2

مرثیه‌ای بر انتقاد از هلدینگ نفتی شستا

  • کد خبر : 162438
  • ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۸:۵۶

علی اکبر محمودی

پس از انتشار گزارش پایگاه خبری-تحلیلی صدای صنعت با عنوان «پروژه های عظیم نفتی چشم انتظار جدایی مدیر خسته از هلدینگ» درخصوص مدیریت ضعیف مدیر هلدینگ نفتی سازمان سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی موسوم به هلدینگ تاپیکو این روزها طی تماس‌های مختلفی از سوی برخی مسئولان و مدیران دفاتر آنها، فشارهایی مبنی‌بر چرایی درج این گزارش ایجاد شده است؛ اقداماتی که چندان با رسالت و تعهد فعالیت‌ مطبوعات همخوانی ندارد.
همواره در بیان مسولان و مقامات کشوری به این امر اشاره شده است که رسانه و مطبوعات با امر خبررسانی و عمل به تعهد آگاه سازی جامعه، به عنوان رکن چهارم کشور به حساب می‌آیند؛ حال مشخص نیست انتشار این گزارش که تنها دغدغه مسئولان و نگارنده این مطلب بوده است چرا به مزاج برخی از این مسئولان خوش نیامده است.
مگر نه این است که در سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، تمامی ملت از یک سو و دولت و مسئولان از سوی دیگر باید در جهت پیشبرد اهداف متعالی جمهوری اسلامی ایران و همچنین تحقق اهداف ثمربخش اقتصاد مقاومتی همت گمارند.
حال چه شده است که اطلاع رسانی و انتقاد در زمینه تعلل مدیر تنها یک شرکت و آن هم شرکتی که به پشتوانه سرمایه‌های مردم پایه‌ریزی شده است اینچنین به مذاق برخی خوش نیامده است و تطمیع و تهدید این رسانه را به همراه داشته است! آیا نگرانی از چرایی انتصاب یک مدیر و بیان آن در جامعه ارتکاب به جرم است؟ و اگر چنین است مسیر پیگیری آن و یا درج جوابیه و تکذیبیه که بسته نیست.
متاسفانه از زمان درج این گزارش طی تماس‌های مختلف از سوی برخی مدیران مرتبط با این شرکت، مدیران این رسانه به مذاکره فراخوانده شده اند که این روش مدت های مدیدی است که منسوخ شده است و رسانه‌ها در بسیاری موارد به دنبال عمل به رسالت خویش هستند.
در این میان اما بیان نکاتی در این خصوص جهت اطلاع رسانی بیشتر در زمینه این انتصاب اشتباه ممکن است مدیران را نسبت به این انتخاب و تغییر آن آگاه‌تر سازد و زمینه را برای انتصابی شایسته‌تر در راستای عمل به منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی فراهم آورد و از تکرار اقداماتی همچون مذاکره و مصالحه بازدارد چراکه اگر این رسانه به دنبال باج‌گیری و یا اخذ وجهی بود راه‌های بهتری غیر از فعالیت رسانه ای را برای کسب درآمد انتخاب می‌کرد. اما نکته نخست و آن اینکه همانگونه که در گزارش مرتبط با این مطلب بیان شد باز یادآوری می‌نماییم که شرکت شستا از آغاز تاسیس با هدف سرمایه‌گذاری جهت تامین آتیه بازنشستگان محترم برپایه سرمایه‌های آنها تاسیس گردیده است اما همواره به حیاط خلوت دولت‌های مختلف به ویژه در دولت‌های نهم و دهم تبدیل شده است اما انتظار می‌رفت در دولت یازدهم با شعار تدبیر وامید از تکرار این اشتباهات جلوگیری شود اما باز این سرمایه ارزشمند مردمی با حاشیه‌هایی در مدیریت خویش همراه شده است.
این اتفاقات در دولت‌های قبلی تا جایی پیش رفت که از شستا به عنوان محلی برای سوء استفاده‌های کلان اقتصادی نزدیکان دولت نام برده می‌شد، اقدامی که انتظار می‌رفت دولت یازدهم با تدبیر خویش پایانی باشد بر مرثیه سرمایه‌های اندوخته مردمی تا امید را به کسانی که سال‌ها صادقانه در راستای چرخش اقتصاد کشور خدمت کرده‌اند و منتظر هستند تا در بازنشستگی بتوانند از مزایای سرمایه‌گذاری‌های بهره ببرند، بازگرداند.
نکته دیگر اینکه عملکرد دولت یازدهم در مدیریت شرکت‌های شستا به خصوص هلدینگ نفتی آن یعنی تاپیکو و عدم توانایی دولت یازدهم بر خروج این بنگاه اقتصادی از تصمیم‌گیری‌های سیاسی و تبدیل آن به حیاط خلوت دولت، باز هم زمینه سوء استفاده برخی از عناصر را از منابع جذاب مالی و اقتصادی آن را به همراه داشته است که انتظار می‌رود تا تدبیر دولت، امید را به چشمان خسته کارگران و کارمندان و تمامی دردمندان اقتصاد و جامعه کشور برگرداند.
نکته مهم دیگر در نگارش گزارش قبل پیشبرد پروژه‌های نفتی این هلدینگ زیر مجموعه شستا به ویژه پالایشگاه آناهیتای کرمانشاه بود. پروژه‌ای که از آن به عنوان یکی از نقاط ضعف عملکرد شستا نام برده می‌شود و جای حرف بسیاری دارد.
یکی از دغدغه‌های نگارش مطلب قبل نگرانی درخصوص مردم به ویژه جوانان جویای کار در منطقه غرب کشور بود. چراکه براساس مطالبی که منتقدان سرعت ناکافی پیشبرد این طرح به آن اشاره دارند نوع استفاده ابزاری از احساسات مردم غیور خطه کرمانشاه درجهت به دست آوردن رای در روزهای انتخابات با شعار اتمام این پروژه و ایجاد نوعی امید واهی به منظور تبدیل شدن این منطقه به قطب پتروشیمی کشور و زدودن فقر و بیکاری از چهره این استان بوده است.طرحی که در ابتدای دولت نهم در هیئت وزیران به تصویب رسید اما همچنان چشم انتظار بودجه و تسریع در انجام عملیات اجرایی آن است.
اقدامی که مشخص نیست با مدیریت جدید این هلدینگ به کدام مسیر خواهد رفت. مطمئنا مدیران نفتی و مدیران شستا بیشتر از هر شخصی بر این مهم واقف هستند چرا که با مروری در دنیای اخبار می‌توان به مصاحبه تند انتقادی بسیاری از مدیران فعلی این دو مجموعه که دست بر قضا در آن زمان سمتی دولتی نداشته‌اند دست یافت.
حال مشخص نیست با این اقدام آیا دولت تدبیر و امید نیز به دنبال پا گذاشتن در مسیر اشتباه دولت‌های نهم و دهم است یا نادانسته در چنین مسیری قرار گرفته است؟ آیا دولت یازدهم نیز که با وعده حاکمیت عقلانیت به جامعه بر سر کار آمده است نیز یک دید انتخاباتی به این مساله دارد و سعی در استفاده ابزاری از احساسات مردم شهید پرور منطقه کرمانشاه دارد؟
و اما دغدغه مهم دیگر که زمینه انتشار این گزارش را ایجاد کرد پروژه پالایشگاهی ستاره خلیج فارس بود چراکه طی پیگیری‌های به عمل آمده افرادی با استفاده از رانت آقازادگی، بخش عمده‌ای از خریدهای مربوط به این پالایشگاه را عهد‌ه‌دار شده و با استفاده از زمینه تحریم و به بهانه خرید نیازها از بازار سیاه, آنها را به چند برابر قیمت در اختیار این پالایشگاه قرار داده اند.
به نظر می‌رسد زدن برچسب یکی از کاسبان تحریم بر پیشانی این شخص اصطلاحی بیراه نباشد. متاسفانه در ارائه نظرات درخصوص این گزارش و با احترام به نظر مخاطبان، شخصی بیان داشته است که مدیر مورد انتقاد قرار گرفته از توانایی جسمی خوبی برخوردار است و اگر نیاز هست مسابقه‌ پیاده روی با وی ترتیب داده شود تا توانایی ایشان مورد سنجش قرار گیرد.
در پاسخ به این مخاطب محترم باید اذعان داشت که صندلی مدیریتی یک مجموعه عظیم اقتصادی کشور آن هم با پشتوانه مردمی، میدان مسابقه نیست که عرصه تاخت و تاز قرار گیرد بلکه آنچه که دغدغه نگارنده مطلب بوده است جایگاه ارزنده این مجموعه در اقتصاد کشور به ویژه در حوزه نفت و همچنین لزوم به کارگیری مدیری شایسته بوده است که اگر نیاز به انتخاب مدیران براساس توانایی جسمی بود پس بهتر است برندگان رشته‌های ورزشی را بر تمامی سمت‌های مدیریتی به کار بگیریم.
در بیان دلایل و چرایی انتشار این گزارش باید چند نکته دیگر مورد اشاره قرار گیرد تا اذهان مخاطبان نسبت به این موضوع آگاه گردد. یکی از مدیران این هلدینگ نفتی زیرمجموعه شستا در تماسی با صدای صنعت از نحوه پخش گزارش انتقاد کرده و عنوان داشت است که باید در ابتدا این گزارش به مدیریت این مجموعه ارائه می‌شد و اگر آنها نظر مساعد داشتند و صلاح دانستند آنگاه این گزارش رسانه‌ای می‌شد.
خطاب به این عزیزان نیز باید اشاره شود که در کجای دنیا یک مدیر به خود اجازه می‌دهد چنین درخواستی را در قبال تخلف محرز انجام شده به رسانه که هدف و رسالت اصلی آن بیان واقعیات و دغدغه مردم است، ارائه کند؟مگر بیان انتقاد و خبررسانی بر اساس مستندات ارتکاب عملی خلاف عرف است تا نیاز به هماهنگی و اجازه‌ای داشته باشد؟ آیا واقعا آستانه تحمل مدیران دولت یازدهم در قبال انتقادات تا به این حد پایین آمده است که به جای برخورد با یک اقدام اشتباه در مجموعه خود که نگارنده را به انتقاد واداشته است و برخورد با مدیر متخلف، باید به تهدید رسانه‌ای تبدیل شود؟
آقای ترکان مشاور محترم ارشد رئیس جمهور در اواخر سال ۹۳ در مصاحبه‌ای اعلام داشته بود که سال ۹۴، سال افشاگری های وسیع است. حال این اقدام که نه افشارگری بلکه انتقاد و آگاه‌سازی است باید با چنین پاسخی از سوی مدیران همراه شود و آیا نباید مقامات دولتی به دنبال پیگیری این موضوع باشند تا از ادامه یک اقدام اشتباه جلوگیری شود؟ مگر نه این است که پیشگیری از ضرر در هرجای آن، آغاز فایده است.
نکته مهم دیگر این است که سکوت پیشه کردن مدیران دستگاه‌های اجرایی درخصوص انتقادهایی اینچنینی آیا حمایت از هم حزبی‌ها و تکرار بازی‌های سیاسی گذشته و بازی دادن به هم‌تیمی‌های جناحی نیست؟ مگر نه این است که مردم با حضور و رای حماسی خود در انتخابات سال ۹۲ به دنبال پایان یافتن اینگونه رفتارهای نخ نما شده دولت گذشته بودند و خواستار تغییر این رفتار بودند؟
و اما رسالت همکاران ما در صدای صنعت و در عرصه اطلاع‌رسانی در رسانه‌های مختلف در دولت گذشته، انتقاد چندین باره به عملکرد دولتمردان و اطرافیان رئیس جمهور سابق بود تا در انجام تعهد رسانه‌ای خویش ثابت قدم بمانیم. هرچند در این مسیر متحمل هزینه‌هایی نیز شدیم اما تغییر دولت دلیلی نخواهد شد تا چشم بر واقعیات در حال رخ دادن ببندیم و انتظار داریم تا دولت و مسولان و مدیران نیز چنین انتظاراتی از ما نداشته باشند.
به نظر می‌رسد مدیران این مجموعه انتظار دارند تا در قبال این اشتباه در حال رخداد، زبان بر دندان گرفته سکوت پیشه کنیم. اما به راستی آیا یک مدیر خسته از انجام مسئولیت که حتی حاضر به پاسخگویی به هیچ مقامی نیست، خود تصمیمی بر پاسخگویی به این انتقادات ندارد؟ به نظر می‌رسد مدیر محترم به دلیل حمایت از سوی افراد خاص جایگاهی برای خود متصور است که خود را مصون از هر گونه پاسخگویی می‌داند تا جایی که بارها تماس نگارنده مبنی‌بر پاسخگویی را بی‌جواب گذاشته است و تنها به این پاسخ بسنده کرده است که «هر کاری دلتان می خواهد انجام دهید».
این انتقادها دلیلی مبنی‌بر عدم صلاحیت و سلامت نفس و کار مدیران بالادستی این هلدینگ، شرکت شستا، سازمان تامین اجتماعی و یا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیست اما حمایت‌های بی‌دریغ از این شخص مدیر بازنشسته و ناتوانی وی در پیشبرد امور جای تعجب و سوال دارد.
و اما با پیگیری‌های متعدد، در تماس با یکی از مدیران بالا��ستی مجموعه مذکور وی اذعان نمود که دغدغه پایگاه خبری صدای صنعت مبنی ‌بر مدیریت شرکت نفت پاسارگاد و روغن ایرانول به عنوان دو شرکت بزرگ در سطح خاورمیانه برطرف شده است که هرچند باید سپاسگزار از چنین اقدامی بود اما نباید فراموش کرد که دغدغه اصلی مدیریت بی‌انگیزه و خسته گونه هلدینگ نفتی شرکت شستا است که مدیریت سنتی وی پیشبرد پروژه‌های نفتی این مجموعه را به حرکتی لاک‌پشت گونه واداشته است.
در پایان از سوی پایگاه خبری – تحلیلی صدای صنعت اعلام می‌دارم که این رسانه هیچ‌گونه انگیزه حزبی و سیاسی ندارد و تنها به دنبال انتقاد و آگاه‌سازی براساس رسالت و تعهد خبری خویش است.

منبع: صدای صنعت

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=162438

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]