1

کاش شادی‌هایمان مثل ستاره‌ دنباله‌دار باشد

  • کد خبر : 133100
  • ۰۸ تیر ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۴

آن روز، در هشتم آذرماه هفده سال پیش وقتی جواد خیابانی با فریاد خود در بازی با استرالیا خداداد عزیزی را غزال تیزپای فوتبال ایران توصیف کرد و خاطر جمع گفت: « این نتیجه ما را به جام جهانی فوتبال خواهد برد»، این نتیجه ما را به جام جهانی برد.

آن روز و بعد از رفتن به جام جهانی، به خیابان‌ها ریختیم و با خودمان فکر کردیم حالا که شادی کردن را هنوز از یاد نبرده‌ایم، لابد ادامه‌اش می‌ماند برای جام جهانی فرانسه.

 

آمریکا را خوب بردیم بی آنکه مشت گره کرده باشیم. روی زمین نشسته بودند و مبهوت می‌دیدند که عقاب آسیا دور زمین مسابقه، پرچم را به نشان پیروزی می‌گرداند. با دست‌هایی که چسبناک بودند و ما هنوز خاطره گرفتن یک دستی توپ را در بازی ایران و استرالیا، با هیجان برای هم می‌گفتیم. دست‌هایی که بعد از گل استیلی وقتی به نشان شکر به آسمان رفت، متوجه شدیم جریمه تبلیغاتی دارد!

 

شادی ماند تا هشت سال بعد با گل محمد نصرتی در ورزشگاه آزادی. شادی آن روز خفیف بود. مردم دلشان خوش نبود. انگار همه بدهکار، گرفتار و درمانده بودند. پرسپولیس و استقلال هم دیگر با صفر، صفر جذابیت فوتبال را حتی ‌برای آنهایی که از قدیم یاد گرفته بودند، بی آنکه بازیکنی را بشناسند از رنگ طرفداری کنند، از بین برده‌اند.

 

صبح روزی که اصغر فرهادی روی سکوی مراسم با شکوه اسکار برای اولین بار در طول تاریخ سینمای جهان، به زبان فارسی گفت: « سلام به مردم خوب سرزمینم»، باز هم حالمان خوب شد.

 

سینمای ما با «جدایی» مرزها را کنار زد و دیدیم آقای کارگردان بی فتوشاپ، کنار بزرگترین‌های سینمای جهان نشسته است.

 

اگر چه آماده می‌شدیم برای شادی‌ دیگری در سال بعد که بعضی اتفاق‌ها و پیش آمدهایی که نمی‌شد پیش‌بینی کرد و نمی‌شد در مقابلشان بی‌تفاوت عبور کرد، دمغمان کرد و باز یادمان آمد که انگار شادی دنباله‌دار ‌به ما نیامده است!

 

سال گذشته با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید باز هم توی خیابان‌ها ریختیم و نشان دادیم چرا گل محمد نصرتی در سال ۸۴ خوشحالمان نکرده بود!

 

هنوز شادمان از ماجرای قفل و کلید بودیم که گوچی با یک ضربه شیب دار توپ را دوخت به تور دروازه کره جنوبی. حالا یک اتفاق جدید افتاده است و ما دچار شادی زود به زود شده‌ایم. با خوش بینی و امیدواری برنامه‌های تلویزیونی را که برای جام جهانی ۲۰۱۴ سنگ تمام گذاشته‌اند، دوره می‌کنیم. بی اما و اگر به جام جهانی آمد‌یم و نخستین بار بود که برای صعود حواسمان به نتیجه دیگری نبود‌.

 

خانم‌ها‌، آقایان؛ صدای ما را از ریودوژانیرو می‌شنوید. از برزیل، از کشور فوتبال و قهوه. در اردوی تیم ملی خبر از مرافعه‌های رایج نیست. بچه‌ها همدیگر را دوست دارند و در کنار هم جشن تولد می‌گیرند. از تساوی مقابل نیجریه نگران نیستیم تا می‌رسد به آنجا که داور ناشی، سوت بازی ایران و آرژانتین را می‌زند. سربازهای ایرانی با ساق‌های نیرومندشان نود و یک دقیقه را امیدوارانه می‌جنگند. روزی که اسپانیا در بازی اول در برابر هلند با آن شکست شرم آور در حال خوردن آخرین گل بود، با اینکه پر و پا قرص هوادار هلند بودم، نگاه حیرت انگیز کاسیاس دلم را لرزاند.

 

فکرش را نمی‌کردم در چند بازی بعدتر با گل مسی‌، نگاه سنگربان موفق ما هم به همان اندازه تلخ شود. شکست دقیقه نود و یک ایران در بازی با آرژانتین پرآوازه شکست نبود، یک تراژدی غم انگیز بود. با این حال ‌ما که بر تمرین شادی اصرار داشتیم باز هم در ستایش شادمانی به خیابان‌ها ریختیم. سر فراز و پیروز توپ‌های طلایی مسی را به رخش می‌کشیدیم و می‌گفتیم برای گل زدن به حقیقی باید بارها بهترین بازیکن جهان شد!

 

صعود به دور بعد باز هم برای ما حماسه شد، اگر آرژانتین ببرد ما به دور بعد می‌رویم، اما کمتر به این موضوع توجه شد که اگر بوسنی تیم ایران را شکست دهد، تکلیف چیست؟! کی روش که حالا برای ما خیلی عزیز شده است در یک اقدام حرفه‌ای که ضرورت فوتبال ماست به بازیکنان می‌گوید با خانواده‌هایشان تماس بگیرند و بگویند چند روز دیرتر به خانه برمی‌گردند. آیا با صعود به دور بعد، بلیت بازگشت به ایران تمدید می‌شود؟ نه. کی روش تمام‌قد زیر باران خیس شده است، اما یوزهای ایرانی همه توانشان را درمقابل آرژانتین خرج کرده‌اند.

 

آنها می‌خواستند از آرزوی ما ایرانیان در تاریخ جام جهانی خاطره بسازند، اما نتوانستند و نشد. معنی باخت قهرمانانه را نمی‌فهمم. خوش ندارم با ایتالیا، انگلیس، اسپانیا و پرتغال مقایسه بشویم و دلداری کاذب بگیرم وقتی که می‌بینم ۱۶ تیم دیگر به دور بعد رفته‌اند. اصلا چرا باید با بازنده‌های جام مقایسه بشویم؟ لذت داشتن خوش تیپ ترین بازیکن جام هم برای مدت کوتاهی سرم را گرم می‌کند، اما راضی کننده نیست!

 

رفتار بلاتکلیف مقامات ورزشی با کارلوس کی روش معنی خداحافظی می‌دهد. زمان زیادی تا جام ملت‌های آسیا نمانده است. همه می‌دانند این تیم محصول تجربه و علم چه کسی است. دور از آرزو نیست که بعد از ۳۵ سال جام ملت‌ها در تیم فوتبال ایران دست به دست بشود.

 

حالا وقت آن است که در وزارت ورزش تصمیم خردمندانه‌ای گرفته شود. دلخوش کردن این مردم دوست داشتنی، بارها بیشتر از دستمزد پیشنهادی کی‌روش ارزش دارد. مردمی که بعد از باخت هم پرچم ایران را در خیابان‌ها می‌چرخانند به دنبال سریال شادی می‌دوند، آنها ایرانی‌اند.

 

یادداشت از: امیر عفاف، خبرنگار ایسنا، منطقه فارس

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=133100

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]