علی جنتی گفت: در حد خودمان تلاش میکنیم با تشکیل یک کارگروه مشخص که بتواند برنامهریزی ویژهای داشته باشد با رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند؛ یعنی مدیریت جهادی و بهکارگیری نیروهای جوان و شکوفا کردن استعدادهای نویی که در زمینههای فرهنگی و هنری هست، کار را دنبال کنیم.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگویی مفصل با روزنامه اعتماد درباره دغدغه های رهبری، رعایت موازین شرعی و همینطور جلب رضایت مراجع تقلید پیرامون مسائل فرهنگی توضیحات و توجیهاتی را ارائه داد که خلاصه این گفتگو را در ادامه میخوانید:
– فکر میکنم که باید مقدمهیی برای این مساله ذکر کرد که اصولا رویکرد ما در وزارت ارشاد چیست. نسبت به مسائل دینی ما یک وظیفه قانونی داریم که در قانون وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب مجلس آمده است و یک بند از آن، نشر و گسترش ارزشهای اسلامی و مبانی دینی است. این مساله جزو وظایف قانونی ما است که باید دنبال کنیم و خوشبختانه ابزارهایی هم الان در اختیار هست.
– ما به دنبال این هستیم که در جهت نشر ارزشهای ملی و اسلامیمان عمل کنیم.
– ما دنبال این هستیم که فیلمهای هدفدار را بیشتر تقویت، حمایت و کمک کنیم.
از انتقادات مراجع تقلید استقبال میکنیم/ با کنسرتهایی که شوونات اسلامی در آنها رعایت نشد برخورد کردیم/ به دنبال مدیریت جهادی در فرهنگ هستیم/ بیایند بگویند کجا تک خوانی زن برای مردان داشتیم
– اینکه از زمان انتصاب رهبر معظم انقلاب به مسوولیت رهبری کشور تا به امروز که بیش از دو دهه میگذرد، ایشان همواره نسبت به مساله فرهنگ و مسائل فرهنگی عنایت ویژه داشتهاند و در عین حال دائما هم نسبت به آسیبهای فرهنگی، بعضی چالشها و تهدیدهای فرهنگی هشدار دادهاند. اگر بخواهیم مجموعه صحبتهای ایشان را مقایسه کنیم، میبینیم که در حوزه فرهنگ ایشان بیش از همه صحبت کردهاند و الان رهنمودهایشان در حوزه کتاب، فیلم، مطبوعات، موسیقی، سایر هنرها، کاملا مشهود است و بیش از ۱۰ جلد کتاب قطور در این زمینه تا به حال تهیه شده است.
– از ابتدا یکی از نکاتی که برای من مورد توجه بوده این است که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاستها و دیدگاههای رهبری عمل شود؛ ضمن اینکه ما رهنمودهای مکتوب ایشان را بهطور کامل بررسی و مطالعه کرده و سرلوحه کارمان قرار دادهایم؛ حتی در ملاقاتهای حضوری رسما اعلام کردهایم که سیاستها و رهنمودهای رهبری را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدنظر قرار میدهیم. خود آقای رییسجمهور هم همین را قبول دارند و اعتقاد و تاکید دارند که در کارمان دیدگاههای رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در هیچ حوزهیی ما اجازه نمیدهیم حرکتی برخلاف قانونی صورت گیرد که در اختیار ما است یا برخلاف سیاستها و نظراتی که تاکنون رهبرمعظم انقلاب ابراز کردهاند. این کلیت قضیه است که ما باید به آن توجه داشته باشیم.
– منتقدان دو گروه هستند؛ ما یک سری منتقد فرهنگی ـ فکری داریم که حالا عمدتا حوزههای علمیه جزو این گروه محسوب میشوند و اینها معمولا براساس دیدگاه دینی ـ فرهنگیشان ممکن است یک نظریهیی را بیان کنند که معمولا فارغ از حب و بغض و مسائل سیاسی است. مثلا درباره فیلم رستاخیز آقایان اعم از مراجع یا غیرمراجع، شخصیتهای حوزوی، دیدگاههایی که داشتند براساس احساس دینی بوده است. مثلا میگویند چهره حضرت اباالفضل (ع) در این فیلم روشن نباشد. آنان انگیزهشان این است که قداست حضرت اباالفضل (ع) حفظ بشود. اگر قداستی زیر سوال رفت هر چهرهیی را بخواهیم به عنوان چهره حضرت اباالفضل(ع) مطرح کنیم، نمیتواند نمایانگر چهره آن حضرت باشد. معلوم است که این موارد را روی احساس و انگیزه دینی مطرح میکنند. یا حتی انتقاداتی که به برخی روزنامهها وارد میکنند باز روی حساب همین احساس و انگیزه دینی است اما یک سری گروههای سیاسی یا- به تعبیری باندهای سیاسی- داریم که به دنبال اهداف سیاسی هستند. اصلا هیچ کاری ندارند که آیا این حرف حق است یا نیست؟ مهم این است که تخریب کنند، انتقاد کنند. آنها حسابشان جداست. بنابراین متفاوت از مورد بالا در محیطهای حوزوی و دانشگاهی شخصیتهای بسیار صاحبفکری هستند که دیدگاههای فرهنگی و علمی خودشان را بیان میکنند. ما هم کاملا از این دیدگاهها استقبال میکنیم.
– من در طول چند ماه گذشته سعی کردهام با تعیین رابطهایی با مراجع تقلید و روحانیت و تعیین مشاور وزیر در امر روحانیت، ارتباط نزدیکی با آنها برقرار کنم تا اگر شبهاتی در ذهنشان باشد آنها را توضیح بدهیم. اگر هم انتقاد سازندهیی داشته باشند و انتقادات واقعی باشد، آنها را هم بشنویم و سعی کنیم خودمان را اصلاح کنیم.
– من ابتدا اشاره کردم، سیاستهایی را که مقام معظم رهبری ابلاغ کردهاند اعم از عمومی یا خصوصی، همه را دنبال میکنیم و دغدغههای ایشان و نگرانیهای ایشان را دقیقا میدانیم و به آنها توجه داریم و سعی میکنیم تا آنجا که امکانپذیر است، این دغدغهها را مرتفع کنیم؛ در واقع انجام این مهم را وظیفه خود میدانیم. این جزو وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و امسال هم که به عنوان سال فرهنگ نامیده شده، به هر حال وظیفه سنگینتری برعهده ما قرار گرفته است. ما در حد خودمان تلاش میکنیم با تشکیل یک کارگروه مشخص که بتواند برنامهریزی ویژهیی داشته باشد با رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند؛ یعنی مدیریت جهادی و بهکارگیری نیروهای جوان و شکوفا کردن استعدادهای نویی که در زمینههای فرهنگی و هنری هست، کار را دنبال کنیم.
– دستگاههایی که موثرند در ساخت فرهنگ یک جامعه بیشمارند. بعضی از آنها تاثیراتشان چندبرابر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ از جمله صدا و سیما. الان صدا و سیما ۵۰ شبکه تلویزیونی به صورت سراسری و استانی دارند که ۳۱ شبکه از آنها استانی است و بقیه بخشی فارسی، بخشی عربی و به زبانهای دیگر منتشر میشود. بالاخره قبول داریم که صدا و سیما میتواند نقش ایفا کند یا خیر؟ خب اگر نقش ایفا میکند، بنابراین دستگاههایی که نقش ایفا میکنند قاعدتا در این نگرانیها هم باید سهم خود را ایفا کنند یا برای مثال نهادهای دیگر مانند سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات اسلامی، خود حوزههای علمیه. مگر قبول نداریم که حوزه علمیه در ارتقای سطح فرهنگ ملی موثر است؟ بنابراین در این زمینه مسوولیت دارد. حتی شخصیتهای فرهنگی، اعم از دانشگاهها، نخبگان فرهنگی، شخصیتهای حوزوی هرکدام به سهم خود باید نقش ایفا کنند. ما هم باید وظیفه خودمان را انجام دهیم اما اینکه یک جریان سیاسی بخواهد همه مسوولیتها را به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیندازد، این اصلا غیرمعقول و غیرمنطقی است. قابل پذیرش نیست که بگویند فرهنگ جامعه را فقط این وزارتخانه میسازد.
– یک پدیدهیی که اخیرا با آن روبهرو هستیم، اجراکنندگان کنسرت نیستند؛ یعنی آنهایی که اجرا میکنند، کاملا با رعایت شؤون دینی و اسلامی برنامهشان را اجرا میکنند بلکه تماشاچیهای ما هستند. یعنی شما یک کنسرت اجرا میکنید، میبینید، ۱۴۰۰، ۱۵۰۰ نفر شرکت کردهاند. خوب آدمهایی که میآیند نوع لباسها، آرایش و وضع عمومیشان مناسب نیست که در این برنامهها شرکت کنند. یا گاهی در همین اجرای کنسرت از طرف تماشاچیها حرکتهای نامناسبی سر میزند که گاه خارج از اراده برگزارکنندگان کنسرت است. با اینکه معمولا قبل از شروع برنامه تذکرات لازم را میدهند. برگزارکنندگان نیز وقتی برای ثبتنام به وزارت ارشاد مراجعه میکنند، درباره نوع لباس و آرایش شرکتکنندگان در کنسرت تذکرات لازم را دریافت میکنند. حتی گاه نیروی انتظامی از ورود افراد یاد شده به سالنهای برگزاری برنامه جلوگیری میکند ولی خب در عین حال موارد نادری بوده در برخی شهرستانها که کنسرتهایی اجرا شده و ازطرف تماشاچیها وضع نامطلوبی داشتیم نه از طرف برگزارکنندگان. گاهی هم در برخی شهرستانها، کنسرتهایی اجرا شده که مجوز ارشاد نداشتهاند.
– (وضع نامطلوب تماشاگران کنسرتها)ربطی به ما نداشته و بعد هم ما گفتیم با آنها برخورد شده است؛ یعنی مواردی بوده است که بدون اینکه به ما بگویند و مجوز بگیرند، برای خودشان کنسرت برگزار کردهاند. ما نیز از طریق نیروی انتظامی مانع شدهایم و بعد شورای تامین استان برخورد کرده است و مواردی مانند اینها.
– درباره مطبوعات، چه درباره تولیدشان و چه صدور مجوز برای انتشار آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم نمیگیرد. درواقع وزارت ارشاد عضوی از هیات نظارت است که در آن (هیات) دستگاه قضایی نماینده دارد، حوزه نماینده دارد وزارت علوم نماینده دارد، مجلس شورای اسلامی نماینده دارد. ما هم یک رأی داریم از هفت رای موجود این هیات. تصمیماتی که گرفته میشود براساس اکثریت آراست. هیچ نگاه سیاسی خاصی هم به هیچکس نداریم. نه در صدور مجوز _که الان فردی که مجوز میگیرد و نشریهیی که میخواهد منتشر کند، مخالف دولت است یا موافق دولت؟_ نه در دادن یارانه به آنها اعمال نظر خاصی میکنیم. درست براساس ضوابطی است که در سایت معاونت مطبوعاتی اعلام کردهایم و عینا آن را اجرا میکنیم. حالا این نشریه چه موافق دولت باشد چه نباشند، فرق نمیکند هر دو را ما با یک دید، نگاه میکنیم. اگر تخلف قانونی هم بکنند ما هم به همان ترتیب برخورد میکنیم. در همین جریانات اخیر دو روزنامه بهار و آسمان از این سو بسته شده و یالثارات و ۹ دی هم از آن سو بسته شده است. البته من بارها گفتهام که توقیف، آخرین راهحل است. وقتی یک روزنامه توقیف شود، تنها مدیرمسوول تنبیه نمیشود بلکه همه آدمهایی که در آن مجموعه کار میکنند را نیز شامل میشود. بعضی جاها ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر کار میکنند ما همه اینها را داریم تنبیه میکنیم و مجازات میکنیم. این مجازات غیرعادلانه است ولی قانون در جاهایی به ما گفته باید توقیف کنیم. آنجاکه تخلف قانونی رخ میدهد، باید توقیف کرد. این آخرین راهحل است. هم از این طرف یک هفتهنامه توقیف شده، هم از آن طرف دو روزنامه توقیف شدهاند، بالاخره نگاه، نگاه برابری است. برای ما فقط و فقط ملاک قانون است و نگاه سیاسی خاصی وجود ندارد. منتهی بعضیها برای خودشان حاشیه امنی قائلند که فکر میکنند هر کاری کنند، هیچکس حق ندارد اقدامی انجام دهد و نگاه چپ به آنها داشته باشد. این درست نیست؛ کسی حق ندارد خودش را فراتر از قانون بداند و بگوید من هر کار کردم نباید با من برخورد کنند اما رقیب سیاسی من اگر کمترین حرکت را کرد باید با او برخورد شود. این درست نیست ما این را قبول نداریم.
– یکی از موارد انتقاد درباره جنابعالی آن است که درمورد تکخوانی خانمها موافقت دارید و این را نوعی هنجارشکنی میدانند. در این مورد بهطور روشن پاسخ دهید؟ ببینید، یک بار درباره تکخوانی سوال کردند و من حکم شرعیاش را بیان کردم. حکم شرعیاش این است که برخی مراجع بزرگ، فتوایشان این است که اگر خانمها جایی تکخوانی کنند؛ به گونهیی که مفسدهانگیز نباشد- حالا ممکن است از مفسدهانگیز هر کس برداشتی داشته باشد ولی آنچه در فتوای آقایان هست این است که اگر مفسدهانگیز نباشد فرقی بین جمعخوانی و تکخوانی نیست- تکخوانی هم اشکالی ندارد. ما فقط یک حکم شرعی را بیان کردیم اما آقایان بیایند بگویند یکجا ما اجازه تکخوانی داده باشیم و یک خانم رفته باشد برای آقایان تکخوانی کرده باشد؛ حتی غیرمفسدهانگیزش را، یک مورد هم وجود ندارد. یعنی من بیان یک فتوای شرعی بعضی از آقایان مراجع را داشتم ولی در عمل بیایند یک مورد را بیان کنند بگویند این یک مورد را که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه داده، یک خانم برود در جمع مختلط خانمها و آقایان خوانده باشد، ما چنین چیزی نداریم اصلا. کجا داریم، یک موردش را هم نداریم. متاسفانه در مجلس از من بابت این قضیه سوال کردند. این بود که به دروغ و افترا آمدند عکس یک خانمی را بین نمایندگان مجلس توزیع کردند و گفتند که این خانم با مجوز وزارت ارشاد رفته در تالار وحدت خوانده است. در حالی که این خانم تا به حال در ایران اصلا برنامه اجرا نکرده است؛ هر چه برنامه اجرا کرده در خارج از کشور بوده است.
– شبهه دیگری که باز مطرح شده است، بحث دفن گروه سگهای ولگرد در قطعه هنرمندان در اوایل دوره مدیریت جنابعالی بود. وزارت ارشاد در این موضوع چه نقشی داشت؟ اینها آمدند اعلام کردند که وزارت ارشاد صد میلیون تومان داده که آنها را از امریکا به ایران منتقل کنند و بعد هم اجازه دادهاند که در قطعه هنرمندان دفن شوند. در حالی که یک ریال هم برای نقل و انتقال این گروه داده نشده است. سازمان بازرسی کل کشور هم اتفاقا آمد دنبال این قضیه مدتی بررسی کرد و اعلام کردکه وزارت ارشاد در این قضیه هیچ دخیل نبوده است. بعد هم موضوع دفن در قطعه هنرمندان بالاخره از گذشته روال و رویهیی داشته که افرادی را که میخواستند در آن قطعه دفن کنند، معمولا شهرداری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استعلام میکرده و این وزارتخانه تایید یا رد میکرد. اینها هم خودشان جزو اهالی موسیقی بودند که به ناحق کشته شده بودند. حالا با خودشان کاری نداریم. ولی پدر اینها جزو شخصیتهای سینمایی همراه با نظام بوده و هم انجمن موسیقی، هم خانه سینما هر دو تایید کردهاند که اینها جزو هنرمندان بودهاند. طبق روال به شهرداری اعلام شده، براساس اعلام انجمن موسیقی و خانه سینما اینها میتوانند در آنجا دفن شوند. وگرنه هیچ کمک دیگری نشده است و پولی هم برای انتقال آنها پرداخت نشده است. برای انتقال آنها هم یک انجمن که جزو سازمانهای غیردولتی است و تحت عنوان انجمن دفاع از قربانیان خشونت در امریکا فعالیت میکند، پول داده که آنها را توسط هواپیما به ایران حمل کنند. اصلا ربطی به ما نداشته است.