میگوید در تایلند آموزش دیده، به قول خودش از کودکی به هنر شعبدهبازی علاقهمند شده و به همین خاطر به دنبال یادگیری این حرفه سر از کشور تایلند درآورده است.
هشت سالی میشود که به ایران آمده تا هنر خود را در اختیار مردم سرزمینش قرار دهد «از کشور ارمنستان پیشنهاد این را داشتم که در آنجا بمانم و برایشان شعبده انجام بدهم. چراکه آنها به این هنر بسیار علاقهمند هستند اما من دلم میخواست در درجه اول برای مردم استان خودم اصفهان و پس از آن کشورم برنامه اجرا کنم و این هنر را برای آنها روی صحنه ببرم». محمود حیدری متولد سال ۱۳۶۰ است و با مدرک شعبدهبازی بینالمللی چند سالی میشود که مشغول به کار است. «قبلا بانکوک بودم و بیشتر آموزشهایی که میدیدم را در خیابان به نمایش میگذاشتم، چراکه در آنجا خیلی از شعبدهبازان به واسطه رفتوآمدهای توریستها، هنر خود را در خیابان به نمایش میگذارند».
حیدری در رشته روانشناسی تحصیل کرده اما از آنجا که در دوران کودکی و نوجوانی شاهد شعبدهبازی در مراسمهای عروسی یا محافل دوستانه بوده ،در نهایت به این هنر کشیده شد. «یادم هست که شعبدهبازها در حد در آوردن خرگوش از کلاه یا کبوتر هنرنمایی میکردند اما من همیشه دلم میخواست که در زمینه این هنر دست به کارهای جالبتری بزنم که تماشاگر را در جایگاهش میخکوب کنم».
تماشاچیانی که پا به فرار میگذارند
«من مبانی شعبدهبازی را در تایلند آموختم اما خودم در ایران به صورت خودجوش دست به کارهای دیگری هم زدم تا کاری متفاوت را به مخاطبان خود ارائه بدهم». ناپدید کردن انسان از روی صندلی یکی از کارهای جالبی است که حیدری انجام میدهد. «یکی از تماشاچیان را دعوت میکنم تا روی سن بیاید و بعد روی او پارچهای میاندازم، یکی دو دقیقه بعد، پارچه را برمی دارم و در حالی که جای او روی صندلی خالی شده، او در میان جمعیت ظاهر میشود».
اما یکی از شگفتانگیزترین کارهای آقای شعبدهباز «cut body» یا همان نصف کردن انسان است که کار اصلی آن را دیوید کاپرفیلد انجام داده.
«من توانستم در کشور خودمان این حرکت را انجام بدهم. یعنی از کمر بدنم را نصف کنم و پاهایم را در دستهایم بگیرم و روی صحنه راه بروم. در حالی که فقط نیم تنه بالاییام سالم است».
این حرکتی بوده که بارها تماشاچیان با دیدن این شعبده هیجانزده شده و حتی عدهای از ترس جایگاه خود را ترک کرده و پا به فرار گذاشتهاند.
«گاهی اوقات تماشاچیان به خصوص آنهایی که در ردیفهای جلو مینشینند، شروع میکنند به جیغ زدن و حتی عدهای پا به فرار میگذارند که این برای من بسیار جالب است. آنها وقتی خیالشان راحت میشود که من دوباره پاهایم را به حالت عادی باز میگردانم».
خواهشا بادکنک نخور
محمود حیدری اولین بار نصف کردن بدن را در حیاط خانه شان در اصفهان انجام داد. او در حالی که به درختی تکیه زده و پاهایش را به دست گرفته بود خواهرانش را صدا زد. «وقتی خواهرانم مرا با آن حالت دیدند شروع کردند به جیغ زدن و پا به فرار گذاشتند. جالب است که آنها کارهای عجیب زیادی از من دیده بودند اما نصف کردن بدن کاری نبود که آنها به همین راحتیها هضمش کنند. اما الان که میدانند این یک شگرد است خیالشان راحت شده».
البته این تنها کار جالب آقای حیدری نیست. او کارهای مهیج دیگری را هم به نمایش میگذارد که خوردن بادکنک یکی از مهمترین آنهاست، بادکنک ماری که پر باد است و آقای شعبدهباز به راحتی آن را در دهانش میبرد و دوباره بیرون میآورد.
«یادم هست یک بار، خانم مسنی که در جایگاه جلو نشسته بود با این کار من از هوش رفت، با وجود اینکه ما همیشه قبل از شروع نمایش اعلام میکنیم که آنهایی که دچار بیماری قلبی یا حساس هستند سر صحنه نیایند اما باز عده ای به خاطر علاقهای که دارند بیتوجه به هشدارهای ما وارد سالن میشوند. آن شب هم خانم مسنی که در جایگاه نشسته بود از هوش رفت و خانوادهاش دور او حلقه زدند تا آن خانم را به هوش بیاورند».
فردای آن روز حیدری دوباره برنامه داشت و در میان تماشاچیان چشمش به همان خانم مسن افتاد. «برایم خیلی جالب بود. آن تماشاچی دوباره به سالن آمده بود، او نزدیک من آمد و در حالی که لبخند میزد به من گفت :پسرم خواهشا امشب بادکنک نخور».
مرا هیپنوتیزم کن
«هیپنوتیزم کاردیگری است که من معمولا در نمایشهای خودم انجام میدهم و مردم این کار را بسیار دوست دارند. مثلا من از میان جمعیت یک نفر را صدا میزنم و وقتی که بر روی صحنه آمد، سه صندلی زیر او قرار میدهم، در این حالت فرد خوابیده بر روی صندلیها و من شروع میکنم به هیپنوتیزم کردن او. وقتی شخص به خواب رفت یکی یکی صندلیها را از زیر او برمیدارم و حلقهای را هم از بدن او رد میکنم تا مردم خیالشان راحت شود که چیز نامرئیای زیر بدن او نیست و شخص میان زمین و آسمان به حالت معلق است».
شعبدهباز ایرانی در ادامه میگوید: «من معمولا کسی را هیپنوتیزم نمیکنم و تنها در نمایشهایم اقدام به انجام اینکار میکنم اما یکی از دوستانم آنقدر به من اصرار کرد که من مجبور شدم هیپنوتیزمش کنم. او بینهایت دوست داشت که این حالت را تجربه کند و من یک بار در خانهمان او را هیپنوتیزم کردم».
هنری به نام منتال
در میان همه کارهایی که آقای شعبدهباز انجام میدهد نصف کردن انسان طرفداران زیادی دارد. چراکه حیدری تنها کسی است که در ایران قادر به انجام اینکار است. او گاهی اینکار را روی خودش و گاهی روی دیگران انجام میدهد. «بعضی از اوقات در حالت نصف شده از پشت پرده بیرون میآیم و گاهی اوقات هم فردی را در جعبه با اره یا لیزر از کمر نصف میکنم».
اما اگر از طرفداران شعبدهباز جوان باشید حتما به هنر منتال یا ذهن خوانی آقا محمود هم علاقهمند خواهید شد. او یک نفر را به انتخاب خود تماشاچیان انتخاب میکند و از او میخواهد که نام، شماره صندلی، وسیله مورد علاقهاش برای مسافرت و… را در کاغذی بنویسد. بعد او از جعبه ای مقوایی کاغذی را بیرون میکشد که روی آن شما میتوانید اطلاعاتی را ببینید که آن تماشاچی یادداشت کرده.
پوشیدن کت در ۵ ثانیه
محمود حیدری بر روی صحنه کارهای جالب و سرگرمکننده هم انجام میدهد. او همیشه در همه برنامههایش از انجام اینکار غافل نمیشود. میپرسید کدام کار؟ خودش پاسخ شما را اینطور میدهد. «یکی از تماشاچیان میآید روی صحنه، من دو طناب را به دست او میدهم تا خوب لمسش کند و بعد از او میخواهم که طنابها را دور من بپیچد و دستم را محکم ببندد، بعد داخل کیسهای میروم که مخصوص شعبده است».
در این میان دستیار آقای شعبدهباز از یکی از تماشاچیان، کتی را میگیرد و داخل کیسه میاندازد. حالا وقت آن است تا در پنج ثانیه، محمود حیدری دست به کار محیرالعقولی بزند. «در این زمان که رکورد جهانی آن ۱۵ ثانیه بوده، وقتی از کیسه بیرون میآیم که در همان حالت طناب پیچ، آن کت را به تن کردهام».
بارها شده خیلی از مردم با دیدن این حرکت به سراغ شعبدهباز جوان رفته اند تا سر از رمز و راز او در بیاورند اما آقا محمود معتقد است لذت شعبده به ندانستن تکنیکهای آن است. «اگر بدانید که دیگر لذت انجام آن کارها برایتان از بین میرود».
شعبدهباز جوان برای همین است که همیشه به دنبال ابداع حرکات و نمایشهای جدید و متفاوت است.
پیشنهاد خلیل عقاب
از آقای حیدری درباره این میپرسم که آیا تا به حال سیرکها در ایران یا کشورهای دیگر به او پیشنهاد کار دادهاند؟ و ا و پاسخ میدهد«تا به امروز تنها یکبار چنین پیشنهادی از سیرک خلیل عقاب داشتم. خب ما خیلی دیر با یکدیگر آشنا شدیم و آن هم متاسفانه موقعی بود که من به فستیوالی در گرجستان و ارمنستان رفتم و مدتی را در این کشورها سپری کردم. به همین خاطر برای مشغلههای کاری تا به امروز موفق به همکاری با سیرک خلیل عقاب نشدهام».
به گفته حیدری، ارمنستانیها به شعبده بسیار علاقهمند هستند، حتی بیشتر از ایرانیها. او برای فستیوال با یک کیف کوچک به ارمنستان رفت اما همان شعبدههای ریز و درشتی که با امکانات کم خود به نمایش درآورد بسیار مورد توجه ارمنیها قرار گرفت تا جایی که آنها را واداشت تا به او پیشنهاد بدهند که در ارمنستان بماند اما او قبول نکرد. چراکه میخواست هنرش را به مردم کشور خودش ارائه کند.
پشت دوربین: «نه»
آقا محمود خاطرات جالب بسیاری دارد. او در مدتی که در تایلند حضور داشت هنر خود را برای توریستهای زیادی به نمایش درآورد. یکی از کارهای او این است که از تماشاچیان یک چک مسافرتی را میگیرد و در دستش مچاله میکند. بعد خود آن شخص پس از چند ثانیه میتواند چک مسافرتی را از جیبش بیرون بکشد. در حالی که نو است و هیچ چروکی روی آن مشاهده نمیشود.
«در تایلند با یک آمریکایی هم همین کار را کردم اما به شکل دیگری. از او یک ۵۰ دلاری گرفتم و آن را تبدیل به یک دلاری کردم. گرچه پولش را به او برگرداندم اما خیلی برایش جالب بود. یادم هست مسافت زیادی را به دنبال من آمده بود تا از رمز کارم باخبر شود». حتی او یکبار سکهای را غیب کرد و در جیب دیگری آن را ظاهر کرد طوری که صاحب سکه حسابی متحیر شده بود. به اعتقاد حیدری شعبده با جادو یا سحر فرق دارد.
مردم باید این دو موضوع را از هم تفکیک کنند. «عدهای سعی میکنند با این کارها از مردم سوء استفاده کنند اما شعبده یک هنر است نه جادو». آقا محمود میگوید که گاهی خواهرهایش مجبورش میکنند که هنر خودش را به آنها هم یاد بدهد. «معمولا راضی به این کار نمیشوم اما به خواهرهایم غیب کردن دستمال یا پاره کردن و سالم کردن پول را آموزش دادهام». به نظر محمود حیدری شعبدهباز کسی است که هنرش را زنده جلوی مردم نشان بدهد. به نظر او کارهای کریسآنجل جلوی دوربین است و دوربین به پوشانده شدن حقههایش کمک میکند.