آقای دکتر صفری با توجه به اینکه هم اکنون شما وکالت پرونده شهید علی خلیلی را برعهده دارید برای ما بفرمایید وکیل سابق ایشان تا چه مرحله ای کار را پیگیری کرده بودند و هم اکنون شما پیگیر چه مواردی هستید؟
وکیل سابق آن قسمت از پرونده را که به موضوع ضرب و جرح عمدی و به قبل از شهادت شهید خلیلی مربوط میشد را پیگیری میکردند. از بعد از چهارم فروردین ماه که شهادت ایشان اتفاق افتاد، ابتدا خانواده شهید پیگیری موضوع را شروع کردند و در ادامه در مرحله دادسرا بنده به عنوان وکیل اولیا دم وارد شدم و الان هم پرونده در مرحله دادسرا تقریبا تمام شده و درخواست صادر شده است.
طبق گزارش پزشکی قانونی رابطه علیت محرز دانسته شده و ضربه چاقویی که به گردن شهید وارد شده عامل شهادت ایشان بوده
نتیجه این مرحله چه بوده؟
اولا که در گزارش پزشکی قانونی رابطه علیت محرز بود و این نقطه عطف پرونده است و با توجه به اظهارات متهم، دادسرا قرار مجرمیت را صادر کرد و کیفر خواست هم تنظیم شد، پرونده به زودی به دادگاه کیفری استان می رسد و جلسه محاکمه برقرار خواهد شد که این در حدود اختیارات دستگاه قضایی است.
شهید خلیلی در مورد موضوعی که منجر به جرح شده بود اظهار رضایت کرده بودند
پس روال قبلی که حکم به ۳ سال زندان و پرداخت ۳۵ میلیون تومان دیه داده شده بود، منتفی است؟
بله چون داستان کاملا منقلب شده است. در ابتدا موضوع یک ضربه چاقو بود و منجر به جرح شده بود که خود شهید خلیلی در آن موضوع خاص نسبت به متهم اعلام رضایت هم کردند. ولی آن موضوع تسری و موجبات شهادت ایشان را فراهم کرد و ضربه منجر به قتل شد.
با توجه به سخنان حجت الاسلام اژه ای که گفته بوند:” آقای خلیلی و پدرشان رضایت دادند”؛ آیا این موضوع از سمت قوه قضاییه مورد قبول است که آن رضایت برای جرح بوده؟
بله در کیفر خواست هم این موضوع منعکس شده و از موضوعات بدیهی حقوق جزاست که اگر ضربه ای منجر به جرح شد ولو آسیب دیده رضایت بدهد ولی بعدا همین ضربه مستقیما موجبات مرگ شخص را فراهم کرد اولیا دم حق قصاص خواهند داشت و این در کیفر خواست دادسرا هم آمده و به نظر من هم میرسد که از موضوعات بدیهی حقوق جزاست.
پیش از این بحث شکایت خانوده شهید خلیلی از چند بیمارستانی که در شب حادثه از پذیرش ایشان امتناع کرده بودند مطرح بود، آیا شما پیگیر این مطلب هم هستید؟
این موضوعی بود که دو سال پیش در دادسرای مربوط به جرایم پزشکی مطرح شده بود، به جهت اینکه عدم پذیرش مصدومین عنوان مجرمانه دارد در آن دادسرا مطرح شده بود. البته من در جریان جزئیات دقیق آن موضوع نیستم ولی تا حدی که اطلاعات موجود در این پرونده منعکس شده آن موضوع ظاهرا منجر به تغییراتی در رده های ریاست آن بیمارستانها توسط وزیر سابق بهداشت خانم دکتر دستجردی شده بود و از لحاظ قضایی تا جایی که بنده اطلاع دارم موضوع در آنجا مطرح شده ولی چون موضوع با جنبه عمومی بوده ظاهرا مدعی العموم پیگیر است و خانواده شاکی چندان پیگیری خاصی تا آنجایی که من اطلاع دارم نکردند.
کیفر خواست براساس اظهارات ضارب و نظریه پزشکی قانونی صادر گردیده و متهم را مستحق اشد مجازات دانسته است
در کیفر خواست دقیقا به چه مواردی اشاره شده؟
کیفر خواستی که دادسرا صادر کرده در راستای اظهارات متهم و نظریه پزشکی قانونی است و رابطه علیت را محرز دانسته و ضربه چاقویی که دوسال پیش به گردن شهید وارد شده منجر به شهادت ایشان شده و از این بابت متهم را مستوجب اشد مجازات یعنی قصاص دانسته، کیفر خواست به تایید دادستان رسیده و به نظر می رسد پرونده مهیای رسیدگی در دادگاه کیفری استان تحت نظر پنج قاضی مجرب این موضوعات خواهد بود.
متهم به تذکر لسانی شهید خلیلی در راستای امر به معروف اذعان داشته است
کیفر خواست با توجه به حساسیت موضوع بسیار دقیق و منسجم و همه جانبه است و با نگرشی به خواسته جامعه که قصاص و برخورد قاطع با عواملی مثل این متهم که با یک عامل امر به معروف برخورد داشته صراحتا در کیفر خواست مطرح شده است. همچنین به مباحث مربوط به امر به معروف و اقدام شهید در راستای اجرای امر به معروف اشاره شده ضمن اینکه خود متهم هم در مراحل مختلف به این موضوع اذعان داشته که در راستای امر به معروف این درگیری اتفاق افتاده است. اگرچه گفته های متهم در مراحل مختلف رسیدگی متناقض بوده ولی در مجموع به نظر میرسد که این موضوع منطبق بر موازین امر به معروف و تذکر لسانی از سوی شهید خلیلی بوده که متهم این واکنش بسیار هنجارشکنانه را در مقابل انجام داده است.
خواسته جامعه برخورد قاطع با عوامل اینگونه هنجارشکنی هاست
این موضوعی که ما پیگیری می کنیم واقعا خواسته جامعه است و نه صرفا خانواده شهید. حتی خودم برخورد داشتم با راننده تاکسی که از تلفن من مطلع موضوع شده و او هم به عنوان یک فرد عامی خواهان برخورد قاطع با این افراد بوده، دوستان شهید و قشرهای مختلف جامعه نیز همین خواسته را داشتند. طبیعتا ما هم به نوعی نماینده جامعه برای گرفتن این حق هستیم اگرچه تا الان الحمدالله دستگاه قضایی با سرعت و با دقت موضوع را پیش برده است.
تاریخ جلسه دادگاه مشخص شده یا نه؟
هنوز به ما چیزی ابلاغ نشده ولی به احتمال زیاد با این روند سریعی که در دادسرا اتفاق افتاد به نظر من جلسه دادگاه هم به خاطر اینکه اذهان عمومی به آرامش نسبی برسد، به سرعت برگزار خواهد شد. ولی این در حدود اختیارات دستگاه قضایی است که روز و ساعت و محل رسیدگی را اعلام نماید.
شرایط ضارب هم اکنون چگونه است؟
چون اتهامش قتل است تا پایان رسیدگی و صدور حکم و احیانا اجرای حکم در بازداشت موقت به سر میبرد، و به هیچ وجه با سند و وثیقه و به اصطلاح ضمانت امکان آزادی ندارد.
پرونده با شکایت شاکی خصوصی پیش میرود ولی جنبه عمومی هم در نتیجه آن تاثیرگذار است
دادخواست به لحاظ قانونی به صورت شخصی پیگیری میشود یا بحث عمومی آن هم در نتیجه نهایی مطرح است؟
جرم قتل عمد و مخصوصا این مورد دو جنبه دارد هم جنبه عمومی دارد که دادستان به عنوان مدعی العموم، مدعی آن است و یک جنبه خصوصی دارد که اولیا دم هستند. اولیا دم تا الان به شدت اصرار بر قصاص متهم داشته و در تمام مراحل رسیدگی در دادسرا هم به این خواسته تاکید کردند. و جنبه عمومی اش هم اگر به فرض اینکه مدعی خصوصی نبود، باز هم مدعی العموم در این مورد وارد میشد و پیگیری میکرد و لذا ترکیب بین بحث عمومی و خصوصی مطرح است. ولی برای احیانا قصاص چون به موضوع محاربه و مطالب دیگری پرداخته نشده و صرفا قتل عمد است به شکایت شاکی خصوصی و تقاضا ادامه موضوع تا اجرای حکم استمراراً نیاز است، ولی در کل جنبه عمومی هم دارد.
در پایان بررسی دادخواست شاکی خصوصی، آیا به بحث مدعی العموم هم پرداخته میشود یا نه؟
جنبه عمومی پرونده در اختیار دادستان است، در واقع دادستان مجازات عمومی برای اعمال نسبت به این افراد را همیشه آماده دارد؛ ولی آن چیزی که اینها را به قصاص (یعنی اگر رسیدگی منجر به قصاص شود) نزدیک خواهد کرد، چیزی نیست جز شکایت اولیای دم. به طور کلی برای اجرای حکم قصاص نیاز به تقاضای اولیای دم و موافقت ولی فقیه است که نیابتا رئیس قوه قضائیه این کار را انجام میدهد. به هر حال هر دو جنبه در کنار هم در این پرونده ها مفتوح است و چون این پرونده، پرونده خاصی شده جنبه عمومی آن پررنگتر و مطالبه عمومی گسترده تر است و طبیعتا نگاهها به این سمت است که کی مجازات اعمال میشود.
دفاع ضارب از خودش با نظریه پزشکی قانونی رد می شود
ضارب در این موضوع از خود دفاعی نیز داشته؟
بله دفاع داشته و در شرایط عادلانه رسیدگی، با وی طبق مقررات قانونی برخورد شده و فرصت های دفاع به او داده شده.
دفاع و درخواست ایشان در چه زمینه ای بوده؟
آنچه که قابل ذکر در رسانه ها است، اهم دفاعش این بود که اصل رابطه علیت را زیر سوال میبرد، که با توجه به نظریه صریح و قطعی پزشکی قانونی این موضوع محرز است.
حمل چاقو و به طریق اولی استفاده از آن در درگیریهای فیزیکی عنوان مجرمانه دارد
توضیحاتی پیرامون قوانین عمومی حمل و استفاده از چاقو بفرمائید.
چون موضوع گفت و گوی ما شهید خلیلی است خیلی نمیخواهم به مسائل دیگر بپردازم. اما به طور کلی عرض کنم صرف حمل سلاح سرد عنوان مجرمانه دارد و به کار گیری آن به طریق اولی. حتی در برخی جرایم مثل سرقت به همراه داشتن سلاح، موجبات تشدید مجازات را فراهم خواهد کرد. لذا پیشنهاد ما به همه مردم این است که اگر احیانا در شرایط درگیری قرار گرفتند همواره از درگیری فیزیکی بهراسند و حتی از حمل و استفاده از وسایل مختلفی که امکان استفاده به عنوان سلاح را هم دارد خودداری کنند. چون یکسری از وسایل اصطلاحا سلاح اند و کاملا مشخص است و بعضی از وسایل سلاح نیستند ولی در درگیری ممکن است ناخواسته به عنوان سلاح مورد استفاده قرار بگیرند.
آنچه که در پرونده شهید خلیلی مشخص است، این ضارب طبق تحقیقات محلی ظاهرا سابقه مناسبی نداشته و طبیعتا حمل کردن یا حمل نکردن چاقو توجیهی برای این فرد ندارد.
آیا از طرف شما به عنوان وکیل شهید خلیلی یا خانواده ایشان جریان سازی جهت وضع یا تغییر قوانین مربوط به این گونه پرونده ها صورت گرفته؟ چون تعدادی از نماینده های مجلس مثل آقای زاکانی در این مورد صحبت کرده بودند یا جناب سردار نقدی به این موضوع پرداخته بودند. کما اینکه بعد از کشته شدن یکی از قهرمانان کشور با چاقو یک سری قوانین برای حمل سلاح سرد وضع شد.
گفتمان پرونده شهید خلیلی کاملا حول فرهنگ و محوریت امر به معروف و دعوت به نیکی است
واقعیت ماجرا این است که گفتمان شهید خلیلی گفتمان امر به معروف و فرهنگ است و خیلی شاید وارد وادی ممنوعیت به کار گیری سلاح گرم و سرد نمی شود. یک جوانی با این شرایط و واقعا بدون هیچ پشتوانه ای در مرحله اول امر به معروف که خود متهم هم اقرار دارد به اینکه مورد امر به معروف قرار گرفته، طبیعتا اصلا به دنبال فرهنگ سازی امر به معروف بوده است تا آن بحث بازدارندگی اجتماعی.
وقتی بحث فرهنگ امر به معروف و فرهنگ خویشتنداری و فرهنگ مساوات و کمک به برادر همنوع مسلمان و غیر مسلمان در جامعه با حرکت هایی این چنین و با خون افراد شکل بگیرد و تبدیل به یک فرهنگ بشود طبیعتا اگر کسی بخواهد از سلاح هم استفاده بکند دیگر جایگاهی نخواهد داشت و فرهنگ عمومی ما به سمت مبارزه خواهد رفت. اینگونه کارها هم معمولا با کار فرهنگی بیشتر نهادینه می شود تا با وضع قوانین جزایی. مجازات لازم هست اما آنچه اثر گذار خواهد بود کار فرهنگی است.
شهید خلیلی با خون خویش فرهنگ امر به معروف را در همه سطوح اجتماعی زنده کرد
درست است که یکی از جنبه های امر به معروف این است که مانع ایجاد درگیری بشویم و از اینکه افراد از حالت طبیعی خارج بشنود جلوگیری کنیم و سعی بر ایجاد فضای اخوت و همدلی و همیاری در جامعه داشته باشیم ، ولی گفتمان این پرونده کاملا حول فرهنگ و محوریت امر به معروف و دعوت به نیکی است و خیلی در آن حالت بازدارندگی هایی که در مورد پرونده مرحوم داداشی مطرح شد مصداق ندارد. گفتمان این اتفاق یک گفتمان فرهنگ مدار است و بحث زنده کردن امر به معروف در همه سطوح اجتماعی است که ایشان با خون خودش این فرهنگ را دوباره زنده کرد و خیلی به موضوع حقوقی که عدم استفاده از سلاح است وارد نمیشویم و بیشتر بنای ما بر توسعه و اشاعه فرهنگ کمک به همنوع از طریق امر به معروف و نهی از منکر افراد است.