علی اکبر محمودی
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی صدای صنعت، با نزدیک شدن به انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی، فضای شایعات آن هم در اطراف چهرههای سیاسی بیشتر از هر زمان دیگری نمایان میشود و متاسفانه در این میان آنچه که بیشتر از هر زمان دیگری نگرانی ایجاد میکند این موضوع است که مردمانی همچون ما بدون اطلاع از آنچه واقعیت انگاشته میشود در دامن زدن این شایعات مقصر هستیم و تاسف انگیزتر از آن اینکه شبکههای اجتماعی به جای استفاده از لبه قابل استفاده آن، لبه تیزتری ساختهاند که ما خود با استفاده عجولانه، بیاطلاع و بدون تامل از آن، فرهنگ غنی خود را در معرض تیغهاش قرار میدهیم.
گسترش قارچگونه و بدون یادگیری فرهنگ استفاده از شبکههای اجتماعی باعث شده است تا به راحتی یک شایعه با دستان ما به تخریب یک شخص یا مجموعه تبدیل شود.
البته باید به این نکته نیز اذعان شود که انتشار خبر امری عادی و بدون اشکال است اما خبر بدون استناد آن هم اگر به تخریب یک شخص مختوم شود امری ناپسند و غیراخلاقی به شمار میآید.
نمود عینی این مطلب را در شایعه درگذشت «دهقان فداکار» الگوی سالها دوران کودکی خود میتوانیم جستجو کنیم، دهقانی که با فداکاری بزرگش در قید حیات است و ما به تنهایی در انتشار خبر کذب درگذشت وی سهیم بودهایم. چه بسا که این اقدام تاثیرات نامطلوبی در زندگی عادی این محبوب دورهها داشته باشد.
الیاس قالیباف نامی است که این روزها بسیار در شبکههای اجتماعی از آن سخن به میان آمده است و بسیار هستند کسانی که حتی نام وی را نمیدانند اما تنها به نام «فرزند قالیباف» از وی سخن به میان میآورند.
البته در این نگاره باید به این نکته اذعان داشت که نگارنده مطلب نه قرابتی با خانواده قالیباف دارد و نه تاکنون شخص الیاس قالیباف را دیده است اما براساس بررسیها و کنکاشهای خبری به دست آمده اقدام به نگارش این مطلب کرده است.
خبرهای انتشار یافته که بسیار در شبکههای اجتماعی دست در دست چرخیده است به بیان این مطلب پرداخته است که الیاس قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف شهردار تهران، با استفاده از رانت، تخلف مالی ۳ تا ۸ هزار میلیاردی دارد و در روزهای انتشار این خبرها به خارج از کشور متواری گشته است.
با این تفاسیر ذکر چند نکته لازم به نظر میرسد:
اول اینکه،دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در چندسال اخیر نشان داده است براساس منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی بدون واهمه از نام یا عنوان شخص و دستگاهی به شدت و براساس قانون با متهمان به ویژه در زمینه اقتصادی برخورد کرده است.
حتی اگر در این بین شایعهای در میان جامعه پخش شده باشد باز این صحبتها را دنبال و پس از بررسی شواهد، استنادات تشکیل پرونده داده و در نهایت در صورت اثبات اتهام براساس قانون حکم صادر کرده و در این بین حتی از بیان نام متهم نیز خودداری میکند که این اقدام خود عملی در راستای حفظ آبروی شخص متهم است.چه بسا اتهام اثبات نشده و فرد تبرئه گردد.
این اقدام قوهقضاییه را در برخورد با فرزند یکی از مقامات عالیرتبه کشور و در خصوص نزدیکان رییس جمهور سابق به خوبی میتوان مشاهده کرد.
حال چگونه است که ما بدون هیچ اتهام اثبات شده و حتی مطرح شدهای انگشت مجرم بودن را به سمت یک شخص نشانه میگیریم و با سرعت در ترویج آن نقش ایفا میکنیم؟
نکته دوم اینکه براساس بررسیهای صورت گرفته و اطلاعات به دست آمده الیاس قالیباف برخلاف شایعات منتشر شده تاکنون چنین اتهامی درخصوص وی مطرح نشده است و وی در ایران به سر میبرد و مشخص نیست چگونه و از کدام منبع شایعهای اینچنینی انتشار یافته است؟
نکته سوم آنکه سوابق محمدباقر قالیباف شهردار تهران چه در روزهای حضور در دوران دفاع مقدس، فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی و شهرداری تهران به طور شفاف و مبرهن است و اگر تخلف یا اتهامی بر وی وارد بود بیتردید تاکنون رقبای سیاسی وی آنها را بدون درنگ منتشر میکردند و قوهقضاییه در صورت تایید به آنها رسیدگی میکرد.
البته باید به این نکته نیز اذعان داشت که حتی اگر فرزند شهردار تهران نیز مرتکب تخلفی شده باشد نباید این اقدام به پای پدر وی گذاشته شود. چه بسا مسئولانی بودهاند که فرزندان یا بستگانشان مرتکب تخلفی شدهاند و با اثبات اتهام تنها فرد متخلف مجرم شناخته شده است و این تخلف هیچ ارتباطی به خانواده وی نداشته است.
فراموش نکردهایم که در جلسه «یکشنبه سیاه» مجلس وقتی رییس جمهور سابق اتهامی را متوجه رییس مجلس کرد، علی لاریجانی در پاسخ به این نکته اشاره کرد که «حتی اگر برادر بنده نیز مرتکب تخلفی شده است باید به آن رسیدگی شود».
نکته چهارم،متاسفانه آنچه که در ادبیات سیاسی کشور باب شده است و با تاسف بیشتر به شکل یک فرهنگ سیاسی درآمده است این است که اگر نتوانستیم فردی را متهم سازیم با حربههای مختلف تلاش کنیم تا اطرافیان وی را متخلف جلوه دهیم تا با تخریب شخص مسئول، ضربهای را متوجه وی سازیم که در این میان گفتگوهای محاورهای در بین مردم در دامن زدن به این موضوع بسیار تاثیرگذار است.
بیتردید افرادی که در انتشار خبر تخلف مالی ۳ تا ۸ هزار میلیاردی الیاس قالیباف نقش داشتهاند تنها به دنبال تخریب جایگاه محمدباقر قالیباف بودهاند تا از این طریق خواستههای پشت پرده خویش را کسب کنند و بسیار جای تاسف دارد که ما نیز در این تخریب به ابزاری برای این افراد تبدیل شدهایم.
نکته پنجم،بیتردید در ایام نزدیک شدن به انتخابات مجلس عدهای که سودای بازگشت به صحنه سیاسی کشور را دارند تلاش میکند تا با حربههای نخنما شده برای خود و اطرافیانشان جلبنظر کنند اما بهتر است به جای این اقدامات که برخلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است بیایند و در کمال عقلانیت به تقویت اعتماد بازگشته ملت به مسئولان کمک نمایند.
نکته ششم،جدای از اقدامات محمدباقر قالیباف در سِمَتهای گذشته، اگر ساکن تهران بوده و یا حتی اگر یکبار به این کلانشهر سفر کرده باشید، عملکرد وی را در این کرسی به خوبی مشاهده خواهید کرد که چگونه با وجود تحریمها، اقدامات فرهنگی و عمرانی مطلوبی را در جهت ارتقا سطح رفاه شهروندی به انجام رسانده است حال چندان مطلوب نیست که اینچنین بیمحابا و بدون استناد بر وی تاخته و شهردار تهران را با اتهامات بیاساس همراه سازیم.
بهتر است نگاهی به تاریخ کشورمان بیندازیم که با امیرکبیرهای کشور چه کردیم و چگونه به ابزاری برای دشمنان قسم خورده کشور در سقوط دولت مصدق شدیم؟
البته ذکر این مطلب به عنوان نامیدن شهردار تهران به عنوان امیرکبیر یا مصدق نبود بلکه اقدامات قالیباف در تهران نیز، ارائه خدماتی مطلوب به شهروندان است که نباید به سادگی از کنار آنها گذشت.
نکته هفتم،فعالیت اقتصادی در چارچوب قانون و بدون استفاده از رانت در کشور حق هر فردی است و نمیتوان شخص یا شرکتی را از حضور در آن منع کرد و حتی در بیان مسئولان کشوری بارها به حضور بخش خصوصی در اقتصاد تاکید کردهاند.
حال حتی اگر الیاس قالیباف به عنوان یک شخص حقیقی یا یک شرکت حقوقی به دنبال حضور در فعالیتهای اقتصادی است نمیتواند به دلیل آنکه فرزند شهردار تهران است وی را از انجام این کار منع کرد یا شایعهای را به وی نسبت داد تنها در صورت بروز اشتباه یا تخلف و اثبات آن میتوان فرد را براساس قانون از ادامه کار منع کرد و مجازات نمود.
همانگونه که یک نام نباید باعث ایجاد رانت سیاسی یا اقتصادی شود به همان میزان نباید از فعالیت اقتصادی عادی نیز جلوگیری کند بلکه در این میان مقیاس عمل، شایستگی افراد است.
کلام آخر پیامی به علاقمندان به ایجاد تنش سیاسی و اصطکاک لفظی در میان مدیران و مسئولان است و آن اینکه دیگر دوران «بگم، بگم»های سیاسی تمام شده است و امروز تدبیر و امید جای خود را به خبرسازیها و آمارسازیهای دروغین داده است و مردم به جای شایعهسازی خواستار اصلاح اقتصاد و اقدامات کارآمد براساس تصمیمگیریهای مبتنیبر عقلانیت هستند.
اما در این میان به نظر میرسد تخریب چهره محمدباقر قالیباف آنقد برای برخی جذابیت و منافع به همراه دارد که برخی زمانی که خود را از تخریب وی ناامید دیدند هجمهها را به سمت فرزند شهردار تهران نشانه گرفتند؛ اقدامی که درچند سال اخیر به تکرار مشاه شده است تا جایی که محمدباقر قالیباف سال گذشته نیز در پاسخ به شایعه دستگیری فرزندش گفت «شایعات درباره پسر بنده مبنی بر اینکه به زندان رفته است، صحت ندارد» و در ادامه نیز اذعان داشت «هر روز یک حرف میزنند، روزی میگویند پسر قالیباف را به زندان بردهاند در حالیکه فرزند من معلم است و وقتی میبینند چارهای نیست میگویند قالیباف امروز و فردا از شهرداری میرود.»
در پایان ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که خوب است گاه به عمل خویش نگاه بیندازیم که چگونه با یک اقدام کوچک و ساده همچون بازنشر یک خبر بیاستناد در شبکههای اجتماعی، در تخریب یک فرد و ریختن آبروی خویش نقش بازی میکنیم. خوب است گاهی به یاد بیاوریم که یک ایرانی مسلمان هستیم و داعیهدار فرهنگ ایرانی-اسلامی به شمار میآییم.