جایگاه مرجعیت در مکتب تشیع، بلندترین پایگاه معنوی است چرا که سرنوشت دین و بعضاً دنیای جامعه به دست آنها رقم میخورد. بخشی از وظیفه مرجع دینی تعیین مقدرات دینی مردم است که احکام الهی را با زحمت و قدرت علم و تخصص، از منابع اصلی آن استنباط کرده و به زبان قابل فهم برای مردم در رساله عملیه منعکس میسازد تا مردم به تکالیف دینی خود عمل کنند.
اما در برخی از برهههای زمانی مرجعیت تقلید در مقدرات سیاسی و اجتماعی مردم نیز بسیار تاثیر گذار بوده است و هرگاه بحران و خطری جامعه و مکتب را تهدید کرده و یا جامعه را دچار یأس و افسردگی کرده مقام مرجعیت واکنش نشان داده است بطور کلی مرجعیت در چند سده اخیر همواره نسبت به دو موضوع استبداد داخلی و استعمار خارجی حساسیت ویژهای داشته و تلاش کرده تا ضمن آگاهی دادن به مردم در جهت مقابله با استبداد، نسبت به شیوههای اعمال نفوذ استعمارگران و راههای مقابله با آنها بر اساس قاعده نفی سبیل موضعگیری نماید البته بنا به اقتضانات و شرایط داخلی و بینالمللی اولویت فعالیت مرجعیت مبارزه با استعمار خارجی به عنوان عامل اصلی ضعف و عقب ماندگی جوامع اسلامی بوده است.
شواهد تاریخی زیادی از جمله فتوای تاریخی تحریم تنباکو، واقعه رژی، تلاش در جهت آزادی عراق از استعمار انگلیس و نهضت اسلامی در ایران برای سرنگونی رژیم پهلوی برای فعالیت سیاسی و اجتماعی مرجعیت با اولویت مبارزه با استعمار وجود دارد.
شاید یکی از عالیترین عرصههای نفوذ و تأثیر مرجعیت را میتوان در روند پیروزی انقلاب اسلامی مشاهده کرد که موجب شد اسلام سیاسی به عنوان یک مدل و شیوه جدید در مقابل شیوههای مرسوم در عرصه منطقهای و جهانی مطرح شود. همچنین مرجعیت بویژه طی یک دهه اخیر بخاطر نفوذ بین تودههای مردم، جایگاه بسیار قدرتمندی در مناسبات سیاسی و نظامی داخل عراق دارد. طوریکه در پی حمله تروریستهای تکفیری داعش به موصل و برخی از شهرها و مناطق دیگر عراق و حلال و مباح دانستن تجاوز به مقدسات و نوامیس مردم عراق، مرجعیت عراق با احساس تکلیف شرعی وارد میدان شد و رسماً فتوای جهاد علیه تروریستها و حمایت از نیروهای امنیتی عراق را صادر کرد.
در پی صدور فتوا، دهها هزار نفر از قشرهای مختلف مردم عراق به مراکز داوطلبانه مراجعه و برای جنگ با تروریستها به ارتش پیوستند که نتیجه آن خروج ارتش عراق از وضعیت تدافعی به تهاجمی و هلاکت صدها تروریست در مناطق مختلف بود.
فتوای آیت الله سیستانی موجب افزایش وحدت و همبستگی ملی در عراق شد و حتی موجب تشویق تمامی طیفهای ملت عراق بویژه اجماع علما و مقامات شیعه و سنی برای مبارزه با تروریسم گردید. در واقع فتوای مرجعیت سبب تقویت روحیه مردمی و جذب حمایت آنها از نیروهای نظامی برای پاکسازی مناطق اشغال شده از سوی گروه داعش شد.
علیرغم فضاسازی رسانهای همسو با گروههای ترویستی و بعثی جهت القای طایفهای بودن فتوای مرجعیت و اینکه هدف ایشان مقابله با اهل سنت است، علمای اهل سنت هم در همراهی با فتوای مرجعیت عالی عراق خواستار حمایت مردم بویژه اهل سنت از ارتش شدند؛ به نحوی که درمیان مردم داوطلب تعداد قابل توجهی از اهل سنت نیز وجود دارند. از این گذشته، حتی اجابت کردن دعوت مرجعیت به مسلمانان محدود نشد و بسیاری از شهروندان مسیحی، ایزدی و صابئی عراق نیز به نیروهای داوطلب پیوستند.
فتوای آیت الله سیستانی یک اثر بینالمللی هم داشته است. بطوریکه در پی فتوای ایشان، جامعه بینالمللی هم تحت تاثیر قرار گرفت و شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا با اجماع و به اتفاق آراء پذیرفتند که با تروریستها برخورد کنند.
اگر اثر پیشین فتوای آیت الله سیستانی، یعنی الزام نیروهای سیاسی برای وحدت یافتن و تشکیل دولت وحدت ملی را در نظر بگیریم، باید بگوییم که حرکت آیت الله سیستانی هم وحدت ملی عراق را سبب شد، هم نیروهای تروریست را منزوی و مطرود کرد و هم اینکه جامعه بینالمللی را تحت تاثیر قرار داد. اقدام او، بر خلاف تصور پشتیبانان منطقهای تروریستها به شیعه و مرجعیت شیعه، سروری و عزت بخشید.
به هر حال عملکرد منطقی و شجاعانه مرجعیت در ایران و عراق و حیطه تاثیرگذاری آن در کشورهای صاحب اقلیت شیعه باعث رشد نفوذ و جایگاه سیاسی و اجتماعی این قشر گردید، بطوریکه جایگاه و اهمیت ایران و عراق در پرتو این تحولات و موضع گیریها ارتقاء یافته و اعتبار مرجعیت نزد کشورها، نهادها و مجامع منطقهای و بینالمللی بعنوان جایگاهی برجسته در حال تثبیت شدن است.
* دکتر غلامرضا کریمی – استاد دانشگاه خوارزمی