ایسنا/معتمدآریا در این مورد می گوید: « تقریبا تمام پیشنهاداتی که شد و اجازه نداشتم کار کنم، دلم را سوزاند. ولی آخریناش نمایش «قرار» سیامک احصایی بود که میانه تمرین متوقف شد.»
پرسیدیم «هیچ توضیحی داده نشد که چرا دچار مشکل شدهاید؟» و معتمدآریا توضیح داد:«اصلا مشکلی نداشتم که بخواهد حل شود! عدهای دلشان نمیخواست من کار کنم، همین! هیچ توضیحی برایم نداشتند. تمام مسایلی هم عنوان میکردند، بهانه بود چون هیچ دلیلی وجود نداشت. حتی از کسانیکه به من اجازه کار نمیدادند، به بازرسی کل کشور و کمیسیون فرهنگی مجلس شکایت کردم. این گونه نبود که راحت بپذیرم کار نکنم ولی هیچکس، هیچ جوابی نداشت. تنها چیزی که میگفتند، این بود که شما هیچ مشکلی برای کار کردن نداری! اما عدهای دلشان نمیخواست من کار کنم. هیچ علاقهای ندارم دلایلشان را بدانم. همیشه که در بر یک پاشنه نمیچرخد، همیشه همه خوشحال نمیشوند که یک نفر تمام وقت و فکر خود را برای کار فرهنگی بگذارد. به هر حال وقتی جو بیفرهنگ میآید، اول از همه کسانی را که جلوی تیغاش هستند، رد میکند. به همین دلیل الان هیچ اعتراضی نسبت به رفتار ناپسند و ناشایستی که با من شد، ندارم. آنها این گونه رفتار کردند. من هم تا جایی که میتوانستم تلاش خود را کردم. از جایی به بعد فکر کردم حتما نباید کار کنم و کار نکردم.»
در مملکتی که کار فرهنگی با سختیهای زیادی همراه است، برای یک هنرمند بسیار دشوار است که بدون دلیلی قانع کننده، اجازه کار نداشته باشد با این حال معتمدآریا این مساله را برای خودش حل کرده بود.
او توضیح داد:«جایی مطلبی میخواندم که میگفت خیلی سخت است آدم گیر آدم نادان بیفتد. توضیح دادن برای آدم نادان خیلی سختتر از آدمی است که میفهمد اما مخالف شما است. اگر آدم ببیند عدهای با او مخالف هستند، خیلی راحتتر میتواند با آنها گفتوگو کند، چون به هر حال نظریهای دارند ولی وقتی کسی نظریهای نداشته باشد و فقط بیخرد باشد، آن زمان است که گفتوگو سخت میشود. به همین دلیل ترجیح دادم وارد رفتارهای بیخردانه نشوم. در این چند سال آن قدر کارهای مثبت کردم که میبخشمشان به خاطر نادانیشان نه به این خاطر که با من رفتار بدی کردند.»
اما جالب اینجاست ممنوعالکاری او مسالهای نبود که دیگران به آسانی باورش کنند. آنچنانکه بسیاری گروههای هنری معتقد بودند میتوانند این مشکل را حل کنند،او خود درباره این وضعیت گفت: «میزان پیشنهاداتی که در آن دوره به من میشد، به اندازه همین الان بود. هیچکس باورش نمیشد مشکلی دارم. همه میگفتند قول میدهیم میتوانیم مجوز کارت را بگیریم و من خندهام میگرفت چون میدانستم چیزی وجود ندارد که آنها اجازهاش را بگیرند.درواقع، یک چیزی وجود نداشت و آن درایت این که من باید کار میکردم، وقتی این درایت وجود نداشت، دیگر چه مجوزی باید میگرفتند؟!»
بازیگر نمایشهای«یک جفت کفش برای زهرا» و «نامههایی به تب» ادامه داد: «هر کاری را که پیشنهاد میشد، تا آخر پیگیری میکردم و به گروه میگفتم قول میدهم، نمیتوانم کار کنم و وقتی هیچ خبری از آن گروه نمیشد، میفهمیدم درست گفتهام. خوشبختانه با مجموعه جدیدی که سال گذشته وارد ارشاد شدند، دیگر مشکلی ندارم. البته به سختی پیگیری کردند. هم معاونت سینمایی و نمایشی گفتند ما برای کار کردن شما تعهد کردهایم. من هم پذیرفتم و حالا دارم کار میکنم.»
ممنوعالکاری معمولا وسواس هنرمندان را بیشتر میکند بویژه اگر آن هنرمند خود، گزیده کار هم باشد، این قانون در مورد معتمدآریا هم صادق است و او خود در این زمینه گفت: «مسلما وسواسم بیشتر شد. البته همیشه آدم با وسواسی هستم. هیچ وقت انگیزه برای کار خیلی زیاد ندارم. همیشه سالی یک کار داشتم و گاهی هم دو تا. بیشتر زمانم را معطوف به تحقیق و گردش در حیطه کاریام میکنم. الان هم همین را ترجیح میدهم. با اینکه متأسفانه سناریوهایی که پیشنهاد میشود، خیلی دلچسب نیست ولی از بهترینهایشان دو تا را انتخاب کردهام.»
بازیگر«اینجا بدون من» رکورد بیشترین فیلمهای توقیفی را دارد که البته برخی از آنها رفع توقیف شدهاند و به هر حال فیلمهایی چون«قصهها»،«صد سال به این سالها»،«پریناز» و … همه توقیفی بودهاند.
او درباره این موضوع گفت: «برایم خیلی خندهدار و در عین حال جالب است. رکوردهای زیادی در ایران دارم؛ بیشترین جایزه ایرانی، بیشترین جایزه خارجی، بیشترین فیلم توقیفی، بیشترین زمان توقف کار یک هنرپیشه چون در هر دهه، یک توقف در کارم بوده، بیشترین فحش خور یک هنرپیشه را هم دارم و اسنادش را هم دارم!
معتمدآریا در کنار تمام رکوردهایش، اولین سفیر حسن نیت هم هست و در این باره توضیح داد: «شاید بعد از نسل گذشته خودم، اولین هنرپیشهای بودم که در کارهای عاملالمنفعه فعالیت کردم.عنوان رسمی سفیر حسن نیت تغذیه را در سازمان ملل دارم که بر اساس آن ، غیرمستقیم با آموزش و تغذیه افغانها در ارتباط هستم.»
کنجکاو هستیم بدانیم تمایلی برای کار کردن با تلویزیون دارد یا نه و او نیز توضیح داد؛ چند پیشنهاد داشته برای نقشهای مسن اما دوست ندارد بعد از «گیلانه» نقش زنان خیلی مسن را بازی کند.
بازیگر سریالهای «زیر تیغ» و «آشپزباشی» تاکید کرد: «برای خودم محدودیتی در کار کردن با تلویزیون نگذاشتهام چون رسانه فوقالعادهای در ارتباط با مردم است ولی کار تلویزیونی هم باید استانداردی داشته باشد.»
او این روزها علاوه بر بازی در نمایش«ننه دلاور»، مشغول بازی در فیلمی به کارگردانی کاوه ابراهیمپور است؛ که اولین تجربه کارگردانیاش را پشت سر میگذارد. صحبتهایی هم با بهرام توکلی دارد و حالا باید دید کدام یک از سناریوهای این کارگردان قابل اجراتر است.
بازیگر فیلمهای «روسری آبی»،«یک بار برای همیشه» و«هنرپیشه» در این سالها بیشتر با کارگردانهای جوان همکای کرده است.
معتمدآریا با اعتقاد بر اینکه کار با جوانها خیلی عالی است، افزود:«حضور جوانها، نوید خوبی است چون آنها جسارت و نوآوری دارند و آیندهای طولانی مدت را جلویشان میبینند. خودشان را تمام شده حساب نمیکنند. به همین دلیل همه کارهای سالهای آیندهام با جوانها خواهد بود.آنها کاملا قابل اعتماد هستند واصولا با سینمای کمی قدیمیترمان، کمتر میتوانم ارتباط برقرار کنم. همیشه دوست دارم فضای خود را تغییر دهم .بیش از ۵۰ فیلم کار کردهام که هیچ کدام شبیه دیگری نیست؛ نه از نظر سنی، حال و هوا و نه موقعیت اجتماعی. اگر بخواهم به همین شیوه ادامه دهم، باید مدام با جوانترها کار کنم.»
بازیگری که سال ۶۳ فعالیت سینمایاش را با «شهر موشها» آغاز کرد، حالا بیش از گذشته، انگیزه دارد و در توضیح این موضوع گفت:« چون چیزهایی را به سختی به دست آوردهام و نمیخواهم به آسانی از دست دهم، بویژه با محدودیتهایی که برایم پیش آمد. نیامدهام که بروم یا مشهور و پولدار شوم. کسی هستم که از بچگی برای کار فرهنگی تربیت شدهام. به همه روزهای کودکیام که در کانون گذراندم، مدیونم. به بچههایی که امروز جای من در کتابخانههای کانون هستند، یا جای من فیلم میبینند، مدیونم. در واقع مالیاتی که امروزه از هنرمندان میگیرند، در مقابل مالیاتی که من به خاطرآموزش در کار فرهنگی باید بدهم، هیچ است. هنوز خیلی به مردم، مملکتم، گذشته و آینده خود بدهکارم. بنابراین نه تنها امیدوارم بلکه بسیار مصمم هستم چون وظیفه دارم کارم را ادامه دهم.»