ویشکا آسایش برای عدم علاقهاش به بازی در تئاتر دلایل متفاوت و البته بامزهای دارد و در توضیح این دلایل میگوید: دلایل مختلفی بود؛ هم خجالت، هم از صدای خودم بدم میآمد! هم سبک تئاترها را دوست نداشتم اما…
ویشکا آسایش برای فتح قله دماوند رفته بود که با پیشنهاد بازی در تئاتر «ملکه زیبایی لی نین» روبرو شد؛ او کمی زمان خواست تا دماوند را صعود کند و بعد با خیال راحت به بازی در تئاتر فکر کند.
بازیگر سینمای ما حالا مشغول بازی در نمایش «ملکه زیبایی لینین» است؛ نمایشی که اولین حضور ویشکا آسایش را در تئاتر رقم میزند.
این بازیگر خوش برخورد عصر یک روز زمستانی پاسخگوی سوالات ما بود.
گفتوگوی ما در فضایی بسیار دوستانه و شاد انجام شد و ویشکا آسایش از اولین تجربه بازیاش در تئاتر گفت و از علاقهاش برای اجرای نمایشی برای کودکان.
او در آغاز این گفتوگو درباره اولین حضور در تئاتر یادآور میشود: «این قضیه به دو، سه سال پیش برمیگردد که سر فیلم «ورود آقایان ممنوع» بودم و همراه با همسرم به تماشای نمایش «کالیگولا» کار همایون غنیزده رفتیم و بعد از مدتها خیلی تحت تأثیر قرار گرفتیم و تا مدتها درباره این تئاتر با یکدیگر صحبت میکردیم، آن زمان شناخت کاملی هم از کارگردان نمایش نداشتیم. تقریبا همان زمانها بود که برای اولینبار فکر کردم دلم میخواهد تئاتر کار کنم اما قبل از «ورود آقایان ممنوع» اصلا دوست نداشتم در تئاتر بازی کنم، پیشنهاد هم داشتهام.»
ویشکا آسایش برای عدم علاقهاش به بازی در تئاتر دلایل متفاوت و البته بامزهای دارد و در توضیح این دلایل میگوید:«دلایل مختلفی بود؛ هم خجالت، هم از صدای خودم بدم میآمد! هم سبک تئاترها را دوست نداشتم اما «کالیگولا» در من جرقهای زد و در کنارش «ورود آقایان ممنوع» و گرفتن سیمرغ باعث شد بخش دیگری از زندگی کاریام برایم روشنتر شد، اینکه از حرفهام چه میخواهم! در این فاصله که دوستان متوجه علاقه من به بازی در تئاتر شده بودند پیشنهاداتی ارایه کردند اما هیچ پیشنهادی آنقدر توجهام را جلب نکرد تا اینکه سال گذشته از طرف رامبد جوان برای بازی در نمایش «کلفتها» که قرار بود توسط آقای غنیزاده، کارگردانی شود، دعوت شدم.»
او ادامه میدهد: « سه هفتهای تمرین کردیم که خیلی هم هیجان انگیز بود ولی متأسفانه کار به اجرا نرسید، اما این در گلویم گیر کرد که حتما باید با آقای غنیزاده کار کنم و خوشبختانه با نمایش «ملکه زیبایی لینین» این اتفاق افتاد.»
بازیگر فیلم «ساحره» ۲۳ شهریور در راه صعود دماوند با پیشنهاد بازی در نمایش «ملکه زیبایی لینین» روبرو شد، کمی فرصت خواست و درست زمانیکه دماوند را صعود کرد، پذیرفت که در اولین تئاتر زندگیاش بازی کند؛ همزمان شدن این دو اتفاق خاطره خوشایندی در ذهن اوست که خودش اینگونه توضیح میدهد: «وقتی قله صعود شد آن بالا حس خیلی درجه یکی داشتم و با خودم گفتم اگر این کار را کردی، کار سختتر هم می توانی بکنی.»
آسایش درباره معیارهایش برای پذیرفتن پیشنهادهای تئاتری میگوید: «همیشه از تئاتر بازی کردن ترسی داشتم، برایم خیلی مهم بود آن را از بین ببرم، یک چالش بود که بتوانم بخوبی از عهده انجام کاری بربیایم که تا به حال آن را تجربه نکردهام. کلا هم آدمی نیستم که از دست گرمی شروع کنم، دوست دارم یکباره سراغ سختترین کار بروم، کار هر چه سختتر، جذابتر و در این وضعیت بیشتر خودم را به جلو هل میدهم. کار با آقای غنیزاده شامل ۴ ماه تمرین هر روزه و بسیار فشرده بود و با اینکه سخت بود، پذیرفتم. متن را خیلی دوست داشتم و به شدت طرفدار مارتین مک دونا هستم. همه اینها باعث شد این پیشنهاد را پذیرفتم. »
اولین اجرای نمایش که به صحنه رفت، ترس ویشکا آسایش هم ریخت. درباره تجربه اولین شب اجرا میگوید: «شب اول واقعا داشتم سکته میکردم. البته شب قبل از اجرا، یکی دو تن از دوستان خیلی خوبم حسابی دلگرمی دادند و گفتند برو از کارت لذت ببر! همه این حرفها باعث شد با دو نفس عمیق، گفتم «ویشکا! دماوند را بالا رفتهای! این را هم میتوانی!»
او که در نمایش «ملکه زیبایی لینین» نقش «مورین» را بازی میکند، بازی در تئاتر را بسیار سختتر از سینما میداند و ادامه میدهد: «تئاتر واقعا سختتر است! از همه نظر، به تئاتریها تعظیم میکنم! میدانستم سخت است اما نه اینقدر! به همان نسبت چالشاش بیشتر است چون این امکان را میدهد، نقشی را پیدا کنی، در تمرینها و موشکافی کنی، مدام جزئیات بیشتری بدست آوری. در سینما کی میتوانم فرصت بازی در چنین پروژه و چنین نقشی را پیدا کنم؟ بازیام در این نمایش برایم یک شانس است و یکی از دوستانم میگفت؛ خدا ترا خیلی دوست داشته! یکی از دلایل کمکاریام در سینما این است که نقشهایم برایم جذابیتی ندارند. بازی کردن برایم صرفا این نیست که بازی کنم. دوست دارم نقش را پیدا کنم، برایش زحمت بکشم و آن را دوست داشته باشم.»
آسایش بعد از این تجربه دوست دارد باز هم تئاتر را تجربه کند و ادامه میدهد: «از این تجربه بسیار لذت بردم و واقعا برایم یک کلاس آموزشی بود، همیشه دوست دارم پیشرفت کنم، درجا زدن را دوست ندارم. بازی در این تئاتر باعث شد نه تنها در حوزه بازیگری که در حوزه معلومات، نوع نگاههای دیگری به پدیدهها، کلاس آموزشی خیلی خوبی برایم بود. بنابراین حتما دوست دارم باز هم در تئاتر بازی کنم اما حتما باید متن و کار خوبی باشد چون دوست ندارم فقط بیخودی شلوغ کنم که من تئاتر بازی میکنم، شلوغ کردن را دوست ندارم. دلم میخواهد کارم را به درستی انجام دهم. برایم مهم است چه اتفاقی در زندگی خودم میافتد و از آن تجربه راضی باشم. نمیخواهم حالت کارمند مدل داشته باشد. همیشه وقتی کاری میکنم نتیجهاش برایم مهم است یا نمره ۲۰ یا اخراج و تنبیه!»
او که علاقهمند به نمایشهای امیررضا کوهستانی است، از مدرنتر شدن سبک نمایشها خوشحال است.
ویشکا آسایش در ادامه این گفتوگو با ایسنا از علاقهاش برای اجرای نمایش برای کودکان سخن میگوید و وقتی انگیزه او را میپرسیم پاسخ میدهد: «چون خودم یک پسر ۸ ساله دارم و چند بار او را به تئاتر بردم اما کیفیت تئاترهای بچهها خیلی پایین بود. خیلی حیف است. چرا نباید تئاتر کودکان در حد واندازه تئاتر بزرگسال با کیفیت بالا و در سالنهای مناسب اجرا شود؟! بچهها خیلی باهوش هستند اما متأسفانه کار برای بچهها را خیلی ساده میگیرند؛ در حالی که بچهها خیلی خوب میفهمند و مخاطب تئاتر کودک، تماشاگر “گوگوری مگوری” نیست»
نمایش «ملکه زیبایی لینین» نوشته مارتین مک دونا است که با ترجمه حمید احیا و کارگردانی همایون غنیزاده به صحنه میرود. سعید چنگیزیان، مهدی کوشکی و همایون غنیزاده دیگر بازیگران هستند که در این نمایش بازی میکنند.
این اثر نمایشی هر شب تا ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه میرود.
ویشکا آسایش در پایان این گفتوگو همه را دعوت کرد تا به تماشای این نمایش بیایند و نظراتشان را هم بگویند.