«مه سان» که این روش را «تبدیل الگوهای ملال آور، استرس زا و تنفر آمیز امتحان به یک امر لذت بخش و خاطره انگیز و آموزش دهنده» نامیده بود، در رابطه با ابتکار جدید خود نوشت:
۷ صبح روز دوشنبه – روی در مدرسه ، بچه ها درحین ورود به مدرسه با این برگه روبه رو شدند ، دانش آموزان پایه هشتم برگه راهنمای آزمون را از خانم رضایی ( سرایدار مدرسه ) تحویل بگیرید. (آزمون از همینجا شروع شد!)امتحان
ساعت ۷:۱۵ – اسامی گروه بندی بچه ها برای امتحان را بر روی دیوارها نصب کردیم! ۲۹ گروه ۵ نفره ، جمعا ۱۴۵ دانش آموز پایه هشتم مدرسه . بچه ها تازه فهمیدند که امتحان مطالعات اجتماعی ترم اولشان گروهی است و گروه ها را نیز خودمان با شناختی که از بچه ها داشتیم گروه بندی کرده بودیم!
ساعت ۷:۴۰ بعد از اینکه گروه ها در جاهاشون مستفر شدند به هر گروه پوشه ای داده شد، محتویات پوشه (۶ نقشه با موضوعات مختلف از قاره آسیا ) متنی درباره بحران های قاره آسیا ، برگه ی تعاریفی ( که اگر نیاز داشتند از تعاریف ی که برایشان آوردیم استفاده کنند) ، نقشه خام قاره آسیا، برگه سوالات ، پاسخ نامه ، برگه ارزشیابی فردی و گروهی ، نقشه هایی هم به دیوارها زده شده بود که در صورت نیاز استفاده کنند.
امتحان شروع شد و گروه ها مشغول تحلیل نقشه ها و پاسخ دادن بودند ، امتحان تقریبا سه ساعت و سی دقیقه طول کشید من آخرای امتحان از خستگی و پا درد افتادم و گوشه ی راهرو نشستم روی زمین ، می دیدم که یکی یکی برگه هاشون رو می دادند می آمدن سمتم ، «خانم خیلی امتحان بیستی بود ، خانم ما تا حالا اینجوری امتحان نداده بودیم ، خانم خیلی کیف داشت ، خانم باز امتحان اینجوری بگیرید ، نازنین بدو بدو آمد گفت خانم گروه بندی عاااالی بود دستتون درد نکنه و..»
خستگی و بیخوابی که برای طراحی سوالات و آزمون در یک هفته گذشته داشتم یادم رفت و پاشدم و با بچه ها رفتیم والیبال بازی کردیم ، از الان برای امتحان ترم دومشون هم من و هم خودشون هیجان دارند.
می شود از کلیشه های همیشگی فاصله گرفت و امتحان رو برای بچه ها تبدیل به یک فرایند لذت بخش کرد و هم می توان امتحان را ادامه آموزش و یادگیری تلقی کرد تا سنجش صِرف!