در سالن تاریک «سینما حقیقت» که مینشینم، زنی را میبینم که در ردیف جلویم نشسته است. فیلم اول که تمام میشود برمیگردد و کاتالوگی به من میدهد. در کاتالوگ نوشته: سفارت مکزیک در ایران با همکاری مرکز سینمای مستند و تجربی ایران، مفتخر است «هفته سینمای مکزیک» را به عنوان بخشی از برنامههای بزرگداشت پنجاهمین سالگرد برقراری رسمی روابط دیپلماتیک میان مکزیک و ایران، تقدیم نماید.
سالنی که هر یکشنبه پر از جمعیتی است که برای دیدن فیلمهای مستند ایرانی میآیند، در روز نمایش فیلمهای مستند مکزیکی تقریبا خالی از جمعیت است. گویا هفته سینمای مکزیک مخاطبان زیادی ندارد. تعداد صندلیهای اشغال شده در سالن به زور به ۱۵ عدد میرسد. با کسر تعداد کسانی که از سفارت مکزیک آمدهاند و کسانی که کارمند مرکز گسترش هستند میتوان گفت حتی ۱۰ ایرانی هم مخاطب فیلمهای مستند مکزیکی نیستند.
وقتی به سالن نمایش مرکز گسترش میرسم، چراغهای سالن خاموش است و فیلم شروع شده است. در صندلیهای وسط سالن مینشینم و تمام توجهم را بر فیلم متمرکز میکنم. تا پایان فیلم که مدت زمان کمی هم نبود، سر از جریان و داستان فیلم در نمیآورم. من شاهد فیلمی سیاسی بودم که بدون توجه به مخاطب خارجی و ناآشنا به نیکاراگوئه ساخته شده بود. با این حال خودم را مقصر میدانم چون دیر به سالن رسیدم و شاید بخشهای اول فیلم مهمترین بخشهای آن بوده است.
فیلم دوم راجع به بزهای مکزیکی، چوپانان و سلاخان آنها است. روی پرده «سینما حقیقت» دهها بز مکزیکی سلاخی میشوند و خونشان به روی زمین میریزد تا ما پی ببریم که بزها چه رویایی دارند، با این حال فیلم به یکباره تمام میشود و ما با آرزوی بزها آشنا نمیشویم. فصل بندیهای فیلم هم هیچ کمکی نمیکند تا به آرزوی بزها پی ببرم. بزرگ شدن، وحشت، سلاخی شدن، جفت گیری، زایمان و به دنیا آمدن بزها به ترتیب بخشها و فصلهای فیلم «بزها چه رویایی دارند؟» خورخه پریور است.
وقتی سوار تاکسی میشوم تا از ترافیک خیابان سهروردی به آرامش خانهام در شهرری پناه ببرم به این فکر میکنم که برگزاری هفته فیلم کشورهای مختلف در ایران یک اقدام دیپلماتیک است یا یک حرکت فرهنگی؟ کارکرد هفتههای فیلم برای مدیران سینمایی کشور چیست که با این سرعت در پی برگزاری هفتههای فیلم در ایران هستند؟ اگر حرکتی فرهنگی است چرا از کشورهایی مثل افغانستان و تاجیکستان که از لحاظ فرهنگی قرابت بیشتری با ما دارند شروع نشد؟ و اگر حرکتی سیاسی و دیپلماتیک است چرا مسئولان فرهنگی به دنبال آن هستند؟
طباطبائینژاد، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در آغاز هفته فیلم مکزیک در کاخ سعد آباد گفته : همانطور که میدانید ارتباطات فرهنگی یکی از بهترین شاخصههای تعمیق روابط دیپلماتیک است و روابط دیپلماتیک عمق یافته به طور طبیعی منجر به توسعه رشد اقتصادی و همچنین تقویت بنیانهای روابط فرهنگی- هنری میشود.
یادم میآید ایوبی، رئیس سازمان سینمایی هم در افتتاحیه هفته فیلم چین در ایران گفته بود: چینی ها اهل معامله هستند و من امروز میخواهم با آنها معامله کنم. میتوان شرایطی فراهم کرد تا یک بیستم سینماهای چین فیلمهای ایرانی و یک بیستم سینماهای ایران هم فیلمهای چینی را نمایش دهند.
وقتی در آغاز، اهداف یک برنامه توسط مسئولان بازگو نمیشود، نقد و بررسی آن توسط رسانهها به امری عبث تبدیل میشود. البته به همان میزان که این کار برای رسانهها عبث است برای مدیران مفید فایده است و آنها میتوانند از جوابگویی به مردم طفره روند.
هفته فیلم مکزیک، چین، هلند، لهستان و … باید هدفی داشته باشد که توسط برگزار کنندگانش مطرح شود. اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … مهم نیست. مهم آن است که اهداف اعلام شود تا رسانهها بفهمند این برنامهها تا چه اندازه به نتایج مد نظرشان رسیدهاند و در کدام بخش از بیلان کاری مسئولان باید قرار بگیرند. مسئولان سینمایی کشور موظف هستند تا نتایج برگزاری این برنامهها را به رسانهها اعلام کنند.
وحید محرابیان