2

قدرت نمایی‌های مرگبار به‌ خاطر علاقه‌ به یک دختر افیونی+تصویر

  • کد خبر : 103825
  • ۲۵ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۸

پلیس دست به اقدامات اطلاعاتی زد و در حالی که شرور جنایتکار تصور می‌کرد آب‌ها از آسیاب افتاده‌ و به تهران بازگشته بود روز ۱۳ مهرماه سال جاری در شهرک معراج اتوبان آزادگان ردیابی شد و پلیس در عملیاتی ضربتی وی را به دام انداخت.

ساعت ۵ صبح روز ۱۰ تیرماه سال جاری بود که صدای نفس‌های مرد ۵۲ ساله‌ای به نام عزیز روی تخت بیمارستان امیر‌المؤمنین برای همیشه خاموش شد و پلیس در جریان جنایتی خونین قرار گرفت.مأموران کلانتری ۱۳۰ نازی‌آباد در همان بررسی‌های ابتدایی شنیدند قاتل مردی به‌نام مهدی است که با ضربات چاقو به سمت قربانی در خیابان اوجانی حمله کرده و وی را از گردن هدف قرار داده ‌است.برای ردیابی قاتل تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران دست به کار شدند و در تحقیقات میدانی دریافتند یکی از اشرار سرشناس که ۱۱ بار به‌خاطر جرایم مختلف روانه زندان شده است با گروهی از دوستانش به درخانه عزیز رفته و با عربده‌‌کشی و قدرت‌نمایی قربانی جنایت را مورد حمله قرار داده و گریخته است.شرور ۲۸ ساله که این بار جرم سنگین قتل را یدک می‌کشید تحت تعقیب ویژه قرار گرفت.مهدی تهران را ترک کرده بود و زندگی پنهانی داشت، پلیس دست به اقدامات اطلاعاتی زد و در حالی که شرور جنایتکار تصور می‌کرد آب‌ها از آسیاب افتاده‌ و به تهران بازگشته بود روز ۱۳ مهرماه سال جاری در شهرک معراج اتوبان آزادگان ردیابی شد و پلیس در عملیاتی ضربتی وی را به دام انداخت.مهدی هشت روز سکوت کرد تا این‌که وقتی خود را در برابر ادعاهای شاهدان عربده‌کشی‌های مرگبارش دید، لب به اعتراف باز کرد و گفت: شب درگیری، از طریق دوستانم اطلاع پیدا کردم دختر مورد علاقه‌ام به نام ندا با رضا که پسر قربانی جنایت است مواد می‌کشند. ساعت ۳ بامداد با ۲۰۶ یکی از دوستانم و با سه تن از آن‌ها به پارک رفته و ندا را به همراه رضا در حال مصرف مواد دیدم و ندا را برداشته و از آنجا رفتیم. نیم ساعت بعد، رضا با تلفن همراه من تماس گرفت و شروع به ناسزاگویی کرد و من نیز به این بهانه به در خانه عزیز رفته و در ابتدای کوچه اقدام به عربده‌کشی و قدرت‌نمایی کردم. در این زمان، رضا در حالی‌که چوب در دست داشت از خانه بیرون آمد و به من حمله کرد. پس از مدتی، برادر و پدرش نیز از خانه خارج شده و وارد صحنه درگیری شدند؛ پس از مدتی درگیری، رضا و برادرش از محل فرار کردند اما پدرشان همچنان با من گلاویز بود؛ من نیز با چاقویی که همراهم بود ضربه‌ای به شانه سمت راست وی زدم که به زمین افتاد و پس از آن با دوستانم از محل متواری شدیم.

روزنامه ایران
لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=103825

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]