امام صادق علیه السلام می فرماید: نیکى و خوش اخلاقى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.
اسلام احکام ارث را براساس مرد یا زن بودن (عامل جنسیت مثل دیگر ادیان) وضع نکرده است بلکه براساس مسئولیت ها و موقعیتهای مالی، روحی و روانی وضع کرده است. مسئله ارث بردن زنان به صورت نصف مردان به دلیل ناقص بودن یا کمی شخصیت زن نیست بلکه اسلام به دلیل جامع نگری، این حکم را داده است.
دین مبین اسلام کامل ترین دین است «إن الدین عندالله الإسلام؛ به درستیکه دین و شریعت نزد خدا فقط اسلام است» (سوره آل عمران/آیه ۱۹)
پس با این وجود نباید به احکام اسلام اینگونه خرده بگیریم که چرا ارث دختر نصف پسر است زیرا این نوع خرده گیری طریق کج فهمان است. و علاوه بر آن در اسلام شخصیت انسانی زنان برابر با مردان است و چه بسا در خیلی از آیات و روایات بر نوع رفتار صحیح با دختر و زن سفارشات مۆکدی صورت گرفته است.
حال آنکه در دیگر تاریخ ها و ادیان، رفتار ناپسندی با زنان داشته اند و دارند. مثل رومیان با آن تاریخ درخشانشان، زن را یکی از اموال مرد می دانند و زن همیشه در تملیک مرد بوده است و آنها را موجودات ناقصی می دانند. و حتی دختران و زنان از ارث محروم بوده اند. در تمدن یونان هم وضع به همین منوال است و در هند هم به همین ترتیب و هرگاه متوفی جز دختر فرزند دیگری نداشته باشد، باید دختر را مکلف به تولید پسر کرده تا آن پسر بتواند وارث جد مادری خود باشد.
وضعیت زن در میان اعراب جاهلیت از همه جا اسفانگیزتر بود. زن در میان آنان، مانند کالا خرید و فروش مىشد و از هرگونه حقوق اجتماعى و فردى، حتى ارث به طور کلى محروم بود. در حقوق اروپایى بنا به اصل همخونى هر کس که از نظر خون به متوفى نزدیکتر باشد، به تنهایى ارث مىبرد و دیگران را از ارث محروم مىسازد. در انگلستان نیز تا چندى قبل، تمامى اموال پدر، فقط به پسر ارشد منتقل مىشد و اگر فرزند ارشد پسر نداشت، ارث منحصر به فرزندان ذکور (پسر) بود.
در تمدن ایران باستان، زن جزئى از اموال و دارایى متوفى به شمار مى آمد. میان آریایى ها محرومیت دختر از ارث، یک قاعده بود؛ ولى هرگاه پدر مى مرد و دختر ازدواج نکرده بود، مى توانست به اندازه نصف سهم پسر از ترکه پدرش برخوردار گردد. در این نظام -با توجه به این که نکاح با محارم و تعدد زوجات رایج بود- بسیار اتفاق مى افتاد که از میان زنان، زنى که بیشتر از دیگران محبوب شوهر بود، به عنوان یکى از پسران وى پذیرفته شده و تمامى اموال شوهر به او تعلق مى گرفت و بقیه زنها، از ارث محروم بودند. همچنین در تمدن ایران باستان به دخترانى که شوهر کرده بودند نیز به جهت این که مال پدر به خارج از خانواده منتقل نشود، ارث نمى دادند؛ ولى به دخترانى که هنوز ازدواج نکرده بودند، به اندازه نصف سهم پسر ارث مى دادند. بنابراین، اگر دخترى ازدواج مى کرد (مشروع یا نا مشروع)، از پدر یا کفیل خود ارث نمى برد.
چون دختر هم یک ارث از پدر خویش می برد و در منزل همسرش هم از مهریه و هم از نفقه بهره می برد پس در ارث بردن از پدر خویش نصف پسر ، ارث می برد حال آنکه زیبایی اسلام در اینجا نمایان می گردد که چه موشکافانه مسائل را مورد بررسی قرار می دهد و چه عادلانه قوانین را وضع کرده است. در شریعت یهود، اصل کلى مبتنى بر محرومیت زنان از ارث بود. از تورات، چنین برداشت مىشود که تا وقتى فرزند پسر وجود داشته باشد، دختر ارث نمىبرد و چنانچه براى متوفى پسرى نباشد، ارث او به دخترانش مىرسد. در آئین مسیحیت نیز قانون تورات معتبر است.
با تمامی این تفاسیر و تعاریف از دیگر ادیان، اسلام احکام ارث را براساس مرد یا زن بودن (عامل جنسیت مثل دیگر ادیان) وضع نکرده است بلکه براساس مسئولیتها و موقعیتهای مالی، روحی و روانی وضع کرده است. به این ترتیب در نظام حقوقی اسلام به دلیل یکسری وظایف و مسئولیت های اقتصادی و اجتماعی که بر گردن مردان نسبت به زنان نهاده شده است، از قبیل نفقه زن و فرزند، پرداخت مهریه (چرا که اسلام مهریه و نفقه را امری لازم و مۆثر در استحکام زناشویی و تأمین آسایش خانوادگی و ایجاد وحدت میان زن و شوهر می شناسد و اگر مهریه و نفقه الغا شود به ضرر مرد است خصوصاً اینکه ندادن نفقه موجب تزلزل اساس خانواده و کشیده شذن زن به سوی فحشا می گردد)، تأمین هزینه و مخارج زندگی زن هنگامی که در عده به سر می برد، شرکت در جهاد و رفتن به سربازی و هزینه سفر و سپردن نفقه خانواده در آن ایام به دست زن و فرزندان، پرداخت دیه، پرداخت مخارج نزدیکان تهیدست (همچون مادر و پدر و خواهر و….)
البته در برخی موارد برای مرد، سهمی دو برابر زن در نظر گرفته شده است و در برخی از موارد هم سهم الإرثش بیشتر از مرد است مانند: موردی که میت غیر از پدر و دختر وارث دیگری نداشته باشد که در اینجا پدر یک ششم می برد و دختر بیشتر از آن و علاوه بر این موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان وی در زمان حیات او مرده باشند که در اینجا نوه پسری سهم پسر را می برد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد نوه پسری بیشتر ارث می برد.
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به این سۆال فرمودند: «زن وقتی که شوهر کرد، مالی به عنوان مهر می گیرد و هزینه زندگی بر عهده مرد است و مرد باید نفقه و سایر مخارج زن را بدهد، ولی بر عهده زن چیزی نیست، از این جهت حق مرد بیشتر است.»
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:« علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده است و مهر و نفقه را بر مرد لازم شمرده. از جرائم اشتباهی که خویشاوندان مجرم باید دیه را بپردازند، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف بوده است.»
نتیجه
علاوه بر مطالب فوق چون دختر هم یک ارث از پدر خویش می برد و در منزل همسرش هم از مهریه و هم از نفقه بهره می برد پس در ارث بردن از پدر خویش نصف پسر، ارث می برد حال آنکه زیبایی اسلام در اینجا نمایان می گردد که چه موشکافانه مسائل را مورد بررسی قرار می دهد و چه عادلانه قوانین را وضع کرده است.
دکتر من