به گزارش مهر، کشتی ایران در سال ۹۲ دستخوش اتفاقات بسیاری بود، اتفاقاتی تلخ و شیرین که در مطلب زیر آنها را میخوانید:
رسول خادم؛ ناجی یا قربانی؟
کمتر کسی پیش بینی می کرد رسول خادم بعد از بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن و حجم بالای انتقادات همیشگی کشتی در این عرصه بماند و کارش را ادامه دهد. البته خادم ماند و نه تنها کارش را ادامه داد، بلکه به پشتوانه اهالی کشتی توانست سکان هدایت فدراسیون را نیز در دست گیرد!
قهرمان المپیک و مرد نام آشنای ورزش ایران در حالی برای ریاست فدراسیون پیشقدم شد که فدراسیون حدود دو سال توسط سرپرست اداره میشد و در بدترین روزهای خود قرار داشت. به هر حال بدهیهای میلیاردی کشتی و وضعیت نابسامان سیستم نابسامان مدیریتی فدراسیون هم جلودار خادم نشد و او توانست با رای قاطع مجمع عمومی به عنوان رئیس قانونی و رسمی فدراسیون انتخاب شود.
وی پیش از دریافت حکم ریاست در مدت حدود ۷۰ روز سرپرستی خود توانست مجامع هیاتهای استانهایی که با سرپرست اداره میشدند را برگزار کند، به مشکلات مالی عدیده فدراسیون تا اندازهای سروسامان دهد و با بهبود وضع امکانات، زمینه بازگشت محمد بنا به تیم ملی کشتی فرنگی را فراهم کند و بزرگان کشتی را نیز گردهم آورد.
حضور خادم در این عرصه بسیاری از امیدها را بین اهالی کشتی زنده کرد، اما با توجه به کم لطفی و بی توجهی وزارت ورزش نسبت به مشکلات موجود، هنوز مشخص نیست خادم در ادامه راه مدیریت ،نقش یک ناجی موفق را بازی خواهد کرد یا نقش یک قربانی عاشق کشتی که توان تحمل بار سنگین و کمرشکن بدهی های میلیاردی را ندارد!
عباس جدیدی؛ از سودای ریاست تا جلوس بر صندلی شورا
جدیترین حریف رسول خادم در انتخابات مجمع عمومی و یکی از قهرمانان کشتی که صراحت کلامش بارها باعث شد مدتی در صدر اخبار کشتی قرار گیرد. جدیدی ابتدا برای رسیدن به کرسی ریاست فدراسیون کشتی دور خیز کرد، اما بعد از مدتی به انتخابات شورای شهر تهران علاقه نشان داد و با تکیه بر پشتوانه قهرمانی و چهره شناخته شدهاش در بین مردم، توانست در این انتخابات موفق شود.
او بعد از کسب آرای لازم بلافاصله طی حکمی از سوی احمد مسجدجامعی رئیس شورای شهر به عنوان معاون نظارت شورای شهر تهران انتخاب شد تا در کنار علیرضا دبیر دیگر گوش شکسته شورای شهر به خدمت به پایتخت نشینان بپردازد.
البته تمام این موفقیت ها نتوانست جدیدی را از سودای ریاست فدرسیون کشتی رها کند و او باز هم برای حضور در مجمع اقدام کرد، اما سازمان بازرسی کل کشور آب پاکی را روی دست او ریخت و اعلام کرد هیچ کدام از اعضای شورای شهر حق ریاست بر فدراسیونهای ورزشی را ندارند!
جدیدی هم بلافاصله در پاسخ به سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد “بر اساس مصوبه شورای شهر عضویت در این شورا شغل محسوب نمیشود، ما هم نمیتوانیم دستورالعمل یا آییننامه مغایر با قانون صادر کنیم. اگر به کاری که شغل محسوب میشد، ایراد میگرفتند قابل قبول بود، اما ریاست فدراسیون شغل محسوب نمیشود، چون فدراسیون ورزشی NGO است و اگر پولی هم از دولت میگیرد، به عنوان کمک مالی صورت میگیرد.”
این گوش شکسته شورانشین بازهم کوتاه نیامد و مدتی با اظهارات گاها صریحش واکنش نشان داد، اما سرانجام این مساله را پذیرفت و ترجیح داد به عنوان یکی از اصلی ترین منتقدان فدراسیون کشتی، منتظر بماند تا شاید دوباره وقت مناسبی برای انتقادات شدیدتر فرا برسد!
علیاکبری؛ عجیبترین قربانی دوپینگ
زمانی که امیرعلی اکبری مدال طلای رقابهای جهانی ۲۰۱۰ مسکو را بر گردن آویخت کمتر کسی فکر میکرد سرنوشت تلخ و عجیبی در انتظار اوست. این جوان تنومند که بسیاری از کارشناسان از جمله محمد بنا حساب ویژهای روی مدالآوری او در المپیک لندن را باز کرده بودند، در یکی از اردوهای آمادهسازی مورد تست دوپینگ داوطلبانه قرار گرفت و داستان تلخش از همان جا شروع شد.
جواب تست مثبت اعلام شد و علی اکبری در عین ناباوری خود و کادر فنی، با دو سال محرومیت مواجه شد تا بدین ترتیب رقابتهای جهانی و المپیک ۲۰۱۲ لندن را از دست دهد. او در این مدت فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرد و حتی مدتی با پیشنهاد وسوسه انگیز آذربایجانیها به آن کشور رفت تا با دوبنده این کشور کشتیاش را ادامه دهد.
البته او در میانه راه از تصمیمش منصرف شد و به ایران بازگشت تا بعد از پایان محرومیت برای کشورمان افتخارآفرینی کند، اما بعد از گذشت مدت کوتاهی که توانست مدال طلای رقابتهای جهانی ۲۰۱۳ مجارستان را کسب کند، دوباره با تست مثبت دوپینگ مواجه و تمام آرزوهایش نقش بر آب شد. چون این اتفاق برای بار دوم و کمتر از چند ماه بعد از محرومیت اول بوقوع پیوسته بود، بلافاصله حکم محرومیت مادام العمر از سوی فیلا را در بر داشت شد تا بدین ترتیب علی اکبری در آغاز راه درخشش و کسب افتخار مجدد از عرصه ورزش قهرمانی حذف شود.
محسن پودانکی؛ مرگ مظلومانه یک قهرمان
مرحوم محسن پودنکی سال ۱۳۵۶ در شهر قم بدنیا آمد و نزدیک به یک دهه عضو تیم ملی فرنگی ایران در ردههای سنی مختلف بود، اما یک بیماری مهلک و بدنبال آن اشتباهات پزشکی و سهل انگاری در درمان، اجازه برخواستن از بستر بیماری را به او نداد و وی در تنهایی و انزوا درگذشت.
این فرنگی کار عنوان دار ۴ سال قبل به دلیل وجود یک تومور در ناحیه صورت و گوش، بستری و تحت درمان قرار گرفت و حتی سه بار جراحی شد. تا این مرحله از درمان همه چیز خوب و طبیعی بود تا اینکه پزشکان معالج برای تکمیل درمان و بهبود کامل وی ۱۵ جلسه پرتودرمانی برایش تجویز کردند.
طبق گفته اعضای خانواده پودانکی عواملی مانند خرابی دستگاه رادیوتراپی بیمارستان در روزهای نخست بیماری و همچنین استفاده داروهای بی کیفیت، بیماری او را تشدید کرد، بطوریکه پودانکی در یک سال آخر عمر خود با مشکلاتی از جمله از دست دادن تعادل، اشکال در تکلم و از دست دادن قدرت حرکت نیز مواجه شد.
این فرنگی کار ملی پوش در نهایت بیتوجهی متولیان امر و همچنین مشکلات مالی شدید، سرانجام شب ۱۸ فروردین سال ۹۲ در سن ۳۵ سالگی در بیمارستان رسالت تهران درگذشت و برای همیشه در گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) شهر قم آرام گرفت.
محمد بنا؛ آیا او همچنان آقای خاص است؟
آخرین جدایی محمد بنا از تیم ملی کشتی فرنگی به بعد از بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن و قهرمانی تاریخی ایران مربوط میشود که آقای خاص کشتی، رفتن و قطع همکاری را به ماندن و کار کردن در سیستم اجرایی فدراسیون تحت سرپرستی حجتالله خطیب ترجیح داد.
محمد بنا در طول مدت حضورش در عرصه کشتی فرنگی ایران با رفت و آمدهای متعددی همراه بوده اما رفتن او بعد از بازیهای المپیک حال و هوای دیگری داشت و باعث شد مردان طلایی المپیک لندن یعنی حمید سوریان، امید نوروزی، قاسم رضایی و حتی برخی عنوان داران همچون حبیبالله اخلاقی، سعید عبدولی و … هم قید کشتی را بزنند و اردوی تیم ملی را ترک کنند. این روند نزولی باعث شد کشتی فرنگی ایران تلخ ترین روزهای خود را تجربه کند که البته بلاتکلیفی فدراسیون و بدهی های میلیاردی نیز وضعیت را وخیم تر کرد.
به هر حال درخواست رئیس جمهور دولت دهم و پادرمیانی ریش سفیدان کشتی هم نتوانست محمد بنا را به بازگشت مجاب کند و او تنها شرط بازگشتش را رفتن حجتالله خطیب و تحول در مدیریت فدراسیون کشتی خواند. دیری نپایید که این اتفاق افتاد و با رفتن خطیب ،رسول خادم به راس کار آمد تا بدین ترتیب زمینه بازگشت محمد بنا هم فراهم شود.
خوشبختانه به طبع این اتفاق، فرنگی کاران المپیکی هم به اردوی تیم ملی بازگشتند تا کشتی فرنگی ایران دوباره در مسیر افتخار و پیشرفت قرار گیرد، اما سوال اینجاست که آیا آقای خاص کشتی ایران با توجه به انتظارات بالای اهالی کشتی و مردم ورزش دوست، میتواند دوباره روزهای طلایی گذشته خود را تکرار کند؟ برای پاسخ این سوال باید منتظر رقابتهای قهرمانی آسیا در قزاقستان و مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ تهران ماند که اردیبهشت ماه سال ۹۳ برگزار خواهد شد.
علیرضا حیدری؛ بازگشت رسمی به کشتی
گفته میشود ناکامی در سرمربیگری تیم ملی کشتی آزاد در رقابتهای جهانی ۲۰۰۷ باکو دلیل اصلی رفتن او از این عرصه بود، اما او در طول این سالیان باز هم از گوشه و کنار به فکر کشتی بود و از هیچ کمکی به ملیپوشان ایران دریغ نکرد.
از دعوت آزادکاران ملی پوش قبل از اعزام به المپیک لندن در یک میهمانی خودمانی و اهدای سکه و شارژ روحی ملی پوشان گرفته تا حضور سرزده در محل تمرینات کشتی گیران، باعث شد علیرضا حیدری خواسته یا ناخواسته در دنیای کشتی ماندگار شود.
البته مرد شش مداله کشتی ایران هیچگاه در این سالها به عرصه مدیریت وارد نشد و ترجیح داد در کنار میدان باشد. به هر حال حضور رسول خادم در راس امور کشتی و دعوت از بزرگان و نخبگان این رشته باعث شد علیرضا حیدری هم پاسخ مثبتی به دعوت خادم دهد و پس از سالها دوری از گردونه مدیریت به عنوان نایب رئیس فدراسیون کشتی وارد گود شود.
آخرین باری که علیرضا حیدری روی تشک کشتی به عنوان ملیپوش دیده شد، در رقابتهای جام تختی سال ۸۷ بود که وی بدون اطلاع قبلی و در حرکتی غافلگیرکننده بعد از تایم اول مبارزه با جعفر دلیری، چهار گوشه تشک را بوسید و با چشمانی اشک بار رسما از دوران قهرمانی کشتی خداحافظی کرد.
عزتالله اکبری؛ خلق شگفتی در سرزمین دانوب
زمانی که صادق گودرزی بنا به دلایل مختلفی از ترکیب تیم ملی کشتی آزاد اعزامی به رقابتهای جهانی ۲۰۱۳ مجارستان خط خورد و رسول خادم، جوانی کم تجربه و گمنام را جایگزین او کرد، هیچ کس فکر نمیکرد این جوان جویباری، یک شبه ره صدساله را طی کند.
بدین ترتیب عزتالله اکبری ۲۲ ساله راهی بوداپست شد و در بهت و ناباوری کارشناسان داخلی و خارجی تا پای فینال و مصاف با جردن باروس نامدار رسید. اکبری در روز پایانی رقابتهای جهانی و در شرایطی حساس و تاریخی وارد میدان شد، چراکه کسب امتیاز توسط او میتوانست طلسمی ۴۸ ساله را بشکند و ایران را بعد از حدود نیم قرن در مسابقات جهانی خارج از خانه، قهرمان دنیا کند.
به هر حال پرنده اقبال روی شانه ملی پوش ۷۴ کیلویی نشست و اکبری توانست با خلق یک شگفتی در کشتی ایران و جهان تا فینال رقابتهای جهانی پیش آید و خود را در برابر حریف دیرینه صادق گودرزی یعنی جردن باروس عنوان دار ببیند.
این جوان باانگیزه و گمنام در این مبارزه توانست به خوبی در برابر این قهرمان جهان و المپیک مقاومت کند اما در نهایت اسیر تکنیک و تجربه بالای این حریف سیه چرده آمریکایی شد و به مدال نقره بسنده کرد. هر چند ۹ امتیازی که او نصیب تیم ایران کرد باعث قهرمانی کشورمان شد و چیزی کمتر از مدال طلای جهان نداشت.
حمید سوریان؛ جنجال خودروی ۸ میلیارد تومانی
داستان از آنجا آغاز شد که یکی از شبکههای تلویزیونی در گزارشی متفاوت از تردد فراری گرانقیمت و قرمز رنگی خبر داد که باعث بهت و تعجب پایتخت نشینان شده و هنوز معلوم نیست مالک این خودروی ۸ و نیم میلیارد تومانی کیست!
همین گزارش کافی بود تا تمام رسانهها بدنبال این سوژه ناب و امروزی بروند تا به قول معروف مو را از ماست بکشند. این خبر دهان به دهان میچرخید تا اینکه مشخص شد مالک این خودروی میلیاردی کسی نیست جز حمید سوریان، قهرمان کشتی فرنگی ایران و جهان. ضمن اینکه گفته میشد سوریان مجوز ورود این خودرو را در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و یک سال قبل از بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن هدیه گرفته بود.
به هیچ عنوان قصد تکرار مکررات و اتفاقات رسانهای آن روزها را نداریم اما آنچه مسلم است این خودروی میلیاردی، تبدیل به نوعی تسویه حساب جناحی شد که حمید سوریان ناخواسته در مرکز آن قرار گرفت.
دیری نپائید که قهرمان جهان و المپیک نیز سکوت خود را شکست و در توضیح پیرامون این خودروی میلیاردی به یکی از روزنامههای صبح گفت: مجوز ورود این خودرو به نام من است، اما قیمت اعلام شده برای این خودرو اغراقآمیز است و مابهالتفاوت قیمت آن با مازراتی و پورشههایی که به کشور وارد میکردند، خیلی ناچیز است. بله، من یک مجوز ماشین داشتم و چند وقت پیش با مجوز من این ماشین به داخل آمد ولی متعلق به من نیست و کسی را هم که خودرو را وارد کرده و حتی خود خودرو را ندیدهام.”