این تعریف کوتاه، اقتصاد را دانش میداند و عبارتهایی همچون انتخاب مردم، منابع کمیاب، تولید کالا و توزیع را بیان میکند. اشاره به منابع کمیاب به این معنی است که تمام جوامع بخصوص جوامع توسعهیافته و صنعتی با اشراف به این امر تلاش میکنند اقتصاد خود را از اتکا به یک یا دو نوع محصول مبرا کنند و اقتصادی چندبعدی، نوآور و پویا داشته باشند تا در نوسانات مالی و اقتصادی دچار ورشکستگی و بحران نشوند یا کمتر صدمه ببینند.
در سالهای گذشته و با تشدید تحریمهای یکجانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، واژه اقتصاد مقاومتی در محافل علمی و برنامههای گفتوگومحور رسانه ملی بسیار شنیده میشود. واژهای که برای نخستینبار رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۹ آن را مطرح کردند. همچنین ایشان در تیر امسال با ابلاغ سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، تأکیدی چندباره بر این مفهوم و ضرورت همکاری و همافزایی نهادها و سازمانهای مختلف در اجرایی شدن سیاستهای اقتصادی مقاومتی داشتند.
اقتصاد مقاومتی، ضربهگیر بحرانهای مالی
دکتر مهدی حمزهپور، اقتصاددان، اقتصاد مقاومتی را اقتصادی میداند که ظرفیت و توانایی آن را دارد تا در نوسانات حاصل از محدودیتهای داخلی اعم از قانونی، فراقانونی و چالشهای بینالمللی از جمله تحریمها بتواند حداقل رفاه نسبی عمومی را برای جامعه خود فراهم کند.
این نوع اقتصاد در واقع نقش ضربهگیر بحرانهای مالی و اقتصادی را برای کشورها و اقتصادهای کلان بازی میکند. کشوری مانند یونان نتوانست در برابر بحران مالی اروپا مقاومت کند و در نهایت ضربههای شدیدی خورد، اما کشور ما توانست با وجود سختیهای بسیار مقاومت کند و در بسیاری از موارد به موفقیت و خوداتکایی برسد.
این استاد دانشگاه معتقد است: اقتصاد مقاومتی میتواند بهعنوان یک نظریه مطرح شود، اما زمانبر خواهد بود. این واژه برای تبدیل شدن به یک نظریه اقتصادی ابتدا به مبانی فلسفی نیازمند است که باید توسط نظریهپردازان و خبرگان علم اقتصاد تبیین شود. با احساسی عمل کردن و صدور بخشنامه نمیتوان انتظار اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را داشت. این مفهوم در وهله نخست یک پارادایم، یک مفهوم و یک نگاه عمیق است. بتازگی در مقطع دکتری و در چند دانشگاه تعدادی واحد درسی با عنوان مبانی فلسفی اقتصاد مقاومتی مطرح و تدریس شده و میشود. وقتی رهبر معظم انقلاب این واژه تازه را مطرح کردند هیچ تعریف و مقالهای در این مورد در اینترنت وجود نداشت؛ اما اگر امروزه این عنوان را جستجو کنی با مطالب و تولید محتوای بسیاری روبهرو خواهید شد.
حمزهپور: رسانه ملی نقش مؤثری در فرهنگسازی اقتصاد مقاومتی دارد؛ چرا که با تبلیغ، یک ایده به بینش تبدیل شده
تغییر بینش به تغییر نگرش و در نهایت به تغییر رفتار ختم میشود
مبانی فلسفی، اقتصاد مقاومتی باید فرهنگسازی شود، زیرا شرط تبدیل شدن این نوع اقتصاد به گفتمان غالب، فرهنگسازی است. در این مرحله اقتصاد مقاومتی در سطح جامعه نهادینه میشود. امری که نهادینه شود، مدلپذیر میشود و از این نوع اقتصاد میتوان یک مدل کاربردی استخراج کرد. در نهایت این مدل کاربردی است که اجرایی میشود. البته باید توجه داشت اجرای عملی یک مفهوم مانند اقتصاد مقاومتی بین ۱۰ تا ۱۵ سال زمان میبرد تا به یک رفتار عمومی تبدیل شود. همانگونه که استفاده از کارتهای بانکی و کمربند ایمنی در چندسال گذشته به یک رفتار تبدیل شده است.
اقتصاد مقاومتی پس از تبدیل شدن به یک رفتار، مطمئنا به یکی از مطرحترین و جذابترین نظریههای اقتصادی تبدیل میشود؛ چرا که بسیاری از کشورهای ثروتمند اروپایی، آمریکایی و آسیایی در چند سال گذشته با بحران مالی و اقتصادی روبهرو شدند و کشورهایی هم صدمات مالی بسیاری را متحمل شدند و تنها کشورهایی میتوانند تاب بیاورند که از مقاومت اقتصادی بالایی برخوردار باشند.
رسانه ملی، اقتصاد مقاومتی و نقد سازنده
رسانه ملی و مطبوعات میتوانند نقش مؤثری در فرهنگسازی اقتصاد مقاومتی داشته باشند؛ چرا که فرهنگسازی باید بتدریج از ایده شروع و تبلیغ شود. پس از تبلیغ، این ایده به یک بینش تبدیل میشود. وقتی بینش در سطح جامعه عمومی شد نهادینه خواهد شد. تغییر بینش به تغییر نگرش منجر میشود و این تغییر نگرش است که تغییر در رفتار را سبب میشود.
مردم کشور ما هنوز در مرحله تغییر بینش هستند و رسانهها بخصوص صدا و سیما وظیفه خطیری در ایجاد این تغییر از مرحله بینش تا رفتار دارند. در بسیاری از کشورها با جلوگیری از اسراف آب و برق و انرژی به مرحله رفتار رسیدهاند؛ اما بسیاری از مردم ما باغچه خانه را با آب شرب آبیاری میکنند. حیاط خانه و ماشین را با آب شرب میشویند.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به کمبود برنامههای مستند و تولیدی در رسانه ملی افزود: حقیقت این است که در رادیو و تلویزیون برنامههای گفتوگومحور زیاد است و حوصله عمومی کشش این همه گفتوگو را ندارد.
اقتصاد مقاومتی، اقتصادی نوآور
برخی نهادها و بخشهای دولتی و خصوصی، اقتصاد مقاومتی را بهصورت فانتزی میبینند و به تکرار جملات شعاری بسنده میکنند. اقتصاد مقاومتی جدای از اقتصاد متکی به نفت است و به نوآوری تکیه دارد. نوآوری باعث میشود در نوسانات اقتصادی، کشور بحرانها را رد کنند. اقتصاد نوآور یعنی از مواد خام اندک یا مادهای کمیاب تولیدی انبوه با ضریب تصاعدی بالا حاصل شود. در کشور ما مدیریت نوآوری ضعیف و مهجور مانده است. حتی شرکتهای دانشبنیان هم که تعداد آنها بسیار است، نتوانستهاند بهطور شایسته به سمت نوآوری حرکت کنند.
اقتصاد مقاومتی، الگویی منعطف
دکتر محمد حسننژاد، نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز درباره اقتصاد مقاومتی به جامجم میگوید: تعریفی که رهبر معظم انقلاب در جلسه مدیران ارشد اقتصادی کشور از اقتصاد مقاومتی ارائه کردند اقتصادی بود دارای انعطاف که در مقابل فشارهای دشمنان شکنندگی نداشته و با اتکا به توان داخلی دارای بیشترین تعامل را با خارج دارد. بنابراین شاهبیت غزل اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد ملی از طریق بالابردن قدرت انعطاف آن است به گونهای که در مقابل تهدیدات و تحریمها مقاومتر شده و دچار شکستگی نمیشود. اقتصاد ریاضتی یک اقتصاد انقباضی بسته، پسرو و بدون تعاملات بینالمللی است؛ در حالی که اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد پیشرو با هدفگذاری رشد، توسعه و افزایش تولیدملی و در تعامل با اقتصادهای بینالمللی به حساب میآید. در اقتصاد ریاضتی سعی میشود با مصرف کمتر از حد استاندارد و کاهش تقاضا، وابستگی و اثرپذیری اقتصاد ملی به اقتصاد بینالملل را کاهش داد. در صورتی که در اقتصاد مقاومتی سعی میشود با افزایش تولید ملی و افزایش عرضه و حذف اسراف و ایجاد تنوع در تولید و صادرات، اثرپذیری اقتصاد ملی از تهدیدهای بینالمللی را کاهش داد.
حسننژاد : صدا و سیما با دعوت از چهرههای شناختهشده اقتصادی و تشریح اجزای اقتصاد مقاومتی به جای دعوت از چهرههای غیراقتصادی میتواند گفتمان این نوع اقتصاد نوظهور را برای مردم تشریح کند
نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان این که میتوان اقتصاد مقاومتی را به مثابه یک الگو و مدل اقتصادی قلمداد کرد، افزود: در برخی کشورهای اروپایی در حال بررسی مبانی تئوریک اقتصاد مقاومتی مطرح شده توسط رهبرمعظم انقلاب هستند تا آن را به تئوری اقتصادی دانشگاهی تبدیل کنند. اگر حوزههای زیرمجموعه اقتصاد مقاومتی جداگانه بررسی شود و با اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک مقایسه و اثر آن بر رشد و توسعه اقتصادی به صورت علمی تحلیل و تفسیر و در آخر خروجی کلی تبیین و آزمون شود، به نظر بنده الگوی موفق بودن اقتصاد مقاومتی بر همگان آشکار خواهد شد.
ضرورت برنامهسازی با موضوع اقتصاد مقاومتی
دکتر محمد حسننژاد با اشاره به ضرورت ورود رسانه ملی در معرفی، فرهنگسازی و ترویج اقتصاد مقاومتی افزود: رسانه ملی با دعوت از چهرههای شناخته شده اقتصادی و تشریح اجزای اقتصاد مقاومتی به جای دعوت از چهرههای غیراقتصادی میتواند گفتمان این نوع اقتصاد نوظهور را برای مردم تشریح کند. همچنین رادیو و تلویزیون با بررسی کلیات اقتصاد مقاومتی، تخصیص زمان مشخص برای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی و آموزش و نقد آن میتواند در حوزه ورودی موفق و اثرگذار داشته باشد.
در نهایت رسانه ملی با بررسی و طرح نتایج آزمون فرضیات این نوع اقتصاد و شاخصهای آن به صورت یافته عینی به مقایسه این نظریه جدید با تئوریهای موجود اقتصادی بپردازد. مطبوعات هم میتوانند با نشر مقالات علمی به جای مصاحبههای کلی، حضوری پررنگ در این حوزه داشته باشند.
متأسفانه با وجود تلاش خوب صدا و سیما در برنامهسازی در حوزه اقتصاد مقاومتی به دلیل تخصصی و گسترده بودن موضوع، هنوز قسمت عمده و اصل و جوهره اقتصاد مقاومتی برای مخاطب عام تبیین نشده است که امیدواریم برنامهسازی در این حوزه جدیتر گرفته شود.
اقتصاد زیر ذرهبین رسانه
اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را به رفتاری در مردم و مسئولان و یک نظریه اقتصادی تبدیل کنیم باید فراتر از گفتوگومحوری، برنامهسازی کنیم. باید نتایج تحقیق در اندیشکدهها، دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان به صورت مستند، تولید رادیویی و تلویزیونی شود تا عموم مردم به صورت ملموس و محسوس مفهوم و نتایج اقتصاد مقاومتی را ببینند. در رسانه ملی برنامههایی با موضوع اقتصاد مقاومتی ساخته شده، اما کافی نیست. رسانه باید مقولههای کمیت، کیفیت و تجاریسازی بخشهای تولیدی را بررسی و به تصویر بکشد. بهعنوان نمونه نشان دهد بسیاری از تولیدات داخلی توان رقابت با نمونههای خارجی را ندارد. رسانه میتواند به ضررهایی که اقتصاد ایران بهواسطه وجود تعطیلات رسمی بسیار میخورد، اشاره کند. این یعنی هر روز تعطیل، چند میلیارد دلار ضرر به اقتصاد کشور.
محمدزندکریمخانی – رادیو و تلویزیون