4

درسی که شهید باکری به همسرش داد

  • کد خبر : 105953
  • ۱۶ آبان ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۷

بهش گفتم توی راه که بر می گردی خونه یه خورده کاهو و سبزی بخر.گفت “من سرم خیلی شلوغه، می ترسم یادم بره، روی یه تیکه کاغذ بنویس، بهم بده.”همان موقع داشت جیبش را خالی می کرد. یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در آورد گذاشت زمین.

برداشتمشان تا چیزهایی که می خواستم توش بنویسم. که یکدفعه بهم گفت: “ننویسی ها ” جا خوردم.نگاهش که کردم، بنظرم کمی عصبانی شده بود.گفتم مگه چی شده؟ گفت : “اون خودکاری که دستته مال بیت الماله. “گفتم: من که نمی خوام کتاب باش بنویسم دو سه تا کلمه بیش نیست. گفت: ” نه “

جام

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=105953

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]