2

علل و زمینه هاى پیدایش جنبش اخوان المسلمین

  • کد خبر : 131855
  • ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۶

یکی از اعتقادات اساسی اخوان المسلمین «قدرت تفوق ناپذیر اسلام در حل مسائل اجتماعی و سیاسی مسلمین است که در واقع جوهره اسلام گرایی اصول گراست».

*دکتر علیرضا امینی/عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم

بیداری اسلامی گرایشی بود که از اواخر قرن نوزدهم میلادی پدیدار شده بود. عقب افتادگی نسبت به جهان غرب و وضعیت اسفباری که دامن گیر کشورهای اسلامی و عموم مسلمانان گردیده بود، نخبگان و صاحب نظران سیاسی و مذهبی جهان اسلام را به تفکر، آسیب شناسی و یافتن راه های جدید برای برون رفت از این وضعیت برداشت. آزادسازىدنیاى اسلام از سلطه بیگانگان ، مبارزه با جهل ، بیمارى و فقر، ترویج صلح جهانى ، تجدید خلافت اسلامى ، ایجاد حکومت یا دولت مذهبى و اسلامی ، وحدت کشورهاى عرب مسلمان و …بعنوان گفتمان های جدیدی در بین جریانات فعال در جهان اسلام مطرح و مورد توجه قرار گرفت.

اما هراس از واقع شدن در مسیر انحراف و دوری از حقیقت اسلام موجب می شد که مکانیزم دقیقی برای این امر طراحی شود که چارچوب لایتغیر اسلام یعنی قرآن و سنت بر روند بیداری حاکم بماند. چیره دستی اندیشه پردازان بزرگ اسلامی و طرح های نوی آنان چاره ساز بود

در این راستا شاهد حضور و ظهور اندیشمندان و مصلحانی از جمله: سیدجمال الدین اسدآبادی، حسن البنا، سید قطب و امام خمینی وهمچنین است که رجال بزرگی همچون رشیدرضا، محمد عبده، محمد غزالی، شهید مطهری، دکتر علی شریعتی، ابوالاعلی مردودی، فتحی یکن… هستیم که در این مسیر نقش به سزایی ایفا کردند لیکن سیدجمال به عنوان آغازگر روند بیداری، حسن  البنا به عنوان فردی که فراگیرترین جنبش روشنفکری اسلامی را پایه گذاری کرد و امام خمینی که با به ثمر رسانیدن بزرگترین انقلاب اسلامی تاریخ، جنبش بیداری اسلامی را به عنصری فعال و پیشتاز در عرصه بین الملل مبدل ساخت به عنوان قلّه های رفیع و احیاگران بزرگ در تاریخ ماندگاری یافتند

جنبش بیداری اسلامی گرچه طیف وسیعی از گرایش های مختلف را شامل می شد، اما سلف گرایی ویژگی مشترک همه این گرایش ها بود. سلف گرایی به معنای بازگشت به اسلام اصیل و ستیز با پیرایه ها، شعاری است که همه جنبش های اسلامی برافراشته اند. سلف گرایی الزاماً به معنای سلفی گری نیست. گرچه سلفی ها نیز به عنوان بخشی از جریانهای اسلامی با ادعای مبارزه با پیرایه ها و بازگشت به اسلام اصیل راه انحراف پیموده به تکفیر گروهی از مسلمانان به ویژه شیعیان رسیدند.

از این نگاه اخوان المسلمین یک جنبش سلف گراست که در تربیت کادرهای خود بازگشت به اسلام اصیل را مبنای کار قرار داد. اما اخوان المسلمین با درک دقیق از فراگیری اسلام و ضرورت برخورداری از تعادل و میانه روی در کنار سلف گرایی، پایبندی به سنت پیامبر(ص) را نیز مدّ نظر داشت. اخوان المسلمین در عین حال بر اهمیت میراث گرانبهای اسلامی وقوف داشت لذا از تصوف نیز بهره جست و در برنامه های کادرسازی خود زهد و تزکیه فردی را نیز مهم می انگاشت. اما سلف گرایی، سنتی بودن و زهد پیشه بودن این جنبش را از پرداختن به امور اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی بازنداشت؛ لذا ویژگی عموم کادرهای تربیت شده در مدرسه اخوان جامعیت و تعادل آن ها است.

امّا اخوان المسلمین که میانه روی و تعادل را از امت وسط بودن برگرفته بود و سنت برادری و اخوت میان مسلمانان را به عنوان دستورالعمل تعامل تمام مسلمانان با یکدیگر قرارداده بود؛ به این ترتیب شاید نخستین جنبشی بود که جهانی شدن را هم در ایده و هم در عمل با موفقیت آزمود. این جریان که از یک شهر کوچک مصر اسماعیلیه آغاز شد، طولی نکشید که به فراگیرترین تشکیلات در سراسر مصر مبدل گردید و سپس تأسیس شاخه های خود در جهان اسلام و آنگاه سراسر گیتی را در دستور کار قرار داد. تقریباً در اواسط قرن نوزدهم بود که شاخه های اخوان به قوی ترین سازمانهای کشورهای خاورمیانه تبدیل شده بودند، و رفته رفته تمام شمال آفریقا و کشورهای اسلامی مهم نظیر ترکیه، پاکستان، مالزی، اندونزی، شاهد شکل گیری و رشد سریع شاخه های اخوان گردید.

مکتب ارشاد عالیترین مرجع تصمیم گیری اخوان المسلمین بود که ۸ تن از اعضای ۱۳ نفره آن را رهبران اخوان مصر تشکیل می دادند. البته مرشد عام اخوان در کشورهایی نظیر اردن، سوریه، سودان نیز به عنوان نمایندگان شاخه های مختلف به عضویت مکتب ارشاد درمی آمدند. بدین ترتیب مکتب ارشاد که تحت سیطره اخوان مصر بود و مرشد عام اخوان در رأس آن قرار می گرفت به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری همه شاخه ها را زیر نظر داشت. سرکوب شدید اخوان از سوی عبدالناصر نتوانسته بود که ارتباط تشکیلات مادر در مصر را با دیگر شاخه های آن را به طور کامل قطع کند هر چند که به همین دلیل فرصتی فراهم شد تا دیگر شاخه های اخوان که در این دوره از آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند از رشد بیشتری برخوردار گردند.

ماهیت تشکیلات اخوان:

شکی نیست که جنبش اخوان المسلمین از مهم ترین حرکت های اسلامی تاریخ معاصر در دنیای اسلام است و طی ۷۵ سال گذشته، تأثیرات شگرفی در حوادث منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و عرب داشته است . یکی از اعتقادات اساسی اخوان المسلمین «قدرت تفوق ناپذیر اسلام در حل مسائل اجتماعی و سیاسی مسلمین است که در واقع جوهره اسلام گرایی اصول گراست».

جنبش اخوان المسلمین  در سال ۱۳۰۷ ه‍ . ش ./ ۱۹۲۸ م  توسط شیخ حسن بن احمد بن عبدالرحمن البنا معروف به (حسن البنا) درشهر اسماعیلیه با شعار: «الله‌ غایتنا، الاسلام‌ دیننا، القرآن‌ دستورنا،محمدص‌زعیمنا، الجهاد سبیلنا و الموت‌ فى‌ سبیل‌الله‌ اسمى‌ امانینا» در مصر تشکیل شد. این نهضت به تاءثیر از اندیشه هاى سید جمال الدین  و در پاسخ به انحطاط داخلى مسلمانان وسلطه بیگانگان بر کشورهاىاسلامى ، به ویژه بر کشور مصر پدید آمد. اخوان المسلمین جهت رسیدن بهاهدافش (چون زنده کردن شعائر اسلامى و برافکندن سلطه اجانب و برقرارى حکومتاسلامى ) در جبهه هاى مختلف فرهنگى ، نظامى و سیاسى به مبارزه پرداخت ، ودر این رهگذر چند بار به دست حکومت ملک فاروق منحل شد و طى آن شمار زیادىاز اعضاى آن دستگیر و یا اعدام شدند.

پس از ترور حسن البنا، بتدریج تحولى در جنبش اخوان المسلمین صورت گرفت . این تحول عبارت بود از جایگزین کردن راه هاى مسالمت آمیز به جاى مبارزه مسلحانه علیه رژیم و سلطه بیگانگان . این اقدام که در پى ناامیدى از مؤ ثر بودن راه حل نظامى برگزیده شد، ازمحبوبیت و کارآیى اخوان کاست و گروه هاى جدید اسلامى (مانند جهاد اسلامى)که اغلب متاءثر از اخوان المسلمین بودند، امّا بر مبارزه نظامى پاى مىفشارند، پا به میدان گذاشتند. با این وصف ، تاءثیر عمیقى که جنبش اخوان درروند مبارزات مردم مصر و جهان اسلام داشته است ، غیر قابل انکار مى باشد. بر این اساس آشنایى با ابعاد مختلف آن در ارزیابى حرکت اسلامى معاصر اجتنابناپذیر است

البته این جمعیت یا حزب نیز همچون سایر احزاب و جریآن های سیاسی مراحل تاریخی مختلفی را سپری کرده که می توان به مهم ترین آن ها به شرح زیر اشاره کرد:

۱. مرحله اول (تأسیس):

این دوران، از بنیانگذاری آن در سال ۱۹۲۸ م توسط شهید حسن البنّاء شروع می شود. در این مرحله، اخوان المسلمین از لحاظ تئوریک و ساختار سازمانی با رهبری مرشد اول و مؤسس آن شکل گرفت و با ترور حسن البنّاء در ۱۲ فوریه ۱۹۴۹ توسط عوامل ملک فاروق و به دستور انگلیس و آمریکا طبق اسناد موجود به پایان رسید.

۲. مرحله دوم (همکاری):

این مرحله با انتخاب حسن الهضیبی به عنوان مرشد دوم و سقوط نظام منحوس پادشاهی در مصر شروع می شود. در این مرحله، میان رهبران اخوان و افسران آزاد همراهی و وفاق کامل وجود داشت و سازمان نظامی اخوان در تغییر رژیم کاملاً با گروه افسران آزاد همکاری کرد، ولی متأسفانه این دوره با سلطه مستبدانه عبدالناصر و سرکوب همه مخالفان و دگراندیشان، به پایان رسید.

۳٫ مرحله سوم (تقابل):

افسران آزاد با دستگیری رهبران اخوان المسلمین و اعدام برخی از آن ها، همچون شهید عبدالقادر عوده و شهید شیخ محمد فرغلی و دیگران، در تلاش بودند که پایگاه مردمی اخوان را نابود ساخته و قدرت و سلطه را در انحصار خود قرار دهند که با سرکوب وحشیانه و اعدام رهبران اخوان همراه بود. این مرحله با مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ خاتمه پیدا می کند. اعدام شهید سید قطب و صالح عشماوی از آخرین جنایات وی قبل از مرگ بود.

۴٫ مرحله چهارم (آزادی تاکتیکی):

این مرحله با به قدرت رسیدن سادات آغاز می شود. سادات برای مقابله با قدرت طلبی ناصریست ها و کمونیست ها، اخوانی ها را از زندان ها آزاد می کند. اخوان المسلمین در این مرحله، تحت رهبری شیخ عمر التلمسانی مرشد سوم، به ترمیم و ساماندهی تشکیلات و افشاگری جنایات حکومت فردی و دیکتاتوری ناصر و دوران حاکمیت وی می پردازند.

۵٫ مرحله پنجم (تقابل و تضاد):

این مرحله با دستگیری مجدد اخوانی ها در سال ۱۹۷۹ توسط سادات آغاز می شود. اخوان المسلمین انتقادات شدیدی از سیاست سازشکارانه سادات و برقراری صلح ننگین با رژیم اشغالگر فلسطین کردند و نظام با ترفندهای سیاسی و امنیتی، به سرکوب آن ها و دیگر مخالفین روند کمپ دیوید پرداخت و زندان های مصر از نو مملو از مخالفین گردید.

رئیس جمهوری کنونی مصر حسنی مبارک نیز، همچنان از سیاست سادات و ناصر در مبارزه و محدودسازی رشد فرآیند پایگاه های اجتماعی جنبش اخوان المسلمین، پیروی می کند و تلاش دارد با ترفندهای سیاسی و حقوقی، اخوان المسلمین را در صحنه سیاست مصر منزوی نگه دارد که با همکاری و موافقت کامل آمریکا و اسرائیل همراه است، ولی به رغم همه فشارها و سرکوب های مستمر، حرکت اخوان به فعالیت خود ادامه می دهد و ساختار تشکیلاتی اخوان المسلمین در مصر الگویی همچنان تاریخی، برای تشکل گروه ها و سازمان ها و احزاب اسلامی جهان عرب و اسلام به شمار می رود و به طور سنتی روی جریانات سازمانی و فکری تشکیلات اسلام سیاسی، تأثیر می گذارد. البته باید مشکلات تشکیلاتی اخوان المسلمین را هم در سطح محلی (مصر) و هم در سطح منطقه ای (تشکیلات بین المللی اخوان) از نظر دور نداشت.

رهبران و بزرگان اخوان المسلمین:

شناخت اخوان المسلمین بدون شناخت رهبران و بزرگان آن غیر ممکن است زیرا بطورعمده عملکرد اخوان ناشى از فکر ، اندیشه و عمل آنها بود. از بین رهبران وبزرگان این نهضت (حسن البنا) (حسن الهضیبى )،(عمر تلمسانى ) و (سید قطب ) بیش ‍ از دیگران بر روند وعملکرد اخوان المسلمین تاءثیر گذاشته اند . براین اساس به توضیح مختصر زندگى هر یک مى پردازیم :
الف – حسن البنا: حسن البنا پایه گذار و اولین رهبر یا مرشد عام (۱۵۷) نهضت اخوان المسلمین بود. وى در سال ۱۲۸۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۰۵ م . در (دهکده محمودیه ) واقع در دلتاى نیلمصر از یک خانواده روحانى حنبلى مذهب به دنیا آمد. او تحصیلاتش را درقاهره تکمیل و سپس به دبیرى پرداخت ، ولى با مشاهده فساد اخلاقى ، عقایدانحرافى و سلطه خارجیان بر مصر، نهضت اخوان المسلمین را در سال ۱۳۰۷ ه‍ . ش ./ ۱۹۲۸ م . به منظور احیاء اسلام و نیل به استقلال کشور در شهر اسماعیلیهبنانهاد. وى در راه هدفهاى اخوان چند بار بازداشت و یا تبعید شد و سرانجامهم در سال ۱۳۲۸ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۹ م . در مقابل ساختمان خانه جوانان مسلمانمصر به دست افراد ناشناسى به شهادت رسید .
ب- حسن الهضیبى : پس ازشهادت حسن البنا(۱۵۹)، رهبرى سازمان بطور موقت به معاون اول او (صالح العشماوى ) واگذارشد ولى اخوان المسلمین ازسوى دولت منحل گردید. اخوان باردیگر در سال ۱۳۳۰ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۱ م . اجازه فعالیت رسمى و برنامه هاى قبلىاخوان (مانند فعالیت شاخه نظامى ) موافق نبود. بر این پایه عملیات نظامىعلیه دولت مصر را متوقف ساخت ، در جذب اعضاى جدید دقت قبلى را کنار گذاشتو… نتیجه اِعمال چنین روشى ، کاهش بعد ضد حکومتى اخوان و نیز کمرنگشدن تلاش براى تحقق اندیشه هاى حسن البنا بود.
ج عمر تلمسانى : هضیبى در سال ۱۳۵۲ ه‍ . ش ./ ۱۹۷۳ م . مُرد، پس از او عمر تلمسانى به عنوانمرشد عام اخوان انتخاب شد. او از آغاز در کنار حسن البنا قرار داشت ، و ازاین رو از با سابقه ترین افراد اخوان به شمار مى آمد. ولى بعداز سوء قصدىکه یکى از اعضاى اخوان المسلمین به جان (جمال عبدالناصر) رئیس جمهورى مصرکرد، بازداشت شد و تا سال ۱۳۵۰ ه‍ . ش ‍ ./ ۱۹۷۱ م . در زندان به سر برد. او هم مانند هضیبى خط مشى آرامى را در قبال رژیم مصر برگزید، و در نتیجهنهضت اخوان المسلمین در زمان رهبرى تلمسانى بیش از گذشته از روحیه و روشانقلابى فاصله گرفت . بعد از تلمسانى که در سال ۱۳۶۵ از بزرگان اخوانکه از شهرت جهانى برخوردارند،مى توان از سید قطب نویسنده ، روزنامه نگار ویکى از بزرگترین رهبران نام برد.

علل و زمینه هاى پیدایش جنبش اخوان:

تشکیل جنبش اخوان المسلمین مبناهای فکری، سیاسی، عقیدتی واجتماعی متعددی دارد اگر چه این عوامل متعدد و مختلفند، امّا مهمترین آنها عبارتنداز:
الف ضعف دینى : حسن البنا در رساله (نحو النور) (به سوى روشنایى)که براى سران کشورهاى عربى ارسال کرد، شهوترانى ، هرزگى ، فساد اخلاق ، روىگرداندن از فضایل معنوى ، کشمکشهاى مغرضانه سیاسى (۱۴۶)، فردى و مذهبى ،غرب زدگى ، ناتوانى رهبرى سیاسى در اداره امور جامعه و… را از عواملبدبختى مردم مصر بر شمرد. علاوه بر آن ، ترویج اندیشه جدایى دین از سیاست(سکولاریسم یا عَلْمانیّت ) که پس از الغاى خلافت عثمانى در (ترکیهفعلى ) بیش از گذشته در کشورهاى اسلامى و بویژه مصر تاءثیر گذاشت و نیزتلاش فرهنگى مطبوعات مصر مبنى بر ضرورت بازگشت به (عصر فرعونى ) براىنیل به توسعه و پیشرفت ، باعث کنار گذاشته شدن دین از زندگى مردم گردید. مجموعه این عوامل که از آن موجب تحرک در اندیشمندان اسلامی در مصر و چاره جویی برای رفع این دغدغه ها و ایجاد راهبردی برای خروج از این عقب ماندگی ها و تشکیل جنبش اخوان رهنمون می کند.

ب سلطه بیگانگان : عامل دیگر در شکل گیرى اخوانالمسلمین به سلطه شصت ساله انگلیسیها بر مصر برمى گردد. حتّى انقلاب ۱۲۹۸ه‍ . ش ./ ۱۹۱۹ م . مصریها علیه انگلیسیها به علت دودستگى آزادیخواهان ونیز سرکوب شدید انگلیس ، نتوانست آنان را از مصر براند. در نتیجه سلطهاستعمارگر پیر بر مصر ادامه یافت . حسن البنا در کتاب خاطراتش به طرز جالبىبه این موضوع اشاره مى کند:
شهر اسماعیلیه الهامات عجیبى در دل بر مىانگیخت ها! این پادگانهاى انگلیسى … سرگذشت اشغال خائنانه دیارش [مصر] رابه دست بیگانه در خاطرش ‍) خاطر مصریها) زنده مى سازد. …(انگلیس)مصریان را مثل اتباع زیر دست و مفلوک به عملگى مى گمارد و بیگانگان را بااحترام و حقوق گزاف به مسند اربابى و فرمانروایى مى نشاند. همه شؤ ونات شهراز آب و برق و نظافت و همه کارهاى مخصوص شهردارى … را تحت نظارت گرفته … این دیدنیها، اندیشه ها و خاطره ها دست به دست هم مى داد و در روح اثرمى کرد.
ج ناتوانى احزاب در ارائه راه نجات : از دیگر عواملتاءسیس اخوان ، مى توان به ناتوانى احزاب مختلفِ مصر در ارائه راه نجات ازسلطه غرب و رهایى از انحطاط داخلى اشاره کرد. علت این ناتوانى به این نکتهبر مى گشت که این احزاب بر اساس ‍ خواسته هاى اشغالگران انگلیسى و بر پایهسیستم پارلمانى غربى و نه بر مبناى خواسته هاى مردم مصر پدید آمده و درارائه برنامه ها و هدفها متاءثر از آرا و اندیشه هاى غربیها بودند. چنینوضعیتى منجر به رواج فساد، ناامنى وتوسعه نیافتگى و… جامعه مصر گردید. درنتیجه اخوان شکل گرفت تا با مبنا قرار دادن اسلام در جهت بهبود وضع آشفتهمصر بکوشد.

هدفها و خواسته هاى اخوان المسلمین:

آزادسازىدنیاى اسلام از سلطه بیگانگان ، مبارزه با جهل ، بیمارى و فقر، ترویج صلحجهانى ، تجدید خلافت اسلامى ، ایجاد یک دولت مذهبى ، وحدت کشورهاى عربمسلمان و … از هدفها و خواسته هاى اخوان المسلمین است که در اینجا بهشرح برخى از آنها مى پردازیم :
الف تاءسیس حکومت اسلامى : یکى از اهدافاوّلیّه اخوان المسلمین تاءسیس حکومتى بر مبناى اصول اسلام بود. حسن البنابراى دستیابى به این هدف ، پیروانش را به تلاش در تحقق حکومت اسلامى تشویقمى کرد. به عقیده حسن البنا اگر مسلمانان به چنین تلاشى مبادرت نکنند، درپیشگاه خداوند، گناهکار و مقصر خواهند بود. امّا رهبران بعدى اخوان به اینبى توجهى در سال ۱۳۶۶ ه‍ . ش ./ ۱۹۸۷ م . که نهضت اخوان المسلمین به عنوانیک حزب سیاسى در انتخابات مجلس ‍ نمایندگان مصر شرکت کرد، به اوج خود رسید. زیرا این اقدام به معناى به رسمیت شناختن حکومت و قدرت حاکم بود.
بوحدت جهان عرب : از دیگر خواسته ها و هدفهاى اخوان المسلمین ، وحدت جهانعرب بر اساس اصول قرآن بود. اخوان المسلمین عقیده داشتند تحقق این هدف ،منجر به استقرار نظام خلافت اسلامى و تجدید نقش رهبرى اسلام در جهان خواهدشد. تنها راه دستیابى به این هدف ، رها شدن از سلطه قدرتهاى استعمارى ازطریق توسل و به کارگیرى تعالیم اسلام (مانند جهاد و اخوت اسلامى ) است . براین پایه ، اخوان باملى گرایى و هرگونه فعالیت تفرقه افکنانه در جامعه مصرکه نیل به هدف مذکور را با مشکل مواجه سازد، مخالف است .
ج آزادسازى فلسطین : در سال ۱۳۱۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۳۵ م . (عبدالرحمن البنا) برادر حسنالبنا از فلسطین دیدار کرد. این سفر که براى اوّلین بار توسط یکى از اعضاىبرجسته اخوان صورت مى گرفت . نقطه عطفى در روابط اخوان المسلمین باجزوهدفهاى نهضت اخوان المسلمین قرار گرفت . بعد از آن اخوان با شناساندنِخواسته هاى فلسطینى در سطح خاورمیانه وجهان و نیز جمع آورى و ارسال کمکهاىمردمى ، به جنبش اسلامى فلسطین مدد رساند. امّا بعدها این اقدامش را براىآزاد سازى فلسطین ناکافى دید، و در نتیجه از سال ۱۳۲۷ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۸ م . به همراه فلسطینیها وارد جنگ علیه اسرائیل غاصب شد.(۱۵۴) روندى که هم اکنوننیز ادامه دارد. زیرا جنبش جهاد اسلامى و حماس  که از عمده ترینگروههاى مبارز فلسطینى به حساب مى آیند، شاخه هاى فلسطینى اخوان المسلمینهستند.

مراحل سه گانه فعالیت جنبش :

حسن‌البناء از آغاز فعالیت‌های خود ۳مرحله را برای تحقق هدف‌های خویش در نظر گرفت:
۱- مرحله تبلیغ، ارتباط، تفهیم و تفاهم
۲- مرحله جذب، انتخاب و سازماندهی حامیان
۳- مرحله عمل
که کلیه فعالیت‌ها اخوان‌المسلمین در آن دسته‌بندی می‌شود.

اصول و پیام اخوان:
اسحاق موسی‌الحسینی در کتاب خود درباره اخوان‌المسلمین، استدلال می‌کند که آن‌ها دارای ۶ اصل می‌باشند:
۱- علمی: ارائه یک تفسیر دقیق از قرآن و دفاع از آن در برابر تفسیرهای نادرست.
۲- عملی: دعوت مصر و دول اسلامی براساس اصول قرآنی و تجدید نقش و تأثیر عمیق آن.
۳- اقتصادی: گسترش و حفاظت از ثروت ملی، ارتقاء سطح زندگی و تحقق عدالت.
۴- اجتماعی و خیرخواهانه: مبارزه با جهل، بیماری و فقر.
۵- میهن دوستی و ملی ‌گرایی: آزادسازی دره نیل وکلیه کشورهای عرب و در نهایت همه دنیای اسلام.
۶- جنبه انسانی و جهانی: ترویج صلح جهانی و تمدن انسانی بر بنیادهای جدید مادی و معنوی اسلام

مهمترین ویژگیهاى اخوانالمسلمین:

برخى از مهمترین ویژگیهاى اخوان المسلمین عبارتند از:
۱- مهمترین ویژگىاخوان المسلمین ، جامع و فراگیر بودن آن است . این ویژگىداراى دو بعد است : نخست این که اخوان در مصر به صورت یک تشکیلات جامع ظهورکرد، به گونه اى که فقط یک نهضت سیاسى نبود، بلکه یک واحد فرهنگى ، یک مؤسسه اقتصادى ، یک بینش اجتماعى ، یک ارتش مردمى و… نیز بود. دوم اینکه کم و بیش در برخى از کشورهاى اسلامى ایده ها، هدفها و تشکیلات اخوانالمسلمین به عنوان یک الگوى مناسب مبارزه ضد دولتى پذیرفته و به کار بستهشد، حتّى این الگوگیرى در کشورهاى اسلامى دورتر از مصر چون ایران (فدائیاناسلام ) و افغانستان (حزب جمعیت اسلامى ) هم صورت گرفته است .
۲ -از دیگر ویژگیهاى اخوان آن است که کارش را با تبلیغ و معرفى دین اسلام بهعنوان تنها راه نجات آغاز کرد. سپس به جذب وسازماندهى افراد در مرحله سومبه مبارزه و ستیز همه جانبه (به ویژه نظامى ) علیه رژیم مصر و استعمارانگلیس ‍ پرداخت . در ستیزه جو شدن اخوان ، مساءله فلسطین بیش از سایرمسائل (مانند افزایش سلطه استعمار) مؤ ثر بود. به عنوان نمونه ، اخوان درسال ۱۳۲۵ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۶ م . براى نخستین بار دسته هاى کوچک نظامى براىحمله مسلحانه به مراکز یهودیان در خاک فلسطین ، اعزام کرد؛ وهمچنین اعضاىاخوان در اولین جنگ اعراب واسرائیل شرکت کردند.(. اخوان ۱۳۳۱ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۲ م . علیه (ملک فاروق ) از آن جمله است .
اگر چه اخوان در اعتقاد به پیاده شدن اسلام به عنوان تنها راه نجات مادى ومعنوى جامعه پابرجا مانده است ، ولى تنها راه تحقق این هدف را در گروفعالیتهاى سیاسى که در چارچوب یک سیستم آزاد انجام مى شود، مى داند. بدینسان اخوان به صورت یک سازمان سیاسى در آمده است که براى تصاحب قدرت سیاسىاز طریق مبارزات سیاسى تلاش مى کند.
۴- ویژگى و اهمیت اخوانالمسلمین تنها به عقایدى نیست که مطرح ساخته است زیرا آنچه اخوان مطرح نموداز سوى اندیشمندان دیگر اسلامى چون سید جمال الدین ، عبده ، کواکبى مطرحشده بود. بلکه اهمیت اخوان به آن جهت است که تعالیم و عقاید اسلامى  را به زبانى ساده ، قابل فهم ، منظم ، مسنجم که توانا در پاسخگویى بهنیازهاى جدید مسلمانان باشد، درآورد و نیز آن را براى سامان دادن به یکنهضت نیرومند مردمى به کار برد.

دستاوردهاى مبارزه:

مبارزهو فعالیت سیاسى بیش از هفتاد ساله اخوان المسلمین ، نتایج و پیامدهاىداخلى وخارجى به دنبال داشته است که در اینجا به برخى از آنها اشاره مىشود:
الف زنده کردن امید به نجات : اخوان المسلمین در اوضاع و شرایطىشکل گرفت که سلطه آشکار و پنهان انگلیسى ها، در یک جمله در اوضاع و شرایطىکه ناامیدى بر جامعه مصر سایه افکنده بود. شکل گیرى آن ، با هدف کوشش درنجات کشور و مردم مصر از سلطه اجانب و عقب ماندگى همه جانبه با تکیه برتعالیم اسلام بود. بدین سان شعله امید در دل مردم زنده شد، شاید به همینعلت بود که اعضاى آن در زمانى کوتاه به بالغ بر یک میلیون نفر رسید. درنتیجه اخوان از شکل اوّلیه که در حدیک انجمن اسلامى کوچک محلى بود بهنیرومند ترین و گسترده ترین سازمان سیاسى تاءثیر گذار در سیاستهاى داخلى وخارجى مصر درآمد.
ب پشتیبانى از افسران آزاد: اخوان المسلمین امیدداشت که با به حکومت رسیدن افسران آزاد به رهبرى جمال عبدالناصر، احکاماسلام در مصر پیاده شود. بر این اساس به همکارى با افسران آزاد براى انجامکودتا علیه ملک فاروق پرداخت . مؤ ثرترین کمک اخوان به کودتاگران دراین جهت این بود که مردم را در زمان وقوع کودتا به حمایت و پشتیبانى از آنبه خیابانها آورد، و در اثر همین حمایت مردمى ، کودتاى افسران آزاد باموفقیت تواءم گردید. اندکى بعد اخوان المسلمین دریافت که ناصر و گروه اوتمایلى به پیاده کردن احکام اسلامى در مصر ندارند. در نتیجه بین اخوانالمسلمین وافسران آزاد اختلاف پدید آمد. نقطه اوج این اختلاف ، سوء قصد بهجان عبدالناصر از سوى اخوان المسلمین در سال ۱۳۳۳ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۴ م . بود.
ج تاءثیر اخوان بر دیگر گروههاى اسلامى در مصر: اخوانالمسلمین پس از ناکامیهاى نظامى اش در دهه ۳۰ ه‍ . ش ./ ۵۰ م . (مانند ترورنافرجام ناصر)، فعالیت نظامى را کنار گذاشت . به بیان دیگر اخوان دیگر ازمبارزه مسلحانه براى نیل به هدفهایش پیروى نمى کند.

افول اخوان و فقدان رهبرىواحد: قبل از دهه ۳۰ ه‍ . ش ./ ۵۰ م . حسن البنا، نه تنها رهبر اخوانالمسلمین بلکه رهبر حرکت اسلامى مصر به شمار مى رفت . امّا پس از آن ، بهعلت ناتوانى رهبران بعدى اخوان در پدیدآوردن وحدت رویه در مبارزه علیه رژیمو نیز به دلیل پدیدار شدن گروههاى اسلامى مختلف که بطور عمده بر خلافاخوان ، بر مبارزه مسلحانه ضددولتى تکیه داشتند، وحدت رهبرى حرکت اسلامىمصر از بین رفت . یکى از مبارزان مصرى در این باره مى گوید:
(وضعیت ماطورى است که ایرانی ها باید امام خمینى [ره ] را بصورت قرض الحسنه به مدتیکسال به مصریها تحویل دهند تا یک انقلاب سراسرى به شیوه ایرانى ، مصر رادگرگون سازد.)

اخوان المسلمین و دموکراسی:

مواضع‌ اخوان‌ در باب‌ دموکراسى‌ از وضوح‌ کامل‌ برخوردار نیست‌. باآنکه‌آنان‌ بارها از دموکراسى‌ غربى‌ به‌ شدت‌ انتقاد کرده‌اند، اما مدعى‌بوده‌اند که‌بنیاد و آرمان‌ دموکراسى‌ را پذیرفته‌اند و آن‌ را به‌ بهترین‌ ودرست‌ترین‌ شکل‌محقق‌ مى‌کنند. بنا نظام‌ پارلمانى‌ مبتنى‌ بر حاکمیت‌ مردم‌، مسئولیت‌حاکم‌ واحترام‌ به‌ اراده ملت‌ را مغایر با اسلام‌ نمى‌داند. به‌عقیدهاو اسلام‌ نه‌ تنها قرارداد اجتماعى‌ را قبول‌ دارد، بلکه‌ خود بنیان‌گذارآن‌ است‌.. او رعایت‌ و حفظ همه آزادیهای‌ فردی‌ را مورد تأیید قرارداده‌، وآن‌ رابرآمده‌ از اسلام‌ شمرده‌ است‌ ۰ اما از سوی‌ دیگر اخوان‌المسلمین‌ نظام‌پارلمانى‌ چند حزبى‌ را مردود و مغایر با اسلام‌ و عامل‌ تفرقه‌ مى‌شمرند.

اصلاحات‌ اجتماعى‌: با اینکه‌ حسن‌ البنا و دیگر رهبران‌ اخوان‌المسلمین‌ هرگزجز به‌ حکومت‌ شرعى‌ِ مورد قبول‌ خود راضى‌ نبوده‌اند، اما از اصلاحات‌ نیزطرفداری‌ نموده‌ و با دولت‌ و حکومت‌ – به‌ ویژه‌ در دوران‌ بنا در اموراجتماعى‌ واصلاحات‌ مورد توافق‌ همکاری‌ کرده‌، یا خود پیشنهادهایى‌ برای‌ بهبود حال‌مسلمانان‌ داده‌اند. بنا در نوشته‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ «بین‌ الامس‌ و الیوم‌» تصریح‌کرده‌ که‌ هدف‌ اصلى‌ و کلى‌ اخوان‌ آزاد کردن‌ وطن‌ اسلامى‌ از هر نوع‌سلطهخارجى‌ و استقرار دولت‌ و حکومت‌ اسلامى‌ در مصر است‌ . امابهبود وضع‌اقتصادی‌ و اجتماعى‌ مسلمانان‌ در مصر نیز از اهداف‌ خاص‌ جمعیت‌ به‌ شمارمى‌رود. وی‌ در نامه‌ای‌ که‌ در رجب‌ ۳۶۶/ژوئن‌۹۴۷ به‌ ملک‌ فاروق‌ نوشت‌ و به‌ «نحو النور» شهرت‌ یافت‌، خواسته‌های‌ خود را به‌ طور مشخص‌ در زمینه‌های‌ علمى‌،سیاسى‌،اقتصادی‌، اداری‌ و اجتماعى‌ بیان‌ کرد، و از پادشاه‌ خواهان‌ تحقق‌ آنهاشد همان‌. او همچنین‌ پیشنهادهای‌ روشنى‌ درباره اخذ مالیات‌، صرفه‌جویى‌ وتشویق‌صنایع‌ دستى‌ و خانگى‌ ارائه‌ کرده‌ است‌ تحقق‌ عدالت‌اجتماعى‌،ملى‌ کردن‌ بانکها و منابع‌ طبیعى‌، صنعتى‌ کردن‌ کشور، اصلاحات‌ ارضى‌،وضع‌ زکات‌بر سرمایه‌ و سود به‌ طرز جدید و … از جمله‌ پیشنهادهای‌ اصلاحى‌ او بود.در دهه ۹۴۰م‌ سخت‌ خواهان‌ محدودیت‌ مالکیت‌ و اصلاحات‌ ارضى‌ شد

هر چند که‌ بنا به‌ بهبود اوضاع‌ اقتصادی‌ بر وفق‌ عدالت‌ اسلامى‌بیشتراهتمام‌ داشت‌، اما نسبت‌ به‌ مسائل‌ دیگر از جمله‌ مسائل‌ سیاسى‌ و شیوهمدیریت‌جامعه‌ و امور دیگر مانند مسائل‌ زنان‌ هم‌ بى‌توجه‌ نبود. مثلاً در همان‌نامه یادشده‌ خواستار اصلاح‌ قانون‌ انتخابات‌ و شیوه‌های‌ تشکیل‌ مجلس‌ شد وراههایى‌ رانیز پیشنهاد کرد .چنین‌ مى‌نماید که‌ اصولاً روابط حسنهسیاسى‌ بنابا ملک‌ فاروق‌، یا نزدیک‌ شدن‌ تاکتیکى‌ اخوان‌ به‌ برخى‌ از احزاب‌اساساً برای‌تحقق‌ اهدافشان‌ بوده‌ است‌، زیرا اینها‌ در ذیحجه ۳۷۱/ اوت‌ ۹۵۲ پس‌ازکودتای‌افسران‌ مصری‌، همراه‌ با دیگر پیشنهادهای‌ اقتصادی‌ و اجتماعى‌، خواستارپاکسازی‌عمومى‌ کشور از آثار رژیم‌ پیشین‌ و مجازات‌ عوامل‌ آن‌ رژیم‌ شدند .
در بخش‌ مربوط به‌ زنان‌ و مسائل‌ و مشکلات‌ آنان‌ نیز اخوان‌ المسلمین‌توجه‌ خاص‌داشتند. هر چند دیدگاههای‌ رهبران‌ اخوان‌ و یا شاخه‌های‌ مختلف‌ آن‌ دراین‌موضوع‌ متفاوت‌ بود، اما همه‌ طرفدار فعالیت‌ اجتماعى‌ زنان‌ و رشد فرهنگى‌و علمى‌و تربیت‌ درست‌ آنان‌ بودند. با اینهمه‌، با بى‌حجابى‌، اختلاط زن‌ و مرد،مساوات‌کامل‌ زن‌ و مرد، و حتى‌ با نمایندگى‌ زنان‌ در مجلس‌، یا زمامداری‌ آنان‌سخت‌مخالف‌ بودند

اخوان و استعمار:
مخالفت‌ با استعمار و طرفداری‌ از استقلال‌ کشورهای‌ اسلامى‌: این‌ هدف‌ازمهم‌ترین‌ مواضع‌ سیاسى‌ اخوان‌ المسلمین‌ است‌ و بنا آن‌ را در عرض‌ هدف‌مهم‌دیگر، یعنى‌ تأسیس‌ دولت‌ اسلامى‌ قرار داده‌ است‌ . بنادر روزگار خود دولت‌ بریتانیا، ایتالیا و فرانسه‌ را دشمن‌ اسلام‌ مى‌شمرد  و مخالف‌ همه اشکال‌ استعمار بود. با اینکه‌ اخوان‌ همواره‌ نظام‌سیاسى‌شرق‌ و غرب‌ را به‌ یکسان‌ دشمن‌ مى‌داشتند اما دست‌ کم‌ ازسالیان‌نخست‌ حکومت‌ جمال‌ عبدالناصر بخش‌ عمده رهبران‌ اخوان‌ با گرایش‌ به‌ غرب‌بر ضدناصر و دولت‌ سوریه‌ به‌ مبارزه‌ برخاستند.

جنبش اخوان المسلمین در کشورهای دیگر:

ایدهها، هدفها، … و شکل سازمانىِ اخوان المسلمینِ مصر از سوى مسلمانانمبارزِ کشورهاى اُردن ، سوریه وسودان مورد قبول قرار گرفت و بر ایناساس تشکیلاتى مشابه اخوان المسلمین مصر در این کشورها تاءسیس شد. به همینجهت است که هم اکنون در حیات سیاسى بسیارى از کشورهاى اسلامى ، جنبش یاسازمان  اخوان المسلمین حضور دارد. البته این حضور از آن (مانند جماعتاسلامى در پاکستان ) به تلاش فرهنگى و سیاسى مشغولند .

ظهور اخوان‌ المسلمین‌ پاسخى‌ بود به‌پریشانى‌اوضاع‌ عمومى‌ مسلمانان‌ – و به‌ ویژه‌ اوضاع‌ مصر و اثبات‌ ناتوانى‌حکمرانان‌کشورهای‌ اسلامى‌ و جهان‌ عرب‌ و ضعف‌ دستگاه‌ رهبری‌ رسمى‌ دینى‌ ازایفای‌ نقش‌خود در حل‌ بحرانهای‌ جاری‌.
اما اینکه‌ تفکر و روشهای‌ عملى‌ اخوان‌ و جریان‌ منسوب‌ به‌ آن‌ تا چه‌ حدتوانسته‌ است‌ به‌ حل‌ بحرانهای‌ جهان‌ اسلام‌ و ممالک‌ عربى‌ کمک‌ کند،جای‌ بحث‌و تأمل‌ دارد. آشکار است‌ که‌ این‌ جنبش‌ سر آغاز نهضت‌ جدید فکری‌ وسیاسى‌اسلامى‌ است‌ و آثار آن‌ در همه‌ جای‌ جهان‌ اسلام‌ مشهود است‌. پس‌ ازتأسیس‌اخوان‌ در مصر و شعبه‌های‌ آن‌ در سوریه‌، سودان‌، اردن‌، لبنان‌، فلسطین‌،اندونزی‌، سیلان‌، پاکستان‌، تونس‌، الجزایر، مراکش‌، لیبى‌، عربستان‌سعودی‌،عراق‌ و کشورهای‌ عربى‌ حوزه خلیج‌ فارس‌، جنبشهای‌ اسلامى‌ در همه‌ جای‌جهان‌اسلام‌ و حتى‌ مسلمانان‌ ساکن‌ در کشورهای‌ غربى‌، یا وابستگى‌ تشکیلاتى‌با اخوان‌برقرار کردند، یا کم‌ و بیش‌ تحت‌ تأثیر آن‌ قرار گرفتند .
با اینکه‌ ایران‌ و دیگر شیعیان‌ کشورهای‌ اسلامى‌ و عربى‌ استقبال‌ رسمى‌ ومستقیمى‌ از اخوان‌ به‌ عمل‌ نیاوردند، اما حرکت‌ اخوان‌ در خیزش‌ سیاسى‌ وانقلابى‌ شیعى‌ معاصر عراق‌ و ایران‌ و لبنان‌ بى‌تأثیر نبوده‌ است‌. به‌گفتهبرخى‌ تأسیس‌ جماعه العلماء در عراق‌ به‌ وسیله آیت‌الله‌ سید محسن‌ حکیم‌در ۳۷۷ق‌/۹۵۸م‌ و نیز تشکیل‌ حزب‌ الدعوه الاسلامیه‌ در همانجا به‌ وسیلهآیت‌الله‌سید محمدباقر صدر در ۳۷۶ق‌/۹۵۷م‌ با توجه‌ به‌ مبارزات‌ اخوان‌المسلمین‌و انقلاب اسلامی ایرانبوده‌ است‌این‌ تأثیر پذیری‌ را از طریق‌ نزدیکى‌ فکری‌ و شعارها وخواسته‌های‌تقریباً یکسان‌ اجتماعى‌ و سیاسى‌ شیعیان‌ و نیز برخى‌ روابطآشکار بین‌این‌ جنبش‌ ها مى‌توان‌ مشاهد کرد و یا در بررسی تحولات ایران نیز می توان به شباهت بین جنبش هایی با اخوان المسلمیتن پی برد :چنانکه‌ مقایسه فدائیان‌ اسلام‌ درایران‌با اخوان‌ المسلمین‌، تا حدودی‌ این‌ ارتباط و دست‌ کم‌ تأثیرپذیری‌ رانشان‌مى‌دهد. مسافرت‌ نواب‌ صفوی‌ مق ۳۳۵ش‌ به‌ مصر در ۹۵۴م‌ و سخنرانى‌ درتظاهرات‌اخوان‌ و حتى‌ وساطت‌ او بین‌ اخوان‌ و جمال‌ عبدالناصر حسینى‌ و سرانجام‌ ادعای‌ ارتباط تشکیلاتى‌ این‌ جمعیت‌ ایرانى‌ با اخوان‌ مصرشاهد این‌ مدعاست‌. این‌نیز قابل‌توجه‌ است‌ که‌ از روزگار فدائیان‌ اسلام‌ تاکنون‌، بسیاری‌ از کتابهای‌مهم‌ وآموزشى‌ اخوان‌ المسلمین‌ توسط پیروان‌ فدائیان‌ اسلام‌ به‌ زبان‌ فارسى‌ترجمه‌شده‌، و به‌ انتشار تفکر اسلامى‌ اخوان‌ در ایران‌ کمک‌ بسیار کرده‌ است‌. هم اکنون گروههایی نظیر جماعت اسلامی در کردستان عراق و یا جماعت دعوت و اصلاح در مناطق سنی نشین ایران به فعالیت مشغولند که از لحاظ فکری و اعتقادات ارتباط نزدیکی با اخوان المسلمین دارند.

مسائل تشکیلات در سطح بین المللی:

هسته تشکیلاتی اخوان المسلمین در سال ۱۹۲۸ در شهر اسماعیلیه به وجود آمد که پس از دو دهه افکار و اندیشه های حسن البنّاء و حزبش از مرزهای مصر گذشت و شعاع تأثیر فکری و سازمانی این جنبش از جاکارتا تا رباط امتداد پیدا کرد. سازماندهی و تنظیم نوع فعالیت گروه های اخوان المسلمین در کشورهای عربی، یکی از دغدغه های رهبری تشکیلات بود و اندیشه ایجاد یک سازمان بین المللی برای گروه های اخوانی در دهه پنجاه به وجود آمد، ولی سرکوب گری ناصر، اولویت ایجاد این تشکل را قدری به تعویق انداخت، اما در دوران فراری بودن مرحوم مصطفی مشهور _ مرشد پنجم بعدی _ چارچوبی برای تحقق و اجرا پیدا کرد. دیدارهای مشهور از کویت و آلمان و اقامت در آن ها، شالوده سازمان بین المللی اخوان المسلمین را پی ریزی کرد.

تشکیلات بین المللی اخوان المسلمین از دو نهاد اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:

۱٫ مجلس شورای تشکیلات بین المللی:

به مثابه کنگره بین المللی اخوان المسلمین است و سازمان های اخوانی عضو، می توانند بر اساس جمعیت و حجم تشکیلات حزبی خود تعدادی از اعضای خود را به این کنگره معرفی کنند.

۲. مکتب بین المللی ارشاد:

این نهاد از مرشد عام و ۸ عضو از کشور و همچنین از اعضای شعبات مختلف اخوان که توسط مجلس شورای تشکیلات بین المللی برگزیده می شوند، تشکیل می شود.

علاوه بر این دو نهاد، تشکیلات و مؤسسات اقتصادی، فنی، صنفی و پژوهشی نیز در چارچوب تشکیلات بین المللی اخوان المسلمین فعالیت داشتند.

تلاش ها و اقدامات جهت احیای حرکت اخوان المسلمین بسیاری از شخصیتهای اسلامی که منسوب به جریان اخوان المسلمین بودند و یا برخی از افرادی که اصولاً عضو سازمانی و تشکیلاتی اخوان نبودند، پیشنهادات و انتقاداتی جهت اصلاح و رشد و تکامل سازمان اخوان ارائه کردند. آن ها طی نگارش کتب و مقالاتی، افکار خود را در باب چگونگی و ضرورت اصلاح جنبش تبیین کردند. از جمله: شیخ محمد غزالی، عمرالتلمسانی، جابر رزق، صلاح شادی (مصر)، شیخ سعدی حوی (از رهبران اخوان سوریه) عبدالله نفیسی (کویت)، کمال هلیاوی (مصر) راشد غنوشی (تونس)، فتحی یکن (لبنان)، شیخ فیصل مولوی (لبنان) و محفوظ نحناح (الجزایر).

همچنین روشنفکران اسلامی مستقل همچون: طارق البثری، دکتر محمد سلیم العوا، دکتر محمد عماره، دکتر سید دسوقی، دکتر جمال عطیه و دکتر کمال ابوالمجد (همگی از مصر) آرای اصلاحی و انتقادی خود را جهت اصلاح حرکت اخوان المسلمین ارائه و پیشنهاد کردند. ولی اغلب این پیشنهادها از سوی رهبری اخوان مکتب ارشاد – مورد قبول واقع نشده است. آن ها معتقدند که حتی با قبول این پیشنهادها و یا حتی تغییر نام سازمان، حاکمیت دیکتاتوری، امنیتی موجود، اجازه حضور فعال سیاسی در مصر به آن ها نخواهد داد و با توجه به ماهیت نظام حاکم، ظاهراْ حق با رهبری اخوان است.

همچنین برخی از اخوانی های جهان عرب در بعد اندیشه و در زمینه اصلاح ساختاری تلاش هایی جهت اصلاح روند فکری و ساختاری اخوان، کرده اند از جمله:

۱٫ دکتر حسن الترابی در سودان: که مخالف با اندیشه پیروی و تبعیت همگان، از رهبری اخوان امسلمین مصر است. البته سازمان های اخوان سودان با اندیشه های حسن الترابی بعدها به دو گروه منشعب شد: گروه هوادار پیروی از تشکیلات مصر با همان نام اخوان المسلمین به رهبری شیخ ماجد و گروه حسن الترابی که با نامهای مختلف و سازمان های گوناگون و اکنون تحت عنوان المؤتمرالشعبی در سودان فعالیت دارد.

۲٫ جنبش النهضه تونس: این تشکیلات با اندیشه ها و افکار راشد الغنوشی رهبری می شود و به رغم اختلاف در دیدگاه، ارتباطات خوبی با اخوانی ها دارد. البته خود شیخ راشد، همچنان به حالت تبعید در لندن به سر می برد و اتهام عمده وی طرفداری از انقلاب اسلامی ایران است.

۳٫ جناح اصلاحی اخوان المسلمین اردن: این جناح با تلاش عبدالمجید ذنیبات، توانسته است دیدگاه های اصلاحی خود را بر سازمان مسلط سازد و دیدگاه های سنتی جناح محمد عبدالرحمن خلیفه، مرشد قبلی اخوان اردن را محدود و منزوی سازد.

۴٫ در الجزایر نیز حرکت اسلامی اخوان به رهبری مرحوم محفوظ نحناح، روش اصلاحی اخوان اردن را در پیش گرفتند و برای همین منظور با دولت فعلی الجزایر همکاری کرده و نمایندگانی به پارلمان فرستادند که مورد اعتراض دیگر حرکت های اسلامی الجزایر قرار گرفت.

۵٫ جنبش حماس در فلسطین: این جنبش در واقع شعبه تشکیلات اخوان در سرزمین های اشغالی است و هنوز هم ارتباط همه جانبه نیرومندی با اخوان المسلمین مصر دارد، ولی این سازمان در اندیشه سیاسی و ادبیات ایدئولوژیکی خود تغییراتی داده است و در سایه همین تحولات، توانسته است به جهاد مسلحانه بر ضد اشغالگران ادامه دهد و همزمان روابط خوبی را با نظام های سیاسی قاهره و دمشق برقرار کند.

۶ جناح اصلاحی در داخل اخوان المسلمین مصر: در پرتو شرایط منطقه ای موجود و در پی فوت مرشد سوم اخوانی ها در سال ۱۹۸۶ این جناح رشد کرد. این جناح، هوادار خروج از پیله ساختاری گذشته و رفتار منطقی با مقتضیات زمانه و شرایط محلی و منطقه و جهان بوده است. ولی در گذشت های پی در پی رهبران انتخابی که همیشه از مسن ترین ها انتخاب می شوند و ممنوعیت سازمان از تشکیل جلسه عمومی مکتب ارشاد و سرکوب ها و دستگیری ها و محاکمه های مکرر توسط رژیم حاکم از زمان ناصر تا به امروز باعث گردیده که شرایط اصلاحات مورد نظر آماده نشود. ولی به رغم همه فشارها و سرکوب ها، سازمان اخوان المسلمین مصر هم اکنون هم نیرومندترین تشکیلات سیاسی مصر است. تا آنجا که در آخرین انتخابات مصر، توانست به تنهایی ۱۸ نماینده به مجلس خلق کنونی بفرستد، ولی احزاب پنجگانه مخالف: ناصری، چپ، تجمع اشتراکی، وفد و احرار، جمعاً فقط توانستند چهارده نماینده به مجلس بفرستند. و روی همین اصل است که تحلیلگران سیاسی داخلی (مصر) و ناظران خارجی بر این باورند که در صورت سقوط حاکمیت فعلی، تنها گزینه برای جانشینی، سازمان اخوان المسلمین خواهد بود. و البته یکی از دلایل اصلی حفظ نظام حاکم بر مصر، از سوی آمریکا، همین مسأله اساسی است.

۷-اخوان المسلمین در سوریه:

اخوان المسلمین سوریه در سال ۱۳۱۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۳۵ م . در شهر حلب بوسیله دکتر مصطفى السّباعى به تاءسىاز اخوان المسلمین مصر و به منظور مقابله با اشغال سوریه از سوى فرانسه وسروسامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادى و رفع شکاف موجود بین جهان عرب ازطریق احیاى اسلام به وجود آمد. امّا بعداً عواملى چون لزوم همکارى بااعراب در باز پس گیرى فلسطین اشغالى و سکنى گزیدن برخى از رهبران و اعضاىاخوان المسلمین مصر در سوریه که پس از انحلال آن در سال ۱۳۳۳ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۴ م . صورت گرفت ، به گسترش فعالیتهاى اخوان المسلمین سوریه کمکرساند.
هدف اخوان المسلمین سوریه ، استقرار یک نظام اسلامى جامعاست که براى حصول به این هدف ، نخست به ارشاد وموعظه مردم و دولت روى آورد. امّا در اواخر دهه ۴۰ ه‍ . ش . / ۶۰ م . گروهى از اعضاى جنبش این روش رابى نتیجه ارزیابى کرده و جهاد علیه دولت را برگزیدند. این گروه به طور رسمىبا تاءسى (جبهه اسلامى سوریه ) درسال ۱۳۵۹ ه‍ . ش . / السباعى دوست حسنالبنا که اوّلین رهبر اخوان المسلمین سوریه بود تا سال ۱۳۴۰ ه‍ . ش ./ ۱۹۶۱م در . این سمت باقى یاغان و سپس تاءسیس جبهه اسلامى سوریه (جناح طرفدارجهاد) به رهبرى (ابو النصر البینونى )، عملاً رهبرى عطار بر کلِ اخوانالمسلمین سوریه دوام نیاورد . از اواسط دهه ۵۰ ه‍ . ش . / ۷۰ م . (عدنانسعد الدین ) جاى عطار را گرفت . در حال حاضر رهبرى اخوان المسلمین سوریه بهصورت جمعى انجام مى گیرد.
بارزترین مشخصه این جنبش در سوریه ،مخالفت دایمى آن با دستگاه سیاسى کشور است . از مهمّترین جلوه این مخالفت ،مى توان به درگیرى نظامى ۱۳۶۰ ه‍ . ش . / ۱۹۸۱ م . طرفداران جهاد ضد دولتىدر جنبش اخوان المسلمین با نیروهاى حکومتى اشاره کرد. طى آن ، یک نبرد سههفته اى در (شهر حما) صورت گرفت که منجر به کشته و مجروح شدن تعدادزیادى از مقامات دولتى و حزبى (حزب بعث سوریه ) و نیز سرکوب شدید اعضاىجنبش از سوى دولت بعثى سوریه گردید. با این وصف جنبش اخوان المسلمین سوریهتا کنون به علت زیر:
۱- وجود اختلاف در اخوان المسلمین بر سر مساءله روشمبارزه علیه دولت
۲-اقداماتِ دولت در جهت اصلاح ساختار سیاسى و اقتصادىکشور، نتوانسته است به عنوان یک نیروى مؤ ثر در سیاستهاى داخلى و خارجىسوریه ایفاى نقش کند.

مخالفان‌ و منتقدان‌ اخوان‌ المسلمین‌:

اخوان‌ المسلمین‌ از همان‌ آغاز، باواکنشهای‌ مخالف‌ مواجه‌ شدند. به‌ گفته بنا مذکرات‌، ۰ – ۱، در اسماعیلیه‌کسانى‌با اندیشه اخوان‌ مخالفت‌ کرده‌، حتى‌ بر ضد آن‌ دست‌ به‌ عمل‌ زدند. به‌ویژه‌ پس‌از آنکه‌ اخوان‌ به‌ مرحله عمل‌ سیاسى‌ حاد وارد شد، کسانى‌ از درون‌ وبیرون‌تشکیلات‌ به‌ خرده‌ گیری‌ از آن‌ پرداختند و این‌ نوع‌ فکر و عمل‌ را خلاف‌دیانت‌و خلاف‌ شیوه نخستین‌ اخوان‌ المسلمین‌ می دانستند.انشعابیون‌که‌ در سالهای‌ ۳۵۸- ۳۵۹ق‌/ ۹۳۹-۹۴۰م‌ از اخوان‌ جدا شدند، ازمنتقدان‌ سرسخت‌ بنا بودند. مهم‌ترین‌ اتهام‌ بنا از سوی‌ آنان‌ این‌ بودکه‌مستبدانه‌ عمل‌ مى‌کند و به‌ تصمیمات‌ شورا پای‌بند نیست‌. ازمنتقدان‌ دائمى‌ اخوان‌ در دوران‌ بنا، روشنفکران‌ ناسیونالیست‌ قبطى‌مسیحى‌ مصربودند که‌ در برابر وحدت‌ عربى‌، یا وحدت‌ اسلامى‌ به‌ وحدت‌ افریقایى‌دعوت‌مى‌کردند. متفکران‌ و احزاب‌ سیاسى‌ غیر دینى‌ نیز از مخالفان‌سرسخت‌اخوان‌ المسلمین‌ به‌ شمار مى‌رفتند و پیوسته‌ از افکار و اعمال‌ این‌جماعت‌انتقاد مى‌کردند. یکى‌ از انتقادهای‌ مرسوم‌ آنان‌ نسبت‌ دادن‌ ارتجاع‌ وتعصب‌دینى‌ به‌ اخوان‌ بود. آنان‌ مدعى‌ بودند که‌ اسلام‌ گرایى‌ اخوان‌، جبههملى‌ ضداستعمار را ضعیف‌ مى‌کند . اما بنا ضمن‌ اینکه‌ جنبش‌ اخوان‌ راتجدیددعوت‌ اسلام‌ در سده ۴ق‌ مى‌دانست‌ ، خود و سازمان‌ اخوان‌ را از هرنوع‌ارتجاع‌، فرقه‌گرایى‌، تعصب‌، جزمیت‌ و دشمنى‌ با عقل‌ و علم‌ و تمدن‌ مبرامى‌دانست‌ .
یکى‌ از انتقادات‌ مهمى‌ که‌ عمدتاً از سوی‌ حزب‌ وفد و کمونیستها بر ضداخوان‌ درجنگ‌ جهانى‌ دوم‌ مطرح‌ شد، همکاری‌ آن‌ سازمان‌ با آلمان‌ و ایتالیا وگرایش‌ به‌فاشیسم‌ بود. در اینکه‌ کلام‌ بنا با نوعى‌ اعجاب‌ و گرایش‌ نسبت‌ به‌آلمان‌ وفاشیسم‌ همراه‌ است‌ و نیز در اینکه‌ اخوان‌ در برابر متفقین‌ از آنان‌حمایت‌ضمنى‌ به‌ عمل‌ مى‌آورد، تردید نیست‌؛ اما این‌ گرایش‌ در اوضاع‌ جنگ‌جهانى‌ قابل‌درک‌ است‌. علل‌ این‌ گرایش‌ چند چیز بود: . آلمان‌ و ایتالیا در برابرانگلستان‌قرار داشتند و این‌ برای‌ اخوان‌ که‌ انگلیس‌ را دشمن‌ اصلى‌ کشورهای‌عربى‌ واسلامى‌ مى‌شمرد، مطلوب‌ بود. . در کشورهای‌ یاد شده‌ نظام‌ سیاسى‌ تک‌حزبى‌، ورهبری‌ فردی‌ بود. . آلمان‌ و ایتالیا با یهود دشمن‌ بودند. . قدرت‌ سیاسى‌ونظامى‌ از طریق‌ تشکیلات‌ نیرومند در هر دو کشور وجود داشت‌. . متحدین‌ ازملت‌فلسطین‌ در برابر صهیونیسم‌ و امپریالیسم‌ حمایت‌ مى‌کردند. تمامى‌ اینهامقبول‌اخوان‌ بود . به‌ ویژه‌ که‌ در آن‌ زمان‌ آلمان‌ مستعمراتى‌در جهان‌اسلام‌ نداشت‌. با توجه‌ به‌ این‌ دلیلها بود که‌ حتى‌ شیخ‌ مراغى‌ رهبرالازهرخواهان‌ نزدیکى‌ به‌ وحدت‌ ایتالیاو آلمان‌ و ژاپن‌ شد ، درعین‌ حال‌،بنا از فاشیسم‌ و سیاست‌ آلمان‌ نسبت‌ به‌ اتیوپى‌ و لیبى‌ انتقاد کرده‌است‌ .
در این‌ میان‌ شاید مهم‌ترین‌ اتهامى‌ که‌ بر اخوان‌ المسلمین‌ وارد آمده‌،وابستگى‌ آنان‌ به‌ بیگانگان‌ به‌ ویژه‌ بریتانیاست‌. گفته‌اند که‌ بین‌بنا و پس‌از او هضیبى‌ با سفارت‌ بریتانیا ارتباط بوده‌ است‌ و آنان‌ از حمایت‌مالى‌ سفارت‌برخوردار بوده‌اند.

شواهد وقراین‌نشان‌ مى‌دهد که‌ در فاصله سالهای‌ ۳۶۰-۳۶۶ق‌/۹۴۱-۹۴۷م‌ دیدارهایى‌ بین‌بنا وبرخى‌ از رهبران‌ اخوان‌ با مقامات‌ انگلیسى‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ .البته‌ بنا دریافت‌ِ هر نوع‌ کمک‌ مالى‌ از خارجیان‌ را تکذیب‌ کرده‌ است‌. اخوان‌ المسلمین‌ به‌ سبب‌ دیدگاههای‌ سیاسیشان‌ نیز مورد انتقاد قرارگرفته‌اند. آنان‌ بارها گفته‌اند که‌ حرکتشان‌ سلفى‌ است‌، نه‌ فلسفى‌. همین‌ امر سبب‌شده‌است‌ که‌ از یک‌ سو کمتر به‌ اعماق‌ مسائل‌ فکری‌ فرو روند و از سوی‌ دیگرپیوندخود را با روشنفکران‌ و تحصیل‌ کرده‌ها به‌ حداقل‌ برسانند. وحدت‌دانشجویان‌ و یاسیاسیون‌ با اخوان‌ غالباً سیاسى‌ بوده‌ است‌، نه‌ دینى‌. همین‌ خصوصیت‌سبب‌ شده‌است‌ که‌ حرکت‌ اخوان‌ که‌ در آغاز به‌ نوعى‌ ادامه حرکت‌ کسانى‌ چون‌ سیدجمال‌الدین‌ و عبده‌ بود، پس‌ از آن‌ به‌ راهى‌ دیگر بیفتد . تعصب‌اخوان‌ به‌ نص‌ شریعت‌ چنان‌ بود که‌ کمترین‌ اجتهادی‌ را بر نمى‌تافتند.  همچنین‌ نظرشان‌ نسبت‌ به‌ غرب‌ و تمدن‌ و تجدد و مقتضیات‌ عصر و پاسخ‌آنان‌ به‌مسائل‌ جاری‌ تا حدودی‌ دچار آشفتگى‌ بود ، بدین‌ سبب‌ موفق‌نشدندنظریه‌ و راهبردی استراتژیک و عملیاتی‌ روشن‌ درباره مسائل‌ اقتصادی‌ و اجتماعى‌ و علمى‌ مطابق‌ بادعوت‌ خودارائه‌ کنند . در حالى‌ که‌ در طول‌ عمر اخوان‌، عالمان‌ ونویسندگان‌ ومتفکران‌ زیادی‌ پرورش‌ یافته‌، و کتابها و مقالات‌ بسیار در دفاع‌ ازعقاید وحقانیت‌ اندیشه خود نگاشته‌اند.

 

مشکلات و چالش های فراروی اخوان المسلمین:

در واقع مشکلات سازمانی اخوان المسلمین در مصر را می توان در سه محور زیر مورد بررسی قرار داد:

الف: مشروعیت تاریخی:

رهبری فعلی اخوان المسلمین: حاکمیت ناصر و همکاران امنیتی وی ضربات سخت و مهلکی به تشکیلات اخوان المسلمین وارد ساخت. مرگ شیخ حسن الهضیبی مرشد دوم حزب و بحران انتخاب رهبری در تشکیلات اخوان، عمق فاجعه و چگونگی ضربه به ساختار تشکیلات حزب در دوران ناصر را به خوبی نشان داد. نباید فراموش کرد که دو نهاد تشکیلاتی در رهبری و تعیین مرشد اخوان المسلمین تأثیر کلیدی دارند: کمیته مرکزی (مکتب ارشاد) و تشکیلات ویژه (النظام الخاص) که هر کدام نقش مؤثری در هدایت و رهبری و تعیین خط مشی خود دارند.

در پی فوت حسن الهضیبی، رهبری دستگاه ویژه النظام الخاص، در تعیین مرشد مورد نظر خود پیشدستی کرد، ولی بخشی از کادرها و تشکیلات داخل و خارج مصر، این تعیین را نپذیرفتند و بحران واقعی در دستگاه رهبری اخوان به وجود آمد که با انتخاب مرحوم شیخ عمرالتلمسانی به عنوان مسن ترین مؤسس عضو اخوان در سمت سومین مرشد، بحران مشروعیت رهبری به طور موقت فروکش کرد. کشمکش در رقابت میان رهبران مکتب ارشاد و رهبران دستگاه ویژه ، همیشه معضل مشروعیت تاریخی رهبری را آشکار می سازد و تشکیلات را با مشکلات فراوانی روبرو می کند و بهانه خوبی هم از سوی حاکمیت ها، برای سرکوب اخوان است.

ب: ماهیت تشکیلات اخوان:

گروه اخوان در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنّاء به عنوان یک سازمان اسلامی _ خیریه، تربیتی _ در پرتو قانون اساسی سال ۱۹۲۳ مصر، به طور رسمی ثبت شد. اما سازمان اخوان، پس از شهادت حسن البنّاء و در دوره افسران آزاد به علت عدم پیروی از اندیشه های ملی گرا و قومی ناصری، توسط ناصر منحل اعلام شد. قانون اساسی مصر دوبار در سال ۱۹۵۶ و سال ۱۹۷۱ تغییر پیدا کرد. در پرتو قانون اساسی جدید فعالیت های اجتماعی و عمومی طبق قانون احزاب (۱۹۷۷) یا قانون جمعیت های خیریه (سال ۱۹۶۴ که در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ تغییر یافت) تنظیم شده است و اخوان، همچنان با پوشش قانونی حکومتی، از هر گونه فعالیت سیاسی محروم شدند.

به عبارت دیگر: در اساسنامه اخوان المسلمین ماهیت ساختار سازمانی به عنوان جمعیت تربیتی، اجتماعی و ارشادی معرفی شده است و اخوانی ها هنوز نتوانسته اند به توافق برسند که در اساسنامه خود تجدیدنظر کنند، لذا ماهیت ساختاری و اساسنامه تشکیلات اخوان هنوز برای فعالیت های سیاسی، مشکل زاست.

ج: معضل فعالیت قانونی اخوان المسلمین:

با آزادی اخوانی ها (۷۵ ۱۹۷۱) از زندان، سادات به اخوان المسلمین اجازه مشروط برای فعالیت مجدد و احیای سازمان را داد: جدایی دین از سیاست، برکناری رهبران دستگاه ویژه (تشکیلات مخفی) از مکتب ارشاد یا کمیته مرکزی و تغییر نام تشکیلات، از جمله شروط سادات برای حضور نوین اخوان المسلمین در صحنه سیاست مصر بود. رهبران اخوان با پیشنهادات سادات موافقت نکردند و در نتیجه سرکوب و فشار و اتهام و دستگیری ها ادامه یافت.

چشم انداز فعالیت ها:

چشم انداز آینده اخوان در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام تا حد زیادی روشن است. اخوان به عنوان یک جنبش میانه روی اسلامی از پایگاه وسیع مردمی برخوردار است و طی ۷۵ سال گذشته، تاثیرات شگرفی بر بیداری جهان اسلام و تحولات خاورمیانه و جهان عرب گذاشته است. لذا در هر جا که باب انتخابات آزاد گشوده شود، اخوان می تواند با تکیه بر تشکیلات نیرومند خود ملتها را بسیج کرده و با کسب رأی آنان در حاکمیت برای خود جایگاهی دست و پا کند. در ترکیه، مصر، فلسطین، یمن جلوه هایی ولو متفاوت از این واقعیت به نمایش درآمده است. دیگر کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای خاورمیانه از چنین امکانی برخوردارند که در صورت برگزاری انتخابات آزاد، اخوان و یا شاخه های مختلف آن را به حکومت برسانند. اما به نظر می رسد که چالش های فراروی اخوان و نیز تلاش غرب برای گسترش فرهنگ لایسیته و اسلام ستیزی و مقابله با هرگونه جنبش دینی، مانع جدی به قدرت رسیدن اخوان است. هر چند که شاید سیر تحولات، آمریکا و غرب را به نوعی تفاهم ولو نانوشته با اخوان مجبور سازد. ولی در هر حال اخوان و رهبران آن پیش از هر چیز به ملّی بودن  و گسترش مبانی فکری و بازگشت به اسلاو و تشکیل حکومت اسلامی می اندیشند.

—————–

پی نوشت ها

–        فرهنگ و تمدن اسلامی، دکتر علی اکبر ولایتی، ۱۳۸۳ تهران

–        اندیشه سیاسی معاصر در جهان عرب ، فرهنگ رجایی ، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران ۱۳۸۱

–        احیائ تفکر اسلامی ، آیت الله مرتضی مطهری

–        جنبش های اسلامی معاصر، ترجمه : حمید احمدی ، انتشارات کیهان، تهران ۱۳۷۵

–        مرجعیت در عرصه سیاست و اجتماع، به کوشش محمد حسین منظور الجداد

–        اخوان المسلمین، آقایی بهمن و صفوی نشر رسام ، تهران ۱۳۶۵

* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=131855

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]