سهشنبه بعدازظهر آلفردو رلانیو در یادداشتی که براساس خارج شدن بارسا و اسپانیول از لالیگا نوشته بود تیتر جنجالبرانگیز و دو پهلویی را انتخاب کرده بود؛ «تهباس، کاتالونیا و بارسا». سردبیر روزنامه آ.اس با زیرکی خاصی از گفتههای «تهباس» رئیس کمیته برگزاری لالیگا سود جسته بود. او در یادداشت خود با طعنه لالیگا و حس ناسیونالسیتی اسپانیایی بودن را مقابل بارسلونا و جوش و خروش آنها برای جدا شدن از اسپانیا قرار داده است.
شاید بعد از اینکه ژنرال فرانکو سایهاش از سیاست و فوتبال در اسپانیا کوتاه شد، دیگر کسی فکرش را هم نمیکرد که دولتمردان اسپانیایی از اعمال زور و قدرت در ورزش استفاده کنند.
داستان جداییطلبی کاتالونیا از اسپانیا از آن قصههای قدیمی است که هنوز هم مثل یک زخم کهنه سلطنتطلبها را آزار میدهد. در زمان دیکتاتوری فرانکو، زندان و شکنجه بر فوتبال حکومت میکرد و حالا که سالیان سال از مرگ دیکتاتور میگذرد فشار دولت اسپانیا رنگ دموکراتیکتری به خود گرفته است. سهشنبه بعدازظهر روزنامه آ.اس اولین خبر خود را بر مصاحبه با خاویر تهباس، رئیس کمیته برگزاری لالیگا اختصاص داد، تهباس بدون هیچ تعارفی و با صراحت بیان کرده بود اگر موضوع استقلال کاتالونیا از کشور اسپانیا مطرح شود، بارسا و اسپانیول از چرخه لالیگا کنار زده خواهند شد البته تیمهای ایالت کاتالونیا تنها به اسپانیول و بارسا ختم نمیشود و تیمهای دیگری حتی کوچکتر هستند که در لیگ سگوندا بازی میکنند. نکته قابل اهمیت این است که تنها ایالتی که اسپانیایی نیست و در لالیگا میتواند تیم داشته باشد، ایالت آندورا است.
تهباس در ادامه حرفهایش اضافه میکند باید اصلاحیهای در قوانین صورت بگیرد تا تیمی از یک ایالت غیراسپانیایی در لالیگا بازی کند. حالا باید دید داستان همهپرسی که این روزها نیز به تعویق افتاده به کجا ختم میشود و آیا ایالت جداییطلب کاتالونیا میتواند پس از سالها اعلام استقلال کند یا خیر و اگر این اتفاق رخ دهد، احتمال طرد شدن بارسا، اسپانیول و چند تیم دیگر از این ایالت از لالیگا زیاد خواهد شد.
نارسیس دوکارکاس، ریاست سابق باشگاه بارسلونا، جملهای تاریخی دارد که میگوید: «بیتردید باشگاه بارسلونا برای مردم کاتالونیا، ارتشی بود که آنها هرگز نداشتند.» جنبش ناسیونالیسم کاتالونیا خواستار به رسمیت شناخته شدن شخصیت سیاسی کاتالونیا با منطقه کاتالونی زبان است. این جنبش به همراه جنبش ناسیونالیسم باسک، از مردمیترین جنبشهای مقاومت در برابر گرایشات سانترالیسم و همگونسازی دولت مدرن اسپانیاست.
هواداران بارسلونا، برای برد و باخت به ورزشگاه نمیآیند. نوکمپ، جوخه کاتالونیاست و بارسلونا اسلحه آن! بارسا به نوعی، نهادی برای ترویج فرهنگ کاتالان و کاتالانیسم است و از این رو عبارت «فراتر از یک باشگاه»
(Més que un club) را به عنوان شعار خود انتخاب کرده است، شعاری که نه به نقل و انتقالات ارتباطی دارد و نه به اسپانسر روی پیراهن باشگاه. این شعار بوی زندگی دارد. زندگیای که از پس کشتارهای بیرحمانه دیکتاتوری اسپانیا، در کاتالونیا به وجود آمده است. در پس همه این شعارها، خون جوانانی نمایان است که خیلیهایشان، بازیکنان این باشگاه بودند. میتوانستند ستاره باشند، اما جانشان را فدای مردمشان کردند. در طول حکومت ریورا و بویژه ژنرال فرانکو (۱۹۳۹-۱۹۷۵)، بیشتر مذاهب و گونههای مختلف زبان بهجز مربوط به مردم کاستیا، تضعیف شدند. به همین دلیل بود که مردم کاتالان، دلبسته فوتبال شدند و به تیمشان لقب «فراتر از یک باشگاه» را دادند. این باشگاه توسط هوادارانش اداره میشود. همانگونه که از شعار باشگاه «فراتر از یک باشگاه» بر میآید این باشگاه تنها به فوتبال محدود نبوده و به ورزشهای دیگر و حتی به ایفای نقشی فرهنگی نیز میپردازد.
باشگاه فوتبال بارسلونا علاوه بر فوتبال شامل ۱۴ رشته ورزشی دیگر است که ۴ رشته آن شامل بسکتبال، فوتسال، هندبال، اسکیت و هاکی جزو تیمهای حرفهای به حساب میآیند. همه آنها نقشی تاریخی را به عنوان نماد ملیگرایی کاتالانها بازی کردهاند. در زمان دیکتاتورى فاشیستی ژنرال ریورا که به مقابله با ملیگرایی کاتالانها پرداخته بود، ممنوعیتی ۶ ماهه بر این باشگاه تحمیل شده و سپس عنوان باشگاه تغییر داده شد. بهرغم اینها باشگاه بارسلونا به عنوان نمادی از هویت منطقهای و مطالبه ارزشهای دموکراتیک کاتالانها درآمد.
یکی از دلایل اختلاف بین ۲ تیم رئالمادرید و بارسلونا نیز، مربوط به مناطقی است که هر یک از این ۲ تیم در آنها واقع شدهاند؛ این ۲ منطقه با هم منازعاتی داشتهاند. رئالیها در منطقه کاستیا حضور دارند و تیم رقیب در منطقه کاتالونیا. در واقع رقابت این دو تیم فوتبالی، تا حد زیادی از اختلافات سیاسی بین کاستیاییها و کاتالانها ناشی میشود و نویسندهای آن را جنگ داخلی اسپانیا نام گذاشته است البته امروزه رقابت بین ۲ تیم عمدتاً به بازیهای رودررو معطوف شده است و کمتر میتوان از آن دشمنیهای گذشته سراغی یافت. درک شعار فراتر از یک باشگاه هنوز برای خیلیها دشوار است.
تیمهایی هستند که در تاریخچه باشگاهشان، به جز دزدیدن اسطورهها و استعدادهای دیگر تیمهای دنیا فلسفه دیگری ندارند. آنها به جامهای خود مینازند؛ اما افتخار کاتالونیا فراتر از جام و قهرمانی است. کاتالونیا یعنی مظلومیت، یعنی آزادیخواهی، یعنی ایستادن تا آخرین قطره خون. اگر امروز در غزه جنایات وحشیانه صهیونیسم، روز به روز دنیا را به کام فلسطینیان سیاهتر میکند، مردم کاتالونیا نیز هنوز جنایات فرانکو را فراموش نکردهاند.