و تامین منافع خود است. یکی از روش های کسب درآمد کابالا تخصیص عنوان و پذیرفتن اعضای ثروتمند در این فرقه به شرط دریافت مبالغ هنگفت است از جمله این موارد می توان به عضویت خواننده امریکایی مدونا اشاره کرد که پس از عضویت در این فرقه مبلغ پنج میلیون دلار به کابالا کمک کرد و در ازای آن این زن کاتولیک لقب “استر” را از برگر دریافت نمود.
فرقه کابالا، علاوه بر دریافت کمکهای کلان از اعضای ثروتمندش، از روشهای خاصی برای کسب درآمد از سایر اعضا بهره میجوید که از آن جمله فروش آب معدنی معمولی که در کانادا برای اعضای فرقه فوق و با نام «آب کابالا» تهیه میشود، به قیمت هر بطری ۲/۸ پوند میفروشد. کابالیستهای مدرن معتقدند که این آب دارای «انرژی مثبت» است و بیماری سرطان را مداوا میکند.
قیمت چشم شیطان که از نماد های معروف کابالا می باشد هر دانه ۲۶ دلار و کتابها نیز به بهای بسیار بالا در اختیار اعضا قرار می گیرد. الان در مرکزکابالا می توانید یک دستبند قرمز رنگ را به قیمت ۲۷ پوند خریداری کنید. همچنین به شما کرم صورت متبرک و بهبود دهنده ای پیشنهاد می شود که قیمتش به ۷۸ پوند می رسد!
فلیپ برگر در سن ۸۶ سالگی در بیمارستانی در لس آنجلس بدون اینکه بتواند از معجزات و جادوهای کابالا به عنوان یکی از اصلی ترین رهبران این فرقه استفاده کند به درک واصل شد و قرار است در شهر کابالا در سرزمین های اشغالی دفن شود. وی که در دهه ۱۹۲۰ در نیویورک به دنیا آمده بود و در سال ۲۰۰۴ نیز دچار سکته مغزی شده بود ولی با تلاش پزشکان وی را زنده نگاه داشته بودند.
عماد نجار