سرویس ورزشی «فردا»- بازی دیروز نشان داد که سرمربی تیم ملی وارد تغییرات شده است؛ او حالا فارغ از دغدغههای روزهای پر تلاطم صعود به جام جهانی، بی استرس و اضطراب در مقدماتی جام ملتها قدم گذاشته و این بازیها را در حکم آمادهسازی تیم برای برزیل ارزیابی میکند. به همین دلیل هر بازیکنی بهتر و آمادهتر باشد، شانس بیشتری برای قرار گرفتن در لیست نهایی دارد و اصلا هم برای کروش مهم نیست که آیا این بازیکنان در بازی مقابل کرهجنوبی در اولسان فیکس بودند، از روی نیمکت بازی را تماشا کردند یا در تهران پای تلویزیون بازی را دیدند، برای او «حال» افراد مهم است. بازی دیروز گویای این واقعیت بود؛ کروش نشان داد که فصل تغییرات را آغاز کرده است و به همین دلیل تصویر متفاوتی از تیم ملی را در تایلند تماشا کردیم. در تیم جدید، چند نکته مشهود بود؛ نخست اینکه سرمربی تیم ملی پیراهن شماره یک را به سادگی به رحمان احمدی نخواهد داد و این شماره حالا یک «هوو» به نام دنیل داوری دارد که دیروز با شماره ۱۲ در ترکیب اصلی قرار گرفت تا رحمان با چهرهای نگران روی نیمکت بنشیند. همین داستان در پستهای دیگر تیم ملی هم دیده میشود؛ مخصوصا در دفاع راست، یعنی جایی که پیش از این در قرق خسرو حیدری بود اما دیروز مهرداد بیتآشور در غیاب خسرو حیدری مصدوم، پیراهن شماره ۲ را از کروش گرفت. بیتآشور پیش از این در بازی رفت مقابل تایلند تنها ۱۰ دقیقه فرصت بازی پیدا کرد و چیز ویژهای از خود به نمایش نگذاشت اما دیروز وقتی از ابتدا در ترکیب قرار گرفت، بازی بهتری ارائه کرد تا ابهامها درخصوص مدافع راست کلاسیک بیشتر از قبل شود. از یک سو کروش به لژیونرها اعتقاد بیشتری دارد و از سوی دیگر خسرو حیدری بهتر از بیتآشور در تیم ملی ظاهر شده اما باید دید در بازیهای بعدی، بیتآشور از غیبت خسرو استفاده میکند تا جای پایش را در این پست سفت کند یا نه؟!
همان کاری که حاجصفی در غیاب بیکزاده و پولادی در جناح چپ انجام داد؛ به این ۳ نفر که نگاه میکنیم، تازه درمییابیم که در دفاع چپ یک جنگ تمامعیار و نفسگیر برای رفتن به جام جهانی در راه است؛ ۳ مدعی و یک پیراهن!
به یک خط جلوتر میآییم؛ در خط هافبک مجتبی جباری را بعد از مدتها غیبت غیرموجه دوباره پا به توپ دیدیم اما این پا به توپ کجا و آن «مجتبی»ی سرحال و قبراق کجا؟ اگر جباری با همین کیفیت به بازیهایش ادامه دهد، اگر مجتبی در این ماهها نتواند خود را به سطح قبلی برساند، بیتردید پیراهن او در تیم ملی به مزایده گذاشته میشود و تا دلتان بخواهد در لیگ متقاضی هست، از علی کریمی تا محمد نوری و …!
از جواد و آندو بگذریم، بحثی نیست اما یک خط جلوتر از آنها و میان مهاجمان بحث زیاد است. دیروز اشکان دژاگه بازگشت خود به تیم ملی را با یک گل و بازی زیبا جشن گرفت. با آمدن اشکان، محمدرضا خلعتبری به نیمکت هدایت شده است اما خلعتبری بازیکنی نیست که به این سادگیها پا پس بکشد و بازنده بازی باشد. او دیروز خوب متوجه شد که عرصه چقدر برایش تنگ شده است. با اضافه شدن جهانبخش، بالهای تیم ملی خطر را احساس کردهاند و از میان خلعتبری، دژاگه، شجاعی و جهانبخش باید ۲ نفر به زمین بروند، در حالی که پیام صادقیان نزدیکترین گزینه به این جمع است که با نمایشهای خوبش در پرسپولیس خود را به تیم ملی نزدیک کرده و میخواهد مسافر برزیل باشد. بازی دیروز و نمایشی که تیم ملی پس از تغییرات ارائه کرد، چراغ سبزی برای کروش بود تا شاید این روند را ادامه دهد و بازیکنان بیشتری را جابجا کند. دیروز لژیونرها برای بازیکنان شاغل در لیگ ایران خط و نشان کشیدند. دژاگه، قوچاننژاد و جهانبخش گل زدند و بیتآشور پاس گل داد. آیا بازیکنان شاغل در لیگ ایران خطر را احساس کردهاند؟