دیروز از ساعت یازده تا دو بعدازظهر در یکی از بیمارستانهای تهران بودم. نوبت گرفتم، ویزیت شدم، نوار قلب گرفتم، ویزیت شدم، به داروخانه رفتم، آمپول زدم، سرم زدم و برگشتم خانه. حالم هم خوب است شکر خدا. البته حال خودم خوب است اما حال جیبم خوب نیست. کل هزینه درمانم در چهار ساعت حضور در بیمارستان ۱۲۰ هزار تومان شد. البته بیمارستان ۱۲۰ تومان به صورت اسکناس از من گرفت اما مقداری هم به صورت چسب از جیب ما درآورد و وارد جیب خودش کرد. دیروز در طول درمان و هر بار که قبض گرفتم و به صندوق مراجعه کردم به جای بقیه پول، چسب زخم گرفتم. یعنی به جای ۵۰ تومانی و ۱۰۰ تومانی و ۲۰۰ تومانی فقط چسب زخم گرفتم. یعنی هنگام خروج از بیمارستان یک کیسه دارو دستم بود و یک کیسه چسب زخم. اینطوری که بیمارستانها از چسبزخم به جای پول خرد استفاده میکنند هر کس نداند فکر میکند واحد پول کشور چسب زخم است! باورتان نمیشود اما در بیمارستانها و داروخانهها فقط به جای پول خرد چسب زخم به آدم نمیدهند، یک جا صندوقدار وقتی دید من خودم هم پول خرد ندارم گفت چسب داری بده! یعنی علمای علم اقتصاد باید بیایند روی چسب زخم تحقیق کنند که چطور میشود چسب جایگزین پول بشود و اقتصاد یک کشور همچنان وجود داشته باشد.
این وسط خوش به حال شرکتهای چسب زخمسازی، در حال حاضر از نظر اقتصادی پول چاپ میکنند نه چسب. تازه چسبهایشان چسب هم نیست، تا میگذاری روی زخم ورمیآید!
بقای بقایتان!
رضا ساکی