مفید بودن یا نبودن مذاکره، نامه های اوباما به رهبر انقلاب، تحریم ها و آینده مذاکرات و اضافه شدن افرادی به تیم مذاکره کننده ایران موضوعاتی است که دکترعلی اکبر ولایتی به تشریح آنها می پردازد.
مذاکرات اخیر ایران و گروه موسوم به ۱+۵ با وجود حدس و گمان رسانه ها مبنی بر رسیدن به نقطه پایان، بار دیگرتمدید شد و طرفین مذاکره ۷ماه فرصت دارند به توافق جامع دست پیدا کنند. در این میان تحلیل های مختلفی از سوی موافقان و مخالفان مذاکره و توافق مطرح است که بدبینی ها و خوش بینی های فراوانی را القا می کند. دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در امور بین الملل، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان باسابقه ترین رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در گفتگوی تفصیلی با مهر، به تحلیل روند مذاکرات و عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و سایر مسائل مهم سیاست خارجی پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید؛
*مذاکرات هسته ای به نقطه مهمی رسیده است و مذاکرات مسقط و وین از حساسیت و فشردگی خاصی برخوردار بود. تحلیل شما نسبت به روند مذاکرات چیست؟
در مورد مذاکرات هسته ای همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند و فرمایش ایشان برای ما و همه فصل الخطاب است، با اصل مذاکره موافقیم وهم با ادامه آن. از ابتدا هیچ گاه ایشان با مذاکره در رابطه با مسائل مختلف سیاسی و بین المللی مخالف نبودند و این روش جمهوری اسلامی ایران است. حتی زمانی که عراق به ایران حمله کرد، مناطقی را اشغال کرد، شهرهای ما بمباران شد و مردم به دفاع برخاستند، ضمن این که در میدان جنگ، رزمندگان مان در مقابل آنها می ایستادند و می جنگیدند اما هیچ گاه از مذاکره روی گردان نبودیم. همان سال های اول هم مرتب هیات های مختلف میانجی از کنفرانس اسلامی، غیر متعهدها و سازمان ملل می آمدند و با ایران مذاکره می کردند و یک بار خاطرم هست که خدمت امام هم رسیدند. بنابراین، روش جمهوری اسلامی ایران در مسائل بین المللی و در مسائل اختلافی این است که مذاکره کنیم. البته در چارچوب ضوابط بین المللی و معیارهای انسانی و در جهت حفاظت و حمایت از منافع اعتقادی و ملی جمهوری اسلامی ایران.
در مورد مسائل هسته ای که بسیار اساسی است هم از ابتدا تاکنون مذاکره کرده ایم، منتهی در مذاکره، اصولی باید رعایت شود. اولا چارچوبی ترسیم شده و کسانی که مذاکره می کنند از آن چارچوب نباید تجاوز کنند. این همان خطوطی است که بارها از آن صحبت شده که توسط مقام معظم رهبری ترسیم شده و می شود.
دیگر این که در داخل چارچوب مذاکره کردن و از مبانی تجاوز نکردن به معنای این نیست که مذاکره کنندگان ابتکار عمل نداشته باشند و در مذاکره، تدابیر لازم را به کار نبرند. به طوری که اگر می خواهند کاری هم انجام بدهند، از قبل دشمن و طرف مذاکره کننده نتواند به سادگی به طراحی های ما و هدفگذاری های تاکتیکی پی ببرد. بالاخره با تدبیر و کیاست باید مذاکره هسته ای مدیریت و اداره شود. ظرف مدتی که از آغاز کار دولت یازدهم می گذرد، مذاکره با گروه ۱+۵ یکی از اصلی ترین مباحثی بوده که در حوزه سیاست خارجی به آن پرداخته شده است.
*چند موضوع تاکنون در فراز و فرودهای پرونده هسته ای به عنوان عواملی که مانع رسیدن به توافق هستند مطرح شده است. مثلا آمریکایی ها به دنبال حل ماجرا نیستند و در واقع دوست دارند روند به همین شکل ادامه پیدا کند. آنها می دانند ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. از طرف دیگر بعضی دولت های منطقه مثل عربستان دنبال کارشکنی هستند. از این رو عده ای معتقدند مذاکره بی فایده است. چقدر با این تحلیل و دیدگاه موافق هستید؟
توجه کنید نباید خیلی خوش بین و نباید خیلی بدبین بود بلکه باید واقع بین بود. واقع بینی اقتضا می کند که اگر در مورد فناوری هسته ای کشورمان تردیدهایی را مخالفین، دشمنان و رقبای ما در دنیا و منطقه مطرح می کنند، جواب دهیم. اگر جواب ندهیم و ساکت باشیم، فکر می کنیم که مسئله تمام می شود. اگرهرچه آنها بگویند ما جواب ندهیم، می گویند که لابد طرف مقابل راست می گوید والا ایران اگر جوابی داشت پاسخ می داد. این که آنها می گویند و ما پاسخ می دهیم به این می گویند مذاکره پس چرا باید با مذاکره مخالفت کرد؟
اصلا در بین کشورها، زمانی تنش و تشنج ایجاد می شود که مذاکره به بن بست برسد و ما باید با دنیا در چارچوب اصول مان تعامل داشته باشیم.
هر کس که نمی خواهد با ما تعامل کند و زور بگوید در مقابلش می ایستیم. آمریکایی ها با زبان های مختلفی می خواهند با ما حرف بزنند و از این طرف هم در پاسخ تهدید می کنند. صهیونیست ها هم تهدید می کنند. زمانی صهیونیست ها تهدید می کردند که به مناطق حساس ایران حمله می کنیم و مقام معظم رهبری هم پاسخ دادند که اگر آنها دست به چنین کارهایی بزنند ما شهرهایی که غصب کردند را با خاک یکسان می کنیم. این را بارها هم حضرت امام فرمودند و هم مقام معظم رهبری که هر دشمنی در هر حدی از قدرت بخواهد با ما با زبان نظامی و زور صحبت کند، پاسخش نظامی و زور خواهد بود. ولی بخواهد مذاکره کند، خوب مذاکره می کنیم. بخواهد فریبکاری کند فریب آنها را نمی خوریم و فریبکاری شان را برملا خواهیم کرد. ولی همه این ها در بستر مذاکره صورت می گیرد.
بالاخره می خواهیم بگوییم که فناوری هسته ای حق ما است و از مقررات بین المللی تجاوز نکردیم، همکاری لازم را داشته ایم، به قرارداد انپیتی پایبند هستیم و با نظارت بازرسان فعالیت های صلح آمیز هسته ای را به انجام رسانده ایم.
همانطور که عرض کردم زمانی که به شما اتهامی می زنند شما هم پاسخ می دهید؛ در حوزه فردی هم همین طور است. اگر کسی به فردی اتهام ناروا می زند باید از خود دفاع کند. اگر در سطح یک کشور به ما اتهام بزنند که نمی خواهیم فناوری هسته ای صلح آمیز داشته باشیم و ایرانی ها می خواهند بمب اتم تولید کنند و ما جواب ندهیم، مردم دنیا هم باور می کنند. لذا هیچ راهی برای اثبات حقانیت جز مذاکره نیست.
*در میان صحبت ها اشاره کردید به اینکه آمریکایی ها با زبان های مختلف با ما صحبت می کنند. در چند سال اخیر به تناوب و در حدود یک ماه گذشته صحبت از نامه های اوباما به مقام معظم رهبری به میان آمده و بعضا گفته شده که جواب هایی هم به این نامه ها داده شده است. آیا زبان متفاوتی از جانب آمریکا در این نامه ها به کار برده شده و احیانا پاسخ هایی که ایران داده متناسب با همان بوده است؟
مقام معظم رهبری در صحبت های اخیر اشاراتی فرمودند که آنها احیانا در پیام هایی یا بعضا نامه هایی که می فرستند یا در مذاکراتی که بدون حضور خبرنگاران با مسئولان ما انجام می دهند، به گونه دیگری حرف می زنند، نرم حرف می زنند یا نوشته هایشان نوشته های نرمی است و در مطبوعات و رسانه ها که قرار می گیرند، خشن سخن می گویند.
این نشان دهنده نوعی دوگانگی یا چندگانگی در برخورد آنها است. یعنی حداقل صداقت را ندارند و این یک نوع نفاق است. هر آنچه که در پشت صحنه به مسئولین ما می گویند مثلا وزیر خارجه آمریکا به وزیرخارجه ما یا معاون آنها به معاون وزیرخارجه ما بگوید بعد به وین یا ژنو که می روند جور دیگری حرف می زنند! آنچه در مسقط در زمان دولت قبلی و ادامه آن در دولت فعلی صحبت کرده بودند با آنچه در ژنو انجام دادند متفاوت بود.
از یک طرف درمقابل صهیونیست ها که قرار می گیرند به خاطر ترسی که حکومت آمریکا از صهیونیست های داخل آمریکا دارد گفتار خشن انتخاب می کنند و در زمانی که مذاکرات، مذاکرات اعلام نشده ای است با زبان نرم صحبت می کنند و به نوعی می گویند که ما مجبور هستیم این طور سخن بگوییم! در حالی که این برای ما پذیرفتنی نیست چون باید مذاکره منجر به توافقاتی بشود که کاملا متوازن باشد و منافع جمهوری اسلامی ایران کاملا لحاظ شود. اگر از مذاکره به عنوان وسیله ای برای تحمیل نظراتشان بخواهند استفاده کنند، ایران زیر بار نمی رود.
*پاسخ هایی که به نامه های اوباما داده شده زبان متناسب با آن نامه بوده یا طوری دیگر؟
اطلاع دقیقی از جزئیات نامه ها و پاسخ ها ندارم ولی آنچه که از روحیات مقام معظم رهبری و در گذشته ازحضرت امام(ره) می شناسیم این است که پاسخ ها متناسب با نوع زبانی است که آنها انتخاب می کنند. اگر بخواهند از موضع ابرقدرتی صحبت کنند پاسخ هم متناسب با گفتار غیر منطقی آنهاست. به طوری که آنها را پشیمان بکند از این که با زبان زور یا از موضع بالا بخواهند با کشور ما برخورد کنند. لذا آن شناختی که از ادبیات مقام معظم رهبری دارم حالا چه در نوشته هایشان چه در گفتارشان حتما از موضع قوی، منطقی و اقتدار رهبر یک کشور اسلامی آن هم کشوری مثل ایران است.
*در فضاهای رسانه ای و حتی از سوی دولتمردان آمریکایی مطرح می شود که چون سنا در اختیار جمهوری خواهان است، توافق مشکل خواهد بود و دموکراتها بهتر قابل مذاکره و توافق هستند. نظر شما چیست؟
این تبلیغاتی است که آنها از آن بهره زیادی می برند و به نوعی قلمداد می کنند که حالا دموکرات ها متعادل تر و جمهوری خواهان تندتر حرکت می کنند. تاریخ معاصر دنیا در رابطه با رفتار دموکرات ها و جمهوریخواهان چنین تفاوتی را نشان نمی دهد. اصلا بمب اتم را چه کسانی در ژاپن انداختند؟ ترومن که یک دموکرات بود یا مثلا در زمان کدام رئیس جمهور جنگ ویتنام اوج گرفت؟ در زمان جانسون که او هم یک دموکرات بود. در زمان نیکسون جمهوریخواه هم جنگ پایان پیدا کرد. از آن طرف جمهوریخواهان بودند که به عراق حمله کردند. دموکراتها بودند که عراق را ترک کردند. هردوی آنان مثل هم هستند. اصولا تصمیمگیران اصلی سیاسی آمریکا و تصمیمات سیاسی مهم آنها با آمد و رفت حکومتها تفاوتی نمیکند. آنها منافع خودشان را میبینند. اما به آنها چه ربطی دارد که ایران انرژی هستهای صلحآمیز دارد یا ندارد؟ ایران یک کشور مستقل است. دخالت میکنند و میگویند که در جهت حفاظت از امنیت اسرائیل جلوی ایران را باید بگیرند، در حالی که خود صهیونیستها در منطقه دیمونا مرکز هستهای و بمبهای اتمی متعدد دارند و زیر بار امضای انپیتی هم نرفتند. اگر قرار باشد خطری خاورمیانه را تهدید کند، بمبهای هستهای اسرائیل است که در به کار بردن زورعلیه فلسطینیها و دیگر کشورهای منطقه هیچ گاه تردید ندارند و اگر گاهی خویشتنداری کرده اند از ترس این است که مبادا بلایی که حزبالله، حماس و جنبش جهاد اسلامی بر سرشان آوردند، تکرار شود.
البته باید گفت که این گروه ها تازه گروههایی هستند که مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران اند. اقتدار جمهوری اسلامی ایران در همین تحولات منطقهای نشان داده شده که به مراتب بیش از اینها است و اسرائیل جرات نمیکند علیه ایران کاری کند. بنابراین میخواهم عرض کنم بین جمهوریخواهها و دموکراتها دراساس تفاوتی نیست.
* برای لغو تحریم ها، سنا باید تصمیم گیری کند؟
حالا لزوما این طور نیست، هر تصمیمی توسط کنگره گرفته شود، رئیسجمهور میتواند وتو کند مگر این که بیش از دو سوم رای را داشته باشد. حاکمیت اصلی و گرداننده صحنه آمریکا که هر دو حزب در آن شرکت دارند هر تصمیمی گرفتند همان اجرا میشود. حالا رئیسجمهور دموکرات باشد یا جمهوریخواه فرقی نمی کند. به نظرم ساده انگاری است که بگوییم مواظب باشید اگر جمهوریخواهها بیایند بدتر است. حالا دموکراتها خیلی خوب بودند؟ این همه علیه ایران و کشورهای اسلامی کار کردند؟ شما ببینید آمریکایی ها در مصر چه اقداماتی کردند. مردمی انقلاب کرده و حکومت دیکتاتوری قبلی را ساقط کرده بودند و با انتخابات، حکومتی را روی کار آوردند. اما با حمایت آمریکاییها و پول بعضی از کشورهای منطقه آن حکومت ساقط شد و بالاخره حکم برائت حسنی مبارک که این همه جنایت مرتکب شده بود را گرفتند.
*یکی از محورهای اصلی مذاکرات که باعث شده تا این لحظه به توافق جامع نرسیم بحث تحریمها و برداشته شدن آنها، تعلیق و مباحثی از این دست است. به نظر شما چقدر امکان پذیر است که واقعا همه تحریمهایی که در موضوع هستهای ایران وضع شده لغو شود و بعد از این پیشبینی میکنید به بهانههای دیگر همان تحریمها علیه ما برقرار نشود؟
هیچوقت ایران بعد از انقلاب فارغ از تحریم نبوده است. بعد از انقلاب، ایران را تحریم کردند و هر سال هم تکرار میکنند و آن موقع که به امکانات دفاعی نیاز داشتیم به عراق این امکانات را میدادند و به ما امکاناتی نمیدادند. عراق تجاوز کرده بود و انواع فشارها را بر ایران وارد می کرد و امروز هم ادامه همان سیاست است. بنابراین تحریم کم یا زیاد وجود دارد و این ما هستیم که باید تدبیر کنیم. راههایی را برویم که بتوانیم تحریمها را دور بزنیم و این کار در حال انجام است و ان شاءالله باز هم جدیتر خواهد شد. ارتباط ما با روسیه، چین، هند، بعضی از کشورهای آمریکای جنوبی مثل آرژانتین، برزیل و برخی از کشورهای اروپایی که مرتب دارند هیاتهای دیپلماتیک به ایران می فرستند ادامه دارد و در ماه های اخیر هم بنده با تعداد زیادی از آنان ملاقات داشته ام. بنابراین تحریمها یک مقدار کار را سخت میکند و مقداری اجناس را گرانتر به دست ما میرساند اما این طور نیست که کشوری با ۱۵ همسایه از دریا و زمین را بتوان محاصره اقتصادی کرد. یک کشور بزرگ با مرزهای طولانی بیش از ۸ هزار کیلومتر مرز را نمیشود محاصره اقتصادی کرد. با روسها قرارداد و تفاهم کردیم که روزی ۵۰۰ هزار بشکه نفت از ایران بخرند. با چینیها الان بیش از ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز قرارداد داریم و بسیاری از قراردادها را با چینیها منعقد کردیم و چین هم امروز به لحاظ تجاری حرف اول را دردنیا میزند. حتما تلاش مذاکرهکنندگان ما این است که هم فناوری هستهای از قیدوبندهای تحمیلی خارج شود و هم تحریمها برداشته شود و این دو با هم در مذاکرات مورد توجه قرار میگیرد.
* گفته میشود که به تیم مذاکرهکننده دستور داده شده در دور بعدی صرفا به بحث تحریمها بپردازد. این مسأله را تأیید می کنید؟
بله خوب تحریم مهم است. اصلا مذاکره دو رکن دارد؛ یکی بحث هستهای و مشخص کردن روش کار در امر هستهای در چارچوبی که مورد قبول ما است و دیگری رفع تحریمها. براساس مذاکرات ژنو، باید مذاکره و توافق دوطرفه باشد یعنی در زمینه هستهای مذاکره داشته باشیم، نظارت بیشتر باشد و در چارچوب خطوط قرمزی که تعیین شده تعامل داشته باشیم و از طرفی هم آنها تحریم ها را نه تعلیق بلکه لغو کنند.
*توافق جامع را با روندی که طی شده و افقی که پیش رو است چقدر قابل حصول میدانید؟
کار آسانی نیست ولی این مذاکرات بالاخره فراز و نشیب و مشکلاتی دارد اما من آینده را روشن میبینم، زیرا جمهوری اسلامی ایران مصمم به ایستادگی و مقاومت است و تجربه نشان داده هر دولتی که مقاومت کند و از خواستههای به حق و مشروعش دفاع نماید در نهایت به مقصد میرسد. برعکس آن هم صادق است که اگر کشوری مقاومت نکند، حتما قدم به قدم عقب نشانده می شود. بهترین نمونهاش مذاکره فلسطینی ها و مذاکره کنندگان آنان با صهیونیستها بود. شما ببینید در مذاکرات چه قرارهایی بین عرفات و طرف اسرائیلی گذاشته شد اما قدم به قدم فلسطینیها عقب نشستند و اسرائیلیها جلو آمدند تا بالاخره آنهایی پیروز شدند که ایستادند و توانستند حداقل بخشی از فلسطین را آزاد کنند که غزه باشد و ان شاءالله ساحل غربی را هم آزاد خواهند کرد. مقاومت اسلامی در لبنان توانست سربازان صهیونیست را از جنوب بیروت تا مرز لبنان و فلسطین عقب بنشاند و آنها هم مقدار زیادی سلاحهای سنگین را باقی گذاشتند و فرار کردند که من این ها را در مرز بین لبنان و فلسطین دیدم. بنابراین حتما مقاومت مدبرانه، گفتوگوی هوشمندانه، حرکتهای منطقی و گفتوگوهای کاملا در چارچوب اصول مورد قبول جمهوری اسلامی ایران دیر یا زود نتیجه خواهد داد.
*هم در مذاکرات مسقط و هم در وین شایعاتی در رسانههای داخلی با منشأ خارجی مطرح شد مبنی بر حضور مقامات جدیدی از ایران در مذاکرات و از جمله اشاره میشد به این که جنابعالی حضور پیدا میکنید یا حضور پیدا کردید. گزینههای دیگری از دولت هم نام برده شد، احساس میکنید چرا گفته می شود که از ایران کسان دیگری به تیم اضافه شده اند؟
حالا این که چرا این مطلب را گفتند من نمیدانم اما در هیچ مذاکرهای از این مذاکرات هستهای شرکت نکردم و در مورد این که افراد دیگری شرکت بکنند هم بنده اطلاعی ندارم ولی تیم مذاکرهکننده هستهای ما تا به حال تلاش خوبی کردند و مورد تایید مقام معظم رهبری و دولت هستند. به نظرم گروه توانمندی هستند که به خط مشی راهبردی ترسیم شده از سوی معظم له هم پایبندند.
گفتگو از: محمد مهدی رحیمی و جواد حیران نیا