به گزارش «تابناک»، وبسایت المانیتور در دوم ماه میلادی اکتبر، توجه جهانی به پدیدهای خاص در ایران را کلید زد که تا چند روز مورد توجه بسیاری از رسانههای بینالمللی قرار گرفت.
المانیتور با توجه به تصاویری از سلفیها، پارتیهای خانگی، اتومبیلهای لوکس اروپایی، مردان و زنانی با پوششهای متفاوت در صفحه اینستاگرامی با عنوان «بچه مایهدارهای تهران» و با اشاره به تغییرات سریع در وضعیت و موقعیت اجتماعی و سیاسی عدهای در ایران در سالهای اخیر مدعی شد که این تصاویر نشاندهنده زندگی افرادی خاص و در شرایطی است که عموم مردم در فشار تحریمهای سخت اقتصادی غرب هستند، به نظر میرسد، به رغم مشکلات اقتصادی و تورم وحشتناک ایران در سالهای اخیر، ثروت نزد عدهای که در بازار سیاه و فساد اقتصادی دستی دارند، همواره در حال افزایش بوده است.
برخی از تحلیلگران اروپایی حتی پا را از این فراتر گذاشتند و مدعی شدند که این طبقه خاص در ایران قابل مقایسه با الیگارشهای روسیه هستند که در پایان دوران شوروی از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند.
برداشت مهم دیگر این بود که این واقعیت که تلاش برای فیلتر اینستاگرام نتوانسته این جوانان خانوادههای تازه به دوران رسیده را از دسترسی به اینستاگرام بازدارد، برای بیننده این را تداعی خواهد کرد که ظاهرا همیشه راهی هست تا آنها به هر چه دلشان میخواهد دست یابند. این تصاویر نشان میدهد، برای آنها شکستن قوانین کشور نیز چندان اهمیتی ندارد!
موضوع وقتی که به رسانههای داخلی کشید و تقریبا همه رسانههای قابل اعتنای کشور به آن پرداختند، شکل جالبتری به خود گرفت. هر چه که رسانهها به این موضوع پرداختند ولی تقریبا نه در بین مقامات دولتی، نه در بین نمایندگان مجلس و نه در بین دیگر صاحبان تریبونهای عمومی که معمولا از کنار چنین مساله داغی به راحتی عبور نمیکنند، کسی پیدا نشد که در این باره موضعگیری کند.
حتی پلیس نیز که پیش از این با دستگیری گروهی که ترانهای خارجی را بازخوانی کرده بودند، نشان داده بود قصد ندارد در برابر آن چه هنجارشکنی در فضای مجازی میداند سکوت کند، در برابر «بچه مایهدارهای تهران» سکوت کرد.
مدتی بعد محتوای این صفحه در اینستاگرام حذف شد. اگر چه نقش مسئولان در این اتفاق روشن نیست و حتی نمیتوان در باره آن حدس و گمانی را مطرح کرد ولی اکنون دلیل روشنی وجود دارد که ثابت میکند انکار وجود «بچه مایهدارهای تهران» و یا پاک کردن صورت مساله با حذف محتوای صفحه آنها در اینستاگرام راه به جایی نخواهد برد، دلیل این ادعا پیدایش صفحه بچه مایهدارهای تبریز در اینستاگرام است و اگر در آینده این صفحه نیز از یاد برود، جایی دیگر در فضای مجازی وجود خواهد داشت که این فاصله به وجود امده اقلیتی کوچک و اکثریتی بسیار بزرگتر را فریاد کند.
حتی اگر چنین صفحاتی در فضای مجازی وجود نداشت، باز هم بسیاری از مردم این اختلاف و فاصله را با چشمان خود در دنیای واقعی میدیدند و لمس میکردند، حتی اگر بسیاری از مسئولان نخواهند ان را ببینند و یا این که آن را کماهمیت شمارند.
مشاهده این اختلاف و سخن گفتن از آن البته به معنای مذموم شمردن ثروت و یا کار و تلاش سالم برای زندگی بهتر از دیگران نیست، بلکه موضوع، اختلاف طبقاتی نوظهوری است که بسیاری ان را نتیجه سیاستهای اقتصادی سالهای اخیر و آشفتگیهای ناشی از ان میدانند. اما نکته اصلیتر این است که انکار این واقعیت باعث از بین رفتن عواقب و آثار آن نخواهد شد.