بدون شک یکی از به یادماندنی ترین روزهای فوتبال ایران هشتم آذرماه ۱۳۷۶ بود جایی که بچه های تیم ملی فوتبال ایران ناممکن را ممکن کردند و با شکستن شاخ غول (استرالیا) برای دومین بار و بعد از ۲۰ سال جواز حضور در جام جهانی را کسب کردند.
گزارش آن بازی خاطره انگیز بر عهده جواد خیابانی بود مردی که صدای دلنشین و پرهیجانش با آن جملات آن واحدی مخصوص به خودش در ذهن ایرانی ها سنجاق شده است و هرگاه اسم بازی ایران و استرالیا به پیش می آید نام خیابانی در کنار آن حضور دارد. بدون شک هیچ کس تکه کلام های معروف او در آن بازی را از یاد نمی برد.
اظهارات خیابانی درباره آن بازی خاطره انگیز و شایعات پیرامونش در این روزها را خواهید خواند:
* آقای خیابانی روز گذشته روز هشتم آذرماه لود و بزرگداشت بازی با استرالیا.
– بله. الان که با شما صحبت می کنم بازی تمام شده است و مردم در خیابان ها به جشن و پایکوبی می پردازند البته هیچ وقت من خوشحالی مردم را در روز آن بازی ندیدم چرا که در ایران نبودم.
* حواشی زیادی در آن بازی وجود داشت و استرالیایی ها اقدامات ناجوانمردانه ای انجام می دادند، کمی در مورد آن اتفاقات توضیح دهید.
– در آن بازی همه عوامل دست به دست هم داده بود تا ایران برنده زمین باشد. اتفاقات غیرمعمولی در آن بازی رخ داد. استرالیایی ها از صعود تیم خودشان مطمئن بودند. شاید ما هم جای آنها بودیم همین کار را می کردیم. آنها خودشان را از پیش برنده می دانستند و پرچم کشورشان را بین تیم های صعودکننده به جام جهانی قرار داده بودند ولی در آخر مجبور شدند پرچم سه رنگ ایران را به جای پرچم خودشان در آن محل نصب کنند و به اهتزاز در بیاورند. بعد از پایان مسابقه همه احساس غرور می کردند. حس خیلی خوبی بود.
* خیلی ها اعتقاد دارند شور و هیجان آن بازی با گزارش شما چند برابر شد و شاید هیچ کسی نمی توانست به غیر از شما آن بازی را به این خوبی گزارش کنند.
– اینکه نظر لطف شما و مردم است. اما من فقط گزارشگر آن بازی بودم و قهرمانان اصلی بازیگرانی مانند عابدزاده، شاهرودی، مهدوی کیا، دایی، استیلی و بقیه بودند و من فقط روایتگر آن اتفاق بزرگ بودم.
* بعد از اینکه ۲ بر صفر بازی را عقب افتادیم خود شما فکر می کردید ایران به بازی برگردد؟
– یک جمله معروفی از من در بین مردم جا افتاده است که می گوید هیچ مسابقه فوتبال قابل پیش بینی نیست و مشاهده کردید چگونه بچه ها در آن بازی توانستند در ۱۴ دقیقه بازی را برگردانند. در حالی که حتی از نظر روحی و روانی هم نسبت به حریف ضعیف تر بودیم.
* از نظر جواد خیابانی بهترین بازیکن آن مسابقه چه کسی بود؟
– مطمئنا در آن بازی احمدرضا عابدزاده بسیار عالی بازی کرد و جزو بهترین ها بود. خداداد عزیزی و کریم باقری هم با گل هایی که به ثمر رساندند نقش غیرقابل انکاری را ایفا کردند. ابراهیم تهامی هم با حضورش در زمین روند بازی را عوض کرد. شاید اگر ابراهیم نبود ما اصلا آن گل ها را نمی زدیم. آوردن او به داخل زمین یعنی دستور حمله از کادر فنی به بازیکنان.
* از آن بازی بگذریم و به زمان حال بیاییم. شایعه ای در رسانه ها مبنی بر خداحافظی شما از گزارشگری به گوش رسید این خبر صحت دارد یا خیر؟
– آن خبرنگار شاید با انتشار این خبر خواسته شوخی کند. یا به اشتباه به جای ۱۳ فروردین، دروغ ۱۳ را در هشتم آذرماه گفته است. صد در صد و با قدرت به کار خودم ادامه می دهم و همچنان دوست دارم در حرفه گزارشگری باقی بمانم.
* شاید همه حاشیه ها بعد از اشتباه شما در تلفظ اسم سرمربی پرسپولیس بود اینطور نیست؟
– من اشتباهی در آن بازی مرتکب نشدم و فقط با اسم برانکو شوخی کردم. یادم می آید فردای آن روزی که با برانکو به جام جهانی صعود کردیم یکی از روزنامه ها به ایرانکوویچ اشاره کرده بود و اتفاقا خیلی هم مورد توجه قرار گرفت اما چون جواد خیابانی این حرف را زده اینگونه علیه او جوسازی می کنند.
* هیچ وقت پیش آمده که از این شوخی ها که در فضای مجازی شدت زیادی گرفته است ناراحت شوید؟
– من اصلا دلگیر نمی شوم و به همه احترام می گذارم. اتفاقا با این شوخی ها در کارم مصرتر هم می شوم. خیلی خوشحالم دوستانی مانند عادل فردوسی پور، مزدک میرزایی، پیمان یوسفی، محمدرضا احمدی و … دارم. از مردم هم ناراحت نخواهم شد چرا که همانها بودند که باعث شدند نام من سر زبان ها بیفتد و کارهای من دیده شود. مردم ایران مظلوم ترین و تحت فشارترین مردم ها هستند. اصلا به بازنشستگی فکر نمی کنم و با قدرت به کار خودم ادامه می دهم.
* پس حالا حالاها جواد خیابانی و صدای دلنشینش همراه ما خواهد بود.
– بدون شک تا وقتی که صدایم یاری کند در این کار باقی خواهم ماند. به خاطر شکستن دست و پایم گزارش بازی هایی را از دست دادم اما تا وقتی که حنجره ام آسیب نبیند در این کار باقی می مانم چون به آن عشق می ورزم. شما اگر دقت کنید گزارشگران بزرگی چون عطا بهمنش، اسکندر کوتی و بهرام شفیع برای مدت های زیادی کار گزارش را ادامه دادند و مردم هم از شنیدن صدایشان لذت بردند.
* کلام آخر.
– مردم واقعی آنهایی هستند که در خیابان به من لطف می کنند و مورد محبت خودشان قرار می دهند نه آن عده قلیلی که در روزنامه ها هستند. اتفاقا خیلی از اهالی رسانه، انسان های شریفی هستند که برای تعالی ورزش کشور تلاش می کنند.