هر چند شیخ الشاذلی رسما عذرخواهی کرد اما از آنجائی که بردن نام مبارک مولای متقیان در اذان از نظر الازهر “ذنب لایغفر” تلقی می شود لذا عذرخواهی شیخ الشاذلی مورد قبول قرار نگرفت. این امر نشان می دهد که الازهر به جولانگاه وهابی های سلفی که تنها هدف آنها تخریب وحدت اسلامی است تبدیل شده در حالی که بنیانگذاران الازهر هدفی جز ایجاد وحدت بین مسلمین جهان نداشتند.
این مکان علمی و دینی، یکهزار سال پیش توسط فاطمیون که در آن زمان بر مصر حاکمیت داشتند تاسیس شد و هدف آنان تقریب مذاهب اسلامی و فراهم ساختن زمینه وحدت اسلامی بود.
در طول این مدت بویژه از اوایل قرن ۱۷ میلادی که انگلیسی ها به اهمیت جایگاه علمی و دینی الازهر پی بردند، سعی کردند در میان مشایخ الازهر شکاف ایجاد کنند.
اختلافات از آن زمان بین مشایخ وابسته به ۳ مذهب شافعی، حنفی و مالکی پررنگتر شد زیرا شافعی ها پذیرش بیشتری نسبت به سایر مذاهب زیر مجموعه اسلامی از جمله مذهب تشیع داشتند.
مشایخ الازهر در آن زمان مانند شیخ عبدالله الشبراوی، محمد سالم الحفنی، احمد الدمنهوری، شیخ محمود شلتوت، محمد الخضر و حسن احمد عبدالجواد تلاش کردند تا الازهر را به کانون تعامل مذاهب اسلامی تبدیل کنند.
اختلاف دیدگاه درباره سیاستهای کلان الازهر در طول ۲ قرن گذشته بارها انتخاب شیخ الازهر را با مشکل مواجه ساخت .
در نتیجه در پاره ای موارد، ارتباط حوزه علمیه نجف به عنوان کانون تشیع و الازهر به عنوان کانون اهل سنت معتدل برای مدتی قطع شد.
اوج همکاری دو کانون بزرگ اسلامی یعنی حوزه های علمیه نجف و قم و جامعه الازهر در زمان شیخ محمود شلتوت “۱۹۵۸-۱۹۶۳” شکل گرفت که در آن زمان، مرجع بزرگ شیعیان وقت آیت الله العظمی بروجردی ارتباط نزدیکی با شیخ شلتوت برقرار کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاثیر خارق العاده این انقلاب بر منطقه، وهابیت عربستان سریعا وارد عمل شد و عوامل خود را در جامعه الازهر نفوذ داد.
روزنامه الوطن مصر در فوریه سال ۲۰۱۳ همزمان با سفر رئیس جمهوری وقت ایران به قاهره برای شرکت در نشست سران سازمان همکاریهای اسلامی گزارش مشروحی به نقل از مراکز پژوهشی آمریکا در مورد نفوذ وهابیت در مصر منتشر کرد. در این گزارش تاکید شده که عربستان سعودی از سال ۱۹۸۰ سالانه نزدیک به دو میلیارد دلار کمک مالی در اختیار الازهر قرار داده و این کمکهای مالی موجب شده تا وهابیون عربستان سیاستهای تفرقه آمیز خود را بر الازهر تحمیل کنند.
فضای ضد شیعی و مقابله با مکتب اهل البیت علیهم السلام در طول ۳ دهه گذشته به طرز بی سابقه ای در مصر گسترش یافت که نتیجه آن ترور دردناک شیخ “حسن شحاته” رهبر شیعیان مصر بود. با این که این قتل دردناک رهبر شیعیان مصر در روز روشن صورت گرفت اما هیچ دادگاهی در مصر قاتلان شیخ شحاته را تحت تعقیب قرار نداد. اعتقاد شیعیان مصر این است که قتل دردناک شیخ حسن شحاته پس از شکست فضاحت بار مصر از اسرائیل در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ لکه ننگی در تاریخ مصر تلقی می شود. به همین دلیل، الازهر، وزارت اوقاف و مراکز دینی مصر حساسیت فوق العاده ای نسبت به مذهب تشیع از خود نشان می دهند و حضور شیعیان در مصر را برای امنیت ملی این کشور خطرناک می دانند!
سوال اینجاست که اگر الازهرکه خود را قلعه نفوذ ناپذیر اهل تسنن جهان می داند چرا از تشیع اینقدر وحشت دارد تا جایی که این حساسیت هیچگاه در مورد نفوذ صهیونیستها در مصر وجود ندارد. بر اساس گزارش های موجود سالانه ۱۶۰ هزار یهودی به عنوان گردشگر وارد مصر می شوند و شمار زیادی از جوانان مصری برای بهبود وضعیت زندگی خود ناچار می شوند همسر یهودی اختیار کنند. هزاران جوان مصری هر هفته در شهر اسکندریه مراسم خاص شیطان پرستی را در برابر چشم مشایخ الازهر برگزار می کنند زیرا شیطان پرستی در مصر بشدت رواج پیدا کرده. اما اگر یک شیعه به عنوان گردشگر وارد فرودگاه قاهره شود ماموران امنیتی ساعتها از او بازجوئی می کنند زیرا ممکن است این شیعی علیه الازهر کودتا کند!
این اقدامات نشان میدهد که تشیع در روح، وجدان و ضمیر ملتهای اسلامی ریشه دوانده اما پترودلارهای عربستان و رسانه های گسترده این کشور جریان سازی های گسترده ای علیه این مذهب انسانی می کنند.
مذهبی که جوانان آن در جنوب لبنان در جنگ ۳۳ روزه اشک ژنرال های صهیونیستی را درآوردند و برای نخستین بار در طول جنگهای اعراب و اسرائیل، ارتش این رژیم را شکست دادند.
این در حالی است که در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ ژنرال های دو ستاره ارتش مصر از ترس سربازان ارتش رژیم صهیونیستی خود را زیر خروارها ماسه در العریش و صحرای سینا پنهان کرده بودند و این است تفاوتها .
لذا اخراج یک قاری برجسته قرآن از دانشگاه الازهر به جرم گفتن “اشهد ان علیا ولی الله” یکی از مشکلات بزرگ جهان اسلام است که همچنان از وجود برخی رهبران سطحی نگر و وابسته به پترودلارهای عربستان رنج می برد.