بر اساس اسناد و مدارک اعلام شده از واشنگتن به قلم پل وایزمن و کریستوفر لئونارد چهارده میلیون فرد بیکار در آمریکا نه فقط با یکدیگر رقابت می کنند بلکه همچنین باید با هشت میلیون و هشتصد هزار نفر دیگری که در زمره افراد بیکار قرار نمی گیرند، رقابت کنند که کارکنان پاره وقتی هستند که به دنبال کار تمام وقت هستند.
و زمانیکه اوضاع اقتصادی بهبود یابد، افراد بیکار با منبع رقابتی دیگری مواجه خواهند شد: تقریبا دو میلیون و ششصد هزار نفر که در رده افراد بیکار جای نمی گیرند زیرا جستجو برای یافتن شغل را متوقف کرده اند.
زمانیکه این افراد مجددا جستجو برای یافتن شغل را آغاز کنند، به عنوان افراد بیکار طبقه بندی خواهند شد و نرخ بیکاری احتمالا افزایش خواهد یافت.
بحران بیکاری در آمریکا باعث شده است باراک اوباما رئیس جمهور این کشور پنجشنبه شب سخنرانی مهمی ترتیب دهد و اقدامات پیشنهادی خود را برای افزایش اشتغال زایی، تشریح کند.
نامزدهای جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا احتمالا یک شب قبل از این سخنرانی، در مناظره خود به این مسئله خواهند پرداخت.
این اتفاقات چند روز پس از آن روی می دهد که دولت آمریکا اعلام کرد کارفرمایان در ماه اوت، هیچ فرصت شغلی جدیدی ایجاد نکردند.
گزارش ماهانه در خصوص وضعیت اشتغال در آمریکا که سه روز پیش از روز کارگر منتشر شد، ضعیف ترین گزارش از ماه سپتامبر سال دو هزار و ده بود.
در مجموع، چهارده میلیون آمریکایی که رسما بیکار هستند، کارکنان پاره وقت “نیمه بیکاری” که خواهان کار تمام وقت هستند و افراد “ناامیدی” که جستجو برای یافتن شغل را متوقف کرده اند، شانزده و دو دهم درصد از آمریکایی های در سن کار را در این کشور تشکیل می دهند.
نرخ بیکاری اعلام شده از سوی وزارت کار آمریکا، این رقم را در بر نمی گیرد.
در یک اقتصاد سالم، این رقم (افراد رسما بیکار، کارکنان پاره وقت جویای کار تمام وقت و افرادی که از جستجو برای یافتن شغل منصرف شده اند) کمتر از ده درصد است.
از زمانیکه رکود اقتصادی در آمریکا بیش از دو سال پیش رسما پایان یافت، این رقم پانزده درصد یا بیشتر بوده است.
از زمان آغاز رکود اقتصادی در آمریکا در ماه دسامبر سال دو هزار و هفت، نسبت نیروی کار متشکل از کارکنان پاره وقت ناراضی از بیکاری سریع تر افزایش یافته است.
علت آن اینست که بسیاری از شرکت ها پس از آغاز رکود اقتصادی، ساعت کار کارکنان خود را کاهش دادند.
براساس محاسبات انجام شده توسط هایدی شیرولز اقتصاددان در “موسسه سیاست اقتصادی”، اگر این شرکت ها همه این ساعت های حذف شده را بازگردانند، حدود نهصد و پنجاه هزار فرصت شغلی تمام وقت، بدون استخدام حتی یک کارمند، ایجاد خواهد شد.
هیچکس انتظار ندارد همه شرکت ها، جذب نیرو را تا تبدیل همه کارکنان پاره وقت خود به کارکنان تمام وقت، به تعویق بیاندازند ولی اقتصاددانان پیش بینی می کنند رشد بازار کار تا حدی به علت تعداد کارکنان پاره وقت ناراضی که می خواهند تمام وقت کار کنند، برای دو تا سه سال ضعیف بماند.
کریستین ریوردان تحلیلگر در “پروژه ملی قانون اشتغال” می گوید از آنجاییکه کارفرمایان همچنان میلی به افزایش ساعت کار کارکنان پاره وقت خود ندارند، “استخدام واقعا دور از دسترس است”.
در ماه اوت، کارکنان شرکت های خصوصی در مقایسه با ماه ژوئیه، ساعات کمتری کار کردند.
برخی از گروه ها بیش از سایر گروه ها در دسته جامع تر بیکاری قرار می گیرند که شامل افراد نیمه بیکار و کارکنان ناراضی است.
برای مثال، بیش از بیست و شش درصد آمریکایی های آفریقایی تبار و تقریبا بیست و دو درصد لاتین تبارها در این زمره قرار می گیرند.
رقم مربوط به سفیدپوستان کمتر از پانزده درصد است و احتمال قرار گرفتن زنان در این گروه از مردان بیشتر است.
در سراسر آمریکا، بطور متوسط چهار و نیم نفر برای هر فرصت شغلی رقابت می کنند.
در یک اقتصاد سالم، رقم متوسط حدود دو نفر برای هر فرصت شغلی است. میلیون ها نفر که طرد می شوند، تلاش برای یافتن شغل را رها می کنند.
در نهایت، تعداد زیادی از آمریکایی ها مجددا جستجو برای پیدا کردن شغل را آغاز می کنند.
اگر این افراد به عنوان بیکار قلمداد می شدند، نرخ بیکاری در آمریکا در ماه اوت به جای نه و یک دهم درصد، ده و شش دهم درصد می بود.