حسین رویوران: تروریسمی که کشورهای منطقه شاهد به وجود آمدن و گسترش آن هستند ساخته و پرداخته قدرتهای بینالمللی و منطقهای است که از آن به عنوان یک ابزار برای پیگیری اهدافشان استفاده میکنند. در حال حاضر بروز و ظهور تروریسم بهعنوان یک پدیده در خاورمیانه بیشتر بر اساس یک نیاز و ابزار سیاسی مورد توجه است.یکی از این گروههای تروریستی گروههای تکفیری هستند که غرب بر اساس نیاز سیاسی خود و برای مبارزه با شوروی آن را به وجود آورده است. نسل دوم، گروههایی تکفیری هستند که در سوریه شکل گرفتند نظیر داعش، جبهه النصره و احرارالشام که همگی از طرف
آمریکا و بر اساس نیاز این کشور برای به اجرا گذاشتن پروژه براندازی نظام سوریه شکل گرفتند و حال باید این سوال را پرسید که چه کسی تروریسم را در عراق به وجود آورد؟
عربستانسعودی در به وجود آوردن این گروههای تروریستی نقش بسیار مهمی داشته است. از آنجا که
عربستان اساسا هیچگونه تغییر و تحولی را در مرزهایش برنمیتابد، بحرین را اشغال و به
یمن تحت عنوان تروریسم دولتی حمله کرد و اکنون در عراق نیز پروژه براندازی را دنبال میکند.تعاریف بینالمللی در حوزه تروریسم تعاریف متفاوتی هستند و تعریف دقیقی در این حوزه وجود ندارد و به دلیل همین تفاوت در تعریف است که کسی در دنیا با کشورهای حامی تروریسم برخورد نمیکند. ایجاد پدیده تروریسم به دوگانگی رفتاری کشورهای غربی برمیگردد. غربیها تا زمانی که تروریسم در منطقه آدم میکشد و سر میبرد و هر جنایتی را مرتکب میشود، مشکلی با آن ندارند چون این امر میتواند ابزاری برای استفاده خود آنها باشد اما زمانی که همین تروریسم، انفجاری را در فرانسه سازماندهی و عملیاتی میکند، غرب بسیج میشود و سروصدا به راه میاندازد. هرگاه غرب خودش در معرض خطرات و انفجارهای گروههای تروریستی قرار بگیرد، اینگونه اقدامات را نامشروع میخواند ولی هرگاه تروریسم، ابزاری در خدمت آنها باشد، از آن به عنوان ابزاری مشروع یاد میکند. بنابراین تا زمانی که برخورد دوگانه با موضوع تروریسم وجود دارد، امکان ریشهکن کردن آن وجود ندارد. پدیده تروریسم پدیدهای منفور در همه جای دنیا توصیف میشود و اگر استانداردها دقیق باشد قطعا چنین اتفاقی نمیافتاد و قطعا اجماع بینالمللی علیه تروریسم زمانی اتفاق میافتد که تعریف واحدی وجود داشته باشد. بنابراین تا زمانی که تعریف واحدی از تروریسم وجود نداشته باشد امکان ایجاد وحدت جهانی نسبت به تروریسم نیز وجود نخواهد داشت. در حال حاضر غربیها بسیاری از جنبشهای مشروع مقاومت مثل جنبش حماس را تروریستی میدانند و دفاع از سرزمین فلسطین توسط گروههای مقاومت را چنین تفسیر میکنند ولی بسیاری از گروههای صهیونیستی را که در کرانه باختری خانههای فلسطینیها را آتش میزنند و مرتکب جنایات فراوان میشوند، تروریست نمیدانند.
لذا محرز است که در رفتار غربیها با این پدیده مشکلی وجود دارد. منافع غربیها و برخی از عوامل منطقهای آنها در این است که نوعی ایرانهراسی ایجاد کنند که به تبع ایجاد آن گاهی مبتنی بر بحث تروریسم و گاهی مبتنی بر گفتمان خارج از منطق و به دور از واقعیت است که ایران را بهعنوان یک قدرت سلطهطلب قلمداد میکنند اما با توجه به اینکه نظام سیاسی ایران در نتیجه یک انقلاب مردمی به وجود آمده است لذا ایران همواره در کنار ملتهای منطقه بوده است اما این سیاست ایران در کنار مردم منطقه از سوی غربیها قدرتطلبی قلمداد میشود. لذا بحث ایرانهراسی را بر اساس اهداف سیاسیشان دنبال میکنند.
در نهایت باید نقش رسانهها را در جنگ علیه تروریسم مهم ارزیابی کرد چرا که رسانه جزو ابزارهای مهم در جنگ علیه تروریسم محسوب میشود. افشاگری، مطرحکردن دوگانگی رفتاری و مطرحکردن استفاده ابزاری از تروریسم میتواند از طریق رسانه صورت پذیرد یعنی رسانه در نهایت میتواند نقش بسیار مهمی در افشاگریها، محاکمه غیررسمی غربیها و همه کسانی که از تروریسم به عنوان یک ابزار استفاده میکنند، ایفا کرده و آن را برای همگان تبیین کند.