داریوش سعیدی – خبرگزاری خبرآنلاین؛در هیچ برهه ای او اینقدر در فوتبال ایران کمرنگ نبود. مرد شماره یک تیم ملی ایران که مثل یک گلادیاتور روی نیمکت ایران می جنگید، حالا به جایی رسیده که وقتی از او می پرسند آیا امکانات در اختیار شماست، می گوید این سوال را از فدراسیون فوتبال بپرسید. نهایت انتقاد کروش این است که بدون امکانات و با گفتن دروغ به مردم، رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ یک آرزوی دست نیافتنی است.
همین جملات نشان می دهد او دیگر از این وضعیت خسته شده است. ترجیح می دهد خودش را جلو نیاندازد و بجنگد. در این سال ها، هر بار که فدراسیون تحت فشارهای مالی قرار می گرفت و به تیم ملی پول نمی رسید، کروش خودش را وسط می انداخت و حتی با وزیر ورزش می جنگید و از دولت می خواست تا کمک کند اما امروز کارلوس چنین کاری را انجام نمی دهد. او ترجیح می دهد پس از ۵ سال جنگیدن، مثل خیلی ها پایش را روی پای دیگرش بیاندازد و نگاه کند. بیراه نیست که همه تصور کنند کارلوس در این شرایط، حتی جدایی را به ماندن و از دست رفتن آبروی بین المللی اش ترجیح دهد.
آنها که کارلوس را از نزدیک می شناسند می دانند چه ویژگی های اخلاقی خاصی دارد. او تا وقتی مطمئن باشد که می تواند از اعتبار خود و ایران دفاع کند می ماند اما وقتی این احساس را نداشته باشد، قطعا می رود. حالا به نظر می رسد او آرام آرام به این یقین رسیده است. از رفتار این روزهای او می توان فهمید که دیگر به اندازه قبل نقش یک گلادیاتور را بازی نمی کند؛ مگر اینکه به ایران بازگردد و دوباره یکی از آن مصاحبه های آتشین خود را انجام دهد. کارلوس کروش قبل از ترک ایران حرف هایی به زبان آورد که ابتدا نزدیکانش تصور می کردند یک شوخی است: «قرار است از تیم ملی حمایت نشود؟ من دیگر چرا اینقدر خودم را خسته کنم؟ می روم و چند روز قبل از بازی های تیم ملی برمی گردم و اینقدر ذهن خودم را درگیر نمی کنم.» این جملات به آن معناست که کارلوس دیگر خودش را وارد جنگ نمی کند. ترجیح می دهد کاملا خود را ایرانیزه نشان دهد، مثل خیلی از مسئولان که گویا با عدم حمایت از تیم ملی، میلی برای موفقیت این تیم ندارند. امروز دوباره تیم ملی مثل یک بچه سرراهی شده است.
وقتی از مسئولان فدراسیون درباره حمایت از تیم ملی و تعهد به کروش می پرسند، آنها جوابی این شکلی می دهند: «شان وزارت ورزش بالاتر از این حرف هاست که به وعده هایش به کروش عمل نکند.» یعنی مشخص است که هنوز بر سر اینکه چه کسی وعده داد و باید انجام دهد بحث است، چه رسد به اینکه دقیقا چه افرادی آن را اجرایی کنند. این مسایل تنها به «ناکامی» تیم ملی کمک می کند. فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش کروش را با «وعده» و «تعهد» نگه داشتند اما به نظر می رسد عمر این وعده ها هم چندان به درازا نخواهد کشید.