به نظر میرسد موفقیتی که دیپلماسی موسیقی جاز برای آمریکا در دوران جنگ سرد برای عملیات تبلیغاتی علیه شوروی به دنبال داشت، در دیپلماسی موسیقی هیپ هاپ برای نفوذ در جامعه مسلمانان تکرار نشده است.
پیوستن یکی از خوانندگان رپ مشهور آلمانی به شورشیان سوریه، مایه نگرانی مقامات آلمان و سایر کشورهای غربی شد که مبادا این ماجرا به تحریک جوانان غربی برای پیوستن به گروههای تروریستی شود.
دسو داگ Deso Dogg نام یک خواننده مشهور دو رگه آلمانی-غنایی است که از اواسط دهه ۲۰۰۰ در عرصه موسیقی آلمان رشد کرد و به یکی از پرطرفدارترین موزیسینهای این کشور تبدیل شد.
دسو داگ پیش از مسلمان شدن
اما در سال ۲۰۰۰ با آشنایی دسو داگ با دین اسلام او مسلمان شد و نام ابومالک را برای خود برگزید. البته از بخت بد دسو داگ، او به جای اسلام واقعی به فرقه جعلی سلفی پیوست و تفکرات افراطی این فرقه را برگزید. او سپس موسیقی رپ را کنار گذاشت، زادگاه خود یعنی برلین را شهر کفار نامید و به نغمهسرایی مذهبی مشغول شد.
او در اشعارش به عتاب شدید سیاست خارجی آمریکا میپرداخت؛ البته در عین حال از شورشیان سومالی، افغانستان و عراق حمایت میکرد. مقامات آلمانی معتقد بودند یکی از آهنگهای وی، عامل تحریک یک جوان ۲۱ ساله برای حمله مسلحانه به یک اتوبوس حامل کارکنان آمریکایی در فرانکفورت در مارس ۲۰۱۱ بوده است و به همین دلیل حتی بحث دستگیری او نیز مطرح شد.
این تفکرات افراطی و روحیه سلفیگری که در دسو داگ بروز کرده بود، نهایتا منجر به این شد که او آلمان را ترک کند و به تروریستهای سوری بپیوندد. او در طول سال ۲۰۱۳ آهنگهای متعددی علیه دولت اسد منتشر کرد و تصاویر حضور او در میادین جنگ سوریه در فضای اینترنت منتشر شد تا این که در نوامبر ۲۰۱۳ فیلم مجروح شدن او منتشر شد. البته هنوز مشخص نیست او در حملات ارتش سوریه کشته شده یا هنوز زنده است.
دسو داگ پس از پیوستن به اسلام
حامیان دسو داگ معتقدند او زنده اما فراری است؛ با این حال مقامات غربی از این نگرانند که آهنگها و فیلمهای او سبب تحریک جوانان اروپایی برای پیوستن به تروریستهای سوری شود.
دسو داگ در جمع تروریستهای سوری
حقیقت آن است که دسو داگ، یک اتفاق منحصر به فرد و تصادفی در دنیای موسیقی غربی نیست. بلکه در طول یک دهه گذشته سیاستگذاران و کارشناسان امور تروریسم در آمریکا به شدت با این چالش مواجه بودهاند که چگونه با نحله جدید «رپ جهادی» “jihadi rap” برخورد کنند.
در نهایت، راهکاری که آمریکاییها به آن رسیدهاند، ارائه یک جایگزین مناسب برای رپ جهادی است، یعنی راه انداختن نوعی موسیقی از ژانر هیپ هاپ hip-hop (البته مهندسیشده) برای جامعه مسلمانان.
در همین راستا، وزارت دفاع آمریکا به حمایت مالی از مراکز موسیقی هیپ هاپ در لبنان و سوریه پرداخته است و با همکاری دانشگاه کارولینای شمالی، نوعی دیپمالسی موسیقی هیپ هاپ در پیش گرفته است.
علت انتخاب ژانر هیپ هاپ بعنوان جایگزین رپ جهادی، خاستگاه هیپ هاپ است که از بدو پیدایش در سال ۱۹۷۳ توسط قبایل زولو در آفریقای جنوبی، با مضامین عربی و درونمایههای اسلامی آمیخته بود.
در طول دهه ۱۹۹۰ این ژانر در منطقه شمال شرقی آمریکا خصوصا میان مسلمانان گسترش پیدا کرد و در دهه ۲۰۰۰ تعداد زیادی از خوانندگان اهل سنت به این ژانر روی آوردند و در بین مردم، طرفداران زیادی پیدا کردند.
به تدریج از اواسط دهه ۱۹۹۰ ژانر هیپ هاپ به نماد مسلمانان آفریقایی-آمریکایی تبدیل شد که از سیاستهای دولت آمریکا آزرده خاطر بودند، اما بعدها این ژانر موسیقی مورد اقبال گروههای تندروی سنی خصوصا سلفیها نیز قرار گرفت.
در حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، اثرات سیاسی موسیقی هیپ هاپ بر جوانان آمریکایی خود را نشان داد. در دسامبر ۲۰۰۱ یک جوان آمریکایی به نام جان واکر که به گروه طالبان پیوسته بود، شناسایی شد.
تحقیقات مسئولان امنیتی آمریکا نشان میداد که حضور مستمر واکر در چترومهای حامیان موسیقی هیپ هاپ و گوش دادن به این ژانر موسیقی، تاثیر زیادی در پیوستن او به گروه تروریستی طالبان داشته است.
بدین ترتیب، از اواسط دهه ۲۰۰۰ دولت آمریکا به بهرهبرداری از ژانر هیپ هاپ برای مقاصد سیاسی خود روی آورد و تلاش کرد آن را از یک تهدید به یک ابزار دیپلماسی تبدیل کند.
به عنوان مثال کارن هاگز معاون وقت دیپلماسی عمومی وزارت خارجه آمریکا در اواسط دهه ۲۰۰۰ نمایندگان گلچینشده موسیقی هیپ هاپ شامل خوانندگان، رقاصان و دیجیها را به کشورهای مسلمان جهان از سنگال و ساحل عاج تا مغولستان، پاکستان و اندونزی فرستاد.
در این کمپین که سالانه ۵/۱ میلیون دلار برای وزارت خارجه آمریکا آب خورده است، اعضا با برگزاری کارگاهها و کنسرتهای مختلف، به مخاطبان مسلمان خود این پیام را میرساندند که شرایط زندگی مسلمانان در آمریکا به اصطلاح چقدر مطلوب است.
تصویری از برگزاری یک کنسرت در سفارت آمریکا در افغانستان
در سال ۲۰۱۰ در یکی از این مراسم ها که در دمشق برگزار میشد، هیلاری کلینتون وزیر سابق خارجه آمریکا نیز حضور یافت و به تمجید از موسیقی هیپ هاپ پرداخت و از آن به عنوان یک دیپلماسی فرهنگی نام برد.
* سابقه جنگ سرد
استفاده دولت آمریکا از دیپلماسی موسیقی به دوران جنگ سرد باز میگردد که وزارت خارجه این کشور با ارسال گروههای موسیقی جاز به کشورهای آفریقایی، آسیایی و خاورمیانهای، به مقابله با تبلیغات شوروری از یک سو و ترویج سبک زندگی آمریکایی از سوی دیگر میپرداخت.
در سال ۲۰۰۸ اندیشکده آمریکایی بروکینگز در گزارشی با اشاره به گسترش موسیقی هیپ هاپ در میان جوانان مسلمان و به عنوان نمادی برای گرایشهای ضد استکباری، از دولت آمریکا خواست از این فرصت، برای ایجاد روابط مسالمتآمیز با توده مسلمانان استفاده کند.
بدین ترتیب، موسیقی هیپ هاپ به گزینه سیاست خارجی آمریکا برای مدیریت افکار و ایجاد روابط راهبردی با مسلمانان جوان، تبدیل شد؛ چرا که نه موسیقی راک و نه متال، دارای چنین قابلیتی (نفوذ در جامعه مسلمانان) نبودند.
مسلمانان آمریکا به موزیسینهای راک و متال، نگاه کاملا منفی داشتند و آنها را مروج شیطانپرستی میدانستند. این احساس منفی مسلمانان نسبت به این نوع موسیقیها طی یک دهه گذشته شدیدتر هم شد، چرا که در زندانهای آمریکا در افغانستان، عراق و گوانتانامو از موسیقیهای تند راک و متال برای شکنجه روحی و بازجویی زندانیان مسلمان استفاده میشد.
گروه موسوم به نئومحافظهکاران آمریکایی بیش از سایر گروههای سیاسی این کشور به استفاده از ابزارهای سنتی و مذهبی مسلمانان برای جلوگیری از گسترش تروریسم توجه داشتند و در دولت بوش، این سیاست را پیگیری میکردند.
* محصول ناقص
تحلیلگران آمریکایی معتقدند بذرهایی که وزارت خارجه این کشور با بهرهبرداری سیاسی از موسیقی هیپ هاپ در دهه گذشته کاشت، در سالهای اخیر در جریان خیزش کشورهای عربی به بار نشسته است.
در میزگردی که فوریه ۲۰۱۲ در این باره تشکیل شده بود، سوزان رایس سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل با افتخار از حضور خود در استودیوهای هیپ هاپ در لیبی در اوج جنگ داخلی این کشور خبر داد.
اما اکنون که از حرارت خیزش کشورهای عربی کاسته شده و نظرسنجی موسسه «پیو» نشان میدهد احساسات ضد آمریکایی در میان مسلمانان جهان بسیار شدید شده، به نظر میرسد دیپلماسی هیپ هاپ در بهبود چهره آمریکا در جهان اسلام، با ناکامی مواجه شده است.
به نظر میرسد موفقیتی که دیپلماسی جاز برای آمریکا در دهه ۱۹۵۰ به دنبال داشت، در دیپلماسی هیپ هاپ تکرار نشده است.
علت عدم موفقیت دیپلماسی هیپ هاپ آمریکا، حمایت این کشور از حکومتهای دیکتاتوری خاورمیانه و شمال آفریقا است. کارشناسان منتقد میگویند وقتی دولت آمریکا آشکارا از حاکمان دیکتاتور حمایت میکند، چطور میتوان انتظار داشت با صرف اتکا به دیپلماسی هیپ هاپ، بتوان نگاه جوانان این کشورها که خواستار اصلاح نظام هستند، به آمریکا را مثبت کرد؟
اما به رغم این حقایق و انتقادات، دولت آمریکا همچنان مصرانه پیگیر دیپلماسی هیپ هاپ است و اخیرا وزارت خارجه آمریکا با همکاری دانشگاه کارولینای شمالی فراخوان مربیان موسیقی هیپ هاپ را برای اجرای مرحله بعدی برنامه خود منتشر کرده است.