حیدر رحیمپورازغدی طی یادداشتی نوشت:قرن ۱۸، آنگاه که بریتانیا در اندیشه امپراتوری شرق جهان برآمده بود تنها مانع سلطه خود بر نیمه شرقی جهان را اسلام تشخیص داد و چون میدانست تحریف قرآن محال است و از این گذشته فقهاء شیعه مذهب خود را آنچنان استوار ساختهاند که تحریف اسلام میسر نیست، تا فرصتی که تحجر حکومت عثمانی در جهان تسنن و قجرها در ایران پایتخت شیعیان جهان آفریده بودند و جاذبه رنسانس غرب آفریده بود در پی آن برآمد که برای نابودی هر مذهبی، مذهبی را بسازد و برای شیعیان مذهب بهاییت و برای اهل سنت مذهب نیو وهابیت را آفرید. لیکن آثار غدیرخم خیلی زود بهاییت را به ابتذال کشاند و بهاییت به انزوا کشیده شد و مجبور به قبول ستون پنجم تخریب و جاسوسی روباه مکار گردید، لیکن وهابیت تا آنجا بر ساختار مذاهب اهل سنت حاکم گردید که اهل سنت خیلی زود مکه و مدینه پایگاه مسلمانان جهان را به وهابیون واگذار کردند.
حجاز قطعه قطعه و حکومت عثمانی که از آن سنی مذهبان بود منقرض و وهابیت قدرت اول جهان اسلام گردد. ساختار مذهب نیو وهابیت به این شکل بود که سر جاسوس خاورمیانهای بریتانیا پس از کاوشها طالب سنی مذهبی را که بر همه مذاهب اهل سنت منتقد بود صید کرد، و نخست به آن فرد منتقد ثابت کرد که او از خلیفه دوم برای رهبری اسلام شایستهتر است، پس مناسب است در روزگار غربت اسلام برای تجدید حیات اسلام قیام کند و برای در کف گرفتن او و دور ساختناش از جمیع مسلمانان نخست سه اصل اصیل اسلام را از او گرفت:
الف) با تحریف آیات به او ثابت کرد که در هیچ شرایطی، جهاد به معنی رو در رویی با کفار لازم نیست بلکه باید با آنان مجادله حسنه داشت.
ب) اگر قمار و شراب باعث دشمنی نگردد، حرمتی در آنان دیده نمیشود.
ج) رابطه با زنان هنگامی که مجرد میباشی، اشکال ندارد.
با ایجاد چنین برداشتهایی از قرآن جاسوسهای را به عنوان کنیزی به او هدیه کرد و با همکاری جاسوسه وی را دوست کافران گردانید و دشمن مسلمانان که شرح خواهیم داد. و چون او را سخت جاه طلب و پرمدعا دریافت با تعهد اینکه اگر جاسوسی انگلستان را قبول کند بریتانیا وی را خلیفه اسلام خواهد گردانید، ابن وهب جاه طلب به بهانه اینکه اسلام در شرف سقوط است جاسوسی را پذیرفت و مذهب نیووهابیت را که انگلستان در ذهنش آفریده بود، مذهب رسمی مسلمانان اعلام کرد و با توجیهاتی همه مذاهب اسلام را به زیان اسلام ابلاغ کرد و نیو وهابیت را تنها ناجی اسلام و مسلمانان اعلان کرد و زمینه تغییر فرهنگ مسلمانان و تحریف اسلام به تزویر انگلستان پا گرفت، لیکن برای اجراء چنین فرهنگی نیازمند به قدرتی محلی بود و برای رفع چنین نیازی انگلستان به خاندان آل سعود تعهد سپرد که اگر خلیفه محمد ابن وهاب را برای احیاء مذهب نیووهابیت یاری کند انگلستان این خاندان را بزرگ اسلام و عرب و اشرف از قریش صدر اسلام گرداند.
به آل سعود هم سلطنت وراثتی بخشد و با این تعهد آل سعود بلافاصله مذهب خلیفه را پذیرفت و قبول زر را انگلستان بر عهده گرفت و زر و زور و تزویر هم آهنگ گردید و کفر و نفاق به جان ملت عرب و امت مسلمان افتاد و نخست همان مفسر قرآنی که دیروز از قران استنباط کرده بود که جهاد با کفار حرام است، یر این شد که از نجد که حرکت میکنید با هر قدم و قبیله و طائفهای که روبرو میشوید از آنان بخواهید به خلافت محمد ابن وهاب ایمان بیاورند و اگر ایمان نیاورند مردانشان را بکشید و زنانشان را به کنیزی بگیرید و اموالشان را به غنیمت ببرید و اگر ولایت محمد ابن وهاب را پذیرفتند آنان را به امیری قوم و قبیله برگزینید و گرامی دارید.
برخورد نیروهای آل سعود با مسلمانان این چنین چنگیزی بود و به جنایات شان خیلی زود مکه و مدینه تسلیم و حجاز را برای هموار ساختن اهداف شوم شان در آینده قطعه قطعه و بر هر قطعه امیری وهابی از آل سعود یا آل خلیفه نشاندند تا که بر پایه مذهب تازهای که مسلمانانی را که وهابی نگردند، میکشند و جهاد با کفار را جایز نمیداند. مذهبی مقابل این فرهنگ قرآنی محمد رسول الله فراهم سازند و خیلی هم زود موفق شدند.
شما برای شناخت صاحبان این مذهب به آسانی میتوانید این فرقه ضاله را از دیگر مسلمانان تشخیص دهید. اینان در تمام دوران حیاتشان هر روز به بهانهای با مسلمانان دشمنی و عداوت دارند و با کفار به خصوص با دشمنان حربی اسلام کمال ثروت را و هر کجا علیه مسلمانان یا اعراب ملی صف بندی شود در صف مقابل دشمنان قرار دارند و در تمام دوران پیدایشان حتی یک گلوله به طرف کفار به خصوص کفار حربی با مسلمانان پرتاب نکردهاند، لیکن در هر روزی به شکلی مسلمانکشی داشتهاند و نقطه اوج شناختشان اینکه فتوای آخوندهای وهابی با فتوای خاخامهای صهیونیزم در کشتار مسلمانان و اعراب آزاده دقیقا یک گونه عمل میکنند تا در آینده به شرح بیشتر میپردازم./فارس
ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم