2

روایت بهنوش بختیاری از آبرنگ + تصاویر

  • کد خبر : 132303
  • ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۷

بهنوش بختیاری با اجرای برنامه ی آبرنگ حیطه ی جدیدی را تجربه کرد. البته نظرات متفاوتی درباره یاجرای این بازیگر وجود دارد.

بهنوش بختیاری بارها اعلام کرده مجری نیست و قصد ندارد در آینده آن را ادامه دهد. با این حال دیدگاه واحدی درباره اجرای او در شبکه نسیم وجود ندارد؛ برخی آن را می پسندند و برخی به آن نقد دارند. روایت او از تجربه جدید را بخوانید:

روایت بهنوش بختیاری از آبرنگ + تصاویر

من «آبرنگ» را به طور کل مدیون آقای هاشم رضایت (مدیر شبکه نسیم) هستم . سال پیش با من تماس گرفتند و بعد از طرح موضوع از من خواستند اجرای یک برنامه مفرح را بر عهده بگیرم. بعدها چندین بار صحبت کردیم و «آبرنگ» شکل گرفت. همین ابتدا جا دارد از آقای رضایت تشکر کنم که همه جوره پای کار ایستادند و نشان دادند متوجه اقتضائات روز هستند و دانستند باید تلویزیون تکانی به خود بدهد. از آن طرف عامل دیگری که به من انگیزه داد تا «آبرنگ» را قبول کنم حضور پررنگ جناب آقای ضرغامی پشت کار بود. با ایشان که صحبت کردیم خیلی ما را تشویق کردند و خواستند هر کاری که از دست مان بر می آید برای شاد کردن مردم انجام بدهیم. اتفاقا ایشان را خیلی آدم امروزی دیدم که نگاهی باز به رسانه دارند .
ادعا ندارم

شخصا دلم می خواست کاری کنم که رنج مردم کمتر و حال شان بهتر شود. متاسفانه خود من از بی فرهنگی برخی آدم ها لطمه خورده ام و فکر کردم چه خوب است فضای جامعه از طریق رسانه قدری لطیف تر شود تا کمتر شاهد خشونت عجیب و غریب اطراف مان باشیم. البته هرگز ادعا ندارم که برنامه من می خواهد کل جامعه را شاد کند ولی اگر سر سوزنی تاثیر بگذارد برایم ارزشمند است. همیشه این دغدغه برایم مطرح بوده که ما از کِی این قدر از فرهنگ شادی فاصله گرفتیم و از کِی فرهنگ مهمانی و بذله گویی جزو کارهای بد حساب شد؟ از کی خوش اخلاق بودن یک خانم «جلف» شده و … همین اتفاقات بود که باعث شد جامعه ما کم کم غمگین شود. مهمانی جزو مسائلی است که باعث تبرج خاطر آدم می شود و اصلا قرار نیست همیشه در آن درباره مسائل سنگین زندگی صحبت کنیم. من خودم خیلی اوقات با دوستان دور هم جمع می شویم و بدون هیچ هدفی می گوییم و می خندیم. قرار هم نیست از این طریق چیزی به ما اضافه شود. الگوی «آبرنگ» همین است؛ الان این طور القا شده که هر برنامه حتما باید چیزی به آدم اضافه کند. در حالی که قرار نیست ما همه اش دنبال آموختن و نصیحت و این جور مسائل باشیم. انسان به اوقات فراغت هم نیاز دارد و برای شهری مثل تهران و کلا زندگی سخت امروزی خیلی خیلی لازم است.

روایت بهنوش بختیاری از آبرنگ + تصاویر

اعتراض به رویه نسیم

شخصا بشدت با این مساله مخالفم که همه برنامه های شبکه نسیم شبیه هم باشند. نباید این اتفاق بیفتد. البته این اتفاق دارد درست می شود و قرار است فقط «آبرنگ» این کار را بکند. تکراری بودن چهار برنامه در یک شبکه اصلا خوب نیست؛ به این می ماند که انگار هول شدی و هر کاری که به ذهنت برسد انجام دهی. نظر اولیه خودم این بود که هر بار درباره یک مساله با مردم صحبت کنم؛ خیلی عامیانه و به شیوه مهمانی های خودمانی. در نهایت تصمیم بر این شد که جوک و خاطره تعریف کنیم . اما همانطور که اشاره کردم بشدت مخالفم که چهار برنامه شبیه به هم باشد و اگر این رویه ادامه یابد دیگر حاضر به همکاری نیستم و از «آبرنگ» می روم. البته طبق وعده ای که داده شده قرار است فقط برنامه ما جوک محور باشد.

انتظار این میزان استقبال را نداشتم

شاید باورتان نشود من حتی سریالم را کنسل کردم و به عشق مردم به این برنامه آمدم. بودجه «آبرنگ» و کلا شبکه نسیم خیلی کم است و یک دهم فیلم و سریال ها نیست ولی به احترام آقای رضایت و آقای ضرغامی و نیتی که داشتم پذیرفتم. الان هم برآیندم مثبت است و راستش انتظار این میزان استقبال را نداشتم ، خدا را شکر بازخوردها تا الان خیلی خوب بوده. من نه نیازی به شهرت این برنامه دارم نه بودجه اش قانع کننده است. چون نیتم صد در صد خالص بوده از خدای خودم خواستم کمکم کند.
از انتقاد بدم می آید ولی …

با این که از انتقاد بدم می آید همه را از صمیم قلب پذیرفته ام.منتهی در این شرایط که فیلمنامه ها بی سر و ته هستند و شعور مردم دست کم گرفته می شود ، برنامه ای مثل «آبرنگ» غنیمت است. شاید کار من ریسک باشد و حتی اشتباه ولی من آدمی هستم که دل ریسک دارم و مطمئن هستم این به محبوبیت من لطمه نمی زند ،چون کار بدی نمی کنم من کاری می کنم مردم کمی شاد شودند.
مشکل از نور است نه آرایش

آرایش من اتفاقا نسبت به سریال های دیگر خیلی کم است ،مشکل از نور زیاد است که این مشکل بزودی بر طرف می شود .اتفاقا چون گریمور نداریم آرایش های من از سریال هایم کمتر است. از لنز ایراد گرفته بودند که در آوردم. اتفاقا در برنامه به این مساله اشاره می کنم و خواهم گفت که گذاشتن لنز به خاطر تنوع بوده ،چون خیلی رو راست هستم. در برنامه ای مارک لباسم را نکنده بودم ، خواستند کات بدهند اما اجازه ندادم و گفتم این هم جزو طبیعت زندگی آدم ها است. برخی می گویند خنده ات تصنعی است؛ گفتم در طول زندگی تنها چیزی که تصنعی نبوده خنده هایم است چون اصلا معروفم به خوش خنده بودن. با این حال وقتی جماعتی می گویند این نوع اجرا در شان زن نیست قبول نکرده ام؛چون حجابم درست است و رفتارم در چارچوب عرف و شرع بوده. فقط لباس هایم رنگ دارد که من عاشق رنگم و فکر می کنم بیننده تلویزیون هم دیدن رنگ را دوست دارد. به هر حال انتقاد اگر درست باشد می پذیرم ولی اگر قرار است کسی زحمت صادقانه یک گروه را زیر سوال ببرد یک تنه مقابل شان می ایستم. من در سلیقه خیلی ها هستم و در سلیقه برخی نه؛ اگر ناراحت هستند بزنند کانال دیگر مجبور نیستند ما را ببینند.
خاطره بازم

همه خاطرات مال خودم است. من کلا آدم خاطره بازی هستم و دوستان می گویند خاطرات را با مزه تعریف می کنی . خدا را شکر خیلی ها از این خاطرات خوشان آمده. دیگر متن ها را روزهای اول آرش ظلی پور که تهیه کننده و کارگردان هستند می نوشتند. از برنامه چهارم ایشان یک نفر را برای جمع آوری خاطرات، جوک ها و بقیه متن ها انتخاب کردند. خودم من هم تا جایی که بتوانم بداهه اجرا می کنم . ضمن این که یک آسیب شناس اجتماعی است کنار ما حضور دارد و قبل از هر برنامه نکته ها را با ایشان مطرح می کنیم.
تجربه گزارشگری

اگر گزارشگر معمولی باشی کارت راحت است اما من وقتی گزارشم تمام می شود باید تازه با مردم عکس بگیرم برای همین تهیه هر گزارش هفت – هشت ساعت از ما وقت می گیرد . البته برای منِ بازیگر بین مردم بودن تجربه خوبی است چون از این طریق می دانم سلیقه عموم چیست. من از مردم می پرسم خوشحال هستید یا نیستید آن ها با دلیل جواب شان را می دهند. بگذرید خاطره ای تعریف کنم بعد به جواب سوال شما می رسم .یک روز بچه ای بار بزرگی روی دوش می برد . گفتم پسرم سلام برای من جوک داری تعریف کنی ؟ گفت برو بابا ولم کن جوکم کجا بود؟ من واقعا آن لحظه از خودم خجالت کشیدم و روبه دوربین گفتم بعضی وقت ها از این که از بچه ای در این شرایط می خواهم جوک تعریف کند دچار عذاب وجدان می شوم. او الان باید مدرسه باشد چرا با این سن کم کار می کند و این قدر ظاهرش خسته است. می خواهم بگویم برنامه ما رو راست است و اصلا نمی خواهیم شادی نمایی کنیم مخصوصا این که آقای ضرغامی بشدت پشت کار هستند. من به ایشان گفتم می ترسم ولی گفتند کنار شما هستم و تاکید کردند گزارش های مردمی را اصلا سانسور نکنید و اجازه بدهید مردم هر چه خواستند بگویند؛ اگر لازم بود خود ما سانسور می کنیم. این چیزها انگیزه من را مضاعف کرد. الان هم خیلی حرف های تند روی آنتن می رود. ولی خود من چون ادبیاتم ملایم است و اصولا کاری به سیاست ندارم و طرفدار مردم هستم ، فکر می کنم این صداقت کاملا به مردم القا شده باشد.
«آبرنگ» را با دلم پذیرفتم

پیشنهادهای زیادی برای اجرا داشتم که بعد از «آبرنگ» دو برابر شده . منتهی این کار را با دلم قبول کردم .روز اول خیلی نگران بودم ، رفته بودم یک بقالی آب بخرم، کنار مغازه یک فرش فروشی بود، صاحبش من را صدا زد و یک قرآن نفیس به من هدیه کرد. در شرایطی که بشدت هراسان بودم که نکند این تصمیم اشتباه باشد ، آن را به نشانه نیک گرفتم و دلم قرص شد.

تبیان

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=132303

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]