روحانی نژاد در وبلاگ خود متنی را به همین مناسبت منتشر کرده که در ادامه می خوانید:
خدای را بسی سپاس ، بار وظیفه ای را که بیست وپنج سال پیش در سازمان صداو سیما ومجموعه واحد مرکزی خبر بر دوش گذاشتم امروز با دلی آرام و قلبی مطمئن در مقصدی که چارچوبش صرفا سنوات اداری است به زمین می گذارم ، هرچند مقصد بی نهایت است و صد البته به درازای آرزوهای بی پایان، اما درحقیقت مصداق دویدن تا نقطه ای که باید و تحویل دادن چوب به دونده بعدی تا رسیدن به خط پایان است.
درفرهنگ وادبیات اداری بازنشستگی افتخار شناخته و از آن به عنوان نماد موفقیت و تجربه یاد می شود اما در فرهنگ عامه مفهوم” بازنشستگی” ازکارافتادگی و ساییدگی و زوال عمر پیشه تداعی می گردد، اما دراین شرایط و دوران که زندگی هم در محتوا و هم شکل تغییرکرده باید از “بازنشستگی ” تعریف سومی هم داشت وآن تولدی دیگر با هدف”تغییرکاربری ” است .
تجربه این سال های امثال من نیز همین را ثابت می کند که برخی بازنشستگان پیش از ما عمدتا در حرفه های دیگری اشتغال یافتند طوری که شماری از آنان دوچرخه شان تبدیل به بنز دیپلماتیک شد ! اما برخی دیگر همچنان کارهای معمولی کارمندی را در محیط دیگری تجربه می کنند تا فقط دستشان در زندگی خالی و به سوی کسی دراز نشود و برخی ها هم بیش از ده سال تعویق گرفتند وتا کنون درسازمان مشغول بوده اند که البته همگی خیر است ونیکی ..
حالا به برکت انتخاب و قرار گرفتن دکتر محمد سرافراز در صدر سازمان مهم وعریض وطویل صداوسیما دگرگونی هایی درحال وقوع است ، بنده از سال های دور ایشان را می شناسم از زمانی که در جمع اعضای سردبیری روزنامه رسالت اهل قلم وتصمیم بود تا بعد که در دوره ریاست جناب آقای علی لاریجانی در مسند معاونت برون مرزی قرار گرفت وحالا هم به قول معروف درچرخه سلسله مراتب منطقی درچنین جایگاهی نشسته دارای ویژگی های ممتاز وشناخته شده وقابل احترامی است .تغییر عنوان بخش های مرتبط با خبر واطلاع رسانی از معاونت سیاسی به معاونت خبر همین ابتدا نشان دهنده نوع نگاه حرفه ای و درست جناب سرافراز به مقوله خبر است چراکه پسوند سیاسی بارمعنایی سنگینی را القا می کرد و برخورد با موضوع خبر را اگر هم صرفا حرفه ای و درست بود تحت تاثیر قرار می داد.
از سوی دیگر انتخاب دکتر” پیمان جبلی” هم که از استادان و دوستان قدیمی بنده وبراساس سابقه به نجابت ، خوش فکری و متانت و آرامش و اعتدال شهره است قطعا فعالیت در حوزه خبر را در مسیر بهتری قرار می دهد که صد البته به شرایط ومسائل درونی و بیرونی دیگری هم بستگی دارد .
نخستین گام جناب سرافراز در تحولات سازمانی این است که تمام بازنشستگان باید از سازمان جدا شوند جز در موارد استثنا که معاونت ها و برخی پست های مدیریتی از اینگونه است . براین اساس به حضور شمار زیادی ازجمله کسانی که بیش از ده سال تعویق بازنشستگی داشتند پایان داده شد ودرچارچوب همین تصمیم بنده هم در پایان سال بیست وپنجم بار مسئولیت را تا همین مقصد که برایم تعریف شده می گذارم واصطلاحا در سنگر خدمت دیگری البته درصورت توفیق روزگارخواهم گذراند . انشاا.. که تازه نفس ها درکمال سلامت جسم و روح و کار تا مقصد بعدی بدود .
اینجاست که باید گفت فصل تازه ای در زندگی فردی واجتماعی ام گشوده شده و بیش از هرزمان دیگری به دعای مردم بویژه دوستان همدم و مانوس این دوران طولانی محتاجم. معتقدم با رفتنم از این مجموعه دوستان فقط فرصت دیدار یک نفر را از دست داده اند اما بنده از محبت وفرصت دیدار و دوستی ده ها و صدها نفر محروم می شوم . خدا کند خواسته یا نا خواسته دلی را نشکسته باشم که التیامش غیرممکن و عقوبتش بسیار سخت وسنگین است انشاا….
یک نکته دیگراینکه وظیفه می دانم از اقدام قابل ستایش استاد وبرادرعزیزم جناب “بوالی” رئیس واحد مرکزی خبرکه هم درحرفه و هم رفتارکاری الگو وآموزگار بود و برادرگرامی ام “حاج اسماعیل جوانفکر ” مدیرکل محترم اخبار داخلی که سال ها پیش از ورود به سازمان با او انس ونشست وبرخاست کاری داشتم در برگزاری مراسم تکریم از این خادم و برادرکوچکشان قدردانی کنم ، اقدامی که با محبت وبزرگ منشی دکتر” پیمان جبلی ” معاون محترم خبر همراه بود وایشان هم دقایقی وقت گذاشت ودراین جلسه حضور یافت و همه همکاران با ابراز محبت ولطف وسخن مرا برای همیشه عمر شرمنده کردند وخاطره ای شد که تا پایان عمر ذخیره وپشتوانه ام خواهد بود البته می طلبد که خاطرات این نشست الفت و ابراز محبت را با عکس هایش در یادداشت بعدی ثبت کنم .
چه خوش گفت آن ابرشاعر پارسی
بسی رنج بردست در این سال سی
این منم که سالم شده بیست وپنج
نبردم دراین سال ها نه رنج ونه گنج
بگفتند از امروز گشته ای بازنشست
گدایی یا که دارا یا که بالا و پست
سرانجام در والنتاین عشاق مست
عشق مشروع با من پیوند گسست
خدایا ببخشای عذر وتقصیر من
هرآنچه گناه بود و هرآنچه که هست