روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در جمع اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور ،تشکل های دانشجویی را عمیق شدن دانشجویان در مبانی و اصول دینی عنوان کرد .و خواستار تحکیم روابط با علما و حوزهها شد. در ادامه مهم ترین بخش های سخنان روح الله حسینیان می آید:
ما جزو اخراجیهای ۴ هستیم
*ما جزو اخراجیهای ۴ هستیم. اینگونه نیست که همه از اخراجیها باشند. بنده، رسایی و زارعی از ورودیها نبودیم که بخواهیم از اخراجیها باشیم، ما با دولت بودیم ولی در دولت نبودهایم.
* دلیل اخراج شدن بعضی افراد به خاطر انحرافی بود که در کنار دولت و در کمینگاه قرار گرفته بود. همه ما بعد از جریان خانهنشینی یازده روزه احمدینژاد احساس کردیم که یک نوع سرخوردگی در میان نیروهای مذهبی به وجود آمده است، به همین دلیل جمعی از دوستان با عدهای از دوستان صحبت کردند و به این نتیجه رسیدند که یک حرکت امیدوار کننده و یک گفتمان فکری را در جامعه ایجاد کنند.
چرایی انتخاب لاریجانی به عنوان رئیس مجلس
* لاریجانی زمانی رئیس صداوسیما بود و از افرادی بود که در هشت سال حاکمیت دوم خردادیها، به عنوان یک نقطه مرکزی، نیروهای معتقد به راه ولایت را جمع کرده و کمک کرده بود تا در مقابل دوم خردادیها حذف نشوند و برنامههایی مانند چراغ و کنفرانس برلین را از صدا و سیما پخش کرد.
* زمانی که هیچکس حاضر نمیشد به فردی مانند من برنامه بدهد، لاریجانی دستور اکید داده بودند که حتماً سخنرانیهای بنده پخش شود. لاریجانی یک انسان مبارز بود و زمانی که صحبت میکرد بسیاری از ادبیات انقلابی را بنیان گذاشته بود و همچنین اعتقاد ما نسبت به آقای حدادعادل این است که وی فردی محافظهکار است و ما امیدی برای ایجاد تحول در زمینه کار انقلابی در وی نمی دیدیم، چون حدادعادل از افرادی بود که در مجلس ششم حضور داشت ولی ما اقدام خاصی ندیدیم و همچنین تجربه مجلس هفتم هم بود که باز بر ما ثابت شد که وی محافظهکار است. البته من از ارادتمندان به آقای حدادعادل هستم و پشت سر وی نماز هم میخوانم.
تنها گناه لاریجانی
* پس از انتخاب لاریجانی به ریاست مجلس ما در اولین دور از حرکت وی در مجلس با اختلاف شدید روبرو شدیم. نظر لاریجانی این بود که دیگر جریانی به اسم دوم خرداد وجود ندارد و باید از آنها عبور کنیم که این اولین اختلاف ما بود. اتفاق بعدی زمانی بود که در اوایل مجلس که شعبات برای تعیین اعضای کمسیونها تشکیل شده بود و بنده هم رئیس یکی از شعبات بودم در کمسیون متبوع رأیگیری کردیم و افراد انتخاب شدند، سپس لاریجانی به کمک توکلی گفتند که این انتخابات باید دوباره انجام شود به دلیل اینکه دوم خردادیها میخواستند در یک کمیسیون باشند یعنی هم در کمیسیون صنعت و هم کمیسیون امنیت ملی و ما مخالف بودیم. آنها انتخابات قانونی ما را باطل کردند و مجدداً به دنبال برگزاری انتخابات دیگری بودند که من ایستادگی کردم و این شروع دعوای بین من و لاریجانی بود.
*در جریان انتخابات هم اختلاف ما با لاریجانی بر سر همین تحلیل غلط بود. تحلیل وی این بود که موسوی به احتمال قوی رأی خواهد آورد لذا نباید مجلس را با موسوی درگیر کرد. ما تلاش کردیم که نمایدگان مجلس به نفع احمدینژاد وارد صحنه شوند تا مورد حمایت قرار گیرد اما لاریجانی تلاش کرد چنین اتفاقی نیفتد.
*اگراکنون هم حدادعادل بخواهد رئیس مجلس شود من یکی از مخالفان جدی وی هستم.
خاطرات حسینیان از برنامه چراغ و خاتمی
*ما همواره در معرض خطا و اشتباه هستیم. اعتقاد ما بر سابقه انقلابی همین بود که عرض شد. شما یادتان نمیآید در آن دوران وامصیبتی که جناح راست در مقابل خاتمی داشت و هیچکس جرأت نداشت نه سخنی بگوید و نه حرکتی انجام دهد. شما نبودید و مظلومیت راه امام را درک نکردید.
به عنوان نمونه وقتی برنامه چراغ درست شد و بنده در مقابل خاتمی ایستادم، اولین کسانی که ما را مورد توبیخ قرار دادند همین نیروهای مذهبی بودند. بروید مطالعه کنید. غفوریفرد چه موضعی در مقابل من گرفت. اخوی همین آقای لاریجانی را ببینید. همین آقای باهنر چه موضعی در مقابل بنده داشت. علت این بود که آن چنان یک فضای رعب و وحشت دوم خردادی حاکم شده بود که هرکسی یک جمله در مقابله با اینها میگفت او را سرکوب می کردند، لذا هیچکس حرفی نمیزد.
*یادم نرفته که با محمدی عراقی هم مدرسه و رفیق بودم. وی تحت تأثیر همین فضا علیه من مصاحبه کرد، در حالی که ما از دوستان چشم یاری داشتیم. لذا کسی مثل لاریجانی دفترش را در اختیار ما قرار میداد تا ما گرد هم میآمدیم و برنامهریزی میکردیم و برای ما یک غنیمتی بود و بعد از آن هم خلافی از لاریجانی ندیدیم که بخواهیم تجدیدنظر کنیم.
حضور اصلاحطلبان و لزوم شرکت این جریان سیاسی در انتخابات مجلس
* هیچ جامعهای با تک صدایی به رشد نمیرسد و یکی از آسیبهای هر حکومتی تک صدایی است. این یک تجربه بشری است که باید یک عده حکومت کنند، یک عده انتقاد کنند، یک عده هم ذرهبین بگذارند و نواقص را ببینند و آنها را بازگو کنند. این باعث میشود حکومتگران اصلاح شوند و از ناامیدی مردم و سرخوردگی آنها جلوگیری میشود اما این عرصه نیازمند رعایت قواعدی است. نمیشود انسان یک نظام را قبول کند اما پایبند به اصول و قواعدش نباشد و اشکال جریان اصلاحطلب همین است.
* جریان اصلاحطلب چه در زمانی که قدرت را به دست گرفته بودند و چه در زمانی که منتقد حکومت هستند، در جایگاه اپوزوسیون بوده و عمل کردهاند. آنها قواعد حکومتداری را رعایت نمیکنند. از طرفی هیچگاه این جریان کنار گذاشته نشده است، حتی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دور هفتم وقتی معین رد صلاحیت شد، رهبری دستور دادند که صلاحیت وی را تأیید کنند، یعنی رهبری تأکید داشتند که اینها هم در فضای سیاسی کشور حضور داشته باشند.
* اگر این جریان با نام خاصی وارد صحنه نشود قطعاً به صورت فردی در انتخابات شرکت خواهند کرد. خیلی از همین آقایان اصلاحطلب و بسیاری از مجلسیها در حال آماده شدن برای شرکت در انتخابات هستند بنابراین تک صدایی نخواهد بود.
* ما در بسیاری از موارد با دید مثبت وارد صحنه شدیم. ما در انتخابات گذشته و در انتخابات مجلس حضور فعالی داشتیم. در جریان دفاع از دولت همین جبهه با شدت حمایت کرد و در بسیاری از طرحهایی که در مجلس تصویب شد، جبهه حضوری فعال داشت. نفی کردن جزئی از حرکت الهی است.”فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله” یا “لا اله الا الله”.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا صندلیهای نمایندگان مجلس در بیشتر مواقع خالی است، به مزاح گفت: از نبود نمایندگان در مجلس ناراحت نباشید. هرچه نباشند کشور راحتتر است.
طرح نظارت بر نمایندگان
*این واقعیتی است که علیرغم تأکید رهبری بسیاری از نمایندگان علاقه ندارند کسی بر آنها نظارت کند. دلیل این مسئله هم روشن است. وقتی نمایندهای وارد مجلس میشود در حالی که یک خانه یا یک ماشین دارد، اگر نظارت نباشد، میتواند هنگام پایان کار مجلساش چند خانه و ماشین داشته باشد. اصلاحات طرح نظارت انجام شده و آماده مطرح شدن در صحن مجلس است و امیدوار هستیم که تا پایان این مجلس به تصویب برسد ونمایندگان این دوره و دوره بعدی را در بر بگیرد.
تعریف اصولگرایی
* سادهزیستی، رابطه خالصانه و دلسوزانه با مردم، اعتقاد به خدمتگذاری به مردم، استکبارستیزی و دوری از تجملات و رانتخواری از نکاتی است که یک فرد اصولگرا باید داشته باشد. رعایت نکردن اینها موجب شد که افرادی به راحتی در زمین دشمن بازی کنند و علت طرفداری ما از احمدینژاد این بود که اصولگرا و احیا کننده آرمانهای امام و استکبارستیز بود. خیلی از افراد در ابتدا اینگونه هستند اما وقتی که مزه حکومت را چشیدند از آن مبانی و اصول فاصله میگیرند. باید در اصول پایدار بود و در روش به دنبال بازخوانی و تحول باشیم اما اصلاحطلبان در اصول دنبال بازبینی و تحول بودند، این جمله که باید افکار امام را به موزه سپرد، مؤید همین مطلب است.