سیدجلال حسینی درباره مسابقات جام ملت های آسیا، اتفاقاتی که در مرحله گروهی رخ داد که منجر به صعود به دور یک چهارم نهایی شد، دیدار با تیم ملی عراق، حضور پرشور هواداران ایرانی در خاک استرالیا، موضوع مشکل خدمت سربازی برخی بازیکنان تیم ملی و دیگر مسائل مرتبط با این تیم صحبت کرد.
متن کامل این گفت و گو در ادامه می آید:
*نظرت درباره حضور ناموفق تیم ملی در جام ملت های آسیا چیست؟
خودمان هم باورمان نمی شود که الان در تهران هستیم. ما با این هدف به استرالیا رفتیم که تا فینال پیش برویم که البته مطمئن هستم می توانستیم به این مهم دست پیدا کنیم. این را نباید از نظر دور داشت که ما شرایط سختی را پیش از حضور در جام ملت ها تجربه کردیم و با کمترین بازی تدارکاتی به استرالیا رفتیم. با این همه در طول مسابقات همه تمرکزمان را روی دیدارهای خود گذاشتیم و فکر می کنم خیلی خوب بازی ها را شروع کردیم. ما در مرحله گروهی خوب ظاهر شدیم و با امتیاز کامل به دور یک چهارم رفتیم اما متاسفانه مقابل عراق شکست خوردیم. شاید این درست نباشد که بخواهیم داور را مقصر این حذف شدن قلمداد کنیم اما واقعیت این است که اگر داور در آن صحنه مرتکب آن اشتباه فاحش نمی شد و پولادی را اخراج نمی کرد ما با گل های زیاد عراق را شکست می دادیم.
*می دانی که لحظاتی پس از اشتباه بنجامین ویلیامز، این داور استرالیایی تا چه اندازه در بین هواداران فوتبال کشور منفور شد؟
بله، این حالت در خود ما هم به وجود آمد. او اشتباه بزرگی انجام داد که برای ما تاوان سنگینی داشت. وقتی مهرداد پولادی از زمین بیرون رفت یکی از ارکان اصلی تیم را از دست دادیم آن هم در اوایل بازی. من خیلی خودم را کنترل کردم تا در حین بازی با او درگیر نشوم چون دوست داشتم به او بفهمانم که چه اشتباهی مرتکب شده است، گرچه در طول بازی امیدوار بودم در پایان برنده شویم و این موضوع را از یاد ببرم اما وقتی بازی را با شکست عوض کردیم حسی را که نسبت به او داشتم بدتر شد.
*کارلوس کی روش هم قصد داشت وارد زمین شود و با ویلیامز جرو بحث کند. آن صحنه را دیدی؟
بله، حق داشت. شما خودتان را جای مربی بگذارید که تا چه اندازه در آن شرایط تحت فشار است. زحمات چند ماهه او با یک اشتباه بی دلیل بر باد می رفت. من به کارلوس حق می دهم که در آن لحظات از دست داور بازی به شدت عصبانی باشد.
*کارشناس فوتبال معتقد بودند ایران در مرحله گروهی خیلی بااحتیاط و با نتایج ضعیف حریفان خود را از پیش رو برداشت. آیا این خواسته تیم ملی ایران بود یا دیکته شدن قدرت تیم های عربی به ما؟
باید اول این را بگویم که این سبک فوتبال که خوب دفاع کنی و خوب ضدحمله بزنی به اسپانیا کمک کرد تا در جام جهانی ۲۰۱۰ در آفریقای جنوبی قهرمانی شود. در آن دوره اسپانیا با نتایج یک بر صفر یا ۲ بر یک در نهایت توانست به فینال برسد و جام را بالای سر ببرد. ما هم بیش از یک سال است که با همین سیستم دفاعی و ضدحمله تمرین می کنیم و مسابقه می دهیم. حالا سوال من از کارشناسانی که این موضوع را عنوان می کنند این است؛ ظرف دو اردوی اخیر چطور کارلوس کی روش می توانست کل سیستم تاکتیکی تیمش را تغییر دهد؟ ما با همین سبک در جام جهانی بازی کردیم و همه بازیکنان به خوبی با این نوع روش فوتبال آشنا هستند. حتی نفرات جدیدی که به ترکیب تیم اضافه شدند هم چون با همین سبک در اردوهای قبلی شرکت داشتند خیلی زود در ترکیب اصلی تیم جا افتادند. همین کره جنوبی به همین شکل تا فینال بالا رفت ضمن اینکه در یک تورنمنت کادر فنی باید میزان توان جسمی و شرایط بدنی بازیکنانش را هم تنظیم کرده و طوری تقسیم کند که بتواند تا روز آخر تیمی آماده و سرحال داشته باشد.
*پیش از حضور در استرالیا انتظار چنین جو ایرانی را در ورزشگاه ها داشتید؟
نه! واقعا ممنونم از همه ایرانی هایی که در این مدت برای ما از جان مایه می گذاشتند و در هر شهری حضور پیدا می کردیم آنقدر به ما روحیه می دادند که هرگز احساس نمی کردیم خارج از خاک کشورمان هستیم. آنها برای ما دعا می کردند و در ورزشگاه به قدری ما را تشویق می کردند که حس می کردیم در آزادی فوتبال بازی می کنیم. باز هم از آنها تشکر می کنم و می گویم متاسفم که نتوانستیم آنچه لیاقت شان بود را تقدیم شان کنیم.
*پیرو همین موضوع در ایران بحث عکس های سلفی شما با ایرانی های مقیم استرالیا دردسرساز شد. چه صحبتی از سوی مسئولان با شما انجام گرفت؟
باید در استرالیا بودید و در آن جو قرار می گرفتید تا متوجه می شدید که طرفداران ایرانی حاضر در استرالیا تا چه اندازه خالصانه و بدون هیچ غرضی به تیم ملی کشورشان ابراز محبت می کردند. گاهی چنین شرایطی پیش می آید که شما مقابل کوهی از محبت و علاقه توان مقاومت ندارید. البته صددرصد با این موضوع موافق هستم که شرایط کشور ما به گونه ای است که در خیلی موارد یکسری معذوریت ها وجود دارد اما باور کنید به قدری هواداران ایرانی به بچه های تیم ملی لطف و محبت داشتند که زبان از بیان آنها قاصر است. بله، مواردی در این خصوص به ما تذکر داده شد که بازیکنان هم سعی کردند آن را رعایت کنند.
*زوج خوبی با پورعلی گنجی تشکیل داده بودی، علت چه بود؟
من قبلا با هادی عقیلی در این پست بازی می کردم. وقتی عقیلی به تیم ملی نیامد پژمان منتظری جایگزینش شد. پژمان بازیکنی باتجربه بود و به خوبی از پس وظایفش در این پست برمی آمد. امیرحسین صادقی هم چنین شرایطی داشت اما پورعلی گنجی که در این دوره کنار من قرار گرفت از همان روز اول و بازی نخست نشان داد که بی دلیل برای حضور در این پست انتخاب نشده است. کارلوس کی روش مربی باهوش و بادقتی است. او به خوبی بهترین کسی می توانست این کار را انجام بدهد انتخاب کرده بود. جالب اینکه مرتضی هم دارای اعتماد به نفس خیلی خوبی است و خیلی زود توانست هماهنگی اش را کنار من و نفر کنار دستی اش که غفوری باشد به دست بیاورد. شک ندارم که آینده خیلی خوبی در انتظار پورعلی گنجی است.
*در این میان فوتبال سیدجلال حسینی کمتر به چشم می آید و این در حالی است که تو از سوی سایت برگزاری مسابقات به عنوان یکی از مدافعان میانی برتر انتخاب شدی. چه عاملی سیدجلال را از نظرها پنهان می کند؟
وقتی سرمربی تیم از من چیزی را می خواهد سعی می کنم تا به نحو احسن آن را انجام بدهم. اینکه کسی به به و چه چه من را بگوید برایم اهمیتی ندارد. آنچه برای من خیلی مهم است رضایت سرمربی تیم ملی است به همین خاطر خیلی اهل بزرگ نمایی یا از این قبیل کارها در فوتبالم نیستم.
*خبر داری شب قبل از بازی با قطر مجتبی جباری با یک سایت قطری مصاحبه ای علیه تیم ملی و کی روش انجام داد؟
بله.
*انتظار این کار را داشتی؟
هنوز با جباری صحبت نکرده ام اما مطمئنا وقتی به قطر بروم راجع به جزییات این موضوع با او حرف خواهم زد. به هر حال در این شرایط من نمی توانم در این باره بیش از این صحبت کنم چون اطلاع زیادی از محتوای آن مصاحبه ندارم ولی این را می دانم که مجتبی جباری نسبت به کشورش عرق زیادی دارد و هرگز بد تیم ملی کشورش را نخواسته و نمی خواهد.
*شرایط روحی پولادی و رفیعی در اردوی تیم ملی چگونه بود؟ می دانی که این دو بازیکن به واسطه مشکلات خدمت سربازی سوژه یک ماه اخیر رسانه ها بوده اند؟
اول باید این را بگویم وقتی یک مربی تا آخرین لحظه منتظر بازیکنش می ماند برای من به عنوان یک بازیکن خیلی خیلی ارزشمند است. یک مربی خارجی به نام کی روش تا یک روز مانده به سفر تیم ملی منتظر بازیکنش ماند و من از این اقدام کی روش لذت بردم. همچنین از کسانی که شرایطی فراهم کردند تا مهرداد و سروش تیم ملی را همراهی کنند تشکر می کنم. وقتی خبر رسید که مشکل این دو بازیکن برای همراهی تیم ملی برطرف شده روحیه و انگیزه بالایی بین همه نفرات تیم ملی به وجود آمد. ما همه دوست داشتیم که به آنها کمک شود چون می دانستیم آنها هم دوست دارند به کشورشان و تیم ملی شان خدمت کنند…
*… اما امروز سردار کمالی (جانشین اداره کل منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح) گفته اگر لازم باشد با پلیس اینترپل سراغ مهرداد پولادی می رود و او را دستگیر می کند تا به کشور برگرداند. به نظرت این رفتار مناسب بازیکن تیم ملی است؟
متاسفم که برخی حرف ها را از زبان مسئولان کشور درباره بازیکنان تیم ملی مان می شنوم. به اعتقاد من قرار نیست هر کس مسئولیتی دارد هر حرفی دلش می خواهد درباره بازیکنان تیم ملی بزند. مهرداد پولادی قطعا درباره مشکل سربازی اش کاملا مطلع و تفهیم نبوده است وگرنه مدت زمانی که در باشگاه تراکتورسازی بود، می توانست خدمت سربازی اش را هم پشت سر بگذارد به همین خاطر این اصلا درست نیست که هر کسی دلش می خواهد درباره بازیکنان تیم ملی هر حرفی بزند.
*یعنی مهرداد نباید به ایران برگردد؟
پولادی در حال حاضر با تیم قطری قرارداد دارد. شما وقتی با تیمی قرارداد می بندید متعهد شده اید برای آن تیم بازی کنید، تمرین کنید و مسابقه بدهید. او نمی تواند به ایران برگردد و دیگر نتواند از کشور خارج شود. شک نکنید که مهرداد به وطنش بازخواهد گشت. اما در زمانی که تعهدش به باشگاه قطری تمام شده باشد. این بازیکن و دیگر نفراتی که برای تیم ملی بازی کرده اند همگی باعث نواخته شدن سرود ملی ایران در خاک کشورهای دیگر شده اند.آنهایی که هر چه دلشان می خواهد درباره بازیکنان تیم ملی می گویند به خوبی می دانند که نواخته شدن سرود ملی ایران در خاک کشور دیگر تا چه اندازه ارزشمند است بنابراین این رفتار را رد می کنم و کاملا مخالف آن هستم. اجازه بدهید حالا که بحث به اینجا رسید موضوع را عنوان کنم.
*چه موضوعی؟
قبل از خروج تیم ملی از ایران، سروش رفیعی در اردوی تیم ملی کنار ما نشسته بود و همه خبرنگاران رسانه ها از او و کادر فنی تیم ملی درباره مشکل سربازی اش سوال می کردند، این پسر آنقدر در آن لحظات تحت فشار بود که یکباره بین جمع بازیکنان گریه کرد. گریه او به گونه ای بود که همه اعضای تیم ناراحت شدند. ما همه دوست داشتیم سروش کنار تیم ملی باشد. او در طول این مدت صبح و عصر برای تیم ملی زحمت کشیده بود و نمی توانست شرایط آن روزها را درک کند. ما هم ناراحت بودیم. به همین خاطر است که می گویم لطفا هر کسی هر چه دلش می خواهد درباره این بچه ها به زبان نیاورد. ما همه قانون را می دانیم، سروش و مهرداد و بقیه هم می دانند. لزومی ندارد تا این اندازه این بچه ها را تحت فشار بگذاریم.
*از لحظه حذف تیم ملی این بحث مطرح شد که کارلوس کی روش در تیم ملی بماند یا نه. نظر تو چیست؟
در شرایطی که فوتبال ما دارد با مشکلات عدیده و معضلات زیادش واقعا کارلوس کی روش لطف می کند که هدایت تیم ملی ما را در دست گرفته است. تعارف نداریم اما همه ما می دانیم که وضعیت فدراسیون فوتبال ما چندان رو به راه نیست. ما یک زمین خوب برای تمرین تیم ملی نداریم، چیزی که از ابتدایی ترین ملزومات برای برگزاری یک اردوی چند روزه هر تیم است. نبود لباس خوب و مشکلاتی از این دست همه و همه ثابت می کند که ما در چه شرایطی مشغول کار هستیم. حالا با این وضعیت شما نگاهی به مسابقات تیم ملی بیندازید، هر زمان یکی از بچه ها گل می زند کل نیمکت تیم ملی برای خوشحالی از جا کنده می شوند، چه من که آن ته زمین هستم و چه بازیکنان روی نیمکت. این حس خوب بین نفرات تیم ملی حاکی از چیست؟
*حاکی از چیست؟
این نشان می دهد که تا چه اندازه بازیکنان تیم یکدست هستند. لطفا از هر ۲۴ بازیکن حاضر در تیم ملی این سوال را بپرسید وقتی همه آنها جواب دادند من هم جوابم را می دهم ولی حالا می گویم از همین الان مطمئنم تمام آنها دوست دارند کارلوس کی روش در تیم بماند. تیم ملی ما این روزها یک تیم باشخصیت است که هم فوتبال را خوب بازی می کند و هم جو بسیار عالی بین کادر فنی و بازیکنانش وجود دارد. من هم به شخصه دوست دارم کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی باقی بماند.
*چه شد که به یکباره کی روش به قلعه نویی و درخشان حمله کرد؟
نمی توانم الان در این باره حرف بزنم. مطمئنا وقتی فرصتی باشد در این خصوص صحبت خواهم کرد اما الان تازه دو روز است به ایران برگشته ام و صلاح نیست که در این باره صحبت کنم. فقط این را می گویم که اگر می خواهیم کسی را با کسی مقایسه کنیم لطفا اندازه و جایگاه آنها را طوری انتخاب کنیم که به هم نزدیک باشند. قطعا مربیان داخلی و کادر فنی تیم ملی کنار هم آینده بهتری را برای فوتبال این مملکت خواهند ساخت، ضمن اینکه هر کسی می تواند نظر خودش را درباره فوتبال عنوان کند.
*موضوع نزدیک شدن و رسیدن تعداد بازی های ملی نکونام به علی دایی در ایران داغ داغ بود. در این خصوص در اردوی تیم ملی چه صحبت هایی مطرح می شد؟
خیلی خوشحالم که علی دایی با ارسال نامه ای به جواد نکونام پاسخ همه را به خوبی داد. این نامه حاکی از بزرگی علی دایی بود و من خیلی خوشحال شدم که او این کار را کرد. من ۹۰ بازی ملی دارم، مطمئن باشید که سختی های زیادی را تحمل کردم تا توانسته ام ۹۰ بازی ملی داشته باشم. هر ماه و هر هفته بازیکنان جوانتر، قدرتمندتر و تکنیکی تر در این فوتبال ظهور می کنند، اینکه شما بتوانید همواره خودتان را در شرایطی حفظ کنید که تعداد بازی ملی تان بالا برود کار آسانی نیست.
*منظورت پورعلی گنجی هاست؟
صددرصد. من همین نکته را به پورعلی گنجی می گفتم. به او گفتم فکر نکن با دو، سه بازی ملی فوتبال برایت تمام شده است. هر زمان تعداد بازی های ملی ات به بالای ۷۰،۸۰ رسید آن وقت می توانی حرفی برای گفتن داشته باشی. نکونام ۱۵۰ بازی ملی انجام داده است و این کار هر کسی نیست. شما باید خودتان را در بهترین سطح حفظ کنید که جواد این کار را در این سال ها کرده است. مطمئن باشید او دنبال رکورد نبوده است که بخواهد به علی دایی برسد. جواد، جلال، مهرداد و همه بچه های تیم ملی وقتی لباس تیم را بر تن می کنند درون زمین به رکورد و این قبیل مسائل فکر نمی کنند. ما در آن لحظه فقط به بالا آوردن پرچم ایران می اندیشیم. به خاطر همین باز هم تاکید می کنم که اصلا در اردوی تیم ملی بحثی پیرامون رکورد نکونام و علی دایی نبود…
*…اصلا بحث خداحافظی جواد نکونام در این دوره از جام ملت ها مطرح نبود؟ اینکه در پایان رقابت ها از فوتبال خداحافظی کند؟
من که متوجه چنین بحثی نشدم و اصلا در این باره با کسی صحبت نمی کنم. هر کسی برای فوتبال و زندگی خود تصمیم می گیرد و به هیچ وجه به مسائل شخصی دوستانم در تیم ملی ورود نمی کنم.
*گفته می شود در بازی با قطر بازیکنان حریف با طرح مسائلی پیرامون موضوع خلیج فارس قصد تخریب روحیه شما را داشتند. تو هم چنین صحبت هایی را از زبان آنها شنیده ای؟
من نشنیده ام، ضمن اینکه با توجه به شناختی که از قطری ها که در این مدت آنجا فوتبال بازی می کنم پیدا کرده ام بعید می دانم چنین موضوعی عنوان شده باشد. البته من در قلب خط دفاع حضور داشتم و از اتفاقات میانه زمین اطلاع ندارم ولی کاپیتان این تیم را به خوبی می شناسم و فکر نمی کنم چنین موضوعی اتفاق افتاده باشد.
*در ایران عنوان شد که تیم ملی برای زدن ضربات پنالتی تمرین کافی نداشته است، آیا واقعا چنین بود؟
خیر، اتفاقا ما در دو روز قبل از بازی با عراق هر جلسه نیم ساعت تمرین ضربه پنالتی می کردیم و اتفاقا خود من و حاج صفی کری شدیدی در این زمینه با هم داشتیم.
*خیلی ها می گفتند ای کاش جای بازیکنان کم تجربه نفرات باتجربه ضربات را می زدند. نظر تو چیست؟
ضربه اول را حاج صفی زد که ۷۰ بازی ملی دارد، به نظر شما حاج صفی بازیکن کم تجربه ای است، ضمن اینکه او در تمرینات قبل از بازی بهترین پنالتی زن ایران بود. زمانی هم که وقت پنالتی زدن فرا رسید او خودش با روحیه گفت من می زنم. شما اگر جای مربی باشید در آن لحظه به احسان چه می گویید. روحیه ای که او داشت به همه ما قوت قلب داد اما متاسفانه و از بدشانسی تیم ضربه اش به گل تبدیل نشد. ضربه دوم را پورعلی گنجی زد که اعتماد به نفس خوبی دارد. ضربه سوم را جواد زد با یک عالمه تجربه. نفر چهارم خود من بودم. ضربه پنجم را آندو زد که قبل از ضربه گفته بود چون خسته است ضربات آخر را خواهد زد. ضربه ششم را هم که گوچی زد در حالی که گوچی گفته بود می خواهد ضربه آخر را بزند. متاسفانه وحید امیری توپش به تیر خورد و از این بابت همه ما برای وحید متاسفم شدیم. او خودش هم خیلی ناراحت بود.
*حرفی باقی مانده؟
باز هم از مردم فوتبال دوست کشورمان عذر می خواهم و امیدوارم ما را ببخشند.
پولادی پول میلیاردی گرفته رفته سرود ملی ایران پخش کنه.فرافکنی نکنید