به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز به نقل از سایت دویچه وله؛ بهراستی اسرائیل چگونه جامعهای است؟ چرا در سالهای اخیر جمع بزرگی از اسرائیلی ها در اعتراض به “گرانی و بیعدالتی” دست به تظاهرات خیابانی زدهاند؟
آیا شرایط زندگی آنها آنقدر سخت است که مجبور به اعتراض شدهاند؟ در شرایطی که مناسبات اسرائیل و همسایگان عرب آن همچنان تیره است، اعراب در این سرزمین چگونه زندگی میکنند؟ جایگاه یک میلیون و ۲۰۰ هزار روس و دستکم ۲۵۰ هزار ایرانیتبار در این کشور چیست؟
و سرانجام در حالی که گسترش شهرکهای یهودینشین به بزرگترین مانع تحقق صلح خاورمیانه تبدیل شده، چرا دولت همچنان به این کار ادامه میدهد؟
همکار بخش فارسی دویچهوله برای یافتن پاسخ این پرسشها به اسرائیل سفر کرده است. او بیتردید در نخستین سفر داوطلبانه خود، تنها میتوانسته پاسخ بخشی از پرسشها درباره جامعه اسرائیل پاسخ میدهد.
در نگاهی به زندگی روزمره مردم عادی اسرائیل، در مییابم که “شیر” دستکم بخشی از کلسیم و “عسل” بخشی از شیرینی خود را باخته است. هنگامی که در نخستین روز سفر خود، در یک کافه کاملا معمولی یک فنجان کاپوچینو را به قیمتی نزدیک به ۲۰ درصد گرانتر از کافههای لوکس آلمان مینوشم، تازه میفهمم که چرا در دو سال گذشته شهرهای بزرگ اسرائیل بارها شاهد تظاهرات گسترده علیه گرانی، افزایش قیمت خدمات عمومی و رشد بیکاری بودهاند.
در همان روزهای نخست، تابلوهای قیمتها در بنگاههای معاملات ملکی و فروشگاهها بهمن میفهمانند که لایههای میانه و زیرمیانه اسرائیل میتوانند آستانه تحمل گرانی را پشت سر گذاشته باشند. اجارهها همواره رو به افزایش است و میانگین نرخ آپارتمانهای تازهساز در مناطق مسکونی شهرهای بزرگ اغلب حتی از کلانشهرهای اروپایی بالاتر است.
محلهای پست، آپارتمانی کلنگی و اجارهای اروپایی
“سوتلانا خابسنکی”، روانشناس روستبار ۱۳ سال پیش به اسرائیل مهاجرت کرده و اکنون در شهر “پتیح تکوا” در ۲۵ کیلومتری تلآویو زندگی میکند.
سوتلانا خابنسکی روانشناس کودک: مسکن و هزینهزندگی برای طبقه متوسط اسرائیل گران است
خانم خابنسکی به من میگوید که برای آپارتمان تقریبا ۶۵ متری خود، ماهانه ۲ هزار و ۶۰۰ شکل (معادل ۵۶۵ یورو) اجاره میپردازد. هزینههای جانبی، مثل برق و نظافت ساختمان در این رقم منظور نشده است.
تراکم پیاده و سواره و سروصدای خودروهائی که اغلب آثار تصادفهای کوچک را بر بدنه دارند، در پتیحتیکوا بیداد میکند. پتیح تیکوا یکی از شلوغترین شهرهای نزدیک به تلآویو است. بخش عمده این شهر محل سکونت لایههای کمدرآمد شهری و یهودیان مهاجری است که از روسیه، یمن، سومالی، سودان و خیلی کشورهای دیگر به اسرائیل آمدهاند.
او آپارتمانش را به من نشان میدهد: آپارتمان به لحاظ کیفیت با استانداردهای غربی، کلنگی محسوب میشود. در طبقه چهارم ساختمانی کهنه و بدمنظر در کنار یک خیابان پر رفت و آمد واقع شده و فاقد آسانسور است. پنجرهها یکجداره هستند و هر صدائی از بیرون به آن نفوذ میکند.
تابلوی اعلانات یک بنگاه معاملات ملکی در خیابان لوینسکی تلآویو: سویت ۱۷ متری ۳۵۰ هزار شکل، حدود ۷۶ هزار یورو!
وقتی از خانم سوتلانا میپرسم چرا به آپارتمان مجهزتر و نوسازتری نقل مکان نمیکند، میگوید که حریف پرداخت اجارههای سنگین نیست. اجاره آپارتمانی مشابه، اگر نوسازتر و در محله اندک بهتری باشد، دست کم دو برابر خواهد بود.
در نگاهی گذرا به تابلوهای قیمت به این نتیجه میرسم که اسرائیل میتواند بهشت گیاهخواران باشد. انواع میوه، سبزیجات و صیفیجات، دست کم ۵۰ درصد ارزانتر از آلمان است. اما آنکه گیاهخوار نباشد از گرانی رنج میبرد. نوشیدنیها، چه الکلی و چه غیرالکلی، گوشت گاو، گوسفند، مرغ، تخم مرغ، انواع لبنیات، مواد بهداشتی و حتی نان دست کم ۳۰ تا ۵۰ درصد گرانتر از آلمان است.
اما صرفنظر از سبزیجات و وسایل حملونقل عمومی در اسرائیل همهچیز را گرانتر از آلمان مییابم. چرا؟
این پرسش را با چند اسرائیلی در میان میگذارم. پاسخها تقریبا یکسان هستند: «ما ارتش بزرگی داریم. هزینه این ارتش باید از محل درآمدهای عمومی پرداخت شود. اسرائیل کوچک است و به علت ادامه مهاجرتها بر تعداد شهروندانش دائما افزوده میشود. در این شرایط طبیعی است که با کمبود، گرانی مسکن و کالاهای اساسی و مصرفی روبرو گردیم.»
مساحت اسرائیل تنها حدود ۲۲ هزار کیلومتر مربع است. یعنی ۷۵ برابر کوچکتر از ایران. جمعیت اسرائیل اکنون بر اساس آمارهای رسمی به اندکی بیش از ۸ میلیون نفر رسیده است. ۷۵ درصد این جمعیت را یهودیان، نزدیک به ۲۱ درصد آنها را عربها و ۴ درصد بقیه را گروههای دیگر تشکیل میدهند.
بخش قابل توجهی از اسرائیل به دلایل جغرافیائی یا امنیتی و یا دشواری تامین خدمات شهری قابل سکونت نیست. به این دلیل، در شرایطی که برجهای مسکونی در کشورهای غربی محبوبیت خود را کاملا از دست دادهاند، رشد عمودی در شهرهای بزرگ اسرائیل به ویژه تلاویو ادامه دارد.
ارتش اسرائیل دارای ۱۷۶ هزار و ۵۰۰ نظامی زن و مرد است. خدمت سربازی اجباری و برای مردان سه سال و برای زنان دو سال است. هیچکس نمیتواند از خدمت سربازی سرپیچی کند و در این صورت با مجازات زندان روبرو خواهد بود.
ارتش اسرائیل بیشتر به نیروی ذخیره متکی است. مردان تا پایان ۴۲ سالگی، زنان تا پایان ۲۴ سالگی و افسران تا ۵۱ سالگی در حالت آماده به خدمت بهسر میبرند. آنها هر سال یکماه برای حفظ توانائی رزمی خود در دورههای بازآموزی ارتش شرکتمیکنند. تعداد افراد ذخیره نزدیک به ۴۲۰ هزار نفر برآورد میشود. به این ترتیب ۷ و نیم درصد جمعیت اسرائیل همیشه آماده به خدمت نظام است.
عمده برکت و خوشبختی سهم کسانی است که در خانهها و آپارتمانهای لوکس و گران شمال تلآویو و محلههای اعیانی اورشلیم، حیفا و شهرهای دیگر زندگی میکنند. جنوب تلآویو، محلههای قدیمی اورشلیم و مناطق عربنشین حیفا و عکا، بیشتر میدان قزوین و گمرک و خیابان مولوی را در ۵۰ سال پیش برای من تداعی میکنند.
نمائی از یک مرکز خرید بزرگ در قلب تلآویو. قیمتهائی بعضا بالاتر از لندن و پاریس و برلین
بازنشستگان سالانه حدود ده هزار دلار در اختیار دارند که کمتر از یک سوم میانگین درآمد سرانه است. اما یک مهاجر روسی میگوید: «مادر خود من چند سال پیش درگذشت. او که تنها زندگی میکرد، تنها ۱۸۰۰ شکل میگرفت.» این می شود سالانه ۲۱ هزار و ۶۰۰ شکل که برابر است با ۶ هزار و ۲۰۰ دلار. یعنی حدود یک پنجم میانگین درآمد سرانه. تصور این که بتوان با چنین درآمدی در اسرائیل زنده ماند، برای من بعید است. لایههای متوسط و متوسط بهپائین اسرائیل بهلحاظ مالی فشار سختی را تحمل میکنند.
با توجه به شهرت موساد و سیاست خارجی دولت اسرائیل، هنگامی که در کلن سوار بر هواپیما میشوم، بهعنوان کسی که نام تهران را بهعنوان زادگاه خود در گذرنامه دارد، بیمناک برخورد با فضائی پلیسی/امنیتی و حتی بازجوئی در فروگاه و حتی جلوگیری از ورود به اسرائیل هستم.
وقتی تعجبم را از وضعیت فرودگاه با یک ایرانی تقریبا ۴۰ ساله متولد تلآویو مطرح میکنم، پاسخ میشنوم: «اسرائیل در زمینه امنیتی خیلی قدرتمند است. مطمئن باشید شما هنگامی که در آسمان بودهاید، پلیس مرزی اطلاعات شخصیتان را دریافت و چک کرده است. بنابراین نیازی به کنترل بیشتر نداشتهاند.»
آیا مگر قدرت امنیتی آمریکا کمتر از اسرائیل است؟ چندسال پیش هنگامی که میخواستم برای شرکت در یک کنفرانس دانشگاهی از تورنتو به شیکاگو پرواز کنم، در دفتر مهاجرت آمریکا دستکم بیست دقیقه سین جیم شدم. البته مودبانه.