«گرت پورتر» روزنامه نگار و تحلیلگر آمریکایی طی گزارشی با اشاره به سند سرّی موجود در آژانس علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران گفت این سند برای ایجاد اختلال در روند مذاکرات هستهای ایران استفاده شده که ریشه نامعلوم دارد و تنها موجب مشغولیت بازرسان آژانس شده است.
به گزارش «اینتر پرس»، «گرت پورتر» نویسنده کتاب «بحران ساختگی» در این یادداشت نوشت، دیپلماتهای غربی سالها از این سند، که معلوم نیست چه کسانی آن را تدوین کردهاند، به دلیل واهی عدم ارائه اطلاعات صحیح از برنامه صلحآمیز هستهای ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران را مقصر دانستهاند.
این سند نه فقط تائید نشده است، بلکه تنها ارتباط آن با ایران هم سناریوی رسمی است که (از سوی آمریکا یا آژانس) مطرح شده و آن هم بر اساس برخی اتفاقات مشکوک مرتبط با یک دانشمند خارجی است.
این سند اوایل سال ۲۰۰۸ فاش شد که زمان مناسبی برای توجیه حمله اسراییل به ایران در اواخر سال ۲۰۰۷ بود –که خلاف میل اسراییل بود- و پیامی را در خود داشت که همزمان با بحثهای آن روز اسراییل در مورد حمله به ایران بود.
این سند که مبنای عملکرد آژانس در قبال ایران شد منبع دقیقی نداشت و تردیدهای واهی از مخفی بودن برنامه سلاح هستهای ایران داشت.
سال ۲۰۰۸ آژانس گزارشی نادرست از آزمایشهای ایران در ارتباط با تولید اولیه یک چاشنی کروی با قدرت انفجاری بالا و مناسب برای یک سلاح هستهای ارائه کرد، اما مقامات ایران صحت این گزارش را رد کرده و اظهار داشتند هیچ مدرکی ارتباط این سند را به ایران اثبات نمیکند.
اما ماجرای سندی در زمینه تولید چاشنی با قدرت انفجاری بالا و گزارشهای اطلاعاتی مربوط به آن که توسط آژانس در نوامبر ۲۰۱۱ منتشر شد سوالات بسیاری درباره صحت این سند در ذهن ایجاد میکرد.
گزارش مذکور چگونگی آزمایشهای ایران را اینگونه توصیف میکرد که تعداد زیادی کابل فیبر نوری در این آزمایشها به کار گرفته شدند و این آزمایشها با کمک یک متخصص خارجی در کشور خودش برای ساخت سلاح هستهای انجام گرفتهاند.
اما این متخصص خارجی که «ویاچسلاو دانیلنکو» نام دارد و اصالتا اوکراینی است، متخصص تولید الماس مصنوعی با استفاده از فناوری نانو است. «دانیلنکو» در سالهای ۲،۰۰۰ تا ۲،۰۰۵ در کنفرانسهایی پیرامون موضوع فیبر نوری سخنرانی و مقالاتی را در این باره در سال ۱۹۹۲ نوشته بود که همین دلیل سرویسهای اطلاعاتی غرب برای تهیه این گزارش از تولید چاشنی با قدرت بالا بود.
بعد از سند تولید چاشنیهای انفجاری با قدرت بالا در ایران بیانیه دیگری منتشر شد که به آژانس ارائه شد و در آن نویسنده مدعی شده بود یک سیلندر عظیم در پارچین وجود دارد که برای انتقال چاشنیهای انفجاری استفاده میشود.
کل این ماجرا بر پایه دو راه حل ساده و سریع توسط سرویسهای اطلاعاتی به دست آمد که تنها به گفتههای یک نفر استناد میشد.
همچنین «دانیلنکو» در یادداشتی نوشت این سیلندر که در گزارش آژانس به آن استناد شده است تنها برای محصولات نانوالماس مورد استفاده بوده و برای آزمایشهای هستهای بهکار گرفته نشده است.
«رابرت کلی» ریاست هیئت نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی در عراق که متخصص سلاحهای اتمی نیز هست گفت گزارش آژانس از وجود چنین سیلندری در پارچین غیرمحتمل است چراکه خود «دانیلنکو» گفته ساخت این سیلندر هنوز در سال۲،۰۰۰ به اتمام نرسیده بود و چنین سیلندری برای آزمایشهای چند نقطهای کاربرد نداشته است.
این سند در سال ۲۰۰۸ در حالی منتشر شد که شواهد و قراین متوجه نقش اسراییل در تهیه آن بود. دبیرکل پیشین آژانس انرژی اتمی «محمد البرادعی» در گزارشی نوشته بود به کلیه این اسناد ارائه شده به آژانس مشکوک بوده و اضافه کرد اسناد مشابهی مستقیما توسط اسراییل در این رابطه به آژانس در سال ۲۰۰۹ ارائه شده بود.
«کلی» افزود البرادعی کلیه این اسناد را فاقد اعتبار میداند چراکه هیچ منبع قابل شناسایی ندارد و هیچ مرجع رسمی برای اعتبار آن ذکر نشده است. در همین حین البرادعی از سوی آمریکا و متحدان اروپاییش تحت فشار قرارگرفت تا گزارشی درباره این اسناد ضد ایرانی به گزارش آژانس پیوست کند؛ «یوکیا آمانو» جانشین البرادعی در آژانس این ضمیمه را با گزارش آژانس در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.
به نوشته این گزارش آمانو بعدها در آژانس به همکاران خویش گفته بود هیچ چارهای جز انتشار این گزارش و ضمیمه آن نداشته است چراکه آمریکا وی را تحت فشار گذاشته بود تا از وی در تصدی سمت دبیر کل آژانس در شورای حکام حمایت کند.