محافظها تا به خودشان میآیند، میبینند امام جمعه روی زمین افتاده. مصدوم را با خودروی بلیزر سفید رنگی به درمانگاهی در میدان قزوین میبرند؛ کاری از پزشکان درمانگاه ساخته نیست، تنها کپسول اکسیژن و پرستاری همراه خودرو میکنند تا به بیمارستان بهارلو بروند.
آیتالله خامنهای در بیمارستان بهارلو سریع به اتاق عمل منتقل میشود و پزشکانی چون دکتر محجوبی، دکتر زرگر، شیبانی و منافی برای مداوای مصدومی که دچار سوختگی، شکستگی استخوان دنده، پارگی عروق و شکستگی دست راست شده بود، گرد هم میآیند. بیمارستان بهارلو امکانات و امنیت لازم را ندارد، بنابراین ایشان را با هلیکوپتر به بیمارستان قلب میبرند. در راه چند بار ضربان قلب، صفر میشود و نمایشگر، خط ممتد را نشان میدهد.
عمل جراحی در بیمارستان قلب، سه ساعت طول میکشد و بعد ایشان را به سیسییو منتقل میکنند. پس از چند روز پزشکان متوجه میشوند دست راست از کار افتاده است. فردای ترور، حادثه هفتم تیر رخ میدهد و با انفجار یک بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ۷۲ نفر از اعضای حزب شهید میشوند. تا چند روز خبر را به آیتالله خامنهای نمیدهند و به بهانه مضر بودن امواج، تلویزیون و رادیو را در دسترس قرار نمیدهند. بعد از چند روز که میبینند آیتالله بهشتی به ملاقات نیامده است، پس جویای احوال میشوند. اینجاست که پزشکان مجبور میشوند خبر انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی را اطلاع دهند.
حضرت آیتالله خامنهای بیش از ۴۰ روز در بیمارستان بستری میمانند و بعد با آسیب دائمی دست راست، مرخص میشوند.
روزنامههای آن زمان طی روزهای مختلف، اخبار و گزارشهای فراوانی از این رویداد منعکس و منتشر کردند. مرور بریده جراید و عکسهای منتشر شده از این رویداد و بعد از آن، حال و هوای آن روزها را نشان میدهد.
ایسنا – آزاده شمس