روز پنجشنبه (۲ شهریور) در نخستین ساعات روز فاجعهای در مراسم رمی جمرات روی داد که در جریان آن بیش از سه هزار نفر کشته و زخمی و یا مفقود شدند . نحوه وقوع این فاجعه برای تعیین نقش و مسئولیت عربستان در این زمینه بسیار مهم است و بر همین اساس مسئولان این کشور نهایت تلاش خود را بکار گرفتهاند تا به هر طریق ممکن بر نقش و مسئولیت و قصور خود در این فاجعه سرپوش بگذارند . با اینحال دلایل روشنی وجود دارد که از نقش و مسئولیت صریح و آشکار عربستان در این زمینه پرده بر می دارد.
شاخصهای سوء مدیریت عربستان
هر چند مسئولان سعودی نهایت تلاش خود را بکار گرفته اند تا بر سوء مدیریت خود در جریان واقعه منتهی به فاجعه منا سرپوش بگذارند اما در این خصوص دلایل و شاخص های روشنی وجود دارد که بر این سوء مدیریت صراحت دارد. از جمله اینکه خود منابع سعودی اعلام و اذعان کرده اند که بیش از یکصد هزار نیروی امنیتی را برای برگزاری این مراسم حج بکار گرفته اند حال سوال این است که مگر چه خطر امنیتی جان حجاج را تهدید می کرد که انها یک چنین نیروی عظیم امنیتی و پلیسی را بکار گرفته اند؟!
پاسخ این سوال از دو حالت خارج نیست :نخست اینکه واقعا چنین تهدیدی از سوی داعش وجود داشت که در این صورت می توان گفت اولا عربستان در برگزاری مراسم حج بیشتر دغدغه های امنیتی خود را در اولویت قرار داده بود و دوم اینکه نتوانسته بود بین دغدغه های امنیتی و خطراتی که ممکن بود از جانب داعش صورت گیرد با وقوع حوادثی همچون ازدحام جمعیت توازن برقرار کند و لذا نگاه یکسویه عربستان به مسئله موجب بروز فاجعه ای شده است که تلفات آن به مراتب از حملات تروریستی که ممکن بود از سوی داعش صورت گیرد فراتر رفته است .
به عبارت روشنتر اگرعربستان یکصدم نیروهای امنیتی را به نیروهای امدادی مجرب و آموزش دیده اختصاص می داد و یا به موقع از نیروهای امدادی سایر کشورها که در محل حاضر بودند استفاده می کرد حداقل می توانست جلوی افزایش تلفات را بگیرد. بر این اساس می توان از تاخیر در عملیات امدادرسانی که موجب افزایش بی سابقه تلفات شده است به عنوان مصداق دیگری از سوء مدیریت عربستان نام برد .
از طرف دیگر هر چند مسئولان عربستان و رسانه های غربی برای کاستن از بار مسئولیت و گناه این کشور در جریان فاجعه منا به یادآوری و بازخوانی رخدادهای مشابه گذشته می پردازند اما واقعیت این است که این تلاش ها نه تنها از بارمسئولیت عربستان نمی کاهد بلکه برعکس بر آن می افزاید زیرا اگر این فاجعه برای اولین بار اتفاق می افتاد در این صورت با توجه به اصل غافلگیری جای برای توجیه باقی می ماند اما حال که در گذشته نیز یک چنین فجایعی روی داده بود لذا امکان پیش بینی و پیشگیری از آن وجود داشت .
از این رو عبدالباری عطوان از تحلیل گران سرشناس عرب نیز در مطلبی با تاکید بر سوء مدیریت عربستان نوشت :” نه سال پیش در سال ۲۰۰۶ در حادثه ای به علت ازدحام هنگام رمی جمرات ۳۴۶ تن از حجاج جان باختند. پس از آن اعلام شد که مشکل با ساخت پل های چند طبقه حل شده است، اما این حادثه نشان می دهد مشکل به علت بود و نبود پل نیست بلکه فقط به علت سوء مدیریت و نبود برنامه اجرایی است.”
از همه مهمتر اینکه اگر حضورغیرمنتظره محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان در مراسم حج به اثبات برسد که دلایل و شواهد متقنی در این زمینه وجود دارد در این صورت دیگر هیچ تردیدی در مسئولیت و بی تدبیری مسئولان این کشور در فاجعه منا باقی نخواهد ماند . بر این اساس می توان گفت از هر نظر که به ماجرا نگاه شود بی کفایتی و سوء مدیریت مسئولان سعودی در فاجعه اخیر موج می زند.
لزوم تشکیل کمیته حقیقت یاب
ابهامات موجود درباره نحوه وقوع فاجعه خونبار منا ایجاب می کند که کمیته تحقیق و حقیقت یاب بی طرف و یا با حضور قربانیان کشورها تشکیل شود . هرچند پادشاه عربستان دستور تشکیل کمیته تحقیق را صادر کرده اما از آنجا که عربستان در قبال این قضییه متهم است لذا بعید به نظر می رسد که این کمیته به کشف حقیقت نائل شود. زیرا اولین شرط هر کمیته تحقیق در وهله اول بی طرفی است اما مسئولان عربستان پیش از اینکه کمیته تحقیق تشکیل و نتیجه آن معلوم شود با اتخاذ رویکرد فرافکنانه کوشیدهاند به هر طریق ممکن از خود رفع اتهام کنند و بر قصورات و سوء مدیریت خود در این زمینه سرپوش بگذارند.
در این راستا مسئولان عربستانی ابتدا حجاج آفریقایی را به ایجاد بینظمی و سد راه متهم کردند و سپس عوامل طبیعی همچون گرمای بیش از حد هوا را دخیل دانستند و بعد از اینکه با رویکرد منتقدانه ایران مواجه شدند کوشیدند پای حجاج ایرانی را به میان بکشند و آنها را عامل ایجاد انسداد و ازدحام در مسیر حجاج در منا معرفی کنند. پیش از این نیز تجارب قبلی از جمله کمیته تحقیق سقوط جرثقیل نشان داده بود که تشکیل یک چنین کمیته های نمی تواند به کشف حقیقت کمک کند. برای مثال در جریان آن واقعه کمیته تحقیق سعودی طوفان را عامل سقوط جرثقیل اعلام کرد (که ۳۴۵ کشته و زخمی برجای گذاشت) اما شرکت آلمانی «لیبهر»، سازنده این جرثقیل که کارشناسان اش را برای بررسی علت این حادثه به عربستان اعزام کرد ، روز چهارشنبه، اول مهرماه اعلام کرد، نقص فنی و طوفان در این سانحه نقش تعیین کنندهای نداشتهاند.
خبرگزاری آلمان، به نقل از یکی از سخنگویان شرکت «لیبهر»نوشت : “در دستور العملهای استفاده از این جرثقیل شیوه مقاومسازی آن در طوفان هایی با شدت مختلف تشریح شده است. وی تاکید کرد، این جرثقیل در روز حادثه مشغول به کار نبوده، با این همه، برخلاف دستور العملها بازوی ۱۹۰ متری آن برای مقاومت مقابل باد شدید خم نشده است.”این خود نمونه روشنی است که نشان می دهد تشکیل کمیته تحقیق سعودی نمی تواند به کشف و روشن شدن حقایق مربوط به فاجعه منا کمک کند مگر اینکه کمیته جدید یا با حضور افرد بی طرف و یا با حضور نمایندگان قربانیان فاجعه منا تشکیل شود.
رویکرد رسانههای غربی
چند نکته در رویکرد رسانه های غربی در قبال فاجعه منا قابل درک است: نخست اینکه این رسانه ها به اندازه گستره این فاجعه به خبررسانی درباره آن نپرداختند و از همان ابتدا به گونه ایی رفتار کردند که به سرعت اخبار آن را اولویت خبری خود خارج کنند و آن را تحت الشعاع اخبار و تحولات دیگر قرار دهند . دوم اینکه این رسانه ها کوشیدند وقوع یک چنین رخدادهایی را در مراسم مناسک حج عادی جلوه دهند و به همین علت در گزارش های خود به یاد آوری پیشینه و سابقه یک چنین رخدادهایی پرداختند و سوم اینکه رسانه های غربی تمرکزخاص و شدیدی روی مواضع منتقدانه ایران از سوء مدیریت عربستان نمودند و از این طریق کوشیدند تنش های موجود میان تهران و ریاض را شدت بخشند .
در مجموع از محورهای اتخاذ شده در رسانه های غربی دو نکته دیگر قابل تشخیص است: نخست همسویی این رسانه ها با مواضع عربستان است که این امر بار دیگر از نفوذ مالی عربستان بر این رسانه ها و خرید سکوت آنها پرده بر می دارد و دوم اینکه رسانه های غربی در راستا منافع دولت های متبوع خود برای فروش تسلیحات بیشتر به عربستان و همچنین در راستای منافع و مواضع رژیم صهیونیستی به انعکاس و تشدید تنش های سیاسی میان ایران و عربستان اقدام کرده اند .
نتیجه گیری
هر چند خیلی از رسانههای غربی و عربی میکوشند در راستای واضع و منافع عربستان به سرعت از کنار فاجعه منا عبور کنند و آن را در حاشیه قرار دهند اما قدر مسلم این فاجعه به عنوان یک لکه سیاه در کارنامه مسئولان سعودی باقی خواهد ماند و لزوم تغییر در مدیریت مناسک حج را به منظور پیشگیری از وقوع حوادث مشابه در آینده مورد تاکید قرار خواهد داد. در این میان از آنجا که اتخاذ هر راهکاری مستلزم بررسی دقیق و آسیب شناسانه مشکل است از این رو تشکیل کمیته حقیقت یاب با حضور افراد بیطرف و یا با حضور نمایندگان کشورهای که بیشترین قربانی را در جریان این فاجعه دادهاند ضرورت و اولویت دارد. مخالفت عربستان با تشکیل این کمیته به این مفهوم خواهد بود که آنها از آشکار شدن واقعیت ها در این زمینه نگران هستند.