خبرگزاری رویترز (Reuters) در گزارشی به نقش تأثیرگذار ایران در منطقه و نارضایتی عربستان سعودی و همپیمانان سنتی آمریکا از تحولات منطقه ای پرداخته است.
این خبرگزاری امروز گزارش داد: «درحالی که ایران و ۱+۵ به توافق نزدیک می شوند، تمرکز رهبران و تحلیلگران عرب بیشتر بر روی فعالیت آزادانه تهران در محکم کردن قبضه خود بر کشورهای عرب منطقه از عراق و لبنان تا سوریه و یمن است.»
رویترز در ادعایی می نویسد: «مردی که در نظر برخی، پشت پرده تلاش برای ایجاد یک “امپراتوری” جدید ایرانی و شیعی در سرزمین عرب است، سردار بزرگ “قاسم سلیمانی” فرمانده نیروهای زبده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.»
در ادامه این گزارش آمده است: «از زمانی که از پاییز گذشته سلیمانی پای خود را از سایه به بیرون گذاشت، ظاهراً او همیشه و همه جا در میدان های جنگ خاورمیانه حاضر و آماده است.»
رویترز با ذکر این نکته که “عکس های سلیمانی ۶۰ ساله اکنون در همه جا به چشم می خورد”، در ادعایی دیگر با “سنی” خواندن تروریست های داعش می نویسد: «او کسی است که تا پیش از اشغال شهرهای شمالی و مرکزی عراق به دست جهادگران دولت اسلامی [داعش] در سال گذشته، تقریباً نامرئی بود.»
رویترز در توضیح این مطلب آورده است: «عکس های او همه جا هست، در حال هدایت عملیات در میدان برای بازپس گیری شهر تکریت زادگاه صدام حسین؛ در سوریه در حال تسلیت گفتن به بشار اسد بخاطر کشته شدن یکی از بستگانش، کسی که برای باقی ماندن او در قدرت طی ۴ سال جنگ کمککار او بوده است؛ در بیروت در حال دعا در کنار قبر “جهاد مغنیه” پسر فرمانده کشته شده حزب الله؛ حضور او در همه جا دیده شده است.»
رویترز در جایجای این مطلب با تلاش برای “فرقه ای” جلوه دادن تحولات امروز منطقه، درباره تقابل ایران و عربستان در موضوع یمن چنین می آورد: «همزمان قدرت گرفتن جنبش اقلیتمذهب شیعیان “حوثی” در یمن با تحسین ایران و بیدارباش کشورهای عرب سنینشین از قبیل عربستان سعودی رقیب منطقه ای ایران همراه شده است.»
این خبرگزاری سپس با چشم پوشی از حمایت پیدا و پنهان آمریکا و متحدانش در منطقه از گروه های تروریستی، در اشاره ای با “معترض” خواندن معارضان سوری و متهم کردن ایران به مداخله در امور سوریه، به نقل از یک پایگاه سوری در شبکه مجازی می نویسد: «سلطه فردی سلیمانی تا حدی است که یک وبسایت معترض سوری به طور نمادین با قراردادن یک پوستر انتخاباتی از او گفته است: “به قاسم سلیمانی رئیس جمهور سوریه رأی دهید.”»
رویترز در ادامه ادعاهای خود با تأکید معنادار بر مذهب سران متحجر منطقه می افزاید: «شاید ایران درباره توافقی که به وضعیت طرد شده و تحریم های فلج کننده خود پایان دهد جدی باشد، اما در کنار آن در حال افزایش قدرت خود در خاورمیانه بوده است و چون نیروهای ایران و شبه نظامیان متحد این کشور نوک حملهی جنگ علیه داعش در عراق و سوریه هستند، اعتقاد رهبران سنی عرب منطقه بر این نکته است که آمریکا کاری برای توقف این مسئله نخواهد کرد.
هرچند در همین ماه، جان کری وزیر خارجه آمریکا به رهبران سعودی اطمینان خاطر داد هیچ “معامله بزرگی” با تهران به عنوان ضمیمهی هیچ گونه توافقی نیست، اما همین که کری در یک کنفرانس خبری از شرکت سلیمانی در تکریت سخن به میان آورد، میزبان او “سعود الفیصل” وزیرخارجه عربستان سعودی تقریباً منفجر شد: “وضعیت در تکریت نمونه مشخصی از چیزی است که ما را نگران کرده. ایران در حال اشغال و گرفتن عراق است.”»
رویترز می نویسد: «به همین خاطر است که از دید تحلیلگران منطقه، مسئله اصلی توافق هسته ای احتمالی نیست که [کشورهای حاشیه] خلیج [فارس] و متحدین سنی آن مثل مصر را هراسان کرده، بلکه چیزی است که صمیمیت آمریکا و ایران می تواند آن را به ارمغان بیاورد.»
رویترز به نقل از “سلطان القاسمی” تحلیلگر اماراتی می افزاید: «توافق ایران تغییردهنده بازی در منطقه است و فکر می کنم ایران را به دنبال کردن سیاست خارجی خصمانه تری تشویق می کند.
این توافق همان معامله بزرگی است که کری آن را انکار می کند. این توافق در برابر وعده هایی پوچ، به ایران چک سفید امضا می دهد. ایران در حال اوج گرفتن است. ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن دست برتر را دارد.”»
در این گزارش رویترز همچنین به نقل از “ریاض کَهوَجی” رئیس اتاق فکر و مدیر موسسه “خاور نزدیک و تحلیل نظامی خلیج [فارس]” (INEGMA) مستقر در دوبی، با فضاسازی خاص می نویسد کهوجی نسبت به “جنگ فرقه ای همه جانبه بین شیعیان و اهل سنت” هشدار داد.»
به گزارش رویترز، کهوجی گفته است: «وقایع عراق، سوریه و یمن نشان می دهد ایران تحت لوای جنگ علیه تروریسم به رهبری آمریکا در حال تهاجم عظیمی برای به دست آوردن عمق راهبردیی است که نواحی تحت احاطه خود را تا سر حد دریای سرخ و مدیترانه گسترده است.»
رویترز در ادامه با تمرکز بر نقش ایران در منطقه، با انتخاب عنوان فرافکنانه «شعله ور شدن دوباره آتش جنگ فرقه ای» با اذعان به دست داشتن وهابیت و طرفداران منطقه ای آن در اوضاع نابسامان کشورهای عربی، در عباراتی می نویسد: «شقاق بین اهل سنت و شیعیان به اندکی پس از طلوع اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش بازمی گردد. برگردان این موضوع در دوران مدرن، اغلب به رقابت میان “بنیادگرایی وهابی” عربستان سعودی و حکومت دینی شیعه در ایران تبدیل شده است.»
این خبرگزاری سپس با اشاره مجدد به دوقطبی موهوم “شیعی-سنی” در درگیری های منطقه، چنین ادامه می دهد:«اما سرنگونی حکومت اقلیت سنیمذهب صدام در عراق درپی تجاوز ۲۰۰۳ تحت رهبری آمریکا و جایگزینی آن توسط یک دولت اسلام گرای شیعی تحت سلطه ایران، باعث شعله ورشدن دوباره آتش جنگ مذهبی شده است.
عربستان و متحدین آن از نیروهای سنیمذهب شامل شورشیان در حال جنگ برای سرنگونی اسد حمایت کرده اند. ریاض در این تقابل روز افزون سنی-شیعی رسماً از شورشیان حمایت می کند، اما در کنار آن، رسیدن حمایت کشورها و مردم خلیج [فارس] نیز به گروهای جهادی محرز دانسته شده است.
این قطعاً برای شیعیان بهانه خوبی برای توجیه مداخله آن هاست. در سوریه زمانی که دوسال پیش به نظر می رسید اسد دربرابر شورشیان سرتسلیم فرود بیاورد، ایران متحد لبنانی خود حزب الله را مستقر کرد.»
رویترز در ادامه با برجسته کردن نقش سردار قاسم سلیمانی و سپاه قدس به فرماندهی او می نویسد: «سلیمانی و سپاه قدس که در ۱۹۸۰ برای صدور انقلاب اسلامی ایران ایجاد شد، در قالب شبکه ای از شبه نظامیان وفادار گرد هم آمدند که هم اینک نیز ستون فقرات حکومت سوریه هستند.
در عراق با ظهور داعش در میانه ۲۰۱۴، فرمانده سپاه قدس ائتلاف مشابهی از شبه نظامیان شیعی تشکیل داد، ابتدا برای دفاع از بغداد و مناطق جنوبی عراق، و اکنون با نفوذ به سمت شمال و در قلب قلعه جهادگران مانند شهر تکریت.
همزمان متحدین او در ایران مانند علیرضا زاکانی نماینده تهران در مجلس -که مثل سلیمانی به رهبر عالی آیت الله علی خامنه ای نزدیک است- به خاطر در چنته داشتن سه پایتخت عربی بغداد، دمشق و بیروت به خود می بالند، و همچنین صنعا، که به زودی به آن ها ملحق خواهد شد.»
این خبرگزاری به نقل از رسا از قول علیرضا زاکانی می نویسد: «”اگر مداخله حاج قاسم سلیمانی در عراق نبود، بغداد سقوط کرده بود، و همین مسئله در مورد سوریه نیز صادق است؛ بدون اراده ایران، سوریه سقوط کرده بود.”
زاکانی با نام گذاری وقایع یمن تحت عنوان “گسترش طبیعی” انقلاب ایران، پیش بینی کرد ۱۴ استان از ۲۰ استان یمن به زودی تحت کنترل حوثی ها در خواهند آمد.
به گفته زاکانی: “انقلاب یمن تنها به یمن محدود نخواهد ماند”، بلکه به درون مناطقی از عربستان گسترش خواهد یافت. اشاره ای که نه تنها به مرز طولانی و پرمنفذ این پادشاهی با یمن نظر دارد، بلکه استان شیعی شرقی را نیز که غنی ترین ذخایر نفت عربستان سعودی در آن قرار گرفته مد نظر قرار داده است.»
خبرگزاری رویترز می افزاید: «”جان جنکینز” که تا سال پیش سفیر انگلیس در عربستان بود و اکنون عضو مؤسسه مطالعات راهبردی است می گوید: “غفلت آمریکا نسبت به نگرانی های منطقه نگران کننده است.”
او می گوید: “اکنون مقامات ایران را می بینیم که می گویند ۴ پایتخت عربی را کنترل می کنند و هیئت هایی از شیعیان حوثی را نیز دیده ایم که به تهران و بغداد سفر می کنند. این با روایت [کشورهای] عرب خلیج [فارس] مبنی بر فروخته شدن آن ها به ایران توسط آمریکا همخوانی دارد.»
رویترز می افزاید: «حضور آمریکا در منطقه با قدرت همیشگی ادامه دارد، اما مشکل اعراب خلیج [فارس] اراده غرب برای عمل کردن است. آن ها در لبنان و سوریه نمونه هایی از انفعال آمریکا را دیده اند. و تا جایی که به عربستان سعودی مربوط است، یمن نوک سرنیزه است. ایران پشت عراق، سوریه، لبنان و یمن ایستاده است.”»
رویترز در پایان چنین آورده است: «در حالی که دولت اوباما به دنبال اطمینان بخشیدن به متحدین عرب خود در مورد وفاداری به آن هاست، تحلیلگران معتقدند اولویت آمریکا جلوگیری از تولید بمب اتم توسط ایران و توقف گسترش داعش است.»
این خبرگزاری به نقل از “فواز جِرجِس” کارشناس خاورمیانه در دانشگاه اقتصاد لندن می نویسد: “اوباما معتقد است رسیدن به یک توافق هسته ای با ایران می تواند میراث او در سیاست خارجی باشد. آمریکایی ها به توافق با ایران از منظر تأثیرات منطقه ای آن نگاه نمی کنند.”
جرجس ادامه می دهد: “توافق آمریکا با ایران به شدت جنگ سرد را عمیق تر خواهد کرد؛ جنگ سرد در حال شکل گیری میان عربستان و متحدنش در یک سو، و ایران در سمت دیگر. این مسئله احتمالاً مثل بنزینی بر آتش شعله ور موجود در قلب عربی منطقه عمل خواهد کرد.”»جام
*جام نیوز به تناسب سوگیری اعلام شده خود یعنی رصد رسانههای برونمرزی، تلاش میکند تا حد امکان خروجی آنها را در معرض مشاهده و قضاوت علاقمندان و پژوهشگران قرار دهد. بنابراین پرواضح است که بازنشر مطالب مورد اشاره، لزوما به معنای تأیید محتوای آنها نیست.*