حجتالاسلام خدامراد سلیمیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت دختر سه ساله امام حسین(ع) یادداشتی درباره حضرت رقیه نوشته و در اختیار خبرگزاری فارس، قرار داده است.
در این یادداشت به بررسی این موضوع پرداخته شده و ادلهای برای اثبات وجود ایشان(س) بیان شده است.
نیامدن نام حضرت رقیه(س) در کتابهای تاریخی دلیل بر نبودن چنین شخصیتی نیست
درباره دختر امام حسین(ع) به نام رقیه(س) بحثهای زیادی صورت گرفته است. عدهای آنرا نپذیرفته و منابع را در تایید آن کم و فاقد یقین آوری میدانند و قائلند که نام ایشان در اکثر کتب نیامده و یا نامهای مشترک و مشابهی در آنها به چشم میخورد که با توجه به آن نمیتوان به طور حتم بر وجود دختری به این نام اطمینان داشت.
در مقابل این دیدگاه افرادی دیگر بر این ایدهاند که رقیه دختر امام حسین علیهالسلام بوده و در کربلا هم حضور داشته است و عدم ذکر نام «رقیه» در برخی منابع تاریخی نمیتواند دلیل بر خرافه بودن این شخصیت باشد و در مورد عدم ذکر نام رقیه در بعضی کتب تاریخی چنین استدلال میکنند:
اولاً: در دوره زندگانی ائمه اطهار علیهمالسلام و در صدر اسلام مسائلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داریها و… سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی میشده است.
ثانیاً: در اثر تاخت و تازها و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت میشود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیریها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.
ثالثاً: تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشتهای شبیه در مورد شخصیتهای گوناگون تاریخی و گاه وجود ابهام در گذشتهها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیتهای تاریخی حتی در جریان قیام عاشورا نیز به چشم میخورد.
رابعاً: امام حسین علیهالسلام به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامیشان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی میگذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلمها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین علیهالسلام گردیده است.
قراین و شواهدی نیز در دست است که رقیه علیهاالسلام را فاطمه صغیره میخواندهاند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد. (۱)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در کتابهای تاریخی، اگر چه شک در وجود تاریخی او را تقویت میکند، اما هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهمترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده ردّ کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.
نام حضرت رقیه(س) در بیش از بیست کتاب ذکر شده است
باید گفت که علاوه بر اینکه نام «رقیه» در کتاب شریف لهوف سید بن طاووس (۲) و نیز سایر کتب تصریح شده است. مرحوم شیخ علی فلسفی نیز در کتاب « حضرت رقیه (س)» میگوید در بیش از بیست کتاب، نام ایشان را رقیه دیده است.
در کتاب معالیالسبطین حائری آمده است: «کانت للحسین(ع) بنت صغیره ….تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین» (۳).
تعبیر «تسمی رقیه» نشان دهنده این مطلب است که «رقیه» نام اصلی ایشان نبوده بلکه به این اسم معروف بوده است.
ابن ابی مخنف نیز در مقتل الحسین درباره وداع حسین بن علی(ع) مینویسد: «ثم نادی یا ام کلثوم و یا زینب و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا صفیه…» (۴).
در کتاب احقاقالحق نیز آمده است: «ثم نادی یا ام کلثوم یا سکینه یا رقیه یا عاتکه یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام…» (۵)
وجود بارگاه حضرت رقیه(س) دلیلی محکم است
از محکمترین دلایل وجودی حضرت رقیه (س)، وجود بارگاه ملکوتی آن نازدانه سیدالشهداء(ع) در شام (در کشور سوریه) است که به گفته بزرگان و اهل معرفت، نمیتواند ساختگی و دروغ باشد. ممکن نیست خداوند به یک خرافه، این همه جلالت و عظمت و کرامت عنایت کند.
عبدالوهاب بن احمد شافعی مصری معروف به شعرانی در کتاب «المنن» مینویسد: «نزدیک مسجد جامع دمشق، بقعه و مرقدی است که به مرقد رقیه بنت الحسین معروف است. به روی سنگی که در درگاه آن واقع است چنین نوشته شده است:« هذا البیت بقعه شرفت بآل النبی(ص) و بنت الحسین الشهید رقیه(س)» (۶).
در کتاب منتخب التواریخ نیز آمده است که مزاری که در خرابه شام است منسوب به مزار رقیه بنت الحسین است.
بدن سالم حضرت رقیه (س) بعد از هزار سال
از دیگر وقایعی که دلیلی محکم بر صحت استناد این مزار شریف به حضرت رقیه (س) است داستان آب گرفتگی مزار مطهر ایشان در حدود سال ۱۲۸۰ هجری است که طی آن سید بزرگواری بنام سید ابراهیم دمشقی از نوادگان سید مرتضی علم الهدی از جانب حضرت، ماموریت پیدا میکند تا آب گرفتگی قبر مطهر را چاره کند و ایشان نیز بعد از صلاح اندیشی با بزرگان و اهل علم به این امر مبادرت میکند و با بدن سالم حضرت مواجه میشود که در میان آب است. پس از آن قبر مطهر را تعمیر و مرمت میکنند. (۷)
نتیجه سخن آنکه وجود حضرت رقیه (س) را نمیتوان انکار کرد و آنچه پیرامون آن حضرت مطرح میشود نباید به راهی برای خدشه دار شدن منزلت آن حضرت در میان ارادتمندان اهل بیت(ع) تبدیل شود.
در هر صورت به کراماتی که از آن حضرت در طول سالیان متوالی متوجه شیعیان شده است را نمیتوان به چشم بیتوجهی نگریست.
در این بین از افرادی که با نام حضرت رقیه کتاب نوشتهاند میتوان از شیخ علی فلسفی نام برد که کتابی با نام حضرت رقیه دختر امام حسین نگاشته است. علاوه بر او کتاب سرگذشت جانسوز حضرت رقیه از مرحوم اشتهاردی و کتاب داستان غم انگیز حضرت رقیه از علی شیرازی هم در این باب نوشته شدهاند.
در پایان نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در خصوص حضرت رقیه (س) را متذکر میشویم.
آیتالله مکارم شیرازی: شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است
آیتالله نوری همدانی: در کتابهایی چون کامل بهائی و نفسالمهموم و کتابهای معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیدهاند و در شام به شهادت میرسد، برای امام حسین(ع) ذکر کردهاند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.
پاورقیها:
۱ـ محمدی اشتهاردی، محمد، سرگذشت جان سوز حضرت رقیه (علیهاالسلام) ص ۱۲٫
۲- لهوف: ۱۱۲
۳- معالی السبطین : ۲ / ۱۶۱، ۱۷۰٫
۴- مقتل الحسین : ۸۴٫
۵- احقاق الحق: ۱۱/۶۳۳٫
۶- کتاب المنن: باب دهم.
۷- منتخب التواریخ / ۳۶۵ ب ۸