به نوشته روزنامه “الوطن” وابسته به رژیم قذافی، منابعی در وزارت امور خارجه رژیم لیبی در گفت وگو با خبرنگار این روزنامه تأکید کردند که کمیته ملی عمومی روابط خارجی و همکاری های بین المللی حکومت قذافی، “سعد مصطفی مجبر” سفیر لیبی در تهران را برای رایزنی فراخوانده است!
افق – مشرق :شبکه تلویزیونی “الجماهیریه” لیبی نیز این خبر را در زیرنویس خود اعلام و آن را تأیید کرده است.
از سوی دیگر، یک منبع آگاه در اداره امنیت خارجی لیبی در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی “انقلاب مختار”، با تأیید خبر خروج “سعد مجبر” از تهران در اعتراض به عدم همکاری نظامی جمهوری اسلامی ایران با رژیم لیبی، مدعی شد: رژیم قذافی در نظر داشت سرلشگر “عبدا.. حجازی” رئیس اداره اطلاعات نظامی ارتش رژیم لیبی و “علی محمود ماریه” سفیر سابق این رژیم در تهران را برای مذاکره با هدف دریافت کمک تسلیحاتی از ایران برای بقای رژیم قذافی به تهران اعزام کند اما سعد مجبر با این اقدام موافقت نکرد و به همین دلیل به طرابلس فراخوانده شد.
این در حالی است که گفته می شود مجبر به علت ترس از واکنش انتقامجویانه قذافی و عصبانیت دیکتاتور لیبی از دست وی به علت عدم همکاری با موضوع اعزام هیئت نظامی لیبی به ایران، به جای طرابلس به جای دیگری سفر کرده است.
اخبار دریافتی خبرنگار مشرق حاکی است، سعد مجبر که پیش از این در نامه ای که به تاریخ هفدهم مرداد امضا و منتشر کرد تأکید کرده بود که «همچنان خود را نماینده مردم لیبی و منافع آنان می داند و از نامه او نباید تلقی استعفا شود!»، ایران را به مقصد بنغازی، مقر شورای انتقالی لیبی و یا رم، پایتخت ایتالیا ترک کرده است.
خروج مجبر در ایران در شرایطی انجام می گیرد که احمدی بیغش، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاسیت خارجی مجلس شورای اسلامی پیش از این و پس از اطلاع رسانی علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان در این کمیسیون، با اشاره به تقاضای پناهندگی “سعد مجبر” از جمهوری اسلامی ایران گفته بود که وی تقاضا کرده که خانوادهاش را از لیبی به ایران منتقل کند!
پایگاه خبری امام صدرنیوز نیز به نقل از وبگاه خبری “المناره” از وبگاه های معارض رژیم لیبی با اشاره به نامه هفدهم مرداد “سعد مجبر” خطاب به “عبدالعاطی العبیدی” وزیر امور خارجه رژیم لیبی، آورده است: این نامه، که متن عربی آن به پیوست آمده است، در هیچ رسانه عربی دیگری بازتاب نداشته و حتی دیگر وبگاه های معارضان لیبیایی نیز آن را پوشش نداده اند و از این جهت، مطالب مندرج در آن را باید با احتیاط خواند و با تردید پذیرفت.
وی در ادامه با اشاره به انتشار شایعاتی درباره کمک نظامی ایران به قذافی، ادعا کرده است: «به صورت شفاهی و کتبی کوشش کردم تا برادران ایرانی به مسلح کردن قذافی نپردازند چرا که قذافی با این سلاح ها دست به کشتن لیبیایی ها خواهد زد و این سلاح ها علیه ناتو که به هواپیماهای اش دسترسی ندارد، به کار گرفته نخواهد شد و کارگر نخواهد افتاد. ایرانیان نیز تأکید کردند که مبانی (ارزشی و سیاسی) آنان مانع از تسلیح قذافی است و آنچه را از اخبار در این مورد منتشر شده بود، انکار و رد کردند.»
وی می افزاید: «همچنین ایرانیان را به عدم استقبال از گروه اعزامی از سوی قذافی به منظور جلب کمک های تسلیحاتی و پشتیبانی بود؛ گمان می کنم که ایرانی ها به نصیحت من گوش داده باشند.»
مجبر همچنین مدعی شده است که قذافی به علت مخالفت وی با این رژیم، تعدادی از عراقی ها را برای ترور وی در تهران اجیر کرده بود. این در حالی است که این ادعا هیچ گاه به اثبات نرسید.
سعد المجبر در آغاز این نامه از وزیر خارجه رژیم لیبی برای پیگیری ماجرای دستبرد به اقامتگاه خود در تهران و سرقت مدارک و وسائل شخصی خود مانند رایانه و لپ تاپ تا عینک طبی و ساعت خود تشکر می کند. این ادعا در رسانه های ایرانی و لیبیایی بازتاب نیافت و می تواند از نظر امنیتی بسیار مهم تلقی شود.
وی این سرقت را که به گفته وی در ماه آوریل گذشته انجام شده است به سازمان اطلاعات و امنیت خارجی لیبی نسبت داده و به شیوه ای سخن می گوید که خواننده را به ربط میان جدایی او از رژیم لیبی و انجام این سرقت امنیتی متقاعد می کند.
این نامه با واکنش های متضاد کاربران “المناره” مواجه شده است. گروهی با انگشت گذاشتن بر مشارکت او در نظام قذافی، مجبر را “خائن به ملت” نامیده اند و بازگشت دیرهنگام او به صف مردم لیبی و جدایی از نظام قذافی را نیز به اسباب مادی مربوط کرده اند. این بدبینی حتی در ماجرای سرقت هم دیده می شود و گروهی از کاربران آن را صحنه سازی برای بالا کشیدن ثروت مردم لیبی و اموال سفارت دانسته اند.
از سوی دیگر، گروهی از کاربران از شیوه برخورد با افرادی نظیر سعد مجبر که از نظام قذافی بریده اند، اظهار نارضایتی کرده اند و این شیوه را سبب وهن معارضان و دلیل عدم جدایی دیگر یاران قذافی از او شمرده اند. گروهی نیز با تکیه بر اطلاعات شخصی از فرزندان قذافی، علت تأمل و پیوستن دیرهنگام سعد مجبر به صف معارضان را حضور فرزند وی در طرابلس و ترس او از گروگان گیری فرزندش از سوی رژیم قذافی و کینه کشی از او دانسته اند. به گفته ی این کاربران پسر سعد مجبر در ماه های گذشته زندگی پنهانی داشته و به تازگی از لیبی خارج شده است. سعد مجبر با اطلاع از خروج فرزند، تصمیم صریح خود بر جدایی از رژیم قذافی را اعلام کرده است.
این گزارش می افزاید: سعد مجبر از همکاران اصلی رژیم قذافی بوده و چند ماه پیش نیز در گفت وگو با شبکه الجزیره، سرسپردگی کامل خود را به قذافی اعلام و با خواسته های مردم این کشور مخالفت کرد.
این گزارش حاکی است مجبر در سال ۱۹۹۵ میلادی، به پاس خدماتش به رژیم لیبی، نشان شجاعت را از شخص قذافی دریافت کرد و با اینکه گفته می شود وی نامه ای حاوی استعفا خطاب به قذافی نگاشته بود اما برخی منابع معتقدند که وی این نامه را شخصاً ننوشته است.
امام صدرنیوز در این باره می نویسد: نکته جالب توجه در نامه سعد مجبر، زبان دینی آن و تلاش وی بر نشان دادن صداقت و پاکی و وطن دوستی خود است. مصادیقی که او به عوان افتخار خود در طول سالیان خدمت درازش در مناصب گوناگون سیاسی و دیپلماتیک یاد می کند، در صورت صحت بر عدم فساد مالی او و تلاشش برای تأمین منافع مردم لیبی در چارچوب رژیم حاکم دلالت می کنند اما چرا سعد مجبر سخنی از مهم ترین پرونده ای که در خلال دو دوره سفارت خود در ایران در دست داشته است، به میان نمی آورد؟ صداقت و پاکی و انسان دوستی سعد مجبر آن گاه معنا می یابد که وی دانسته های خود از سرنوشت امام موسی صدر و دو همراهش را در این وضعیت خطیر سیاسی در اختیار خانواده ی امام صدر و وکلای آنان و دولت های متبوع شان در ایران و لیبی قرار می داد.
این گزارش می افزاید: پنهان شدن سعد مجبر در پس خطاب های حماسی و بیان دینی جز سرپوش نهادن بر خیانت بزرگ او به کرامت انسانی و حقوق شهروندی سه انسان بی گناه و دربند نیست. همکاری امروز او با معارضان لیبی امری پسندیده و لازم است اما نمی تواند مشارکت سی و چند ساله او با حکومتی را که خود حکومت طاغوت و ظلم و جور و فساد می خواند، دست کم در امور خطیری مانند پرونده های حقوق بشری و حق الناس از یاد ببرد. امیدواریم سعد مجبر با شکستن سکوت خود در مورد پرونده امام صدر و همراهانش، تیر خلاص را بر مهم ترین پرونده بین المللی قذافی که موفق به معامله و سوداگری در آن شد، بر این نظام محتضر شلیک کند.