با پیشرفت مذاکرات هستهای و ورود آن به مرحله حساس تصمیمگیری میان طرفهای اصلی این مذاکرات یعنی ایران و آمریکا، وزرای خارجه دو کشور بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر دیدار و گفتوگو میکنند، گفتوگوهایی که مخالفان مذاکرات را در ایران و آمریکا به تکاپوی بیشتری انداخته است.
دولت روحانی پس از افزایش احتمال رفع تنش میان ایران و آمریکا به واسطه دستیابی دو کشور به توافق هستهای، متحمل فشارهایی بسیاری شده است. از بازتاب گفتوگوی تلفنی روحانی با اوباما در نیویورک تا قدم زدن محمد جواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا در خیابانهای ژنو که تازهترین این مخالفها جنجالی است؛ همه نشان میدهد که جریان تندرو مخالف بهود مناسبات ایران و امریکا در دولت کنونی است.
این مخالفتها و سنگ اندازیها در حالی جریان دارد که برخی از مسئولان میگویند مذاکره با آمریکا موضوع تازهای نبوده و از مدتها قبل در جریان بوده است. به عنوان نمونه حیدر مصلحی٬ وزیر اطلاعات دولت محمود احمدینژاد که به تازگی بیان کرده است که ایران و آمریکا بیش از ۱۰ سال است به طور غیرعلنی مشغول مذاکره هستند.
این مذاکرات تا پیش از آنکه در دولت یازدهم علنی و شفاف شود با هیچ انتقادی همراه نبوده است، حتی تاریخ گواهی میدهد که محمود احمدینژاد بارها به اشکال مختلف از رییس جمهور آمریکا درخواست گفتوگوی دوجانبه کرد.
با وجود آنکه آن زمان درخواستهای بیپاسخ احمدینژاد از جایگاه رئیسجمهوری و مردم ایران کاست اما از سوی دلواپسان امروزی مورد تشویق نیز قرار گرفت و انتقادی متوجه مذاکرات پیدا و پنهان ایران و آمریکا نمیشد.
بنابراین اگر تا پیش از این دلواپسان با مراودات پیدا و پنهان ایران و آمریکا مشکلی نداشتند، این مطرح میشود که در حدود دوسال اخیر غیر از تغییر دولت چه اتفاقی دیگری افتاده است که در نتیجه آن موافقان و یا حداقل ساکتان دیروز این مرودات با چرخشی سریع به مخالفان سرسخت امروز تبدیل شدهاند.
حمیدرضا ترقی، معاون بین الملل حزب موتلفه اسلامی در اینباره در گفتوگو با فرارو گفت: تفاوت در موضع گیری نسبت به مذاکره با امریکا از تفاوت در نوع مذاکره ناشی میشود.
وی افزود: در دولت قبل صحبت از آمادگی مناظره با رییس جمهور آمریکا و مذاکره از موضع قدرت بود اما آنچه که اکنون انجام میشود مذاکره با لبخند و به شیوهای است که مشکلات و کینههای موجود بین دو کشور هیچ نماد بیرونی ندارد.
اینکه ایران چه زمانی در موضع قدرت بوده و چه زمانی در موضع ضعف ابهامی است که جاوید قربان اوغلی، دیپلمات سابق در دولت اصلاحات در گفتوکو با فرارو به آن پاسخ داد و گفت: به اعتقاد من برای تشخیص اینکه در موضع قدرت بودهایم یا خیر باید به مولفههای سیاسی توجه کنیم.
وی افزود: به عنوان مثال اقبال دنیا و آمریکا برای برقراری ارتباط با ایران که نتیجه رویکرد و سیاستهای دولت یازدهم است و مقاومتهای اوباما در برابر فشار لابی صهیونیستی و کنگره مخالفان عادی شدن مناسبات ایران و آمریکا، از جمله این مولفههایی است که نشان میدهد اکنون بیش از هر زمان دیگری ایران قدرت است.
این درحالی است که منتقدان مذاکره و ارتباط با آمریکا این تغییرات را عرصه روابط ایران و نظام بینالملل نادیده گرفته و بر لزوم تداوم دشمنیهای میان ایران و امریکا اصرار میکنند.
ترقی در ادامه با تاکید بر این که مذاکرهکنندگان در دولت یازدهم به روی جنایتهای گذشته امریکا چشم بستهاند، گفت: در نظر داشتن این موارد بر نوع نگاه، ادبیات و شیوه مذاکره ما تفاوت ایجاد میکند و به همین خاطر است که اکنون مخالفهای با مذاکره کنندگان میشود.
این کارشناس مسایل بینالملل در پاسخ به این پرسش که آیا مذاکره با لبخند و معطوف به نتیجه که اکنون در دولت روحانی پیگیری میشود از درخواستهای مناظره و مذاکره بیپاسخ در دولت احمدینژاد مفیدتر نیست، گفت: اولا که این شیوه نیز تاکنون دستاورد قابل توجهی نداشته است و آمریکا تاکنون در مواضع خود تغییری نداده است. ثانیا در آن شرایط موضع ما شفاف بود و اوباما چون ابهت خود را از دست میداد درخواستهایی رییس جمهور وقت ایران را نپذیرفت.
وی ادامه داد: میبینیم که اکنون بیشتر از یک سال است ما را پای مذاکره کشاندهاند و از سوی رسانههای خود نیز به همان شیوه سابق فضاسازی میکنند، این شیوه مذاکره تمام ویژگیهای ضد اسکتباری ملت را از میان میبرد.
علتی که این کارشناس اصولگرا در توجیه بیپاسخ ماندن نامههای احمدینژاد از سوی امریکا ذکر کرد به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قابل پذیریش نیست. قربان اوغلی از جمله مخالفان این ادعا است که بیاعتنایی به درخواستهای رییس جمهور سابق را در کنار اصرار امریکا برای ملاقات با روحانی در حاشیه اجلاس سالیانه سازمان ملل قرار داد و گفت: شاهد بودیم که این ملاقات به دلایلی انجام نشد اما با این حال در آخرین لحظه یک تماس تلفنی برقرار شد و همین مساله به خوبی روشن میکند که ما در کدام دوران از موضع قدرت با امریکا مذاکره کردهایم.
نکته قابل ملاحظهای که نمیتوان نادیده گرفت این است که مذاکرات هستهای که ارتباط با آمریکا در قالب آن انجام میشود در دولت جدید مورد حمایت مقام معظم رهبری است و مخالفان آن در حقیقت با تفسیر بیانات رهبری از این موضع عدول میکنند. ترقی در این خصوص معتقد است که مقام معظم رهبری اجازه دادهاند تا این شیوه نیز آزمایش شود و مردم بدانند که نتیجه آن چیست.
به هر ترتیب شیوه همراه با لبخند دولت یازدهم در مقایسه با نتایجی که طی سالهای گذشته – در قالب مذاکرات هستهای و مذاکرات غیرعلنی با آمریکا – حاصل شده بود حاکی از این است که این تغییر رویکرد در سیاستهای جمهوری اسلامی از سوی نظام بین الملل نیز با استقبال مواجه شده است. سوال اینجاست که حامیان مذاکرات دیروز چطور و به چه دلیل منتقد شده و این پیشرفت را نادیده میگیرند.
ترقی، در پاسخ به این پرسش گفت: فراموش نکنیم که پیش از این نیز در روند مذاکرات به توافق نزدیک شده بودیم و در بیانیه تهران (میان سه کشور ایران، ترکیه و برزیل) توافق محتمل بود اما به دلیل اینکه نمیخواستند این توافق در داخل ایران به نفع یک جریان تمام شود؛ آن را رد کردند.
این فعال سیاسی در واکنش به اینکه اگر با این رویکرد به مخالفهای کنونی نگاه کنیم، نتیجه این خواهد بود که اکنون تندروها به مذاکرات انتقاد میکنند چون نمیخواهند پرونده هستهای از سوی جریان اعتدالگرا و نزدیک به اصلاح طلب به نتیجه رسد؛ گفت: خیر، این تحلیل ما نیست، تحلیل غربیها است. از نگاه ما حل و فصل پرونده هستهای به نفع نظام است و تفاوتی ندارد که کدام جریان آن را به نتیجه برساند.
وی ادامه داد: این غربیها هستند که تمایل دارند در توافق با جریان اصلاحطلب طرف باشند زیرا بعد از حصول توافق ارتباطات با غرب گسترش مییابد و آنها نگاه اصلاح طلبان را در این خصوص بیشتر ترجیح میدهند.
قربان اوغلی، دیپلمات پیشین کشورمان که این تحلیل را نوعی فرار به جلو میداند،در واکنش به طرح مسایلی شبیه به این گفت: بهتر است حامیان احمدینژاد به جای طرح این تحلیلهای غیر منطقی پاسخگو باشند که چطور در دوران مورد حمایت آنها به بن بستهای سیاسی – تحریمهای مالی، کاهش ارزش پول، انزوای سیاسی کشور و… – رسیدیم.
وی با اشاره به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت که بارها رهبری برای پیگیری روابط بین الملل به مسوولان اجرایی به خصوص در حوزه سیاست خارجی بر آن تاکید کردهاند، گفت: مخالفان کنونی پاسخگو باشند که چرا با اقدامات لجوجانه به جای حکیمانه برخورد کردن با نادیده گرفتن مصالح، کشور را به سمت ذلت هدایت کردند.
این کارشناس مسایل بین الملل در رابطه با مذاکرات غیر علنی ایران آمریکا طی ده سال گذشته نیز گفت: تا جایی که میدانیم این مذاکرات به دو یا سه مورد مذاکره در عمان محدود است. وقتی هم که در حاشیه مذاکرات هستهای آقای جلیلی با ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا دیدار کرد اصولگرایان در واکنش به آن به دو گروه تقسیم شدند. طرفداران احمدینژاد مثل همیشه حمایت کردند و برخی مانند آیت الله جنتی در نماز جمعه بر آن ایراد گرفتند.
بدون شک حمایتها و مخالفتهای بدون منطق و باندی از موضوعات مهمی همچون حل و فصل پرونده هستهای و تنش زدایی از روابط ایران و آمریکا کار را برای دولت یازدهم و تیم دیپلماسی آن سخت میکند. این نوع برخوردها علاوه براین میتواند شائبه تلاش برای مصادره موفقیتهای دیپلماتیک را از سوی برخی جریانهای سیاسی ایجاد میکند. به این ترتیب نه تنها گرهای از مشکلات بینالمللی کشورمان باز نمیشود بلکه در عرصه سیاست داخلی نیز هر روز با درگیریهای تازه مواجه خواهیم شد.