بانو کبری اسلامی مادر رشید این سردار جبهه های غرب می گوید: «در روزهایی که خیلی ها از ساواک می ترسیدند، غلام علی انگار نه انگار. هیچ از ساواک ترس نداشت. حمام که می رفت همیشه با آب سرد دوش می گرفت. می گفت؛ اگر یک وقت ساواکی ها من را گرفتند می خواهم بدنم زیر شکنجه قوی باشد. یک وقت هایی که در خانه بود به من می گفت مادر، به من مشت بزن، میخواهم بدنم را ورزیده کنم! البته خیلی کم در خانه بند میشد.»
شهادت بنده ی حقیر
التماس دعا