به گزارش «تابناک»؛ اما طرح خاتمی نتوانست راه به جایی پیدا کند تا اینکه دولت دهم به ریاست محمود احمدی نژاد «طرح هدفمندی یارانهها» را کلید زد. این طرح با مخالفت ها و موافقت های فراوانی روبرو شد؛ اما همچنان توسط دولت جدید نیز ادامه یافته است.
بیش از یک سال و اندی از عمر دولت جدید می گذرد؛ اما همچنان برخی از کارشناسان اقتصادی مدعی هستند که دولت در حوزه های اقتصادی اقدام خاصی انجام نداده است و فقط اقدامات در حوزه سیاست خارجی توانسته است به ثبات و رونق اقتصادی کمک کند.
در همین رابطه سعید لیلاز استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفت و گو با تابناک به بررسی موضوعات مختلف اقتصادی و عملکرد دولت در ماه های گذشته در حوزه اقتصاد پرداخته است.
شما اقدامات دولت یازدهم را در حوزه اقتصادی چگونه ارزیابی می کنید؟
اتفاقاتی که ظرف ۱۴ ماه تشکیل دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی و حوزه سیاست خارجی افتاده است؛ بسیار مهم و مثبت بوده است. این تحولات به گونه ای فراتر از حد انتظار کارشناسان و ناظران اقتصادی بوده است. دولت اقای روحانی توانسته، اساسی ترین مشکلات کشور را در سایه انضباط مالی، برقراری آرامش، استقرار ثبات و پیش بینی پذیر کردن اقتصاد ایران حل نماید. به گونه ای که اقتصاد ایران از رکود خارج شده است. مطابق شواهد عینی و آماری، نرخ تورم به سطوح بسیار پایینی کاهش پیدا کرده است. نرخ تورم مواد غذایی که مورد مراجعه و تاثیرگذار بر زندگی میلیون ها ایرانی است، به پایین ترین حد خود در سال های اخیر رسیده است. شاید در ده سال اخیر، نرخ تورم مواد غذایی در حد ۴/۵ درصد بی سابقه بوده است.
اقدامات در حوزه سیاست خارجی چه تاثیری بر اقتصاد کشور گذاشته است؟
سیاست پیشبرد دیپلماسی فعال در حوزه دفاع عزت مندانه اما مصلحت گرایانه از حقوق ملت ایران موجب شده است که بخش مهمی از تحریم های بین المللی با وجود پافشاری ایالات متحده امریکا بی اثر شده باشد. نشان روشن این است که نرخ بازرگانی خارجی کشور در هفت ماه امسال بین ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است که یک تحول مثبت و مهم است. من فکر می کنم که اتفاقی که مثلاً در مجلس افتاد در مورد عدم رای اعتماد به آقای نیلی وزیر پیشنهادی وزارت علوم به نوعی انتقام گیری برخی جریان ها از موفقیت ها آقای روحانی در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی است. چون مخالفان در حوزه اقتصاد نمی توانند کاری انجام دهند و جواب بدهند؛ در این ورطه سعی می کند از این دولت انتقام بگیرند و خود این تحولات سیاسی پیامد توفیق دولت یازدهم در حل و فصل مسئله اقتصادی و سیاسی و خارجی کشور بوده است.
عده ای از منتقدان معتقدند دولت کار خاصی در حوزه اقتصاد انجام نداده است واین ثباتی که شما از آن نام می برید مربوط به تحرکات دولت در حوزه سیاست خارجی است؟نظر شما چیست؟
کسانی که می گویند دولت در حوزه اقتصادی کاری نکرده است باید بینه روشن بیاوررند. اولاً انضباط مالی در این دولت بعد از هشت سال بی انضباط مالی منجر به اولین سال بدون کسری بودجه شد. سال ۱۳۹۳ نیز سالی خواهد بود که بدون کسری بودجه است. این فقدان کسری بودجه منجر به یک حادثه ای دیگری شده است به نام عدم نیاز دولت از چاپ پول بدون پشتوانه به گونه ای که نرخ رشد نقدینگی الان به حدود ۲۰درصد و کمتر رسیده است.
در عین حال پایه پولی در این نقدینگی رشد آن منفی بوده است که عامل اصلی تورم است. نشانه این است که دولت وقتی امسال فاز دوم هدفمندی را اجرا کرد؛ با وجود فشارهای سنگینی که روی دولت بود و با وجود اینکه دولت به لحاظ سیاسی منافعش در این بود که روش دولت قبلی را در پیش بگیرد به موازات افزایش قیمت حامل های انرژی و درآمد هنگفتی که از این به دست آورد این پول را بین مردم و گیرندگان یارانه تقسیم نکرد. بلکه مبلغ یارانه را ثابت نگه داشت و از این طریق بین ۱۴ تا ۱۵ هزارمیلیارد تومان از کسری جلوگیری کرد. چون این پول قبلا از بانک مرکزی استقراض می شد و مستقیما منجر به تورم می شد. یعنی شب از جیب مردم و مستمندان می دزدیم، فردا صبح با صلوات نصف آن را به مردم بر می گرداندیم.
اتفاق دیگری که افتاده این است که تخصیص هزینه ای عمرانی امسال آن چیزی که اتفاق افتاده در شش ماه امسال در مقایسه با پارسال ۳/۵ برابر شده است. یعنی اقتصاد و پروژه های کشور یک جان تازه گرفته است.یا مثلا تولیدات اساسی کشور مثل صنایع خودرو سازی که بعد از مسکن دومین نقش اشتغال افرینی در اقتصاد را تشکیل می دهد تا الان بین ۷۵ تا ۸۰ درصد نسبت به مدت مشابه پارسال افزایش پیدا کرده است. یا در حوزه صادرات نفت ما رشد چشم گیری در افزایش صادرات نفت و یا در افزایش صادرات پتروشیمی و فرآورده های نفتی داشتیم به گونه ای که مجموعه بازرگانی خارجی کشور در شش ماه امسال بین ۲۵ تا ۳۰ درصد رشد داشته است.
اما خود اقدام دولت در حوزه سیاست خارجی و آن ثباتی که در کشور پدید آورده است و این که اجماع جهانی علیه ایران شکسته است این نباید موجب سرزنش شدن آقای روحانی شود. چه کسانی منافعشان بر این است که این اجماع شکسته نشود. چه کسانی ناراحته شکسته شدن تحریم ها هستند. باید از آن ها سئوال کرد که چرا نمی خواهند تحریم ها کم شود و دعا می کردند که تحریم ها افزایش یابد.
منافع، آینده و توسعه ایران در شکسته شدن اجماع بین المللی علیه نظام و کشور است. آنهایی که دوست دارند؛ تحریم ها شکسته نشود؛ باید بگویند چگونه از تحریم ها سود می برند؛ و گرنه خود اقدام اقای روحانی در شکسته این اجماع یک حرکت بزرگ است.
مثلاً یکی از اقداماتی که دولت روحانی در حوزه اقتصاد انجام می دهد و فرقی با قبل نکرده است؛ این است که دولت پرداخت یارانه ها به همه افراد را ادامه می دهد. این اقدام دولت ادامه دادن سیاست گذشته نیست؟
من از ابتدا با حذف دهک های پردرامد مخالف بوده ام و این موضوع را بارها اعلام کرده ام. استدلال من این است که اگر یک ایرانی میلیاردی احساس می کند که شایسته گرفتن یارانه است با توجه به اینکه این پول ناچیز تر می شود، بگزاریم بگیرد. چرا که ۴۵ هزارتومان الان کمتر از نصف از ارزش سال ۸۹ خودش را دارد و با توجه به روندی که جلو می رود تا پایان سال ۹۳ به ۱۵ هزارتومان می رسد.
دولت اگر می داند که مردم چقدر درآمد دارند از آنها مالیات بگیرد به جای اینکه یارانه آن ها را کم کند. از طرف دیگر ، در کشور ما در مقاطعی یارانه های بسیار وحشتناک تری به پولدارها می پردازیم. اگر جلوی آنها را بگیریم ؛ بهتر از این است که این ۴۵ هزار تومان را قطع کنیم. مثلا قیمت بلیط پروازهای خارجی بر اساس دلار مبادله ای است. یعنی اگر کسی یک سفری به المان برود و برگردد و ۲۰۰۰ دلار هزینه آن شود؛ این فرد حدود یک میلیون تومان بابت المان رفتن از دولت یارانه می گیرد. در سال ۳ تا ۴ میلیون ایرانی به خارج می روند. هر ایرانی به ازاء خروج از ایران در مقابل هر دلار ۵۰۰ تومان یارانه دریافت می کند. شما می گویید یارانه به طبقه ثروتمند ندهید؛ اما از آن طرف به یک خانواده پولدار در تهران به اندازه یک پارچه آبادی در بوشهر یارانه می دهید. یا هر خانواده با درآمد بالا در تهران نزدیک به ۶۰۰ هزار تومان یارانه بنزین می گیرد. در واقع در ایران هرکس پولدارتر باشد؛ بیشتر از دولت یارنه دریافت می کند.
الان نظام پرداخت یارانه در ایران به گونه ای است که هرکس با پرواز درجه عالی به خارج برود از کسی که با پرواز با درجه پایین تر می رود؛ یارانه بیشتری می گیرد. کسی که با هواپیما به مسافرت می رود یارانه بیشتری از کسی که با اتوبوس مسافرت می کند؛ دریافت می کند. در واقع این یارانه متاسفانه به هیچ وجه هدفمند نشده است.