به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ریاضیات و آمار علاوه بر معادلات دو یا سه مجهولی، معادلات چند مجهولی هم وجود دارد؛ جواب معادلاتی از این دست را میتوان با قرار دادن اعدادی به جای مجهولها و البته جمع و تفریق و ضرب و تقسیم کردن به دست آورد. حتی ضعیفترین مغزها در ریاضیات هم بعد از چند بار تمرین کردن میتوانند به جواب معادله خود برسند.
اکنون داستان ادامه همکاری کیروش شبیه به یک معادله چهار مجهولی شده است؛ معادلهای که جوابش باید توسط کفاشیان به دست بیاید و اعداد مجهول این معادله رضا حسنیخو، محمود گودرزی، کارلوس کیروش و علیرضا اسدی هستند. اعدادی که با توجه به متغیر بودنشان هر بار یک جواب را در پایان معادله میدهند.
محمود گودرزی و کارلوس کیروش پیش از این هم در معادله قرار داشتند و دو مجهولی بودن آنها کار را برای رئیس فدارسیون فوتبال راحتتر میکرد اما با ورود علیرضا اسدی نظم معادله به هم ریخت. اسدی در پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال جایگزین مهدی محمدنبی شد، دبیرکلی که در فدراسیون فوتبال تصمیمگیریهایش معمولاً همراه با اقتدار بود و حاشیهای هم ایجاد نمیکرد اما اسدی از روز اولی که وارد فدراسیون فوتبال شد، حاشیهها را همراه خود آورد.
ماجرا به دوازدهمین روز بهمنماه ۱۳۹۳ مربوط میشود که قرار بود مراسم تودیع و معارفه نبی و اسدی در فدراسیون فوتبال برگزار شد. مراسمی که با حاشیههای زیادی همراه بود تا رسانهها اسدی را در بدو ورودش به فدراسیون تحریم کنند. بیتفاوتی او به اصحاب رسانه و عدم پاسخگوییاش نشان میداد که اسدی خیلی اهل پاسخگویی نیست. او پس از مستقر شدن در فدراسیون و بررسی پروندههای مختلف وارد داستان تیم ملی شد. پیش از پایان سال اسدی جلسهای با کارلوس کیروش ترتیب داد تا نظراتش را به سرمربی تیم ملی منتقل کند. دبیرکل جدید فدراسیون به شدت از کیروش انتقاد کرد تا به این ترتیب وارد معادله شده و باعث برافروخته شدن سرمربی پرتغالی تیم ملی شود. اینکه کیروش استانداردهای لازم را ندارد و چارچوب را رعایت نکرده انتقادی بود که اسدی نسبت به او داشت.
اختلاف وزارت ورزش و جوانان با کارلوس کیروش و در رأس آن فدراسیون فوتبال در کنار این مسئله که اسدی نماینده وزارتخانه در فدراسیون است، این باور را که او از سوی وزارتخانه دستور گرفته تا مقابل برخی فعالیتهای خارج از چارچوب کیروش را بگیرد، هر لحظه بیشتر تقویت میکرد. دستور و اجرایی که در نهایت رفتن کیروش را از تیم ملی رقم بزند. برنامه هم به درستی پیش رفت و در این مقطع بود که گودرزی و معاونش، نصرالله سجادی هیچ صحبتی درباره فوتبال و کیروش انجام نمیدادند. همه چیز به فدراسیون فوتبالی واگذار شده بود که دیگر راضی به ماندن کیروش نبود و این مربی پرتغالی در آستانه خروج از ایران قرار گرفته بود. گودرزی بازهم در سکوت به سر میبرد و اسدی مامور پیش بردن کار شد.
اینکه چنین شد و چنان شد تا کیروش در تیم ملی ماندنی شود ماجرای جالبی است. درخواستهای متعدد هواداران در شبکههای اجتماعی برای ماندن کیروش درخواستی فراتر از فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش بود. آنها از روحانی درخواست داشتند با «دستور» کیروش را در تیم ملی نگه دارد. بعد از این ماجرا رضا حسنیخو، مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان از سوی این وزارتخانه نماینده شد تا در مذاکرات کیروش و فدراسیون فوتبال حاضر شود. اینکه گودرزی با وجود مخالفتهای گاه و بیگاهش چگونه حاضر شده بود مشاور و مدیرکل حراستش را برای ماندن کیروش مأمور کند کاملاً عجیب بود تا این شایعه به گوش برسد که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور دستور چنین کاری داده است. اینکه هرطور شده کیروش در تیم ملی بماند و با تمام مخالفان او هم برخورد شود. اگر چه حسنیخو روز گذشته در گفتوگو با تسنیم اعلام کرد نماینده دولت نیست و حرفهایش را با گودرزی هماهنگ میکند اما تناقض در صحبتها به وضوح دیده میشود.
رضا حسنیخو، عجیبترین مجهول این معادله به طرز عجیبی وارد ماجرای کیروش و تیم ملی با فدراسیون فوتبال شد. پس از تفاهمنامهای هم که نوشته شد به صراحت اعلام کرد هرکسی مخالف کیروش است از فدراسیون فوتبال برود. مشخصاً چنین دستوری پشتوانهای بسیار قدرتمند میخواهد که از همینرو شایعه قوت گرفت؛ شایعه اینکه حسنیخو نماینده دولت است نه وزارت ورزش! در این بین ذهن همه به سمت اسدی رفت، فردی که در قبال کیروش همسو با سیاستهای وزارت ورزش پیش میرفت و حالا مدیرکل حراست همین وزارتخانه اعلام کرد هرکسی مخالف کیروش است، از فدراسیون برود. اسدی هم پس از این ماجرا اعلام کرد حامی کیروش است اما میگوید که سرمربی تیم ملی باید در چارچوبش عمل کند؛ یعنی چرخشی ۱۸۰ درجهای.
ماجرا به همینجا ختم نشده و بعد از قطعی شدن ماندن کیروش در تیم ملی و حمایتی که از سوی حسنیخو به عنوان نماینده وزارت ورزش صورت گرفت، حالا رأس این وزارتخانه صحبتهایی انجام داده که در معادله تغییراتی ایجاد کرده است. اینکه چگونه نماینده وزارتخانه به حمایت قاطع از کیروش میپردازد اما وزیر ورزش میگوید: «یک فرد بیگانه مربیان و بازیکنان ما را تحقیر میکند. ما کارفرما هستیم و او کارگر ما است. همه چیز برعکس شده. انگار ما کارگر او هستیم و او کارفرما است». صحبتهایی که به کارلوس کیروش بازمیگردد اما گودرزی این موضوع را هم رده کرده و در این خصوص نیز گفته است: «من اعلام نکردهام که کارلوس کیروش کارگر ماست و تنها نظر فردی خودم را در خصوص وی اعلام کردم!»
اسدی هم که مدام در رفتارش تغییر ایجاد میکند و یک روز مقابل کیروش است، یک روز حامیاش اعلام کرد: «در این فدراسیون هیچ چیز با چیز دیگری تناسب ندارد. هنوز نتوانستهایم تعامل وزارت ورزشوجوانان و فدراسیون را ایجاد و تعریف کنیم، این مشکل است». صحبتهایی که نشان از اختلاف در فدراسیون فوتبال میدهد که همه این اختلافها نیز به داستان کیروش باز میگردد.
این مجهولهای معادله وقتی مدام دچار تغییر میشوند، ریاضیدان ماجرا را هم دچار سردرگمی میکند. علی کفاشیان که به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال تصمیمگیرنده اصلی در این خصوص است پس از مشاهده چنین ماجراهایی اعلام کرد: «جلسهای روز شنبه در فدراسیون برگزار و در آن درباره ادامه همکاری با کیروش تصمیمگیری میشود». حسنیخو اما با رد این موضوع گفت که تکلیف کیروش روشن و او ماندنی است و نیازی به برگزاری جلسه وجود ندارد.
این یعنی به هم خوردن معادلات و وقتی هم هنوز برنامههای تیم ملی به صورت کامل از سوی کیروش اعلام نشده همه چیز را دچار از هم گریختگی میکند. فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش حمایتشان را از کیروش اعلام کردند اما این مربی هنوز برنامهای اعلام نکرده و با اینکه کمتر از یک ماه دیگر مسابقات تیم ملی آغاز میشود اما هنوز زمان آغاز تمرینات هم مشخص نیست.
در این بین هرچند مجهولهای این معادله یعنی حسنیخو، گودرزی، کیروش و اسدی حل این معادله را برای علی کفاشیان سخت میکنند اما خود رئیس فدراسیون هم کم مقصر نیست. مقصری که با مشکلات قاطعانه برخورد نکرده است. اگر حامی کیروش است و قصد ادامه همکاری با این مربی را دارد قاطعانه مقابل همه بایستد و از کیروش حمایت کند. اگر هم علاقهای به ادامه همکاری با او ندارد بهتر است سینه سپر کرده و اجازه دخالت به افراد متفرقه دیگر را ندهد.
حالا این معادله چهارمجهولی در فوتبال که احتمالا تعداد آنها بیشتر هم بشود، فوتبال و به خصوص تیم ملی را بلاتکلیف کرده است.