۲ – ماه مبارک رمضان در پیش است. همه ساله یکی از دلمشغولی های ادارات، نهادها، سازمان ها ، شرکت ها و بانک های دولتی در این ماه برگزاری ضیافت افطار است.
دادن افطاری، سنت نیکویی است که هم پشتوانه دینی دارد و هم مبنای انسانی اما این سنت الهی – انسانی فارغ از قید و شرط هم نیست.
اول آن که افطاری دهنده، از جیب خود و به نیت قرب الهی این کار را بکند. با این وصف، تقریباً همه افطاری هایی که از کیسه بیت المال داده می شوند، از رده خارج می شوند.
مگر نه این است که در شرایط کنونی کشور با حدود ۱۵ میلیارد دلار کمبود بودجه در سال جاری مواجه است؟ و مگر نه این است که همه بخش های دولتی و عمومی از کمبود منابع مالی گلایه دارند؟
در چنین شرایطی، برگزاری ضیافت های مجلل افطاری با هزینه های گزاف چه لزومی دارد؟ شاید هر افطاری به طور مجزا، رقم هنگفتی را شامل نشود (که بعضا می شود) اما مجموع هزینه های آن در کل کشور سر به فلک می زند.
آیا می توان نام این مهمانی های گران را که با انواع و اقسام غذاها و دسرها و نوشیدنی ها در هتل ها، سالن ها و رستوران های مجلل برگزار می شود”ضیافت الهی” و مستوجب “رضایت الهی” دانست؟
آیا این بریز و بپاش ها ، مصداق “صرفه جویی” و “رعایت اولویت ها”ست؟
پاسخ را به وجدان های مدیران این مجموعه ها وا می گذاریم.
دومین نکته اما به مهمانان مربوط می شود. کسی از جیب خود افطاری می دهد، حق دارد به هر که خواست افطاری دهد اما اگر نهادهای عمومی و دولتی در صدد افطاری دادن هستند، آیا جز این است باید کسانی را اطعام کنند که واقعاً نیازمند هستند؟
به راستی دادن افطاری به افرادی سیر تر از خود با پول بیت المال، چه وجهی دارد؟
آیا رواست که میلیون ها نفر محتاج نان شب باشند و در همان حال، با پول بیت المال (که گرسنگان هم در آن سهیم اند) یک عده وزیر و وکیل و مدیر و معاون به یک عده وزیر و وکیل و مدیر و معاون یک ماه تمام غذا دهند و مهمان بازی راه بیندازد؟!
پاسخ این سوال را نیز به وجدان های خودشان وا می گذاریم.
۳ – اگر مجموعه های دولتی – و حتی غیر دولتی – بودجه مناسبی دارند و در عین حال به دنبال ارتقاء جایگاه مجموعه خود یا رضای الهی هستند یا هر نیت دیگری دارند، یک پیشنهاد الهی و انسانی و ملی برایشان داریم تا آن را جایگزین اسراف هایی که به نام افطار می شود، بنمایند.
یک واقعیت تلخ و بسیار بسیار بسیار غم انگیز در کشور ما وجود دارد و آن این که درست در همین لحظه ای که این مطلب را می خوانید یا درست در همان لحظاتی که بر سر سفره های رنگین افطاری نشسته اید، ۴۰۰ هزار کودک زیر ۶ سال از به دلیل فقر مالی سوء تغذیه رنج می برند. این کودکان توسط شبکه بهداشت با اسم و آدرس شناسایی شده اند. از آنجا که ۹۰ درصد رشد مغزی انسان ها تا ۶ سالگی انجام می شود، فقدان غذای مناسب باعث می شود این کودکان معصوم در حالی این سال های سرنوشت ساز را پشت سر بگذارند که مغزشان تکامل نمی یابد و بعد از آن تا آخر عمرشان با مغز رشد نیافته زندگی می کنند. (اینجا را ببینید)
به همه اشخاص حقیقی و حقوقی پیشنهاد می شود به جای دادن افطاری های مجلل و پر هزینه، اعلام کنند که هزینه اطعام سالیانه یک یا چند نفر از این کودکان فقیر را بر عهده می گیرند. هزینه یک سال تمام غذای این کودکان، ۸۴۰ هزار تومان است. خودتان حساب کنید که با پول های هنگفتی که صرف افطاری های اداری و سیاسی می شود، چند نفر از این کودکان را می شود تحت پوشش قرار داد و تمام زندگی شان را نجات داد؟
آیا دادن افطاری از بیت المال به افرادی که بعضا دچار پرخوری و اضافه وزن هم هستند خداپسندانه تر و انسانی تر است یا اختصاص بودجه آن به کودکان مستمندی که به جرم فقر، دچار سوء تغذیه و عدم رشد مغزی اند و خودشان هم نمی دانند چه بلایی دارد بر سرشان می آید؟
حتی از منظر تبلیغاتی و سیاسی هم اگر به جای افطاری های آنچنانی، این کودکان را دریابند، حتماً اثر مثبت بیشتری برایشان خواهد داشت.
خبر خوب این که جمعی از مدیران سایت های خبری ایران مدتی است که دارند بر روی این دغدغه انسانی و ملی کار می کنند و به زودی راهکار عملیاتی برای حل این مشکل به کمک دستگاه های مربوطه را اعلام خواهند کرد تا دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای اسراف های آنچنانی و فراموش کردن این کودکان در میان نباشد.
قطعاً مردم ایران منتظرند تا ببینند که آیا امسال هم پول های بیت المال صرف افطاری های اسراف آلود خواهد شد یا کسانی هم پیدا خواهند شد که با دید الهی، انسانی و ملی، کودکان دچار سوء تغذیه را تحت پوشش پدرانه و مادرانه خود درآورند و منجی این فرشتگان زمینی باشند؟
رمضان بسیار نزدیک است و به زودی همه چیز مشخص خواهد شد.