7

مسیر آینده جنبش وال‌استریت

  • کد خبر : 17455
  • ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۴

مسیر آینده جنبش وال‌استریت روز ۱۷ سپتامبر که تاریخ تصویب قانون اساسی امریکا است به عنوان روز شروع اعتراض انتخاب شد رفته رفته به واسطه فراخوان‌های اینترنتی تعداد معترضان بیشتر و بیشتر شد. در این مرحله پلیس شروع به برخورد با معترضان کرد به طوری که در طی چند روز ۸۰۰ نفر از آنان دستگیر […]

مسیر آینده جنبش وال‌استریت

روز ۱۷ سپتامبر که تاریخ تصویب قانون اساسی امریکا است به عنوان روز شروع اعتراض انتخاب شد رفته رفته به واسطه فراخوان‌های اینترنتی تعداد معترضان بیشتر و بیشتر شد. در این مرحله پلیس شروع به برخورد با معترضان کرد به طوری که در طی چند روز ۸۰۰ نفر از آنان دستگیر شدند. اما وال استریت از منهتن به بستون، شیکاگو، لس‌آنجلس و … سرایت کرد و بعد از آن در ۸۲ کشور از جمله استرالیا، کانادا، ژاپن، نیوزیلند، آلمان، انگلیس، هلند، ایتالیا و … فراگیر شد.

محمد خاکی نهاد – وال استریت را تسخیر کنید این پیشنهادی بود که طبق گفته کارشناسان ابتدا توسط یک بنیاد رسانه‌ای adbusters ادباسترز مطرح و در پی آن نه‌تنها وال‌استریت که خیابان‌های ۸۲ کشور جهان به تسخیر معترضان به نظام سرمایه‌داری درآمد. گستردگی این اعتراضات موجب شد برخی ناظران از آن به عنوان جنبش بزرگ قرن بیست و یکم یاد کنند. در گفت‌وگو با محمد رضاپور کارشناس مسائل امریکا در نهاد ریاست جمهوری ابعاد مختلف این جنبش را به بحث گذاشتیم.

خاستگاه جنبش وال‌استریت را باید کجا جست و اساساً این حرکت‌ چگونه شکل گرفت؟
۱روز ۱۷ سپتامبر که تاریخ تصویب قانون اساسی امریکا است به عنوان روز شروع اعتراض و تظاهرات انتخاب شد و معترضان از طریق رسانه‌های اینترنتی ایده‌های خود را منعکس کردند. در طول یک هفته رسانه‌ها توجه چندانی به جنبش نشان نمی‌دادند ولی رفته رفته به واسطه فراخوان‌های اینترنتی تعداد معترضان بیشتر و بیشتر شد. در این مرحله پلیس شروع به برخورد با معترضان کرد به طوری که در طی چند روز ۸۰۰ نفر از آنان دستگیر شدند. اما  وال استریت از منهتن به بستون، شیکاگو، لس‌آنجلس و … سرایت کرد و بعد از آن در ۸۲ کشور از جمله استرالیا، کانادا، ژاپن، نیوزیلند، آلمان، انگلیس، هلند، ایتالیا و … فراگیر شد.

چرا معترضان وال‌استریت و بازار سرمایه‌ و بورس را به عنوان کانون اعتراض و تجمع اعتراضی خود در نظر گرفته‌اند؟

عامل و خاستگاه‌ اصلی این اعتراضات درواقع رکود اقتصادی امریکا است که از سال ۲۰۰۷ به وجود آمد و در وهله اول بخش مسکن را با بحران مواجه کرد.  در پی آن بحران به سایر حوزه‌ها کشیده شد. ورشکستگی بانک‌ها، صنایع خودروسازی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش دستمزدها از نتایج این بحران برای شهروندان امریکایی بود. طوری که بسیاری از آنها خانه‌های خود را از دست دادند.

آمارهای منتشره توسط منابع رسمی امریکا وضعیت اقتصادی این کشور را بحرانی نشان می‌دهد این شرایط اقتصادی چه اندازه در شکل گیری جنبش وال‌استریت دخیل است؟

در خارج از امریکا یک تصور آرمانی نسبت به این کشور و وضعیت اقتصادی آن وجود دارد. اما آنچه که واقعیت دارد زندگی ۱۴ درصد مردم زیر خط فقر است. این رقم که در سال ۲۰۰۹ آمارگیری شد بزرگترین میزان فقر در نیم قرن گذشته امریکا بوده است. نرخ بیکاری در این کشور ۹ درصد بوده و ۴ میلیون نفر در این کشور خانه‌های خود را از دست داده‌اند. از زمان شروع بحران ۱۰ میلیون فرصت شغلی از دست رفته، برخی منابع خبر از کسری بودجه ۵۰ تریلیون دلاری امریکا می‌دهند. طبق اعلام کنگره ۲۵ درصد مردم امریکا فاقد هرگونه بیمه اجتماعی هستند. این وضعیت عامل اصلی بروز جنبش وال‌استریت می‌باشد.

تحلیل شما از اینکه جنبش وال‌استریت اقلیت ثروتمند را نوک پیکان اعتراض قرار داده چیست؟

مرکز سرمایه و بزرگترین بورس جهان در خیابان وال‌استریت منهتن است. درواقع قلب تپنده اقتصادی جهان در این منطقه است. معترضان بانک‌ها و سرمایه‌داران بزرگ اقتصادی را مسبب وضعیت وخیم اقتصادی موجود می‌دانند. آنها به سیستم مدیریتی کنونی بر اقتصاد جهان معترض هستند و معترضان خود را اکثریتی ۹۹ درصد از طبقه ضعیف می‌دانند که توسط ۱درصد سرمایه‌دار استثمار می‌شوند. تظاهرکنندگان جنبش وال‌استریت معتقدند سیستم سیاسی با پول به فساد کشیده شده و حتی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نیز عوامل این یک درصد سرمایه‌دار هستند.

به طور کلی خواسته تظاهرکنندگان شامل چه مواردی می‌شود؟

معترضان خواهان پایان استیلای طبقه یک‌درصدی سرمایه‌دار بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ امریکا هستند. آنها خواهان اشتغال ، کاهش نرخ بیکاری و توقف مصادره خانه‌های رهنی هستند. تجدیدنظر در کاهش بودجه آموزش یکی دیگر از خواسته‌های معترضان است. بازنگری در هزینه‌های نظامی و کاهش اقدامات هزینه ساز نظامی امریکا در سایر نقاط جهان، همین‌طور تجدیدنظر بنیادین در شیوه مدیریت حاکم بر نظام سرمایه‌داری از مطالبات جدی آنها است.

چطور شد که جنبش وال‌استریت از امریکا به ۸۲ کشور سرایت کرد؟

مشکلات به وجود آمده مختص جامعه امریکا نیست بلکه در تمام نظام‌های سرمایه‌داری وجود دارد و البته به دلیل ارتباط ارگانیک و تنگاتنگ نظام‌های سرمایه‌داری این سرایت بحران کاملاً طبیعی است. نظام اقتصادی امریکا به عنوان کانون اصلی نظام سرمایه‌داری جهان ارتباط تنگاتنگی با دیگر کشورهای سرمایه‌داری دارد؟

برخی معتقدند جنبش وال‌استریت متأثر از بهار عربی است آیا شما شباهت‌هایی میان این جنبش و بهار عربی می‌بینید؟

اعتقادی به این که وال‌استریت از بهار عربی تأثیر گرفته است ندارم و معتقدم باید مشکلات را در درون جامعه امریکا جست‌وجو کرد نه در بیرون. رکود اقتصادی که عامل اصلی این جنبش است و ریشه در گذشته دارد.
در عین حال می‌توان شباهت‌هایی میان جنبش وال‌استریت و بهار عربی پیدا کرد. هر دو جنبش بیان اعتراضات خود از نهادهای مشترک همچون تجمع در میدان و چادرزدن در آن و شعارنویسی‌های متشابه استفاده می‌کنند. از دیگر وجوه مشترک این جنبش با بهار عربی حضور مردم از طیف‌های مختلف در آن است.
هر دو جنبش بلافاصله همه‌گیر شدند و نقش شبکه‌های اجتماعی و اینترنت در بسیج توده‌ها برای حضور در میدان‌ها مشاهده می‌شود.

از بعد نظری آیا تئوری نظام سرمایه‌داری که فوکویاما آن را پایان تاریخ می‌دانست، در ظهور جنبش وال‌استریت با چالش مواجه شده است؟

متفکرین نظام غربی تا پیش از این بیان می‌کردند که نظام سرمایه‌داری و لیبرالیسم کاملترین نظام سیاسی و اقتصادی جهان است و پاسخگوی تمام نیازهای بشری می‌باشد، اما نظامی که انجام فعالیت‌های اقتصادی در آن صرفاً برای کسب سود و منفعت بیشتر است، با مشکلات اساسی مواجه گشته است. در حوزه عمل این نظام با چالش‌های اساسی روبه‌رو است که اگر نتواند این چالش‌ها را که در حوزه عمل به‌وجود آمده است، حل و فصل کند، در حوزه نظر با تغییر بنیادین نظریه‌پردازان مواجه خواهند شد و در واقع فوکویاما باید نظریه جدیدی ارائه کند.

نظام سرمایه‌داری در گذشته با بحران‌های بسیار بزرگی روبه‌رو بوده، مانند بحران سال ۱۹۲۹، اما توانسته از آن عبور کند، آیا گمان می‌کنید از بحران فعلی نیز عبور خواهد کرد؟

نظام سرمایه‌داری بحران‌های متعددی را تجربه کرده و آنها را پشت‌سر گذاشته است. بحرانی که در سال ۱۹۲۹ که به خاطر سقوط بورس نیویورک به‌وجود آمد تاکنون نظیری نمی‌توان برای آن پیدا کرد. این بحران ۱۲ سال طول کشید و پس از ورود امریکا به جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین به اتمام رسید و وال‌استریت احیا شد. معتقدم نظام سرمایه‌داری ساز‌و‌کارهایی برای بازسازی خود دارد که این بحران را هم پشت‌سر می‌گذارد.

آیا غربی‌‌ها در مقابل جنبش وال‌استریت دچار غافلگیری شدند؟

خیر، این موضوع یک‌دفعه اتفاق نیفتاد و همیشه چنین بحران‌هایی اتفاق افتاده است و حتی برخی همچون مایکل مور در کتابی که در انتقاد از نظام بانکداری امریکا نوشته بود پیش‌بینی آن را می‌کرد.

اخیراً شاهد برخی مصوبات در راستای کاهش بودجه فعالیت‌های خارجی امریکا در کنگره بوده‌ایم، آیا این به معنی جدی گرفتن بحران از سوی مقامات امریکا است؟

مقامات امریکا کاملاً حساسیت مسئله را درک کرده و آن را جدی گرفته‌اند و در حال طراحی استراتژی کنترل بحران هستند. اخیراً کنگره امریکا بودجه کمک‌های خارجی وزارت خارجه را با ۴۷ میلیارد کاهش به ۱۲ میلیارد دلار تنزل داد و از سویی دیگر اوباما از کنگره تقاضای ۴۴۱ میلیارد دلار برای اشتغالزایی کرده است.
مشهود بوده که کاخ سفید سیاست اقتصادی آدام اسمیت را که بر دخالت حداقلی دولت در اقتصاد تأکید می‌کند، سرلوحه عمل خود قرار می‌داده، اما اکنون شنیده می‌شود نظریه کینز در میان مقامات امریکا مقبولیت بیشتری یافته است آیا ما شاهد تغییر سیاست اقتصادی دولت امریکا خواهیم بود؟

معتقدم امریکایی‌ها روش کینز را پیگیری و اجرا خواهند کرد. کینز معتقد بود که دولت در مواقعی که نظام اقتصادی با بحران و شکل روبه‌رو می‌شود باید در اقتصاد دخالت و مشکل را با تزریق پول و دیگر اقدامات اقتصادی حل کند.
براساس نظریه کینز دولت می‌بایست از شهروندان خود در مواجهه با افسارگسیختگی مشکلات اقتصادی با سیاست‌گذاری فعال اقتصادی حمایت کند.
تز اقتصادی کینز مبتنی بر کنترل اقتصاد و رشد اشتغال است به طوری که مشهور است کینز می‌گوید دولت ولو با پول دادن به عده‌ای برای کندن زمین و پول دادن به عده‌ای دیگر برای پر کردن آن باید اشغالزایی کند.
در مقابل کینز نظریه آدام‌اسمیت قرار دارد که معتقد به دخالت حداقلی دولت در اقتصاد است. اسمیت معتقد بود در بحران‌های اقتصادی نیازی به دخالت دولت نیست و بحران‌های اقتصادی با مرور زمان خود به خود حل می‌شوند. به نظر می‌رسد نظریه آدام‌اسمیت در میان مقامات امریکا اعتبار خود را به نفع نظریه کینز از دست داده باشد.

آیا اوباما از طریق افزایش خدمات رفاهی دولتی و بیمه و… می‌تواند تهدید وال استریت را به فرصت انتخاباتی تبدیل کند؟
صحبت‌های اخیر اوباما در رابطه با وخامت وضعیت اقتصادی این کشور و اعتراف صریح به‌وجود بحران اقتصادی و شکننده بودن اقتصاد نشان می‌دهد اوباما در حال همسو نشان دادن خود با خواسته‌های معترضان است. اوباما مردم و مسئولان امریکایی را دعوت به پرهیز از بازی‌های سیاسی می‌کند و از بازگشت طبقات مختلف به سر کارشان حمایت می‌کند و در آینده شاهد افزایش خدمات دولتی و بیمه‌های اجتماعی خواهیم بود. نظرسنجی مجله تایم از محبوبیت ۵۴ درصدی جنبش وال‌استریت خبر می‌دهد و اوباما به‌خوبی از این میزان محبوبیت آگاه است. با این اوصاف اگر اوباما بتواند خود را با خواسته‌های جامعه هماهنگ کند و بحران را از طریق امتیازدهی به معترضان به کنترل درآورد. احتمال پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات سال آینده امریکا وجود دارد؟

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=17455

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]