کاوه علی اسماعیلی – امیر عباس واسعی: سعید مظفری زاده در گفت و گویی صریح . او این بار تقریبا یک سال بعد از جدایی اش از فوتبال درباره مشکلات فوتبال ایران می گوید. مشگلاتی که داوری مان را تهدید می کندو شاید شاه بیت گفته های او جایی است که می گوید:« از چند مدیر و مربی شکایت کردم اما نمی دانم چرا شکایت هایم در کمیته انضباطی گم شدند!»
*این روزها مشغول انجام چه کاری هستی؟ و چقدر رابطه ات با فوتبال حفظ شده؟
در کانادا لیگ های مقطع سنی دارند و من در لیگ اور فورتی یک تیم از بچه های ایرانی داریم و بازی می کنیم. در کار داوری هم با سه، چهار کلاس در انجمن داوری ونکوور در ارتباط هستم از من برای داوری دعوت کردند اما چون خیلی کار دارم و از داوری هم خداحافظی کردم نپذیرفتم ولی در زمینه آموزشی در چند کلاس شرکت کردم و همکاری می کنم.
*دوره های داوری AFC برای نظارت را نرفتید؟
خیر در این دوره ها حاضر نشدم چون خارج از کشور بودم ولی کسانی که ۵سال داور الیت باشند به طور اتوماتیک به کمیته نظارت AFC دعوت می شوند و اگر بعدا فرصتی باشد در این دوره شرکت خواهم کرد.
*محدودیت زمانی ندارد؟
این را باید از آقای عسگری سئوال کنم که ببینم محدودیت زمانش تا چه زمانی است چون من هنوز به عنوان یک داور بین المللی در خدمت شما هستم (یعنی تا پایان سال ۲۰۱۴ اسم من در لیست داورها است) و اگر قرار باشد به کلاس دعوت شوم برای سال آینده این اتفاق می افتد.
*خودشان دعوتنامه می فرستند؟
قاعده و قانون این است که کسانی که بیش از ۵سال در لیست الیت داور بودند به طور اتوماتیک دعوت می شوند. تا سال گذشته که به این شکل بود خیلی در جریان جزئیات جدید نیستم و باید سئوال کنم.
*از این که رفتید پشیمان نیستید؟
نه اتفاقا با وجودی که خداحافظی برایم سخت بود ولی وقتی اخبار فوتبال ایران را دنبال می کنم به این نتیجه می رسم که تصمیم درستی گرفتم.
*چه شد که رفتید؟
واقعا اتفاق خاصی رخ نداد؛ یک سال قبل از این خداحافظی آنقدر شرایط بد بود که تصمیم به جدایی از فوتبال و داوری داشتم، ما دو سه بار هم پیش آقای کفاشیان و آقای تاج و بعضی دوستان دیگر رفتیم و از وضعیت داوری گله کردیم اما بی فایده بود، متاسفانه استنباط من این بود که با عشق و علاقه آمدیم اما فدراسیون فوتبال از این عشق و علاقه داورها سو استفاده می کنند کما این که الان هم این اتفاق می افتد و از داورها استفاده ابزاری می کنند. یعنی داورها ابزاری در دست فدراسیون برای انجام اموراتش هستند بدون این که بخواهد به آنها خدمت یا توجهی بکند؛ در فدراسیون فوتبال ما نسبت به داورها یک نگاه بالا به پایین وجود دارد و نه یک همکار در صورتی که در همه دنیا این برعکس است. جایگاه داورها جایگاه بسیار بالایی است ولی اینجا متاسفانه اینگونه نیست و چه از جنبه مادی و مسائل اینچنینی که اصلا برای فدراسیون هیچ اهمیتی ندارد، مثلا برای پاداش جام جهانی اسامی خودشان را رد می کردند و دعوا بود که به فلان مسئول چقدر پاداش بدهند ولی حق و حقوق معوقه داورها اصلا به ذهن هیچ کس نمی آمد. متاسفانه مسئول کمیته داوران که خودش عضو هیئت رئیسه هم هست نتوانست یا پیگیری نکرد یا برایش اهمیتی نداشت و در این دو سه سال گذشته از زمانی که آقای اصفهانیان آمدند نه تنها حق و حقوقی اضافه نشد بلکه معوقات آنها بیشتر هم شد در این سه چهار سال بهترین دوره ای که یک مقدار حقوق داورها ساپورت شد از زمانی بود که آقای تاج آمدند ایشان هم به خاطر قدرت یا توجهی که داشت توانست کمکی به داورها بکند.
*الان شما هنوز پولی طلبکار هستید؟
داورهایی که در نیم فصل قضاوت کردند هیچ پولی نگرفتند و این تازه وضعیت لیگ برتر است سایر داورها که هیچ!
*خود شما وقتی خداحافظی کردید از فدراسیون طلبکار بودید؟
خیر حساب پارسال را تسویه کردند اما بچه هایی که این نیم فصل گذشته قضاوت کردند تسویه نشدند من از قضاوت های غیر لیگ برتر هنوز مقداری طلبکار هستم.
*مثلا چقدر؟
حقیقتا خیلی پیگیری نکردم و نمی دانم مقدار آن چقدر است.
*یعنی حساب های لیگ یک و دو را نمی دهند؟
بله همچنان معوق است و بچه ها هیچ پولی نگرفته اند و حتی می شود گفت از جیب هم خرج کرده اند یعنی به نوعی پول بلیط هم به فدراسیون داده اند و فدراسیون را ساپورت کرده اند، یک زمانی قرار بود یک درصدی برای کمک به داورها اضافه کنند. جلسه ای در هیئت رئیسه تشکیل شد و پس از کلی بررسی بنا شد ده درصد به حقوق داورها اضافه شود. من آن روز یک مصاحبه کردم و گفتم مگر قرار است به داورها صدقه بدهید؟ این پول را ندهید بهتر است. یادم است خیلی دوستان و مسئولین فدراسیون ناراحت شدند و حتی این مسئله را به کمیته داوران و تشکیلات داخلی خودشان گزارش کردند و ما را خواستند و بازخواست کردند که من گفتم مگر غیر از این است؟ شما بعد از سه سال ده درصد اضافه می کنید، این کار را نمی کردید خیلی بهتر بود! ولی متاسفانه نگاه به داوری نگاه نادرستی است و تا زمانی هم که چنین باشد وضع ما بهتر از این نمی شود. شما ببینید کمیته انضباطی چقدر با کسانی که با داوری مشکل داشتند ضعیف برخورد می کرد که وقتی آقای حسن زاده آمدند مقداری ضعف های گذشته را کمتر و جبران مافات کنند، دیدیم چقدر بهتر شد و مصاحبه ها علیه داوری کمتر شد اما باز هم ارکان بالای فدراسیون در حکم ها دست بردند برای این که موقعیت خودشان را حفظ کنند.
*رفقای خودتان تفسیر قانون را برعهده دارند و زمینه اش را فراهم می کنند؟
اصلا بحث تفسیر قانون نیست.
*قانون به نفع داورها نوشته شده یا خیر؟ آقای نصیرزاده که کارشناس داوری هستند و …
قانون نوشته شده ولی اجرا نمی شود! خیلی جاها داریم که قانون هست ولی قسمت اجرا که پیش می آید اسم طرف را نگاه می کنند و … من خودم دو سه شکایت در کمیته انضباطی برای بعضی مسائلی که برایم پیش آمده بود، داشتم که رسیدگی که نشد هیچ، پرونده آن هم گم شد و فدراسیون بر اساس آن دیدگاه خودش که چطور آرامش را حفظ کند و چطور کار خودش را پیش ببرد حتی پرونده را هم گم کرده بودند.
*شکایت از چه کسانی بود؟
بماند! ولی به خاطر مسائلی که در بازی های مختلف پیش آمده بود چند مورد شکایت از بعضی بازیکن ها و مربیان و مدیرعامل داشتم .
*از آقای عابدینی شکایت کرده بودید؟
به هر حال من هر موردی که برایم پیش آمده بود شکایت کرده بودم ولی پیگیر که شدم دیدم حتی پرونده آن هم وجود ندارد که حتی من طی یک نامه دستنویس این را به فدراسیون عرضه کردم که حتی پرونده شکایت من هم موجود نیست. متاسفانه در فدراسیون ما سلیقه ای برخورد می شود و به نام ها و افراد نگاه می کنند و براساس آن عمل می کنند.
*داورهای کشور ما همه آرزویشان سوت زدن در یک بازی آسیایی است اما داورهای کشورهای عربی و بعضی کشورهای آسیایی برایشان زور دارد در صحنه های آسیایی داوری کنند چرا؟
تفاوت در این بود که داور کشور آسیایی دستمزدی که در داخل کشور خودشان می گرفتند از دستمزد کنفدراسیون کمتر بود و این رنج سفر و دوری و چون بالاخره شرق و غرب آسیا مسافرت طولانی می شد به همین دلیل خیلی دوست نداشتند که بازی های آسیایی را سوت بزنند؛ من به خاطر می آورم در یک دوره بازی ها با یک سری داورهای آسیایی صحبت می کردیم خودشان می گفتند ما ترجیح می دهیم ابلاغ آسیایی نداشته باشیم و در کشور خودمان قضاوت کنیم.
*فدارسیون این کشورها پول ویژه ای برای داورانش در نظر گرفت؟
دقیقا فدراسیون آنها دو برابر دستمزدی که کنفدراسیون می داد را به آنها پاداش داد به این عنوان که شما سفیر کشور ما هستید و ما شما را ساپورت می کنیم حتی یادم است بلیت هایی که کنفدراسیون می فرستاد غالبا بیزینس کلاس بود اگر هم نبود خود فدراسیون کشورهایی مثل امارات و قطر بلیت داورانش را عوض می کرد و بیزینس کلاس می گرفت؛ ولی اینجا متاسفانه ما حتی برای گرفتن ویزا هم خودمان باید پیگیری می کردیم و هیچ توجهی نمی شد. متاسفانه نوع نگاه غلط است.
*فکر کنم اگر خودتان پیگیر نمی شدید فراموش می کردند؟
واقعا شاید فراموش می کردند. شما می دانید داوری اسپانسر نداشت من خودم پیگیر این بودم که برای داوری اسپانسر بگیرم و زمانی که کمیته انتقال فوتبال را دست گرفته بود زمان آقای عنایت ایشان خیلی حمایت کردند و پیگیری کردیم و بحث اسپانسر در داوری جا افتاد و با فدراسیون قرارداد بستند و پولش را هم دادند؛ گفتیم این پول را برای داورها هزینه کنید فدراسیون قبول نکرد کمیته انتقالی تصمیم گرفت که رقمی حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد این پول برای آموزش داوری و … هزینه شود که متاسفانه وقتی فدراسیون تغییر کرد و کمیته انتقالی رفت حتی آن مصوبه هم اجرا نشد و به آن توجهی نکردند. یعنی از آن رقمی که از طریق اسپانسر داوری عاید فدراسیون شد یک ریال هم برای داوری هزینه نکردند و خرج جای دیگری مثل هزینه های جاری تیم ملی و هزینه های جاری فدراسیون شد و تنها یک بار در زمانی که آقای عنایت حضور داشتند درخواستی نوشتیم برای کمک به چند خانواده از بچه های داوری که در جریان داوری آسیب دیده بودند یا تصادف کرده بودند و یا جانشان را از دست داده بودند و خانواده هایشان نیاز داشتند. فدراسیون پذیرفت و ۷-۸میلیون تومان کمک کرد؛ حتی در قرارداد اسپانسر قبلی بود که پایان هر فصل یک مبلغی که رقم آن دقیق یادم نیست بین ۷ تا ۱۰ میلیون به عنوان پاداش به بهترین داورها پرداخت شود آن سال من خودم داور برتر بودم و آقای بابک داوری کمک داور برتر بود و دو سه نفر دیگر هم بودند ما گفتیم ما این پول را نمی خواهیم این را به آقای شکرانه بدهید اما من پیگیری کردم این پول هم به دست ایشان نرسیده بود و من فکر می کنم اسپانسر این پول را حتی به کنفدراسیون هم نداده و مسئولین کمیته داوران فکر می کنم از این مورد خبری هم نداشته باشند. شما اگر الان با تک تک اعضای کمیته داوران تماس بگیرید و از مواد این قراردادها سئوال کنید هیچ کدام از آنها خبر ندارند.
*رقم قرارداد را می دانید؟
۹۰۰میلیون تومان رقم آخرین قرارداد بود و الان این داوری است که به فدراسیون کمک مالی هم می کند.
*این رقم می تواند درشت تر هم باشد؟
بله خیلی از این باید درشت تر باشد چون داور بیشتر به چشم می آید اما متاسفانه آن مسئولانی که در کمیته داوران باید پیگیر این مسائل باشند بیشتر مشغول مسائل شخصی خودشان هستند.
*هزینه های داوری چقدر است؟
شما می توانید با یک حساب سرانگشتی به این رقم برسید.
*۴۰ بازی است و هر بازی ۴داور؟
هر داور وسط الان حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزارتومان -البته نمی دانم این رقم اضافه شده یا خیر- و هر کمک داور حدود ۳۵۰ هزار تومان برای هر بازی می گیرند یعنی در کل داوری یک بازی دو میلیون نمی شود و در حقیقت فدراسیون فوتبال دو برابر هزینه های کل داوری لیگ برتر از اسپانسر داوری پول به دست آورده ولی می بینیم که هنوز مطالبات نیم فصل داورها در لیگ برتر را ندادند سایر لیگ ها که بماند بعد هم که اعتراض می کنیم فدراسیون می گوید چند میلیارد برای داوری هزینه می کنیم در صورتی که این رقم هزینه نیست تشکیلات فدراسیون با همین سوت ها می گردد اگر داوری نداشته باشد اصلا فدراسیون و فوتبالی وجود ندارد که منت بگذراند ما این مقدار هزینه می کنیم و این درد از ماست که بر ماست! متاسفانه اگر یک متولی قوی در داوری داشتیم که می توانست حق و حقوق داورها را پیگیری کند الان وضعیتمان اینگونه نبود. من یک سوال دارم آقای اصفهانیان که الان خودشان عضو هیئت رئیسه فدراسیون هستند چطور نتوانستند در این چند سال که ریاست کمیته داوران را گرفته یک ریال به دستمزد داورها اضافه کند. یعنی از آن جایگاه خودش هم نتوانسته استفاده کند؟ الان اگر شما تحقیق کنید می بینید که اعضای محترم کمیته داوران بیش از آن که پیگیر مسائل داوری باشند پیگیر مسائل شخصی خودشان هستند. شما بروید تعداد نظارت هایی که آقایان رفته اند را ببینید تعداد تدریس ها را ببینید و حتی بعضا من فکر می کنم که مثلا برای نظارت رفته اند و دیده اند آنجا یک کلاسی هم هست تدریس کلاس هم رفته اند حالا اگر کلاس مدرس داشته گفتند ما به عنوان ممتحن می آییم و اگر شما بروید و لیست ها را بررسی کنید این موارد را به کرات شاهد خواهید بود و اگر دوباره یک سرچ بکنید می بینید تداخل زمانی کلاس ها و ممتحن بودن و سایر شغل هایشان همزمان بوده مثلا جلسه ای داشتند در اصفهان همزمان با جلسه کلاس هم تدریس کردند و نظارت هم کردند و بماند دیگر….
*باز هم این اتفاق بیشتر از دل خانواده خود داوری است؟
بله می گویند احترام امامزاده به متولی آن است؛ وقتی ما فرد دلسوزی نداریم و مسئولان مان پیگیر کارهای خودشان یا درگیر دعوای قدرت خودشان هستند که مثلا چه کسی صندلی چه کسی را بگیرد خب معلوم است که فدراسیون که هیچ وقت توجهی به داوری نداشته باز هم توجه نمی کند و همین می شود که ما سال های ۲۰۰۸- ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در داوری اول آسیا بودیم و بیشترین تعداد داوری الیت آسیا از ایران بود و همینطور بیشترین تعداد ابلاغ آسیا از ایران بود و شما ببینید با داوری چه کردند که الان که کنفدراسیون همانطور که کشورها را در فوتبال رده بندی می کند می خواهد در داوری هم رده بندی کند. در خوش بینانه ترین حالت ما را درجه دو حساب کنند که آن هم بعید می دانم. البته تبریک می گویم به آقای ترکی که توانسته تست داوری آسیا را برود و باز به لیست الیت برگشت و همینطور ابوالفضلی و سخندان که موفقیت این دو کمک می کند به ارتقای درجه داوری ما کمک می کند. و گرنه اگر همین دو نفر را هم نداشتیم فقط با یک نفر در لیست الیت در قعر آسیا جا می گرفتیم. باید بپرسیم چه کردیم که داوری مان از آن جایگاه به این جایگاه رسید؟ چه تغییر و تحولی داشتیم؟ اصلا آینده نگری داشتیم؟ اصلا فکر کردیم راجع به جایگزینی ها مثلا یدالله جهانبازی یا سعید بخشی زاده؟ اصلا تفکر پشتش بود یا نه؟ سفارش های شخصی بود و هر کسی ساز خودش را برای ورود افراد به لیست می زد. یدالله جهانبازی مرحله نهایی داوری نوجوانان آسیا را سوت می زد از لیست الیت خارج کردند و من خودم اینجا هتل اسپیناس بودم فردی اینجا بود. به من گفتند شما چقدر خودتان برای این داور هزینه کردید بماند آسیا چقدر برای این داور هزینه کرده. چطور یک شبه تصمیم می گیرید و این داور را از لیست خارج می کنید و داور دیگری را جایگزین می کنید. این بی تدبیری ها که البته فکر می کنم از دید ما بی تدبیری است و از طرف کسانی که این اتفاق رخ می دهد حتما یک تدبیری در خودشان داشتند داوری را نابود کرد.
*سودی داشته؟
من نمی خواهم بگویم و نمی دانم هم که منافع شخصی بوده یا خیر! ولی می خواهم بدانم چه شد که این اتفاق افتاد؟ اما هیچ وقت هم هیچ کس نیامد توضیح بدهد از هرکس هم بعدا سئوال کردیم که چه شد که این اتفاق افتاد تقصیر را به گردن دیگری انداخت.
*در حال حاضر هم بنیادی فر و حیدری و اکرمی که می آیند همان ۱۵-۱۶ساله هایی هستند که از پیشتر در طرح AFC رفتند. یعنی آن زمانی که فکر می کنم آقای عنایت بودند؟
بله اینها در طرح فیچر آسیا بودند و از قبل شناسایی شده بودند. الان به هر حال آمده اند اما می خواهم بگویم ما اصلا برنامه نداریم. یعنی روزمرگی محض در داوری؛ امروز و این هفته بگذرد تا برسیم به هفته بعد! یعنی هیچ گاه هیچ نگاه کلانی به داوری نشد الان خوشبختانه تنها چیز امیدوارکننده ای که وجود دارد این است که همانطور که فوتبال مان پتانسیل دارد داوری هم پتانسیل دارد. یعنی ما نیروهای جوان، شایسته و علاقمند به داوری داریم که می آیند پیشرفت هم می کنند اما یک زمانی که می گذرد کاری می شود یا اتفاق هایی می افتد که… همانطور که از نسل داورهای قدیمی الان من بخواهم نام ببرم داورهایی که این ۴-۵ساله از داوری خداحافظی کردند از تعداد انگشت های دستم بیشتر می شود، باز هم می گویم خدا را شکر که حداقل محسن ترکی برگشت یک کمکی به وجهه داوری ما در عرصه بین المللی شد. ما حتی در زمینه آموزش هم نتوانستیم استفاده کنیم افراد با سواد داوری ما مثل حسین نجاتی، اسماعیل سفیری و مسعود عنایت، از اینها در این چند ساله چقدر در کلاس های آموزشی استفاده کرده ایم؟ یا بچه هایی که تازه از داوری رفته اند و دنیایی از تجربه هستند مثل خداداد افشاریان یا بقیه دوستان، ما اصلا از این ها استفاده نکردیم. من خودم اگر هم به کلاسی دعوت شدم نقش خیلی پررنگی نداشتم؛ در صورتی که در این چند سال که کلاس فوتورو تشکیل شده افراد جوان که زبان انگلیسی خیلی خوب و دانش داوری بالایی دارند می توانستند بروند کسب سهمیه کنند و اطلاعات بگیرند و به اینجا منتقل کنند.
*آقای اصفهانیان خودشان دو دوره رفته اند؟
بله این کلاس به زبان انگلیسی تدریس می شود وقتی شما به این زبان مسلط نباشید چه بهره ای از کلاس می برید؟
*ایشان مترجم می برند؟
من اطلاعی ندارم مطمئنا نمی توانند مترجم ببرند.
*یک دوره نوید را بردند؟
یک دوره نوید رفت و اگر اشتباه نکنم یک دوره هم آقای رفعتی که این دو نفر به زبان انگلیسی مسلط هستند.
*رفعتی نبود چون آن زمان داور فعال بود.
خب من دقیق خاطرم نیست که چه کسی بود اما در کل این یک سوء استفاده از موقعیت است که شما بگویید زبانم خوب است ولی نتوانی با یک نفر چهار کلمه انگلیسی صحبت کنی یک چیز بگویید آدم خنده اش نگیرد یا مثلا دانش بعضی از ناظرهای بسیار پایین است من خودم در اواخر دوره داوریم در یک بازی قضاوت داشتم ناظر بازی آمد گفت که آن صحنه که دقیقه ۵اتفاق افتاد خطایی بود که حداقل کارت زرد داشت شما خطا هم نگرفتید گفتم آن صحنه که شما می گویید من خطا گرفتم اخطار هم دادم من از ناظر سئوال کردم شما اینجا نشسته اید پس چه چیزی را دیده اید؟ بعد دانش فنی ایشان هم در این حد بود که یک پرتاب اوت از وسط زمین شد بازیکن مهاجم چند متری جلو آمد و پرتاب کرد من خطای اوتش را گرفتم بازیکن مدافع هم از همانجا پرتاب کرد خطای او را هم گرفتم از من پرسید چرا خطای مهاجم را گرفتی گفتم چون اوت از محلش پرتاب نشده گفت مهاجم می توانست از این تغییر فاصله استفاده کند مدافع که از چند متر عقب تر پرتاب کرد چرا خطای او را گرفتی؟ گفتم شما اصلا با قانون آشنایی داری؟ اگر این جور است مثلا نزدیک نقطه کرنر آن طرف اوت شود طرف بیاید از زمین خودش پرتاب کند گفت ضرری که ندارد او به خودش ضربه می زند! ببینید دانش ناظرهای ما در چه حد است؟ می توان با یک تست کتبی معمولی به این نتیجه رسید که واقعا دانش بعضی ناظرهای ما بسیار بسیار کمتر از داور داخل زمین است آن وقت این فرد چطور می خواهد به کار داور نظارت کند؟
*فرق بین داورهای نسل قبل با نسل شما در این بود که تحصیلات عالیه و آموزش زبان و بین المللی شدن و این سفرها در تفاوت نگاه شما خیلی تاثیر داشت و یک نسل هم تفاوت تکنولوژی و هم تحصیلات خیلی بین این دو نسل فاصله انداخت منتها هنوز در یک دوره گذار گذشتن از آنها و سپردن کار به دست نسل جدید هستیم؟
الان همین ناظر که من می گویم این حرف ها را گفته یکی از ناظرهای فعال است که در خیلی از بازی های مهم لیگ برتر حضور دارد خب این فرد چطور می تواند با این دانش و دیدگاه و حواس پرت یک بازی را گزارش کند؟
*ایشان یک خطا را ندیده؟
اصلا من بازی را متوقف کردم، خطا گرفتم، اخطار دادم اصلا ندیده می پرسد چرا در آن صحنه خطا نگرفتی؟ که همه تعجب کردیم گفتیم آن صحنه را خطا گرفتیم و اخطار هم دادیم. می خواهم بگویم بحث نظارت ما اشکال دارد. البته دیروز لیست ناظرها را دیدم و یک حرکت مثبتی که صورت گرفته این است که یک سری داورهای جوان که رفتند را به این کلاس دعوت کردند جمشید دانش مهر، حسین معتمدی و خیلی از بچه هایی که در این چند ساله از داوری رفتند دیروز دیدم به کلاس دعوت شده اند، خب اینها به روزترند و دانش بیشتری دارند نمی خواهم نسل قدیم را زیر سئوال ببرم مثلا در نسل قدیم ایرج نظری کاملا به روز است و هر جا می نشستیم بحث داوری می کردیم یا آقای مسعود فلاح و زاهد و خیلی از دوستان دیگر ولی بعضی از آنها صرفا به دلیل ارتباط شخصی است که نظارت دارند و این ظلم به داوری است؛ ما چه کردیم با حسین نجاتی که خودش یک کتاب سیار داوری بود که از داوری رفتبه دنبال تیم و سرپرستی تیم؟ یا چه کردیم با اسماعیل سفیری که الان کمتر می بینیم هست و آن طور که باید از او استفاده نمی کنیم یا نوید مظفری به هر حال آدم با دانش و اهل مطالعه ای است چقدر از او استفاده می کنیم؟ و یا ما از تجربه خداداد افشاریان، حیدر شکور که تازه از داوری آمدند چقدر بهره می بریم؟ این ها فقط دانش زبان انگلیسی را ندارند ولی دانش داوری و تجربه خیلی خوبی دارند حداقل از تجربیات اینها استفاده کنیم اما متاسفانه این اتفاق ها نیفتاد و موجب شد داوری ما خیلی ضربه بخورد؛ ولی البته از طرفی این ضعف کمیته را دپارتمان داوری تا حدودی جبران کرد یعنی اگر منصفانه بخواهیم صحبت کنیم دپارتمان داوری سعی کرد با بها دادن و بازی دادن به داورهای جوان و معرفی و شناسایی آنها
*آقای عسکری؟
آقای عسکری و دوستان دیگری که در این دپارتمان هستند هم آن زمانی که آقای ابوتراب طاهریان و نوید مظفری بودند و هم این دوره که آقای رفیعی هستند تا حدودی این مافات جبران شد و خیلی از داورهای جوانی که الان هستند پله پله شناسایی و معرفی شدند هر چند دپارتمان هم اشتباهاتی داشت کما این که یکی از بزگترین مشکلاتی که ایجاد کرد اختلافش با کمیته و درگیری هایشان بود که واقعا یک دوره ای همه آن حرف و حدیث ها و مشکلاتی که برای داوری به وجود آمد دقیقا در دوران دعوای کمیته داوران و دپارتمان بود و باعث شد چوبش را داوری بخورد و مشکلاتی به وجود آورد که تا سالهای سال با داوری خواهد بود.
*قیمت داوری در لیگ برتر واقعا چقدر است؟
داوری قیمت ندارد و اگر بخواهیم مقایسه کنیم با وجودی که هیچ جا نمی توان صرف و با قاطعیت صحبت کرد و در هر جایی احتمال خطا هست اما به جرات می توانم بگویم یکی از سالم ترین جامعه ها در فوتبال ما با همه مشکلاتی که وجود دارد جامعه داوری است.
*سوادشان حداقل بیشتر از فوتبالیست و مربی است.
از لحاظ سواد که اصلا مقایسه نکنید در این زمینه آمار رسمی وجود دارد، اما یکی از سالمترین جامعه ها در فوتبال ما داوری است – به جامعه مربیان و بازیکن ها قصد توهین ندارم- در هر جایی خطا وجود دارد در جاهای بزرگتر وقتی سرمان را بالا می گیریم می بینیم مشکلات سه هزار و هفده هزار و چهل هزار وجود دارد وای به جاهای کوچکتر.
*در فوتبال دنیا داورها در رده های عالی مدیریتی هستند ما هیچ وقت چنین چیزی در فوتبالمان نداشتیم و داوری را فرزند خوانده می دانستند ؟
همان که در ابتدا گفتم اصلا نگاه به داوری نگاه از بالا به پایین است و دقیقا به آن به چشم یک ابزار و وسیله نگاه می کنند، داوری برای فدراسیون فوتبال دقیقا مصداق بارز استفاده ابزاری است یعنی به عنوان یک ابزار فقط برای گرداندن مسابقات استفاده می شود. داوری می رود فحاشی می شود هتک حرمت می شود کتک می خورد همه اینها که تمام می شود با یک لبخند از کنارش می گذرند پرونده ها در کمیته انضباطی گم می شود بعضا جریمه ها کم می شود حکم کمیته انضباطی ملغی می شود مطالبات هم داده نمی شود بعد هم می گویند ما چقدر هزینه کردیم برای داوری، چه هزینه ای کردید؟ اگر می گویید دو میلیارد سه میلیارد هزینه کردید شما در کنار یک سوت این داور فدراسیونتان می چرخد همه وجود و ماهیت شما از همین سوت ها شکل گرفته یا همه پولهایی که بابت ترانسفر و … از تیم ها می گیرید بابت همین سوتی است که داور در زمین می زند و این چرخ فوتبال می چرخد و البته این در مجموعه ای که سیستمش غلط است و داوری هم یک متولی درست ندارد و مثل یک بچه یتیم می ماند طبیعی است، می گویند بزنیم توی سر داوری! خیلی که مشکل پیش بیاید به آن مسئول می گویند شما که جایت محفوظ است احترام و عزت را داری داورها هم مشکلشان حل می شود.
*من سوالم این بود که چرا خانواده داوری به این که نقشی در اداره فوتبال داشته باشید فکر نکردید؟
این که چرا داورها نیامدند این یک ایرادی است که به خود داورها وارد است وگرنه ما داورهایی داشتیم که از نظر تحصیلات و اعتبار بالاتر از اشخاص دیگری که آمدند بودند و ما خودمان هم با رفتارمان، با عدم انسجام و اتحادمان باعث به وجود آمدن این وضعیت شدیم؛ از طرفی هم همان نگاه بالا به پایین که موجب می شود مثلا فرد همین که پیشینه داوری دارد دیگر به چشم یک مدیر به او نگاه نمی کنند درست برعکس جاهای دیگر که خیلی داورها در مسندهای بزرگ فدراسیون ها و کنفدراسیون ها قرار گرفتند، اما اینجا نگاه اشتباه است.
*شما خودتان اصلا به این موضوع فکر می کنید که کسانی مثل شما، محسن ترکی و علیرضا فغانی که تحصیلات عالیه دارید به زبان انگلیسی مسلط هستید و ارتباطات خوبی در آسیا دارد (به هر حال شاید خیلی از بازیکن های ملی آنقدری که شما با ارکان رسمی AFC و فیفا در ارتباط بودید نبودند و در مجامع رسمی و کنگره ها حضور نداشتند) الان خیلی از داورهای ما شناخته شده هستند؛ خودت به این فکر کردی که وارد مدیریت فوتبال شوی؟
من این برنامه را دارم که اگر بتوانم کمکی کنم اما اگر این فضای فوتبال باشد نه اصلا یک چیزی که باعث شد از این فوتبال بروم همین فضای فوتبال بود.
*این تغییر بالاخره باید از یک جایی شروع شود؟
من اگر بتوانم کاری کنم ورود می کنم ولی ما افراد شایسته زیاد داریم یکی از کسانی که من فکر می کنم بتواند در رده های مدیریتی بیاید و به فوتبال از جهت داوری کمک کند خود محسن ترکی است من فکر می کنم محسن این پتانسیل را دارد در دوره ای قبل از این که من به کانادا بروم محسن ترکی مدت کوتاهی داوری نمی کرد با او صحبت کردم و گفتم اگر واقعا تصمیم داری که داوری نکنی بیا و خداحافظی کن و در عرصه مدیریتی یک کمکی به مجموعه داوری کن چون حضورت می تواند مثمر ثمر باشد که محسن در آن مقطع چون هنوز می خواست داوری کند برنامه ای نداشت اما من فکر می کنم محسن یکی از کسانی است که بتواند این کار را انجام دهد انسان شناخته شده و سالمی است و با مسئولان هیئت های داخلی ما هم در ارتباط بوده چند تا از مجامع فدراسیون ها حضور داشته و روی او شناخت دارند و می تواند کمک کند و به اعتقاد من اگر کسی بتواند کمک کند باید بیاید افراد موثر باید بیایند ما کسی را می خواهیم که بیاید و به داوری کمک کند اگر کسی بیاید و فقط عضو کمیته شود و عضوی از مدیریت داوری شود و فقط منفعتش به خودش برسد به درد داوری نمی خورد ما به دنبال کسی هستیم که وجودش برای داوری موثر باشد من خودم خیلی دوست داشتم محسن ترکی بیاید اما اگر ایشان از داوری خداحافظی می کرد خیلی به وجهه داوری ما لطمه می خورد همین که الان محسن ترکی آمد و این تست را داد و داور الیت شد در همین رده بندی که قرار است انجام شود خیلی به ما کمک می کند.
*به او بازی می دهند؟ مشکلی که برای آقای قهرمانی پیش آمد برای او به وجود نمی آید؟
خیر او به خاطر آسیب دیدگیش از تست جا ماند ما خیلی از داورها داشتیم که بعد از یک سال در آسیا به خاطر آسیب دیدگی جا ماندند حالا یا بعد آن نیامدند یا آمدند و موفق هم بودند مثلا خود علی حمد در چند مرحله ۶ماهه، ۷ماهه، یک ساله به خاطر آسیب دیدگی نیامد اما بعد آن آمد و تست داد و حتی تا جام جهانی جوانان یا نوجوانان دقیق خاطرم نیست سوت زد اما بعد به خاطر فشاری که به او آمده بود کلا داوری را کنار گذاشت محسن هم فقط مشکل آسیب دیدگی داشت نمی شود گفت این که الان محسن ترکی داوری را رها کند و به رده های مدیریتی بیاید به نفع داوری است الان ما خیلی به حضور او نیاز داریم، در آن درجه بندی اگر ما فقط یک علیرضا فغانی را داشته باشیم خیلی جایگاهمان پایین می آید اما حالا محسن ترکی این جایگاه بالا می رود و باید این جایگاه را حفظ کنیم تا این داورهای جوانی که به اعتقاد من داورهای خوبی هستند و در لیست آمدند.
*بنیادی فر، اکرمی، خورشیدی و … چقدر زود ناامید شدند ؟
خورشیدی و اکرمی داورهای خوبی بودند اما یک آیتم هایی را باید پشت سر می گذاشتند که نتوانستند الان این برادرهای حیدری که آمدند به اعتقاد من خیلی خوب هستند. در کل اگر بخواهیم از محاسن هم بگوییم این انتخاب هایی که الان برای لیست بین المللی صورت گرفت انتخاب های بسیار خوبی هستند برخلاف دوره های قبلی که کمیته داوران در انتخاب های لیست داوری نه تنها اشتباه که فاجعه تصمیم گرفت این دوره انتخاب ها خیلی خوب بود، هر چند از این نکته هم نباید بگذریم که ضعف مدیریت در داوری تهران موجب شد تهران در این لیست سهمی نداشته باشد یعنی از داورها و کمک داورها و حتی داورهای فوتسال سهم تهران صفر بود تهرانی که یک زمانی کل داوری کشور را پوشش می داد سرش بی کلاه ماند اما شهرستان ها با داورهای خوبی که داشتند و با برنامه ریزی خوبی که داشتند توانستند تهران را جا بگذارند این ضعف مدیریت باعث شد یک سری استعدادهای داوری در تهران بسوزند.
*در لیگ تهران با این مشکلاتی که دارد باید کماندو باشی تا داوری کنی! قبول داری؟
فوتبال تهران مشکلات زیادی دارد داوری هم مشکلات زیادی دارد. از این مشکلات و حوادث اگر فوتبال تهران را دنبال کنید هر هفته زیاد است. من یکی دو سال پیش در جلسه ای بودم یک داوری بازی را به خاطر این حملات تعطیل کرده بود مورد بازخواست هم قرار گرفت که چرا بازی را تعطیل کردی؟ که من خودم صحبت کردم و گفتم بسیار هم کار خوبی کرده. آنها انتظار دارند به داور حمله شود و مورد توهین قرار بگیرد اما باز هم سرش را پایین بیاندازد و ادامه دهد که فوتبال تهران بچرخد. من البته سال گذشته نبودم اما شنیدم خود داورها متحد شده اند و دست به دست هم داده اند تا کمی فضا را تغییر دهند. امیدوارم که اخبار بهتری از داوری تهران بشنویم چون این استعداد به دلیل این که بازی های بیشتری هم در تهران انجام می شود وجود دارد؛ در مجموع یکی از نکات مثبت کمیته داوران همین انتخاب لیست داوری بود که افراد شایسته ای در لیست آمدند و اگر برنامه ریزی خوبی شود و به آنها فضا داده شود می توانند طی چند سال آینده آن جایگاه از دست رفته ما را برگردانند.
*در جام ملت های آسیا ما یک کوبل داوری کامل داریم که البته دوره قبل هم داشتیم اما متاسفانه آن اتفاق ها….
دوره قبل داورهای ما به عنوان رزرو بودند و بعد جانشین شدند و همین باعث می شود یک مقدار فشار روانی بیشتر شود چون اینها استند بای بودند و مشکلات به همین دلیل به وجود آمد، من معتقدم برای بازی های حساس یا برای دربی این که داور را دقیقه آخر اعلام می کنند خیلی بد است من به عنوان یک داور اگر بدانم هفته بعد چه قضاوتی دارم همه جوره خودم را آماده می کنم آنجا هم بچه های ما استندبای بودند و بعد به آنها بازی رسید و یک مقدار عدم آمادگی به این دلیل بود که آن برنامه ریزی که باید داشتند را نداشتند البته قضاوت بدی هم نکردند ناهماهنگی آنها باعث شد که یک سری مشکلات به وجود بیاید. در این دوره علیرضا فغانی را داریم متاسفانه حسن کامرانی فر را به دلیل بیماری که دارد نداریم اما ابولفضلی کمک داور بسیار خوبی است.
*ما کمک های خیلی خوبی داریم همین الان با این فقر داور که داریم ابوالفضلی و داوری را به عنوان کمک داور داریم. تائید می کنید؟
بابک داوری متاسفانه از لیست بین المللی حذف شد و متاسفانه با وجودی که دو سال پیش به عنوان بهترین کمک داور ایران انتخاب شد اما زمانی به لیست آمد که داورهای الیت را از دست داده بودیم و او هم در شروع کار از نفرات آخر لیست کمک داورها بود و نتوانست جایگاه خودش را پیدا کند و شرایط سنی هم مزید بر علت شد اما به هر حال بابک شایسته بود و با یک بدشانسی به حقش نرسید اما الان امیدوارم داورهایی که هستند قدر موقعیت خود را بدانند چون خود داور هم شرط است و باید احساس مسئولیت داشته باشد الان داور یک ورزشکار حرفه ای است تصاویر فوتبال های ۲۰سال پیش را که می بینی داور با یک شکم برآمده است و اصلا استیل داوری ندارد الان داوری واقعا یک ورزش حرفه ای است همانطور که در کلاسی که پارسال در دوبی داشتیم مسئول پزشکی که آمده بود می گفت تمریناتی که برای داوری پیش بینی کرده ایم تمرین یک ورزشکار حرفه ایست همانطور که یک فوتبالیست می گوییم ۳۵ را که رد می کند به او فشار می آید و توانایی بازی را ندارد داوری هم همین است در جام جهانی این دوره و دوره قبل اکثر داورهایی که در مراحل نهایی بالا آمدند داورهایی در رده سنی زیر ۴۰سال بودند یعنی خیلی به تجربه بها ندادند در صورتی که قدیم برعکس بود هر چه داور با تجربه تر بود و سن بیشتری داشت بیشتر به او بازی می رسید الان آمادگی جسمانی و حرفه ای بودن بیشتر اهمیت دارد به همین دلیل الان باید داوری زود شروع شود یعنی اگر ما بخواهیم امروز داوری برای معرفی در جهان و آسیا داشته باشیم باید از بچه های ۱۸-۱۹ ساله استفاده کنیم که در ۲۴-۵ سالگی داور آسیایی شده باشند؛ برنامه AFC و فیفا هم همین است یعنی ما داور جوان باتجربه می خواهیم و اگر بگوییم فلانی جوان است فعلا برود بعدا به او فرصت می دهیم این اشتباه است.
*فکر می کنید در جام ملت ها داوری ها چطور باشد؟
این تیم داوری که در این دوره داریم رضا سخندان یکی از بهترین های کمک داوری است و می تواند بازوی بسیار خوبی برای علیرضا فغانی باشد، حسن کامرانی فر هم که متاسفانه الان نیست اما خوشبختانه ابولفضلی را داریم که در آسیا و جاهای مختلف در بازی های مختلفی شرکت کرده و تجربه کافی را دارد و خود علیرضا فغانی که هم از لحاظ بدنی و روانی خیلی آماده است و هم تجربه خیلی خوبی دارد من فکر می کنم اگر بدشانسی نیاورند بتوانند به عنوان بهترین تیم داوری جام ملت ها انتخاب شوند، اما این که به چه بازی برسند بستگی به روند بالا آمدن تیم ها دارد و اگر بهترین تیم داوری باشند علیرضا فغانی شانس این را دارد که به عنوان بهترین داور آسیا انتخاب شود.
*پارسال هم خیلی به این عنوان نزدیک بود؟
علیرضا الان دو سه سال است که به عنوان بهترین داور آسیا نزدیک است من نمی گویم همه این چند سال بهترین داور آسیا بود اما حداقل یکی دو سال استحقاق و شایستگی رسیدن به این عنوان را داشت اما علت این که نشد را باید در جای دیگر پیدا کنیم حتی معتقدم علیرضا و رضا و حسن باید به عنوان تیم اصلی می رفتند چون خیلی توانمندتر از بعضی تیم های دیگر بودند اما دلیل این که چرا نشد را باید در جای دیگر جستجو کرد.
*در جام ملت های آسیا داورهای دیگر را چطور ارزیابی می کنید؟
داوری آسیا در این چند سال گذشته متحول شده کنفدراسیون آسیا یکی از کنفدراسیون های موفق در زمینه داوری است و الان هم یک جوان گرایی کرده اند الان در کلاس سال گذشته یا همین کلاس امسال ما چندین داور الیت ۲۵-۶ساله در آسیا داریم از ژاپن، کره، قطر، عربستان؛ فقط ما نداریم بقیه کشورها دارند و آن به خاطر برنامه ریزی که از قبل داشتند یعنی برنامه و هدفشان را داشتند. البته گذشته ها که گذشته انشالله برای آینده افرادی را پیدا کنیم و بگردیم استعدادهایی را بیاوریم و به آنها بازی دهیم تا انشالله ۵-۶سال دیگر این عقب ماندگی جبران شود.
*یعنی در این رده سنی این ها داورهایی هستند که در جام ملت های آسیا سوت می زنند؟
این داورهایی که می گویم در جام قهرمانان آسیا قضاوت می کنند یا بعضی از این داورهای جوان به عنوان کمک در همین جام ملت ها هم حضور دارند کمک داور قطری و بحرینی و … در کل ما فعلا از قافله عقبیم این که بعد چه اتفاقی رخ می دهد بحث جدایی دارد.
*شما چند مورد گفتید به داوری ظلم شده ما می توانیم بگویم از طرف داورها هم چندین مورد به فوتبال ظلم شده؟
واضح تر بگویید.
*اشتباهات کاملا واضحی که خود داور هم می دانست که اشتباه می کند اما آن کار را انجام داده؟
اگر داوری بداند که تصمیمش اشتباه است اما آن تصمیم را می گیرد از دید من اصلا داور نیست. من واژه داور را برای کسی به کار می برم که به زمین می رود و عادلانه قضاوت می کند و شاید اشتباه هم داشته باشد. اما اشتباهش انسانی است، آن داوری که شما می گویید از دید من اصلا داور نیست و جایگاهی در داوری ندارد و اگر چنین کسی در داوری باشد باید همان روز کنار گذاشته شود و حتی به فردا هم نرسد من اصلا او را به عنوان یک داور نمی شناسم.
*چنین کسی در فوتبال ایران سراغ دارید؟
من با توجه به شناختی که از داورها داشتم هیچ وقت هیچ کدام از همکارهای خودم را اینطور ندیدم. اگر هم مصداقی بود که شما می گویید واقعا آنقدر در لفافه گفته شد و بسته شد که اصلا مشخص نبود حقیقت چیست. آن داستان ها که پیش آمد اگر واقعا می خواستیم در مورد آن قضاوت کنیم و صادقانه نظر بدهیم باید این فرصت داده می شد تا دوستان من از خودشان دفاع کنند آن وقت می شد قضاوت کرد که واقعا حق با چه کسی است یک فضایی به وجود آمد هر کسی یک چیزی گفت از دید منِ داور، اصلا تخلفی آن طور که شما می گویید اتفاق نیفتاد چون اگر تخلفی اتفاق می افتاد آن فرد باید کلا از فوتبال کنار می رفت. یعنی اگر بحث تخلف و تبانی باشد آن فرد باید کنار گذاشته شود همانطور که یک داور آلمانی فقط یک جا نشسته بود از میز بغل شنیده بود که مثلا فلانی و فلانی می خواهند تبانی کنند بعد چند ماه این موضوع را منتقل کرد مادام العمر از فوتبال کنار گذاشته شد. چون مطلع بود و نیامد بگوید. جزای کسی که چنین تخلفی کند رفتن از فوتبال است. وقتی شما حکم ها را می بینی حرف ها را می شنوی و فضا را می بینی، می بینی با این چیزی که شما می گویید مصداق پیدا نمی کند و همانطور که گفتم آن زمانی می شود تعیین کرد که چه داور و چه مربی و چه مدیرعامل بیایند و حرف ها را بزنند.
*چون نمی خواستند اعتبار داوری زیر سئوال برود به خود داور گفتند ما تو را ۸ماه محروم می کنیم بعد ۸ماه هم از فوتبال برو اما بعد این مدت که طرف گفت چرا من را به فوتبال برنمی گردانید مشکل به خاطر همان لاپوشانی روز اول دوتا شد؟
اصلا این حرف ها لاپوشانی ندارد. یکی از مشکلاتی که ما داریم همین است. بحث فساد لاپوشانی ندارد باید بحث خیلی واضح و شفاف مطرح شود نه فقط در فوتبال در همه عرصه ها اگر پنهان کاری کنار گذاشته می شد مشکلاتمان آنقدر نبود که شما می بینید.
*ولی در این دو سه سال گذشته که مربیان بیشترین ناامنی روی نیمکت داشتند در هفته اگر ۸ یا ۹ بازی انجام می شد در همه بازی ها از داوری ها انتقاد می شد این بی اعتمادی به داورها به سکوها و به مردم منتقل شده و شما اگر بخواهید خیلی شفاف راجع داوری صحبت کنید خیلی ها قبول نمی کنند ماجرای آقای قهرمانی به کنار ، آقای ترکی بازی تراکتورسازی و استقلال در تبریز، محمود رفیعی که بازی پرسپولیس– داماش را نیمه کاره گذاشت…
اینها که شما می گویید چیز خاصی نیست آن بازی که آقای رفیعی نیمه کاره گذاشتند به دلیل توهینی بود که به ایشان شد.
*چه کسی مقصر این توهین ها بود غیر از اشتباهات پشت سر هم داور؟
اشتباه آقای ترکی در بازی تراکتور و استقلال از اشتباه داور جام جهانی که توپ از خط دروازه رد شد فاحش تر نبود از اشتباهی که تیم آمریکا گل زد و مردود شد و از رفتن به مرحله بالاتر باز ماند بزرگتر نبود!
*اینها توجیه اشتباهات داوری است ؟
این توجیه نیست این یک واقعیت است که ما نمی خواهیم قبول کنیم بنا بر علایق شخصی خودمان نظر می دهیم، مربی به خاطر جایگاه روی نیمکتش و شمای خبرنگار به عنوان طرفداری از یک تیم، وگرنه ضریب اشتباهات که در جام جهانی سال گذشته اتفاق افتاد از ضریب اشتباهات تاثیرگذاری که در لیگ ما اتفاق افتاد کمتر بود آن هم داورهایی که همه جوره تامین و تحت آموزش بودند.
*در تورنمنت ها میزان استرس بازیکن ها مربیان و داورها خیلی بیشتر است به همین دلیل ضریب اشتباهات آنها بالاتر است؟
استرسی که در لیگ ما وجود دارد از همه جا بیشتر است نه فقط در جریان بازی بعد از بازی که آیا این تصمیم که من گرفتم دوربین درست گرفته که در نود پخش شود قبل بازی مصاحبه می کنند و مثلا می گویند داور همشهری مربی تیم مقابل است در جریان بازی هم که تماشاچی فحاشی می کند مربی کنار زمین می آید و … به نظرم در هر اتفاقی که رخ می دهد خیلی مهم است که از چه زاویه ای به موضوع نگاه کنیم مثلا یک نفر از نگاه یک هوادار یک نفر از نگاه داور مثلا مربی در طول نود دقیقه ۱۰ اشتباه می کند باید یکی را تعویض کند، نمی کند باید یک نفر را بیاورد، نمی آورد بازیکن بارها تک به تک را خراب می کند هیچ کدام دیده نمی شود اما اشتباه داوری دقیقا دیده می شود. کلمه ظلم که گفتم اینجا مصداق پیدا می کند.
*اصلا شما قبول دارید که اشتباه بازیکن یا مربی را که به اندازه یک داور حاشیه امنیت ندارد داور ۱۰ سال سوت می زند اما مربی یک فصل اگر تا آخر فصل بماند. قبول دارید؟
داور هم حاشیه امنیت ندارد. در عرصه بین المللی اگر ببینیم از روزتی بالاتر که نبود کاندید فینال جام جهانی بود کمکش اشتباه کرد برای همیشه از داوری سطح بالا کنار گذاشته شد. در همین لیگ خودمان داورهای زیادی داشتیم که اشتباه کردند و سطح خودشان پایین آمدند و این منجر شد از داوری خداحافظی کنند این برای همه است برای داور هم همینطور اگر اشتباه کند سطحش را از دست می دهد.
*قبول دارید هر که بامش بیش برفش بیشتر مربی یک میلیاردی بازیکن دو میلیاردی داور ۴۵۰هزارتومانی باید به اندازه خودشان از آنها توقع داشت؟
داور را باید بر حسب ۷۰۰هزارتومان جریمه کنند مربی یک میلیاردی را بر حسب یک میلیارد.
*به نظرتان وقتی یک داور اشتباه می کند و نتیجه بازی را تغییر می دهد این درست است که رئیس کمیته داوران بگوید بازیکن اشتباه می کند مربی اشتباه می کند. خب داور هم اشتباه کرده؟
اینها توجیه است والا قانون داریم نمره بندی داریم داور وقتی اشتباه می کند از نمره اش کم می شود و اگر از حدی نمره اش پایین تر بیاید مثلا چند هفته اجازه قضاوت ندارد اما این نمره نباید گفته شود در هیچ جای دنیا هم گفته نمی شود البته در اینجا گاهی آنقدر مطبوعات و مربی و بازیکنان فشار می آورند که مجبور می شوند مثلا بگویند فلان داور دو سه جلسه محروم شد ولی این نمرات تعریف شده اما برای مربی یا برای بازیکن ها تعریف شده نیست که اگر اشتباه کردند نمره بندی آنها چطور می شود.
*ولی در کل کار آن رئیس کمیته داوران در مقام توجیه اشتباه است؟
این نوع دفاع اشتباه است ما آنجا که باید دفاع کنیم دفاع نمی کنیم و حق طرف را نمی گیریم اینجا می خواهیم دفاع کنیم این دفاع شخصی و از خود فرد است دفاع از داوری نیست اتفاقا اثر معکوس می گذرد مردم می بینند و می دانند.
* کولینا در کتاب خاطراتش نوشته یکسری مربی بودند در کنفرانس های خبری خود می گفتند ما لیست داورها را دیدیم، متاسفانه یا خوشبختانه فلان داور در لیست است بعد می گفت من شخصا می خواستم قضاوت کنم با موضع وارد زمین می شدم چند سالی است در ایران هم مد شده که مثلا می گویند اگر داوری مشکل نداشته باشد ما بازی را می بریم این برای خود شما اتفاق افتاده؟
من خودم شخصا وقتی در زمین بازی بودم هیچ حاشیه ای نمی دیدم و نمی شنیدم بعد از بازی که می خواستیم گزارش بنویسیم مثلا داور چهارم می گفت فحاشی فلان جا را بنویسم من اصلا نشنیده بودم، بعضی جاها وقتی حتی صد هزار نفر هم توهین کنند آنقدر در بطن بازی هستید که نمی شنوید اگر یک وقتی مثلا بازی متوقف باشد شاید حواست به تماشاچی برود اما بعضی جاها آنقدر تمرکزت در کار خودت است اصلا نمی شنوی داوری کار خیلی سختی است شاید ۵دقیقه اول یک سری چیزها در ذهنت باشد اما بعد از ۵دقیقه غرق بازی می شوی و چنان باید تمرکز کنی که اصلا هیچ چیز نمی شنوی اما یک مربی یا بازیکن که با احترام برخورد می کند ناخودآگاه بنا بر خصلت انسانی محترمانه با او برخورد می کنی و یک بازیکن که پرخاشگرانه برخورد می کند و توهین میکند یا مصاحبه آن چنانی می کند نه این که بخواهی موضع گیری کنی اما اگر بخواهی اعمال قانون کنی خیلی راحت تر در مورد او اعمال قانون می کنی احترام ناخودآگاه احترام می آورد من می خواستم به مهدوی کیا اخطار بدهم او را آقا مهدی صدا می کردم یا کریم باقری آقا کریم یا وحید طالب لو وحید جان تفاوت در این است والا موضع گیری از اصول داوری و انصاف و عقل دور است شما قاضی هستی باید عدالت را رعایت کنی داور این کار را بکند خودش را زیر سئوال برده وظیفه داور مشخص است.