روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل هماند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد.
روز نهم دى هم از همین قبیل است؛ یعنى برخاسته از بصیرت است، از دشمنشناسى است، از وقتشناسى است، از حضور در عرصه مجاهدانه است.
«نهم دی ۸۸، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در «سالگرد این حماسه»، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعدههای الهی تبیین شود» امام خامنهای
۹ دی در گذار از ۸ ماه فتنه پیچیده، آخرین حلقه از اتفاقات تلخ و ناخوشایندی بود که با آفرینش آن، حلاوت پشتیبانی مردم از انقلابشان ذائقه انقلاب اسلامی را شیرین کرد و از پی آن گرد و غبار ۸ ماه آتشافروزی در خیابانها و مساجد و پاره کردن عکس امام روحالله و شعارهای ضد فلسطینی و ضد مقاومت و آتش روزهخواری علنی و حمله به پایگاه بسیج و مردم بیدفاع و حمله به اموال عمومی و نهایتاً آتش جسارت به خیام ابا عبدالله در خیابانهای تهران و عزاداران حسینی در هنگامه عزا و ماتم برای امام شهیدشان فرونشست و اینگونه نهم دی به تعبیر پیر انقلاب پرچم راهنمایی دیگران و روزی «متمایز» شد.
در همین زمینه عباسعلی کدخدایی مشاور عالی دبیر شورای نگهبان و سخنگوی سابق شورای نگهبان که در انتخابات پر فراز و نشیب سال ۸۸ این وظیفه را بر عهده داشت در گفتوگویی یکساعته ضمن بازخوانی برخی از وقایع فتنه و ارتباط فتنهگران با بیگانگان که به پلی برای ضربه به نظام جمهوری اسلامی تبدیل شدند، به تشریح جزئیات چگونگی تایید سلامت انتخابات در سال ۸۸ پرداخت.
کدخدایی در این گفتوگو تاکید کرد: ما گفته بودیم اگر شورای نگهبان در سال ۸۸ به این نتیجه برسد که یک نفر دیگر از این ۴ نفر رأی آوردهاند قطعاً اعلام میکند و نگرانی ندارد چرا که شورای نگهبان پاسدار رأی مردم است.
سخنگوی سابق شورای نگهبان در این مصاحبه گفت: در سال ۸۸ اقدام علیه امنیت ملی بیشترین و خسارت به اشخاص حقیقی و حقوقی و اموال عمومی کمترین مصادیق مجرمانه است که در قانون داریم و مجازاتِ اقدام علیه امنیت ملی تا اعدام هم هست.
وی حصر سران فتنه را اقدام تأمینی و موقت برای حفظ جان این افراد و حفظ آرامش کشور دانست و بر همین اساس ابراز امیدواری کرد که برای رسیدگی به جرائم پرشمار موسوی و کروبی، دادگاه صالحه تشکیل شود.
وی همچنین در این مصاحبه ضمن اشاره به روند تایید صلاحیتها در انتخابات ۹۲ به موضوع رد صلاحیت هاشمیرفسنجانی، مشایی و آنچه در خصوص رد صلاحیت روحانی گفته شده بود پرداخت.
آنچه در ادامه میآید مشروح بیش از یک ساعت گفتوگوی فارس با عباسعلی کدخدایی مشاور عالی دبیر شورای نگهبان است:
با توجه به فرا رسیدن ۹ دی اگر بخواهید یک ریشهیابی از مسائل فتنه داشته باشید، بفرمایید فتنه ۸۸ در بستر چه شرایطی شکل گرفت؟
بسماللهالرحمن الرحیم، ابتدا ایام رحلت پیامبر عظیمالشأن و شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) را تسلیت عرض میکنم.
*اهمیت یومالله ۹ دی مانند ۲۲ بهمن است
بحث ۹ دی که به تعبیر مقام معظم رهبری از روزهای ماندگار و یومالله در کشور ماست به اندازه کافی صحبت و ریشهیابی شده است. اگر بخواهیم این بیعت مجدد مردم را با نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب را ریشهیابی کنیم باید به گذشته بازگردیم که نظام جمهوری اسلامی با پشتیبانی همین مردم شکل گرفت؛ اصولاً نهضت اسلامی ما به رهبری حضرت امام(ره) با حضور گسترده مردم در سال ۵۷ شکل گرفت و اهمیت روز ۹ دی کمتر از سایر ایامالله دوران انقلاب اسلامی مثل ۲۲ بهمن نیست.
به نظر میرسد مردم خوب و مسلمان ما وقتی احساس کنند آرمانها و ارزشهای آنها در خطر است و نظام جمهوری اسلامی که برای تثبیت این ارزشها شکل گرفته در خطر است، پیشگام میشوند و در دفاع از نظام جمهوری اسلامی از ایثارگری و جانبازی دریغ نمیکنند.
*مردم در ۹ دی به اقدامات خلاف قانون پایان بخشیدند
مردم ما در سال ۸۸ احساس کردند اقداماتی خلاف قانون و مقررات انجام میشود که امنیت نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است و با این احساس خطر به میدان آمدند و به فتنه ۸۸ پایان بخشیدند.
برخی معتقدند ریشههای فتنه در انتخابات شکل گرفت و برخی معتقدند ریشههای آن به اوایل انقلاب باز میگردد، نظر شما در این خصوص چیست؟
بنده نیز با نظر دوم موافق هستم که دشمن همیشه برای نظام ما مشغول توطئه است و مسئولان و مردم باید در پیروی از رهبر معظم انقلاب هوشیار باشند و پشتیبان این شجره طیبه باشند.
ریشه دشمنیها به اینکه ما چرا انتقلاب اسلامی داشتیم و مردم چرا به آمریکا نه گفتند برمیگردد؛ به تعبیر مقام معظم رهبری فرمودند ریشه همه اینها به بیداری اسلامی بر میگردد که در منطقه اتفاق افتاده است. دشمن از انقلاب اسلامی و ایران اسلامی هراس دارد که موجب بیداری اسلامی در منطقه شده و با هر روشی دنبال ضربه زدن و خدشه به نظام است. انتخابات که همیشه برای ما فرصت بوده است، دشمن آن را در سال ۸۸به تهدید تبدیل کرد کند و این دشمنیها در دورههای بعد و سالهای آینده ادامه دارد اما هوشیاری مردم و سؤالات ضروری است و با پشتیبانی مقام معظم رهبری و لطف خداوند همه آنها انشاالله با ناکامی مواجه خواهد شد.
با توجه به اتفاقاتی که در بازه زمانی ۲۲ خرداد تا عاشورای ۸۸ شاهد آن بودیم، فکر میکنید این فتنه صرفاً داخلی بود یا ریشههای خارجی نیز برای آن قائل هستید؟
قطعاً از زمان تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران دشمنان خارجی درصدد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی بودند از جمله فتنه ۸۸ و قبل از انتخابات نیز به مردم ما چنگ و دندان نشان میدادند، ریشههای اصلی فتنه را باید در اقدامات دشمنان خارجی بدانیم که با دستمایه قرار دادن ساده لوحی برخی افراد در داخل، آن را طراحی کردند و انتخاباتی که به عنوان فرصت برای جمهوری اسلامی فراهم شده بود را به تهدید تبدیل کردند که البته با مدیریت شجاعانه رهبر انقلاب و پشتیبانی مردم با شکست مواجه شد.
آقای دکتر، شورای نگهبان سال ۸۸ از روند فتنهای که صورت گرفت آگاه بود؟ آیا پیشبینی چنین فتنهای را میکردید؟
شورای نگهبان یک دستگاه اطلاعاتی و امنیتی نیست که اطلاعات خاصی داشته باشد ولی بر اساس نوع کاری که داشت، مرجع اخباری هستیم که از نهادهای مختلف به ما میرسید، آن زمان هم این زمزمهها وجود داشت و شاید نیاز نباشد که به اخبار پنهانی مراجعه کنیم؛ موضعگیری مقامات خارجی نسبت به انتخابات ما و موضعگیری دشمن نسبت به انتخابات و نامشروع دانستن آن و بیاعتباری نهادهای درگیر در انتخابات مثل وزارت کشور و شورای نگهبان که با بزرگنمایی همزمان مشکلات اقتصادی همراه بود، حاکی از این است که دشمن درصدد بود این فرصت را تبدیل به تهدید کند و البته در آن اواخر ما گزارشهای مستندی در این جهت دریافت کردیم که توطئههای زیادی شکل گرفته است.
*نسخههایی از دستورالعملهای فتنهگران بدست شورای نگهبان رسیده بود
از جمله شکلگیری کمیتهها یا تشکیلاتی که به زعم خودشان میخواستند نظارت بر انتخابات را شکل دهند، یا دستورالعملهای تشکیلاتی که برای خارج از نظارت قانونی در نظر گرفته بودند و این دستورالعملها در حد وسیع توزیع شده و نسخههایی بدست ما نیز رسیده بود.
همه اینها حاکی از این بود که یک توطئه در شرف انجام است و ما هم باید تدابیر بیشتری داشته باشیم، خوشبختانه در این زمینه اطلاعرسانی شد و در آن مورد نهادهای مختلفی که ذیربط بودند تلاشهایی در این جهت انجام دادند.
اقدامات ایجابی شورای نگهبان در آن مقطع برای پیشگیری از بروز این فتنه چه بود؟
وظیفه شورای نگهبان نظارت بر انتخابات و پاسداری از رأی مردم است و حقوق نامزدها نیز باید به نحو احسن رعایت شود اما در چارچوب این وظایف تلاش کردیم اقدامات جدیدی را آغاز کنیم تا اطمینان بیشتری برای نامزدهای انتخابات و طرفداران آنها ایجاد شود.
مثلاً دیدیم که زمزمهای مبنی بر عدم اطمینان نسبت به اقداماتی که در وزارت کشور و شورای نگهبان میشود وجود دارد لذا ما یک طرفه پیشنهاد دادیم که حاضریم نمایندگان نامزدها در شورای نگهبان حضور داشته باشند تا از ابتدا تا انتهای کار بر عملیات نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، نظارت کنند.
*نماینده موسوی تا نماز صبح روز ۲۳ خرداد در شورای نگهبان ماند
این اتفاق برای اولین بار سال ۸۸ افتاد؟
بله سال ۸۸ برای اولین بار بود و در انتخابات ۹۲ هم ما این را تکرار کردیم اما قانون این را به ما تکلیف نکرده بود بلکه پیشنهاد ابداعی بود و خوشبختانه در شورای نگهبان مورد قبول واقع شد. ما در شورای نگهبان با رؤسای ستادهای انتخاباتی وقت ملاقاتهایی داشتیم و بعد هم امکانات لازم را در نظر گرفتیم که حضور داشته باشند و تا پایان ساعات رأیگیری حضور داشتند اما ما باز هم آن را تمدید کردیم. برخی در ستاد نظارت ما باقی ماندند اما برخی دیگر به دلیل بیحوصلگی یا کمبود وقت، آنجا را ترک کردند ولی نماینده آقای موسوی و آقای احمدینژاد که از ستاد هم معرفی شده بود، تا صبح اینجا بودند و نماز صبح را هم در شورای نگهبان خواندند و بعد رفتند.
در صحبتهای خود اشاره داشتید که گزارشهای مستندی در آن مقطع دریافت کردید. آیا این گزارش در عدم تأئید صلاحیت آقای موسوی و کروبی نمیتوانست مؤثر باشد؟
ما در شورای نگهبان دو بخش داریم یک بخش در رابطه با بررسی صلاحیتهاست که زمانی که صلاحیتها بررسی میشود گزارشهای مختلفی بدست ما میرسد و تا زمانی که این گزارشها بدست ما میرسد قابل قبول است؛ یک بخش از گزارشات مربوط به فضای انتخابات است و ممکن است در بخشهای امنیتی لازم داشته باشیم که تدابیری صورت گیرد و از این رو به دستگاههای امنیتی پیشنهاد میکنیم، یا ممکن است درباره پشتیبانیها مثل چاپ تعرفه و توزیع صندوق رأی و اینگونه مسائل نظراتی داشته باشیم که با وزارت کشور هماهنگ میکنیم. هرکدام از این مسائل را با دستگاههای مختلف و ذیربط بحث کردیم و اقدامات لازم از طریق آنها اتخاذ میشد.
اینکه عرض کردم گزارشها به دست ما میرسید در واقع گزارشهایی بود که احتمالاتی داشت در رابطه با حوادثی که در انتخابات ۸۸ قرار بود شکل بگیرد و بنده خودم نیز با برخی مراجع امنیتی، شخصاً صحبت کردم و گفتم با توجه به قرائنی که بدست ما رسیده این احتمالات وجود دارد، از این رو باید تدابیر بهتری اتخاذ شود.
*ادعای «تقلب در انتخابات» غیرکارشناسانه است
بحث تقلب در انتخابات موضوع سؤال بعدی ماست. اگر عقبتر برگردیم در انتخابات مجلس، برخی معتقدند در آن انتخابات تقلب صورت گرفت، سال ۸۴ هم کروبی مدعی شد در زمانی که خوابیده بود تقلب شد و در نهایت آقای هاشمی چنین ادعایی کرد؛ به صورت مشخص، سؤالم این است که آیا در ساختار انتخابات امکان تقلب وجود دارد؟ چون آقای هاشمی تأکید داشت یکی از دلایلی که در سال ۸۴ رئیسجمهور نشد این بود که استانداران کار را رها کرده بودند.
کسانی که نظام انتخاباتی ما را میشناسند چنین حرفی را مطرح نمیکنند چون این حرف «تقلب در انتخابات» غیرکارشناسانه است. ما یک تخلف داریم که شامل جرائم کوچکی است مثل خرید و فروش رأی در یک حوزه یا کم و زیاد کردن آرا در یک صندوق و یا یک نفر چند رأی را به نفع کسی در صندوق بیندازد. اینها تخلفاتی است که در قانون انتخابات هم پیشبینی شده است و برای آن مجازات هم در نظر گرفته شده است، ما نسبت به تخلفات هیچگاه منکر نبودیم در همه انتخابات از ابتدا تا کنون در همه کشورها از اینگونه تخلفات اتفاق افتاده که به مراجع قضائی گزارش میشود و آنها برخورد میکنند اما اگر اینگونه تخلفها به شدتی باشد که آرای ریخته شده در یک صندوق را مخدوش کند توسط شورای نگهبان آرای آن صندوق ابطال میشود، مثلاً در انتخابات مجلس این قضیه را ملاحظه کنید چرا که در انتخابات مجلس حوزههای آن مختلف است. از این رو در چنین شرایطی انتخابات در برخی حوزهها به تأئید شورای نگهبان نمیرسد. و اگر این تخلفات جزئی زیاد بوده باشد و صحت انتخابات برای اعضای شورای نگهبان قابل تأئید نیست و این از ابتدا مرسوم بوده است. اما وقتی میگوئیم تقلب؛ مقصودمان این است که در یک انتخابات گسترده مثل انتخابات ریاستجمهوری که آقای زید رأی آورده است ما آقای عمرو را بهجای او اعلام کنیم که اصلاً امری ناشدنی است، به چند دلیل؛ اول اینکه باید کل واجدین شرایطی که رأی میدهند بیایند یک رأی بدهند بر خلاف آن، یعنی شما باید آرای واجدین شرایط را که ۴۰ میلیون است را به نفع شخص دیگری بخوانید. ۴۰ میلیون رأی! این رأی چگونه استخراج شده است؟ در حوزههای انتخابیه و در صندوقهای رأی که در هر صندوقی حداقل ۴۰ نفر درگیر هستند و شامل عوامل اجرایی، نظارتی، قضائی، اطلاعاتی و پشتیبانی هستند لذا وقتی میگوئیم تقلب اتفاق افتاده است باید قبول کنیم که ۴۰۰ هزار نفر حدوداً از وزارت کشور درگیر هستند و مشابه آن نیز از شورای نگهبان درگیرند تقلب کردهاند.. علاوه بر این نهادهای نظارتی، اطلاعاتی و امنیتی و پشتیبانی نیز درگیر انتخابات هستند یعنی کل کشور باید با هم توافق کنند تا رأی آقای زید را عمرو بخوانند؛ این اصلاً امکانپذیر نیست و این مطلبی است که خود افرادی هم که در زمانی معترض بودند، در جایی گفتهاند، مانند نماینده آقای موسوی(آقای آخوندی) که در محضر حضرت آقا در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ اعلام کرد که ما مطمئن هستیم که تقلب امکانپذیر نیست، نه اینکه اتفاق نیفتاده است بلکه امکانپذیر نیست اما ایشان بیانصافی کرد و این مسأله را در رسانهها مطرح نکرد. در حالی که باید در رسانهها نیز اعلام میکرد که امکان تقلب وجود ندارد.
اما با این وجود شورای نگهبان هم فضای بازشماری را ایجاد کرد و هم طبق قول یکی از اعضای کمیته ۶ نفره آقای جنتی تأکید کردند اگر مطمئن شویم در انتخابات تقلبی رخ داده است، انتخابات را ابطال میکنیم.
من به خود این آقایان هم گفتهام، من یک بار این را گفتهام که البته بیبیسی شیطنت کرد و آن را طوری دیگر منعکس کرد. آن زمان گفتم که شورای نگهبان هیچ نگرانی ندارد از اینکه رقیب آقای احمدینژاد رأی آورده باشد و ما او را اعلام کنیم، آن موقع بررسی انتخابات بود و ما هنوز مهلت قانونیمان تمام نشده بود، آنجا تأکید کردم اگر ما به این نتیجه برسیم که یک نفر دیگر از این ۴ نفر رأی آوردهاند قطعاً اعلام میکنیم و نگرانی نداریم چرا که شورای نگهبان پاسدار رأی مردم است.
*رأی مردم به تعبیر مقام معظم رهبری حقالناس است
شورای نگهبان آخرت و دنیا سرش میشود و این مسائل را متوجه میشود، رأی مردم به تعبیر مقام معظم رهبری حقالناس بوده است لذا شورای نگهبان ترسی ندارد کسانی که صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان تأئید شده است، اگر رأی دارند، رأی آنها را اعلام کند، اگر قرار بود شورای نگهبان کاری انجام دهد که در بررسی صلاحیتها این کار را انجام میداد، چطور برای خود دردسر درست کند و اول آنها را تأئید صلاحیت کند و سپس رأی آنها را اعلام نکند؟ اینکه خلاف عقل سلیم است.
اما در رابطه با بازشماری که به آن اشاره داشتید ما چیزی که در قانون داریم و در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هم مطرح میشود، این است که یک نامزد مثلاً اعلام میکند آرای صندوق شماره ۱۰۲ مخدوش است، میگوییم دلایلتان چیست؟ ممکن است دلایلی مطرح کند و بگوید چه تعداد تعرفه بوده و … ما هم میگوییم بررسی اولیه شود، اگر گزارشی که آن شخص از تخلفات داده است مقرون به صحّت باشد موضوع را در شورای نگهبان مطرح میکند، در شورای نگهبان هر ۱۲ نفر بررسی کرده و مجموع نظرات کارشناسان و آن نامزد بررسی میشود و اگر ببینند احتمال وقوع چنین امری وجود دارد، دستور بازشماری میدهند.
*معترضان به انتخابات ۸۸ هیچ ادلّهای ارائه نکردند
مثلاً در انتخابات مجلس ملاحظه میکنید که وقتی شورای نگهبان دستور بازشماری میدهد همینطور است و دوباره باید همان تشریفات انجام شود و عوامل اجرایی، نظارتی، اطلاعاتی و قضائی در حضور یکدیگر صورتجلسه میکنند و بازشماری میشود و صورتجلسه نهایی را به شورای نگهبان ارسال میکنند، اگر تفاوت عمدهای وجود داشته باشد، شورای نگهبان نظر شاکی را تأئید میکند و ممکن است همان نظر قبلی را تأئید کند، بنابراین بازشماری امکانپذیر هست اما نیازمند ادله قانعکننده است.
که معترضان به انتخابات سال ۸۸ هیچ ادلهای مطرح نکردند؟
به هیچ وجه! گزارشهایی که ما از ستاد آقای موسوی و آقای کروبی و آقای رضایی داشتیم، گزارش همین تخلفات جزئی بود که عرض کردم، مثلاً گفته شد در جایی طرفداران یکی نامزد تبلیغ کردهاند و ما نیز سریعاً به وزارت کشور، نیروی انتظامی و عوامل مختلف اطلاع دادیم که برخورد کنند.
تعداد شکایاتی هم که آقای احمدینژاد داشت کم نبود، آنها نیز گزارشهایی را علیه اینها مطرح میکردند که اکثر این نوع گزارشها از سر احساسات بود و وقتی بررسی میکردیم میدیدیم چنین اتفاقی در آن حوزه نیفتاده است، یا در جایی بحث کمبود تعرفه یا بسته شدن درب مراکز رأیگیری در ساعت رأیگیری که آن را قبلاً توضیح دادهام.
قرار بود شورای نگهبان ۱۰درصد آرا بازشماری کند، در این باره و روندی که به چنین تصمیمی رسیدید توضیح بفرمایید.
آقایان مرتب مطرح میکردند ابطال و سپس گفتند بازشماری کل آرا که گفتیم بازشماری آرای کل کشور امکانپذیر نیست. اگر ما بخواهیم کل کشور را بازشماری کنیم چندین ماه وقت میبرد چرا که بازشماری از شمارش اولیه خیلی طولانیتر است و ما باید همه این عوامل را جمع کنیم؛ عواملی که مثلاً دو روز مرخصی گرفتهاند، هیچ کدامشان نیستند و باید با تمام این عوامل هماهنگی صورت میگرفت.
حتماً باید همان عوامل باشند؟ درست است؟
بله باید همان عوامل باشند چون به کسی دیگر اعتماد نداریم اگر عوامل دیگری اعزام کنیم دوباره زمان طولانی میشود با این حال گفتیم اگر مستنداتی دارید، ارائه دهید.
برای اینکه این کار انجام شود ما پیشنهادمان این بود که به صورت رندومی یا هر صندوقی که میگویید در استانهای مختلف تقلب شده است شماره آن و مستندات خود را ارائه دهید و ما در حضور نمایندگان خود شما آن صندوقها را بازشماری میکنیم؛ اگر تغییر محسوسی نداشت شما باید نتیجه انتخابات را قبول کنید و اگر تغییر محسوسی داشت ما میرویم بقیه صندوقها را نیز بازشماری میکنیم و این را قبول نمیکردند و میگفتند همه صندوقها که ما گفتیم امکانپذیر نیست، حتی آقای محسن رضایی که به جلسه شورای نگهبان آمد تنها نامزد معترض بود که آمد و همه حرفهای خود را زد اول تعداد زیادی از صندوقها را مطرح کرد که گفتیم امکانپذیر نیست اما برای اطمینان گفتیم یک تعداد از صندوقها را در استانهای مختلف به ما شماره بدهید تا در حضور نمایندگان خودتان بازشماری کنیم، اگر تغییر محسوس به نفع شما داشت همه را بازشماری میکنیم، چند استان رفتیم و نمایندگان وی از سوی ستاد آقای رضایی معرفی شدند و در حضور دوربینهای صدا و سیما بازشماری شد و تغییر محسوسی نداشت، حتی در جاهایی یک یا دو رأی از ایشان کم شد که طبیعی بود در این فاصله آقای رضایی اعلام کرد که نیازی به بازشماری نمیبینم.
موسوی حاضر نشد برای پذیرش نتیجه بازشماری تعهد مکتوب بدهد
در رابطه با ۱۰ درصد بازشماری چطور؟
در رابطه با ۱۰درصد، آن روزهای آخر بود که آقای آقامحمدی اینجا آمد و گفت من با آقای موسوی صحبت کردم و ایشان چند شرط را گفته که اگر این کارها انجام شود من میپذیرم، واقعاً خیلی برای ما دشوار بود اما گفتیم اگر چنین مسألهای هست مشروط بر اینکه به صورت مکتوب به ما تعهد دهید که اگر در بازشماری تخلف عمده و تغییر محسوس احساس نشد، شما نتیجه انتخابات را میپذیرید، لذا گفتیم در این صورت ما حاضر خواهیم بود این کار را انجام دهیم که با تغییری که من گفتم، ایشان نپذیرفت و ارجاع کرد به نمایندگانش و نمایندگان او نیز نپذیرفتند. ما از جانب خودمان و برای اینکه اطمینان عمومی ایجاد شود، قرار شد ۱۰درصد از صندوقها و به صورت رندومی و اتفاقی در کل کشور و در حضور دوربینهای صدا و سیما بازشماری کنیم و از نمایندگان نامزدهای مختلف دعوت کردیم که در همه این بازشماریها حضور داشته باشند. ما گزارشها را داریم و خیلی از نمایندگان آقای موسوی و کروبی هم حضور داشتند و تأئید هم کردند که هیچ تغییر محسوسی در این صندوقها نبود لذا آن ۱۰ درصد بازشماری شد و تغییری هم ایجاد نشد.
این نقل قولی که یکی از اعضای کمیته ۶ نفره درباره صحبت آقای جنتی مطرح کرده بود مبنی بر اینکه «اگر تقلبی شده باشد انتخابات را ابطال میکنیم» نظر شما چیست؟
من این نقل قول را نمیدانم چون زمان گذشته است اما ایشان شاید درست گفته باشد ولی عرض میکنم مهمتر از آن را در رسانههای خارجی مطرح کرده و گفتم اگر «در بررسیهای خود به این نتیجه برسیم که نامزد دیگری برنده انتخابات شده قطع بدانید که ما اعلام میکنیم و هیچ نگرانی و ترسی نداریم که اعلام کنیم یکی دیگر از این ۴ نفر برنده انتخابات شده است.»
یکی از شبهههایی که آن زمان مطرح کرده بودند این بود که برخی از این صندوقها از صندوقهای روسی دو طبقه است، این بحث صندوقها چه بود یا گفته شد چرا صندوقها شفاف نیست؟
این مسائل بحثهای پشتیبانی امر است که دست وزارت کشور است. ما که قبل از انقلاب انتخابات نداشتهایم و هرچه انتخابات داریم به برکت نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است، زمانی این کارتنهای غیر شکیل بوده که پارچه سفید میکشیدند تا شکیل شود بعداً به مراحلی رسیدیم که این صندوقهای جدید را طراحی کردیم، مهم این است که اگر شیشهای باشد و مشخص شود رأی چیست، خلاف قانون است.
*استفاده از صندوق رأی شیشهای و شفاف خلاف قانون است
شما وقتی پای صندوق رأی خود را میاندازید اگر صندوق شفاف باشد، نفر بعدی میبیند چه رأیی انداختهاید و ممکن است برای شما مشکلآفرین باشد. یکی از بندهای قانون اساسی ما این است که رأی باید مخفی باشد لذا در جهت مخفی بودن آرا نمیتوانیم کاری کنیم که رأی افراد به هر دلیلی شناخته شود، حتی زمانی برای کامپیوتری کردن انتخابات و استفاده از رایانه، این پیشنهاد بوده که اینها باید کدهای واحدی روی تعرفه اصلی و روی تعرفه رای دهنده داشته باشند امّا شورای نگهبان اعلام کرد چون میتواند نشاندهنده رأی افراد باشد، مخالف است و اجازه نداد وزارت کشور این کار را انجام دهد. ما نمیتوانیم کاری کنیم که رأی افراد آشکار شود. چرا که این امر، حریم خصوصی افراد است و طبق قانون باید مخفی بماند.
با این توضیحاتی که دادید چرا شورای نگهبان سال ۸۸ این همه سعه صدر داشت که به نوعی به نامزدها نشان دهد که تقلبی صورت گرفته است؟
قصه شورای نگهبان مثل قصه مادری است که میبیند بچهاش را مورد هجمه قرار دادهاند و تلاش میکند که با ملاطفت و مهربانی آن بچه را سالم از خیل دشمنان خارج کند. قصد شورای نگهبان این نبوده و نیست که مشکلی بر مشکلات کشور اضافه کند و درصدد است این مشکل را به نحو احسن حل کند. سعه صدر یکی از وظایف شورای نگهبان است از این رو ما نمیتوانیم در جهت مشکلاتی که به وجود آمده است، خودمان هم کاری کنیم که بحران تشدید شود از این رو ما فرض و واجب میدانستیم که با سعه صدر و حسن نیت طبق قانون عمل کنیم.
این توصیهای بود که مقام معظم رهبری هم بارها به ما میفرمودند و در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ هم در اعتراض برخی افراد، ایشان اشاره کردند که توصیه من به شورای نگهبان این است که طبق وظیفه قانون را اجرا و طبق قانون حرکت کند. بنابراین ما یا هرکسی که در شورای نگهبان است مدعی مسأله خاصی نیست، ما وظیفه نظارتی داشتیم و این وظیفه قانونی برعهده ما بود که در چارچوب آن باید شرایط را فراهم میکردیم و تا جایی که امکانپذیر بود باید به نامزدها و نمایندگان آنها توضیح میدادیم و درخواست میکردیم آنها نیز از همین مسیر قانونی حرکت کنند اما چه کنیم که آنها قانون را بر نمیتابیدند.
*اعلام پیروزی موسوی در روز رأیگیری جرم محسوب میشود
با توجه به اینکه تأکید دارید قانون را بر نمیتابیدند و با توجه به بیّناتی که مبنی بر عدم تقلب وجود داشت، به نظر شما آقای موسوی در چه زمینهای قرار گرفت که چنین رفتارهای سیاسی از خود بروز داد آیا بر اساس گزارشهای تشکیلاتی بود یا نا آگاهانه این مسیر را دنبال کرد؟
من نمیتوانم گمانهزنی و نیّت خوانی کنم که آقای موسوی چرا این کار را انجام داد، کار خطایی بوده است چند محور در این رابطه عرض میکنم؛ اول اینکه آقای موسوی در همان روز انتخابات و در ساعاتی که مردم هنوز مشغول رأی دادن بودند، مصاحبه و اعلام کرد من برنده انتخابات با فاصله زیاد هستم. در کجای دنیا چنین چیزی داریم؟
این کار جرم حقوقی آقای موسوی هم محسوب میشود؟
بله، یک زمانی رسانهها این کار گمانهزنی را انجام میدهند یا نظرسنجیهای قبل انتخابات در جوامع مختلف مرسوم است ولی اینکه خود نامزد اعلام کند که من برنده انتخابات هستم، آن هم در ساعاتی که هنوز آرا شمارش نشده است خیلی غیرموجه و برای ما تعجب برانگیز بود. چرا که در طول ۳۵ سال گذشته چنین وضعیتی نداشتهایم.
نکته دومی که خلاف عقل و عرف جاری بود، اینکه وقتی مرجع قانونی هست و زمانی که ظلمی به شما شود باید به دادگستری رفته و شکایت کنید اگر دست به یقه شوید که هر دو متهم میشوید دادگستری برای رفع ظلم است، مراجع قانونی برای رفع اختلاف هستند شما اگر اعتراضی دارید اشکالی ندارد باید آن را به مرجع قانونی اعلام کنید، مرجع قانونی که شورای نگهبان بود از آنها به صورت مکتوب دعوت کرد که اعتراض خودشان را اعلام کنند آن هم در جلسه رسمی شورای نگهبان، اما شما سرپیچی میکنید، چرا؟
دعوت کردیم که مطالب خود را ارائه کنید، روز اول آقای کروبی پاسخ ما را در بیبیسی داد، اطلاعیه ایشان در پاسخ به دعوت ما، ابتدا در شبکه بیبیسی قرائت شد مبنی بر اینکه ما هیچ خواستهای جز ابطال انتخابات نداریم! این به چه معناست؟ شما وقتی به دلیل اختلافی به دادگاه میروید باید به قاضی اثبات کنید که بنا به این ادّله، بنده برنده هستم، اما نمیتوانید بروید بگویید چون گردن من کلفتتر است به نفع من رأی دهید.
*ما در انتخابات ۸۸ شاهد گردن کلفتی برخی نامزدها بودیم
ما در انتخابات ۸۸ چنین چیزی داشتیم یعنی یک گردن کلفتی و درشتگویی را در بحث انتخابات شاهد بودیم که یک نفر میگفت چون من بیشتر میتوانم داد بزنم، باید رأی به نفع من بدهید و گفتند شما را هم که مرجع قانونی هستید قبول نداریم، وقتی میگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم شما چه انتظاری دارید؟ آیا این رفتار عاقلانه است؟ یا مبتنی بر عرف جاری است؟ اینها نشان میدهد که این مسأله از سر ناآگاهی یا توطئه بوده است، این توطئهای تنظیم شده از سوی دشمنان خارجی بود و اینها بازیگران آن توطئه بودند.
*کروبی در انتخابات مجلس هفتم برای تایید و عدم تایید نامزدها به شورای نگهبان فشار میآورد
عامدانه بود یا غفلت کردند؟
من نیتخوانی نمیکنم اما اینها مسائلی بود که به راحتی حتی کسانی که سابقه کمتری در اجرا داشتند و مصالح جاری را نیز تصدی نمیکردند به راحتی می فهمیدند که این رفتارها نباید صورت گیرد. آنها در زمانی خودشان از مقامات این کشور بودند. آقای کروبی در انتخابات مجلس هفتم مکرر در همین شورای نگهبان خدمت آقای جنتی میرسید و مکرر با من صحبت میکرد شاید روزی یک یا دو مرتبه تلفنی درباره نمایندگان صحبت میکرد تا وساطت کند که این نماینده تأئید شود و آن نماینده تأئید نشود.
اما همین آقای کروبی که هر روز خدمت آقای جنتی میرسید وقت و بیوقت به منزل ایشان میرفت و با من دائم تماس گرفت، در انتخابات ریاستجمهوری دهم چه شده است که حتی پای خود را هم به شورای نگهبان نگذاشت؟
روند استحالهای که در این افراد شکل گرفت به نظر شما چگونه بود؟
این سؤالی است که ما و جامعه از این افراد داریم، این رفتارها طبیعی نیست و به همین دلیل احساس میشود که شاید آنها عامدانه این کار را انجام میدهند. چرا که آنها افراد سادهای نبودند و رئیسمجلس و نخستوزیر بودهاند و این سؤال همچنان برای ما نیز بیپاسخ است.
*امیدواریم دادگاه رسیدگی به جرائم موسوی و کروبی تشکل شود
درباره جرائم حقوقی سران فتنه صحبت بفرمایید و اینکه چه مواردی به عنوان جرم حقوقی آنها احصا میشود که باعث شده در حال حاضر در حصر باشند؟
البته تعیین مصادیق مجرمانه بر عهده قضات محترم دادگستری است که حالا هر وقت انشاءالله دادگاه صالحهای برای رسیدگی به جرائم آنها تشکیل شد و امیدواریم چنین کاری هم انجام بگیرد، عناوین در آن زمان روشن میشود اما آنچه اکنون از قانون مجازات برداشت داریم یک عنوان مجرمانهای که بسیار هم سنگین است، اقدام علیه امنیت کشور است، شما نظری نسبت به انتخابات دارید. مرجع قانونی از شما دعوت میکند که دلایل خود را مطرح کنید. اما در میادین شهر فحاشی میکنید و میگویید من هیچکس را قبول ندارم و مردم را دور خود جمع میکنید و یک عده ناآگاه هم به اموال شخصی و اموال بیتالمال خسارت وارد میکنند. در سال ۸۸ اقدام علیه امنیت ملی بیشترین و خسارت به اشخاص حقیقی و حقوقی و اموال عمومی کمترین مصادیق مجرمانه است که در قانون داریم.
طبق قانون مجازات اسلامی، مجازات این اقدامات مجرمانه چه مواردی ذکر شده است؟
مجازات اقدام علیه امنیت ملی تا اعدام هم هست و در قانون مجازات نیز تعیین شده است. مجازات آن بر حسب مورد طبق قانون، حبسهای مختلف است و تا اعدام هم میرسد.
سران داخلی فتنه را غیر از موسوی و کروبی چه کسان دیگری میدانید؟
اجازه دهید به جای اینکه اسم ببریم مصداقی و عملکردی نظر دهیم کسانی که هنوز از اینها حمایت میکنند کسانی که همچنان آن اقدامات را تأیید میکنند، همه آنها با سران فتنه پیوند دارند.
عدهای معقتدند آقای خاتمی در فتنه ۸۸ نقش نداشته است چرا که اگر اینگونه بود او هم اکنون در حصر به سر میبرد، نظر شما چیست؟
اینها تحلیل سیاسی است و من هم چون قاضی پرونده نیستم و اطلاعاتم نیز کم است نمیتوانم اظهارنظر کنم اما باید عملکرد افراد را دید. اگر عملکردشان حمایت از این افراد است آنها هم در همان مسیر هستند؛ اگر از آن اقدامات و فتنه ۸۸ دفاع نمیکنند در مسیر فتنه نیستند و فرقی نمیکند چه کسی باشد.
شما در صحبتهای خود به امیدواری برای تشکیل دادگاه صالحه برای موسوی و کروبی اشاره داشتید.
این مطالبه مردمی است.
بله من سؤالم درباره حصر است که اخیرا دوباره موجی از سوی اپوزیسیون خارجی و اصلاح طلبان رادیکال داخلی ایجاد شده مبنی بر لزوم رفع حصر و معرفی کردن آن به عنوان اقدامی غیرقانونی، در این باره نظر شما چیست؟
باید اول سؤال کرد که غیرقانونی به چه مفهومی است، گاهی یک مرجع قانونی تصمیم میگیرد که لازمالاتباع است؛ قانونگزار گفته که همه اقدامات باید وفق قوانین و مقررات باشد. یک مرجعی اقدام تأمینی یعنی اقدام موقتی برای مصالح مختلفی از جمله حفظ جان افراد، حفظ جان متهمان، حفظ مصالح و نظم عمومی کشور را اتخاذ کرده است تا کشور از این آشوب به سر منزل آرامش برسد و بر اساس مصوبه یک مرجع قانونی بوده است اما اینکه در آینده چه اتفاقی میافتد ما هم مانند مردم مطالبهمان مردمی است و میگوییم باید حتماً دادگاه صالحهای شکل بگیرد و به اتهامات این افراد رسیدگی شود. چون جرائمی که در قانون برای اقدام علیه امنیت ملی تعیین شده است، مجازاتش خیلی سنگین است و باید یک زمانی پاسخ دهند که چرا خلاف قانون مردم را به خیابان کشاندند؟ چرا جان مردم را به خاطر یک امر نا آگاهانه خود فدا کردند؟ چرا این همه از اموال مردم را دستخوش تضییع شدن قرار دادیم؟ چرا شب انتخابات اعلام کردیدکه ما برنده انتخابات هستیم و این آشوبها رقم زده شد.
*حصر اقدام تأمینی و برای حفظ جان موسوی و کروبی است
خب اینها تا کنون به هیچ یک از این اقدامات پاسخگو نبودهاند؟
هیچ پاسخی ما نشنیدهایم. نظام برای حفظ جان این افراد اقدام تأمینی حصر را انجام داده و ظاهرا این افراد در جایی خوب و خوش زندگی میکنند.
یعنی حصر لطف نظام است؟
واقعاً به همین صورت است، ما میگوییم باید حتماً دادگاه صالحه شکل بگیرد.
شما در جریان هستید که مقدمات و تمهیدات اولیه برای تشکیل این دادگاه شکل گرفته است یا خیر؟
بنده نمیدانم و اطلاعی ندارم و دوستان قوه قضائیه باید پاسخ دهند.
* تجمع فتنهگران در خیابان با سلاح قطعاً خلاف اصل ۲۷ است
آقای دکتر! یک اصل که معترضان در سال ۸۸ برای اغتشاش و آشوب طلبی به آن استناد میکردند اصل ۲۷ قانون اساسی بود که مبنی بر عدم حمل سلاح و مخل مبانی اسلام نبودن است، در حالی که در لشکرکشی خیابانی آنها هر دو موارد این اصل ۲۷ با حمله مسلحانه به پایگاه بسیج و شعارهای هنجارشکنانه علیه اسلام نقض کردند، مجازات آن طبق قانون و دلایل این تناقض رفتاری چیست؟
اصل ۲۷ قانون اساسی ۲ قید دارد، وقتی میگوییم که مخل مبانی اسلام نباشد یا با حمل سلاح نباشد، یعنی شرایط آن را قانون عادی باید تعیین کند. قانون عادی درباره تشکیل اجتماعات مقرراتی وضع کرده که باید از وزارت کشور اجازه بگیرید تا مخل مبانی اسلام نباشد وقتی شما در خیابان عدهای را دور خود جمع میکنید یا با سلاح که آن قطعاً خلاف اصل ۲۷ است یا بدون سلاح که باز هم به اموال عمومی خسارت وارد میکنید که خلاف قانون است، ممنوعیت دارد.
نکته دوم این است که اعتراض میخواهید میکنید، راهکار مشخص دارد؟ مثلا بارها بازنشستگان، کارگران یک کارخانه در مقابل ساختمان ریاست جمهوری تحصن کردند یا در برابر مجلس تحصن داشتهاند چرا کسی با آنها برخورد نکرد چون مطالبات خود را مطرح کردهاند و یک مقام مسئول با آنها صحبت کرده و راهحلی پیدا شده و کار جمع شده است، چرا با اینها برخورد نشده است؟
ادعا میکنند که اینها مطالبات صنفی دارند و به همین خاطر با آنها برخورد نشده است.
خیر اشکال این بود که آنها در آن زمان در شعارهای خود علیه نظام، مقامات نظام فحاشی میکردند در حالی که توهین به مقامات نظام طبق قانون جرم است و باید با آنها برخورد کرد.
وقتی اموال عمومی را آتش میزدند طبیعی است که با آنها برخورد میشود انتظار نداشته باشید جایی که شما خسارت وارد میکنید به هر نیتی که هست مقامات امنیتی و انتظامی ساکت بمانند. وظیفه آنها تأمین امنیت است. مردم چه گناهی کردهاند که گرفتار کج فهمی آنها شدهاند و شما به جای اینکه در شورای نگهبان و مراجع قانونی مسائل خود را حل کنید در خیابانها مردم را جمع کردهاید. این صراحتا مصداق اصل ۲۷ نیست و قانونگذار عادی شرایط این اصل را لحاظ کرده است. اما آنها هیچگاه طبق این اصل عمل نکردند نه مجوز میگرفتند و نه راهپیماییشان آرام بود برخلاف اینکه میگفتند راهپیمایی آرام داریم و همه آن نیز توهین بود.
شبهه دیگری که مطرح میکند میگویند برخی از اعضای شورای نگهبان حمایت طرفدارانه از آقای احمدینژاد داشتند یا میگویند تخلفاتی مثل سهام عدالت یا توزیع سیبزمینی را به عنوان تخلف ارائه کردیم در این خصوص قانون چه نظری دارید؟
در هر دوره قوه مجریه اقداماتی را انجام میدهد. مثلا پرداخت حقوق کارکنان، بازنشستگان، پرداخت امتیازاتی به افراد چون دولت این مسیر را ادامه میدهد یک دولت میگفت مسکن مهر یک دولت میگوید مسکن اجتماعی، اینها ایدههایی است که هر دولتی دارد و اجرا میکند.
من این سؤال را در پاسخ به سؤال یکی از بزرگان مطرح کردم، ما گزارش مستندی نداریم که یک دولت سیبزمینی را به قصد برنده شدن در انتخابات توزیع کرده است ممکن است امکاناتی را مصوب دولت یا مجلس در زمانهایی توزیع میکرده است من سؤالم از آن شخص بزرگوار این بود که در دولتهایی که شما بودید آیا این کارها انجام میشد یا خیر؟ یعنی دولت میآمد حقوق بازنشستگان را بدهد یا خیر. دولت وقت طبق قانون مکلف بود که افزایش حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران را در تاریخی پرداخت کند اما ادعای طرف مقابل این بود که این عمل قانونی دولت در آن زمان خلاف قانون است، خیلی عجیب بود چگونه این را میگویند بنابراین اگر اینطور باشد همه اقدامات دولتها در ۶ ماه پایانی دولت تبلیغات است اگر افزایش حقوق یا امکانات و تسهیلات داشته باشند، دولت در آن ۶ ماه پایانی نباید کاری انجام دهد.
موضوع توزیع سیبزمینی را شایعه کردند اما کجا مستندات این کار را به ما ارائه دادند. اگر همه اینها را نیز درست فرض کنیم تأثیر این اقدامات در آراء چقدر بوده است از کجا مطمئن بودند که توزیع سیبزمینی اثر مثبت در افزایش آرای رئیسجمهور وقت داشته است؟ میتوانست یک وقت تأثیر منفی داشته باشد، اینها سوالاتی بود که اتفاقا ما داشتیم، گفتیم وقتی چنین موضوعی را مطرح میکنید حدس و گمان است که افراد و احزاب درست میکنند اگر قرار بود که این مسئله اتفاق بیفتد پس باید نسبت به تمام دولتهای قبل تردید کنیم چون همه این کارها اتفاق افتاده است اما اینها مسائلی نیست که به قول ما حقوقیها محکمهپسند باشد. ما دلایل محکمهپسند میخواستیم که آنها نداشتند مثلا در مورد قبل اعلام کردند در مناظرات یکی از نامزدها رفتارش به گونهای بوده است که نباید صلاحیتش تأیید شود.
من گفتم ۴ سال به عقب و به سال ۸۴ برگردید. طرفداران بقیه نامزدها به آن نامزد چقدر توهین کردند؟ ولی دیدیم با این وجود رأی آورد. چرا آنها نمیگویند که کار خودشان در سال ۸۴ هم خلاف بوده است آن زمان در تلویزیون به صورت رسمی علیه آن نامزد توهین کردید اما ایشان شکایتی نکرد اما حالا میگویند صحبتهای همان نامزد در سال ۸۸ در مناظرات توهینآمیز است.
یکی از نمایندگان آن نامزدها که به شورای نگهبان آمده بود به او گفتم شما به دادگستری بروید و اگر طبق قوانین موجود ایشان (آقای احمدینژاد) محاکمه و رسیدگی شد من تا فردا صبح هم که رای گیری شروع می شود اگر رأی بیاورد اجازه نمیدهم ایشان در انتخابات شرکت کند. دیگر نقدتر از این میخواهید؟ اما هیچکدام از این کارها را نیز انجام ندادند.
*مرحوم حبیبی هم معاون اول دولت و هم عضو شورای نگبهان بود
درباره جانبداری برخی از اعضای شورای نگهبان هم که مطرح شد، توضیح دهید.
این کار خلاف است و ما هم تذکر دادیم اما اینکه چند نفر بودند باید گفت دو نفر بودند که در دولت هم حضور داشتند طبق قانون هم منعی وجود نداشت. یک وزیر و یک معاون رئیس جمهور داشتیم، طبیعی است که آنها از دولتشان دفاع کنند اولا دو نفر بودند ثانیا ما تذکر دادیم ثالثا اینکه این رویه قبلا هم در شورای نگهبان بود.
مرحوم دکتر حبیبی معاون اول دولتی بود که انتخابات را برگزار کرد، ایشان موضعش که نسبت به دولت وقت منفی نبود و همزمان عضو شورای نگهبان بود که صلاحیت آن رئیسجمهور را بررسی میکرد.
لذا سؤال بنده این است که چرا رویهای که در گذشته هم بوده اعتراضی نسبت به آن صورت نگرفته است. البته من با این موضوع مخالف بودم و همان موقع نیز تذکر دادم، حتی نسبت به فردی که نسبت به کاندیدای دیگری به صورت مکتوب اعلام نظر کرده بود است تذکر دادم چون از نظر ما همه اینها مغایر بود.
ولی عرفی شکل گرفته بود که اعضای شورای نگهبان همزمان در دولت، مجلس و برخی جاهای دیگر هم بودند و این مانع از آن میشد که فرد هیچ حرفی نزند. به هر حال اگر در دولت یا قوه قضاییه بود از آن طرفداری میکرد اما اولا تعداد آنها اندک بود و در رأی شورای نگهبان تأثیرگذار نبود و ثانیا این رویه از ابتدای انقلاب تاکنون ادامه داشت چرا به این دولت (دولت نهم) که رسید خلاف قانون و جانبداری و خلاف قوانین شد.
اگر اجازه دهید به موضوع سیاستهای کلی انتخابات بپردازیم. با توجه به ارجاع سیاستهای کلی انتخابات به مجمع تشخیص، شورای نگهبان در این زمینه پیشنهاداتی داشته است؟
البته نماینده شورای نگهبان در جلسات مجمع در این زمینه حضور دارند. کمیته کارشناسی مجمع تشخیص نیز از بنده دعوت کرده بود و کارهای خوبی انجام میشود البته این کار باید زودتر از اینها مطرح میشد و ما یک سیاستهای کلی انتخابات را باید بدست میآوردیم و سپس آن را در مجلس جرح و تعدیل میکردیم و به جزئیات وارد میشدیم.
*تصویب سیاستهای کلی انتخابات مشکلات قانون انتخابات را برطرف میکند
خود مجمع نیز نسبت به بررسی نهایی این سیاستها وارد شده است که اقدام مبارکی است و البته مسائل مختلفی هم برای این پیشنویس ما مطرح شد که اگر اینها به خوبی پیش برود و به تأیید نهایی برسد امیدواریم خیلی از مشکلاتی که در قانون انتخابات داریم، برطرف شود.
مهمترین محورهای آن چیست؟
اجازه دهید این را دوستان مجمع توضیح دهند چون من در حد یک کارشناس حضور دارم اما اخبار خوبی منتشر خواهد شد.
توضیحات کدخدایی درباره رد صلاحیتها و چگونگی رسیدگی به اعتراضات در شورای نگهبان
درباره تأئید صلاحیتها هم شبههای وجود داشت که میگفتند عدم رسیدگی به اعتراضات به این دلیل است که سندی درباره آن وجود ندارد و اخبارش از منابع محلی نیست و اینکه میگویند حق اعتراض به ویژه در انتخابات ریاستجمهوری نداریم.
اینطور نیست؛ نسبت به بخش اول سؤال که درباره منابع محلی است بررسی صلاحیتها برعهده شورای نگهبان است وقتی اینطور باشد تعیین مراجع دیگری برای ارائه اسناد طریقیت دارد نه موضوعیت. وزارت اطلاعات و دادگستری میتوانند گزارشی را اعلام کنند اما این گزارش را شورای نگهبان میتواند اعتبار ببخشد یا خیر، یعنی شورای نگهبان ملزم به رعایت آنها نیست و بنابر تشخیص خود عمل میکند سپس منابع از این رو شورای نگهبان محدود به منابعی که به آن منابع ۴گانه میگویند نیست.
ظاهرا در دهه سال ۷۰ شورای نگهبان وقتی مجلس میخواست قانون انتخابات را اصلاح کند، همین نظر را اعلام کرده که این مصوبه خلاف شرع و خلاف قانون اساسی است چون اختیارات شورای نگهبان را محدود به بررسی و اخذ نظرات ۴ مرجع میکند در ماده ۵۰ قانون انتخابات مجلس نیز ما یک چنین مسألهای داریم که تحقیقات محلی هم میتواند مرجعی برای بررسی صلاحیتها باشد، تنها مرجع شورای نگهبان است و لاغیر و اسنادش را از هر طریقی میتواند بدست آورد. طریق دریافت و اخذ مدارک پرونده منحصر به مراجع ۴گانه نیست ولی تشخیص بر عهده شورای نگهبان است. مثلا ممکن است گزارش را از دادگستری ببیند اما نهایتاً رأیش مثبت باشد. ممکن است دادگستری نظر نداشته باشد اما شورای نگهبان نسبت به سوءشهرت فرد اسنادی داشته باشد که بر اساس آن رأیش منفی باشد.
موضوع دیگر هم میگویند اجازه اعتراض به رد صلاحیت به ویژه در انتخابات از جمله انتخابات ریاست جمهوری نیست و جای اعتراض گذاشته نشده است.
شرایط انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری تفاوت اساسی دارد شما در انتخابات مجلس یک شرط شکلی مثل سن و برخورداری از مدرک تحصیلی و … دارید و یکسری موانع مثل عوامل رژیم گذشته نبودن را دارید یا فرد نباید اقدام علیه امنیت ملی انجام داده باشد یا جز قاچاقچیان مواد مخدر بوده باشد. در شرایط کیفی گفتهاند اعتقاد به نظام و ولایت فقیه اما برای انتخابات ریاست جمهوری گفتهاند ایرانیالاصل باشد و مدیر و مدبر باشد دارای امانت و رعایت تقوا هم باشد یعنی شرایط کیفی را مد نظر دارد، در مدیریت کیفی ما باید به سوابق اجرایی آن فرد بازگردیم و ببینیم آن سوابق مثبت بوده یا منفی، لذا همه اینها بررسی و به اطلاع خود افراد نیز رسانده میشود شورای نگهبان از مجموع این شرایط باید رأی دهد به طور مثال من در شورای نگهبان رأی مثبت و همکار من رأی منفی میدهد اما من نمیتوانم از او بپرسم چرا رأی منفی دادید. ممکن است ادله خود را در جلسه بگویم و اعضا رأی مثبت یا منفی دهند. اما اینها به اطلاع نامزدها رسانده میشود. در بحث ریاست جمهوری افراد باید از یک ردهای باشند که یک شأن را هم رعایت کرده باشند. خوشبختانه در سیاست کلی انتخابات هم مجمع تشخیص هم این نظر را دارد و در کمیتههای کارشناسی گفتند افرادی که پستهای ریاستجمهوری، وزارت و معاونت وزارت را طی کرده باشند بتوانند ثبت نام کنند. ما در انتخابات ریاست جمهوری دیدهایم که کارگری یا رانندهای که هیچ سابقهای ندارد آمده است البته با احترام تمام به اقشار مختلف اما برخی هیچ سابقهای در مدیریت کلان کشور نداشتهاند.
در این شرایط آمار رد صلاحیتها نیز بالا میرفت؟
بله در این جهت ما به افراد این حق را میدادیم که صحبت کنند و به آنها میگفتیم از مجموع شرایط شما اعضا نظر مثبت ندارند اگر مایل بودند میآمدند و به آنها میگفتیم و آنها نیز حق اعتراض داشتند و اعتراضشان نیز در شورا مطرح میشد و دوباره آقایان نظر میدادند و ما آن را اعلام میکردیم.
* در همه انتخابات اعم از ریاستجمهوری و مجلس امکان اعتراض وجود دارد
پس اینکه گفته میشود در انتخابات ریاست جمهوری امکان اعتراض وجود ندارد را رد میکنید.
بله چون امکان اعتراض وجود دارد که مراجعه و مطالب را پیگیری کند اما مثل چیزی که در بررسی صلاحیتهای انتخابات مجلس داریم که مراحل مختلفی از هیأت اجرایی به هیأت نظارت، سپس به هیأت نظارت استان، هیأت مرکزی و بعد به شورای نگهبان، به آن شکل نیز وجود ندارد.
یکی از موضوعات رد صلاحیت مربوط به انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و رد صلاحیت آقای هاشمی و مشایی است که علت آن همان کهولت سن اقای هاشمی بود؟
کدخدایی: اگر بخواهم دلائل را عرض کنم این افراد ناشناس نبودند بلکه برای اعضای شورای نگهبان و مردم شناخته شده بودند و درباره آنها بحثهایی شد. نهایتاً رأیگیری کردیم و این ۲ نفر از مجموع آرا، رأی لازم را نداشتند کما اینکه خیلیهای دیگر هم نداشتند اما اینکه به دلیل خاص یا الزاماً سن و کهولت بوده است، اینطور نیست چون هرکسی دلیل خاصی داشت و رأی نمیداد، یکی ممکن بود کهولت سن را در نظر بگیرد و رأی منفی دهد یا کسی جریاناتی که آن موقع نسبت به افراد اتفاق افتاده بود را در نظر بگیرد. ما باید هفت رأی مثبت در شورای نگهبان داشته باشیم. اما هفت رأی مثبت نسبت به این افراد وجود نداشت.
حضور ذهن دارید میزان رأی آقای مشایی و هاشمی چقدر بوده؟
حضور ذهن که دارم اما اجازه دهید نگویم.
چون اخباری منتشر کردند که اگر آقای هاشمی مسابقه دو با یکی از نامزدها بگذارد مشخص میشود، چه کسی سالمتر است.
اینها شوخی است، در مجموع عدم رأی آقای هاشمی به دلیل کهولت سن نبوده است. اما یک دلیل خاص نیز نبود و در مجموع افرادی رأی نیاوردند.
*آرای مثبت مشایی در شورای نگهبان خیلی کمتر از هاشمی بود
درباره آقای مشایی چطور؟
ایشان هم به همین صورت و تعداد آرای ایشان خیلی کمتر از آقای هاشمی بود.
در آن مقطع یک بحث درباره آقای روحانی پیش آمد که شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت کرده است.
رد صلاحیت نبود، بررسیهای صلاحیتی ما بود که انجام میشد، چون در ۲-۳ نوبت صلاحیت افراد بررسی شد و هر نوبت صحبتهای مختلفی بود.
*رای آقای روحانی در شورای نگهبان در مجموع مثبت بود
بحثی که درباره عدم تأئید صلاحیت روحانی مطرح شد چطور؟
خیر ما به عنوان عدم تأئید نداشتیم اما بحثهایی بود که پیرامون افراد مطرح میشد و پیرامون آقای روحانی هم مطرح شد در یکی دو نوبت اما نهایتاً رأی مثبت را داشت که اعلام شد.
ممنون که فرصت خود را در اختیار ما قرار دادید.
خواهش میکنم، من هم از شما ممنونم.
با سلام و احترام
از شما مدیر گرامی دعوت میکنم از وب سایت ما و قالب های زیبا وحرفه ای برای وب سایت های خبری و تحلیلی ،شرکتی،تفریحی و.. دیدن نمایید. حرفه ای ترین قالب ها و ابزارهای وردپرسی رو می تونید در اینجا مشاهده و دریافت کنید.
گروه وردپرس پارسی
http://www.wpparsi.ir