بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
احمد شیرزاد:گروهی از نخبگان سیاسی ایران به دنبال سلاح اتمی هستند!
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب، عضو حزب منحلّه مشارکت و نماینده مجلس ششم که نطق جنجالی وی پیرامون فعالیتهای هستهای کشورمان در همان مجلس منشأ جنجالهای عظیمی شد اخیراً طی یک یادداشت در سالنامه نوروزی شرق نوشته است:
در بین نخبگان سیاسی ایران در داخل و خارج کشور چهار دیدگاه متفاوت نسبت به راهبرد مطلوب هستهای کشور وجود دارد که به اختصار به شرح زیر هستند:
الف_ گروهی به صراحت، مسیر ایدهآل را مسیر کره شمالی میدانند؛ یعنی تلاش برای کسب فناوری هستهای در چهارچوب مجاز بینالمللی تا جایی که امکانپذیر است و سپس خروج ناگهانی از این مسیر، یعنی خروج از پیمان ان.پی.تی و تلاش برای انجام آزمایش هستهای و نهایتا تولید سلاح هستهای در کمترین زمان ممکن!
شیرزاد همچنین در ادامه و در توضیح همین بند ادعایی خود به صحبتهای یک چهره دانشگاهی در همایش دلواپسیم که پیرامون برخی مزایای انرژی هستهای صحبت کرده استناد و تأکید میکند که جریان دلواپسی به توانمندی استراتژیک هستهای ایران که دولت در مذاکرات از آن دوری گزیده؛ علاقه دارد.
*این نکته قابل تأمل باید مشخص شود که چرا شخص آقای احمد شیرزاد همواره در بزنگاههایی که مسئله هستهای در کشور مطرح است به صحنه میآید و بابی از شک و شبهه را در این زمینه میگشاید.
هماو بود که در اواخر عمر مجلس ششم نیز طی یک نطق پیش از دستور، به تلویح مدعی تلاش جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به سلاح هستهای شده بود.
و باز هم شیرزاد بود که در همان نطق به تلویح از دروغگویی جمهوری اسلامی ایران سخن گفته بود!
این فعال سیاسی اصلاحطلب در حالی مدعی علاقه برخی نخبگان سیاسی! در ایران به سلاح هستهای است که ایران اسلامی نه تنها هیچگاه در تاریخ سی و شش ساله خود در هیچ جنگی از سلاحهای کشتار جمعی استفاده نکرده است بلکه بر اساس فتوا و امر ولایی رهبر معظم انقلاب نیز استفاده از این نوع سلاحها را حرام میداند.
ضمن آنکه بر خلاف تناقض ادعا و مثال شیرزاد؛ تاکنون و مستنداً، هیچ نخبه و حتی فعال سیاسی در ایران نبوده است که در جلوت یا خلوت بیان کند که ایران به سلاح هستهای نیاز دارد!
شیرزاد در سال گذشته نیز در یک همایش دانشگاهی در کنار صادق زیباکلام از این گفته بود که انرژی هستهای به درد ایران نمیخورد و «از چاه هستهای آبی برای ایران درنمیآید»!
درباره صحبتهای عجیب شیرزاد و علت انتشار آنها پیش از توافق هستهای لوزان، گفتنیها و تحلیلهایی وجود دارد که بنابر مصالحی از بیان آنها خودداری میکنیم.
گفتنیست، شیرزاد ساعاتی پس از اعلام توافق لوزان نیز ضمن اعلام حمایت از این توافق به برنا گفته است: دولت جمهوری اسلامی ایران باید مو به مو و دقیق تعهداتش را انجام دهد و کاری کند که کمترین گزارش تخلف از ایران منتشر نشود!
***
کشف علت اسیدپاشیهای اصفهان در یک سالنامه نوروزی!
مردم ایران به دلیل شرایط اقتصادی خشن شدهاند!
شخصی به نام فرید براتی که گفته شده سابقاً از مدیران درمانی ستاد مبارزه با مواد مخدر بوده؛ در گفتوگو با سالنامه نوروزی شرق و در پاسخ به این سوال که «به نظر شما شایعترین آسیبهای اجتماعی کشور در سال آتی کدام آسیبها هستند؟» گفته است:
اصلیترین مشکل و آسیب اجتماعی خشونت خواهد بود که هر روز نمونههایش در جامعه و برخورد افراد با هم دیده میشود؛ حال چرا خشونت این میزان زیاد شده است؛ به نظر میرسد بخشی از آن حداقل به دلیل تحمل پایین است که مردم دچارش شدهاند. شرایط اقتصادی و شرایط کلان جامعه خودش را در تحملپذیری افراد نسبت به فشارها و استرسها نشان میدهد و متأسفانه تحملپذیری مردم پایین آمده است.
کوچکترین ناکامی و مشکل، خود را به شکل پرخاشگری و تندی در خانوادهها بین همسران و فرزندان نشان میدهد و این موضوع به خشونتهای خیابانی و مسایل دیگر کشیده میشود یا بحثی مانند اسیدپاشی که فاجعه است!
در ادامه این پاسخ، خبرنگار از شخص یاد شده میپرسد:«یعنی مشکلات اقتصادی مهمترین عامل در بروز خشونت است؟»
و او هم ادامه میدهد:
بله، وضعیت اقتصادی، نظامات درون خانواده را تحت تأثیر قرار خواهد داد…
*دیرگاهی است که یک جریان سیاسی خاص با استعانت از تریبونهای خود، تلاش میکند تا با پررنگ سازی مسئله تحریمها (که هیچگاه اثری بیش از ۳۰ درصد بر اقتصاد ایران نداشتهاند) و بزرگنمایی مشاکل اقتصادی کشور در کنار پروژه مفسدنمایی از نظام اسلامی؛ اینطور القا کند که مردم ایران در بدترین وضع ممکن از لحاظ اقتصادی به سر میبرند و البته کلید حل این مشکل بزرگ! نیز در دست چهرههای همین جریان است.
جالب آنکه در سالنامه شرق امسال بود که محمدرضا خاتمی ادعا کرد مردم کلید حل مشکلات اقتصادی خود را در دستان اصلاحطلبان میجویند و عبدالله نوری نیز در مصاحبه با همین سالنامه، با ربط دادن مشکلات اقتصادی به مسئلهای به نام انتخابات؛ ادعا کرد که مشکلات مردم در انتخاباتهای آتی تأثیرگذار است!
در همین راستا؛ از جمله ابزارهایی که باید به پرفشارتر کردن پروژه بزرگنمایی از مشکلات اقتصادی مردم کمک کند؛ بحث القای خشونت در جامعه ایران است.
مسئلهای که اگرچه در حدود یکسال است با عزمی راسخ توسط چهرههای جریان خاص بیان میشود اما گفتههای فرد اشاره شده در بالا که این خشونت ادعایی را ثمره مشکلات اقتصادی میداند؛ فیالواقع تیر خلاص و گام نهایی این سناریو ارزیابی میشود.
قبل از این، سخنران مراسم ختم مرحوم صادق طباطبایی، جامعه ایرانی را «شقی» خطاب کرد و این صحبتهای وی توسط سایت جماران منتشر شد.
روزنامه آفتاب یزد نیز در سال گذشته به نقل از شخصی که گفته شد از مدیران سابق قوه قضائیه بوده اینطور نوشت که در جامعه ایرانی خشونت حاکم است.
ادعاهای افراد مذکور در زمینه وجود خشونت گسترده در ایران در حالی است که اساساً مرجع و ملاک این افراد برای خشن معرفی کردن جامعه ایران مشخص نیست.
همچنین اینکه چه رفتارهایی از نظر افراد و رسانههای یاد شده خشونت است و چه رفتارهایی خشونت نیست هم محل سؤال است.
ضمن آنکه باید اشاره کرد اساساً نمیتوان آمار چندان دقیقی را هم در این زمینه به دست آورد و اگرچه خشونت حتی به میزان کم آن هم زیاد است اما اینکه عدهای برای مطامع خاص اقتصادی! قصد کردهاند مردم ایران را خشن جلوه دهند؛ امریست که راه به جایی نخواهد برد و افکار عمومی این حرفهای بی پایه و اساس را نفی خواهد کرد.
یادآور میشود در بحث بزرگنمایی از مشاکل اقتصادی اگرچه عدهای تلاش میکنند اکثریت مردم ایران را در زیر خط فقر و دست به گریبان با مشکلات دردناک اقتصادی جلوه دهند اما واقعیتها چیز دیگری را میگویند.
یکی از این واقعیتهای جالب این است که حتی جریان سیاسی خاص نیز بارها و بارها در گفتههای چهرههای خود اذعان کرده است که هماکنون عمده جمعیت ایران را کسانی با درآمد و سطح زندگی متوسط تشکیل دادهاند.
اما همین افراد هنگامیکه پای بزرگنمایی مشکلات اقتصادی به میان میآید؛ رقم مذکور را معکوس کرده و پای فقرا را به میان میکشند.
گفتنیست که بحث فقر و مشکلات اقتصادی همواره و در هر دولتی وجود دارد و برای مثال حتی در آمریکا و در حال حاضر حدود ۴۰ میلیون نفر کالابرگ غذای شب دریافت میکنند.
اما چیزی که در یک کشور و در زمینه اقتصادی غیر قابل تحمل است؛ بی عزمی و رخوت مدیران یک دولت برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض است نه وجود فقر یا فساد یا تبعیض.
در واقع، تمییز بین این دو مفهوم، نکتهای است که در پافشاریهای جریان خاص بر وجود فقر و فساد گسترده در ایران مورد تجاهل قرار میگیرد.
***
درسی که جریان سیاسی خاص از توافق ژنو گرفت
منتجبنیا:توافق هستهای مشکل گرانی را حل نمیکند
رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و قائممقام حزب اعتماد ملی در بخشی از یک یادداشت که با عنوان «از انزوا خارج میشویم» در شماره روز شنبه روزنامه شرق و بهمناسبت اعلام توافق هستهای در لوزان نوشته، آورده است:
بعد از حصول توافق دوجانبه ممکن است برخی از خیرخواهان یا منتقدان یا مغرضان توقعات مردم را بالا ببرند و هر روز اعلام کنند که نتایج اقتصادی این توافق حاصل نشده است و در جهت ناامید کردن مردم تلاش کنند اما مردم آگاه ما میدانند که این توافق مشکلگشای همه مسایل کشور نیست و نباید سطح انتظارات را به قدری بالا برد که همه مشکلات مثل قاچاق، تورم و گرانی را بعد از این توافق حل شده فرض کنیم!
*صحبت منتجبنیا در واقع به هم ریختن کافه است.
این جریان سیاسی خاص بود که از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، به یکپارچه و با تمام قوا به میدان آمد تا معیشت و اقتصاد زندگی مردم و کشور را به مسئله تحریمها! گره بزند و با به کار بردن عبارت «و ما ادریک ماتحریم»، گفتن جملاتی مثل اینکه زیر ساختهای کشور بدون لغو تحریمها قابل بهرهبرداری نیستند و القای مثال چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما به شرط چرخیدن زندگی مردم! تلاش کند تا به غلط؛ رفع همه مشکلات مردم، در گرو لغو تحریمها معرفی شود.
این جریان سیاسی خاص بود که قبل از توافق ششماهه ژنو اعلام کرد که با این توافق میزان دریافتهای ارزی ایران تا ۱۰۰ برابر زیاد میشود! و چهرههای همین جریان بودند که در صبح روز اعلام توافق ژنو از تریبون مجلس اعلام کردند که با این توافق سطح زندگی و معیشت مردم ارتقا خواهد یافت!
و باز هم این جریان سیاسی خاص بود که از ابتدا بر مسئله همهی تحریمها و «لغو همهی آنها» تأکید داشت اما اکنون که پای توافق لوزان به میان آمده از تفکیک تحریمها به دو بخش هستهای و غیر هستهای سخن میگوید و با ایما و اشاره از این میگوید که مردم فقط باید به چیزی به نام لغو تحریمهای هستهای امیدوار باشند که البته در اِزای آنهم قرار نیست مشکلاتی مثل گرانی و تورم حل شود!
در اینجا باید اشاره و تأکید کرد که ماجرای توافق ژنو و میزان تأثیرگذاری آن بر زندگی مردم؛ مستمسک خوب و دقیقی برای پیشبینی سرنوشت مذاکرات لوزان و تأثیر لغو پارهای از تحریمها بر زندگی مردم است.
نکتهای که اگرچه جریان سیاسی خاص در ماجرای روزهای پس از توافق ژنو از منصه پاسخگویی آن گریخت و خود را پنهان کرد اما این اتفاق در قبال توافقات لوزان هرگز نمیتواند رخ دهد.
گفتنیست بر اساس اعلام چهرههای سیاسی و اقتصادی کشور، میزان تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران کمتر از ۳۰ درصد است و بخش عمده مشاکل اقتصادی کشور ناشی از سوء مدیریت داخلی و عدم توجه به ظرفیتهای ملی است.